🎀 #داستان #جذب 🎀 شکرگزاری برایم ثروت آورد 🎀 حدو دو هفته پیش در یک فروشگاه قرار ملاقاتی داشتم. تصمیم گرفتم دقایقی که باید منتظر دوستم میماندم را صرف بازدید از یک کتابفروشی کنم. گوشه‌ی مغازه توجهم به کتابی جلب شد به نام #راز . در لحظه قصد خریدش را نداشتم، اما مغازه را که دور زدم و دوباره از کنارش گذشتم، آن را برداشتم و خریدم 🎀 وقتی فقط چند صفحه از آن را خواندم از وجود #قانون_جذب هیجان زده شدم. تصمیم گرفتم امتحانش کنم تا ببینم کار میکند یا نه. روز بعد من و نامزدم قرار بود برای بازدید از یک نمایشگاه تشریفات جشن عروسی باهم به یک فروشگاه بزرگ برویم. در حال بررسی پکیج‌‌ دلخواهمان برای عکس‌های عروسی بودیم 🎀 بهترین پکیج متعلق به پکیج عکاسی در هنگ کنگ بود که ما از نمونه‌های آن خیلی خوشمان آمد، اما پولش خیلی بیشتر از بودجه ما بود. کمی باهم همفکری کردیم و بعد نامزدم پیشنهاد کرد که باز هم اطلاعات بیشتری از این پکیج‌ها به دست بیاوریم و فردا دوباره برای تصمیم قطعی و خرید به‌ نمایشگاه برگردیم 🎀 آن شب من به خواندن راز تا نیمه شب ادامه دادم و به صفحه‌ای رسیدم که در آن درباره #تجسم‌_سازی حرف میزد. تصمیم گرفتم تجسم‌سازی کنم که پکیج دلخواه عکس‌های عروسی‌ و لباس عروسی نامزدم مجانی شده و سپس خوابیدم، فردای آن روز با خودم احساس قدردانی و #شکرگزاری داشتم. به غرفه پکیج عکاسی هنک کنگ برگشتیم تا بیعانه‌ای برای سفارش آن بدهیم. فقط ۵۰۰آراِم (واحد پول مالزی) همراه داشتم و کسی که پشت صندوق نشسته بود هم دقیقا از من همین پول را برای بیعانه خواست. یعنی تنها مبلغی که داشتم! 🎀 روز بعد معجزه رخ داد. صندوقدار با من تماس گرفت و گفت که به خاطر ثبت نامتان برای پگیج هنک کنگ شما در مسابقه‌ای شرکت داده شدید و از من خواست تا ساعت ۹همان شب برای نتیجه آن صبر کنم. ادامه روز را به تجسم سازی آنچه میخواستم ادامه دادم. همینطور که منتظر نتیجه بودیم خبر دادند که ما جایزه اول این قرعه‌کشی را برده‌ایم. ما ۲۸۰۰۰ آراِم برای خریدن پکیج عروسی به اضافه خرید لباس عروس مجانی و به اضافه یک سفر ماه عسل رایگان به لندن را نیز برنده شده بودیم. وقتی جذبشان کردیم قلب من فقط در حال گفتن این جمله بود:« #کائنات مچکرم مچکرم مچکرم» 🎀 حالا دیگر باورش دارم. #قانون کار میکند. 🎀