eitaa logo
《سربازان دیروز و امروز سرخس》
1.2هزار دنبال‌کننده
34.6هزار عکس
13.4هزار ویدیو
111 فایل
بِسْمِ اَللّٰه اَلرَحمٰن اَلرَحیم فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ : هر کس به اسلام گرویده مأموریت دارد استقامت کند ( آیه ۱۱۲ سوره هود ) سلام علیکم به نام خدا ، به یاد خدا ، برای خدا این کانال مخصوص دفتر حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس شهرستان سرخس می‌باشد
مشاهده در ایتا
دانلود
داود سرلک محمودعطایی: 😲 بزرگترین جنگ شناختی و جنگ ترکیبی جهان در طول تاریخ علیه ایران فقط در ۳ ماهه پاییز ۱۴۰۱ 🌗 فقط و فقط گوشه ای از اتفاقاتی که علیه جمهوری اسلامی ایران در پاییز ۱۴۰۱ انجام دادند؛ و برخی از پاسخ هایی که دریافت کردند: 👇👇👇 1⃣ حمایت از اغتشاش گران توسط: بایدن ، وزیر خارجه، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا ، کلینتون، رابرت مالی ، ۳۱ نفر از سیاستمداران مطرح آمریکا و اروپا، ۳۷ نفر از شخصیتهای موسیقی ، و ۶۲ نفر از هنرپیشگان مطرح غرب ، مانند آنجلیاجولی، ۱۵ نفر از فوتبالیست ها وباشگاه‌های مطرح دنیا، شخصیت های موسیقی ترکیه، هزار سینماگر فرانسوی، که عده ای موهای خود را قیچی کردند؛ و فیلم آن را میلیونها بار نشر دادند؛ وزرای خارجه: کانادا ، سوئد، آلمان ، بلژیک ،اسپانیا، شیلی ، فرانسه ، نویسنده کتاب هری پاتر و یک نماینده زن ایرانی الاصل در بلژیک که در حمایت از آشوب گران موهای خود را کوتاه کرد. موج شبانه روزی رسانه های انگلیسی و آمریکایی و.... 2⃣ به میدان آمدن بارزانی برای حمله به ایران، 3⃣ فعالیت رسانه ای سلبریتی های وطن فروش داخلی، 4⃣ هشتک مهسا امینی ۳۲۰ میلیون بار توئیت و ریت شد؛ درحالی که فارسی زبانان توئیتر ۳ میلیون نفر هستند! 5⃣دستگیری یک تبعه خارجی که در کوله پشتی خود یک دست لباس بسیجی، به همراه چند نارنجک و اسلحه ، ده ها گلوله و سر نیزه داشت؛ که قرار بود در حین کشتن مردم عده ای از او فیلم بگیرند؛ و بگویند که بسیجی ها مردم را می‌کشند. 6⃣ در چند شهر کردستان، از جمله: اشنویه که مهمترین شهر بود، ۱۷ هزار نیرو در حالت آماده باش بودند؛ برای شروع جنگ داخلی. 7⃣ بمباران رسانه ای در چابهار با این تیتر که یکی از فرماندهان نیروی انتظامی به یک دختر ۱۴ ساله سنی تجاوز کرده! و بعد از آن کشتار مسجد مکی اتفاق افتاد؛ و انفجار و آتش زدن بازار و حمله به پاسگاه ها بطور همزمان شروع ؛ ورود گروهک ریگی و جیش الظلم به کشور آغاز شد. 8⃣ باز کردن ریل راه آهن تهران به تبریز در قزوین به طول یک کیلومتر که به لطف خدا با گزارش یک دامدار خنثی شد؛ و از کشتار صد ها نفر جلوگیری شد؛ این اتفاق همراه با اعتراضات تبریز قرار بود رخ دهد. 9⃣ در تهران از یک خانه، مردم را با تفنگ لیزری می‌زدند. خانه محاصره شد؛ ناگهان یک زن جوان لخت مادرزاد از خانه خارج شد؛ که وای مردم ؛ کمک کنید که اینها می‌خواهند به من تجاوز کنند. این خانه مرکز هدایت عملیات بود؛ و کلی سلاح و بیسیم پیشرفته کشف شد. پس از بازجوئی هائی که از وی صورت گرفت؛ این زن ۱۱ پایگاه موساد را در شهرهای مختلف ایران لو داد؛ که همه دستگیر شدند؛ فقط از یک پایگاه ۱۳۷ قبضه سلاح کشف شد؛ که قرار بود آنشب عملیات مسلحانه انجام شود.(با توجه به حادثه شاهچراغ توسط یک نفر تروریست ، معلوم میشود که چه کشتار عظیمی قرار بود رخ دهد.) 🔟 کشف تعداد زیاد مسلسل یوزی از داخل صندلی های شش خودروی بدون پلاک، 1⃣1⃣ دستگیری یک خانم در اصفهان با ۵۲ کیلو مواد منفجره ، که قرار بود بازار تاریخی اصفهان را منفجر کند. 2⃣1⃣ دستگیری یک مهره ی یهودی در شیراز که به بیمارستان منتقل شد؛ و عده‌ای از اغتشاش گران به بیمارستان حمله کردند؛ که این مهره رایا فراری دهندیابکشند؛ که به دست نیروهای امنیتی نیفتد. 3⃣1⃣ دستگیری راننده یک پراید، که ۱۷ نفر از نیروهای انتظامی را زیر گرفت . 4⃣1⃣ دستگیری دو خودرو که با پلاک و آرم و لباس سپاه که به مردم حمله میکردند؛ وزنان رو میزدند وعده ای هم فیلم می‌گرفتند. 5⃣1⃣ در منطقه دانشگاه شریف یک خودرو مگان، تعدادی از نیروهای انتظامی رو زیر گرفت ؛ و بعد تعقیب و گریز به ماموران تیراندازی کرد؛ که در آخر دستگیر شد. 6⃣1⃣ حمله به پاسگاه شهید مدرس جهت خلع سلاح کردن ماموران، 7⃣1⃣ ضرب و شتم شدید یک زن محجبه و کودک سه ساله اش، به نیت ترساندن چادری ها که با چادر در جامعه حاضر شوند. 8⃣1⃣ چندین حمله در شهرهای مختلف به ماشین خانواده های مذهبی با مواد منفجره، 9⃣1⃣ زدن۳۲نقطه توسط سپاه درکردستان عراق، و به درک رفتن ۵۰۰۰ نفر از منافقین و تجزیه طلبان، 0⃣2⃣ انهدام یک جلسه سری در ترکیه با پهپاد انتحاری از ایران، که در آن سران ۵ حزب از سلطنت طلبان ، منافقین، کومله، پژاک ، پاک و نماینده آمریکا و فرانسه حضور داشتند . 1⃣2⃣ برنامه بعدی هم در آذربایجان و ارمنستان بود؛که با تصرف منطقه زنگزور ارتباط ایران با ارمنستان قطع شود؛ و به تبع آن راه ایران با اروپا قطع شود؛ و از آنطریق تجزیه ایران را شروع کنند؛ که به لطف خدا ناکام ماند. 🔴 پی نوشت: انسان باید خیلی جاهل باشد یا خودش را به تجاهل بزند؛ که این اتفاقات را ببیند؛ و این حرکت‌ها را اعتراض مردمی بنامد! 🔺این گزارش کوتاه و گویا در راستای تبیین حقایق تلخ این ایام، ارزش نشر گسترده دارد. 🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷
هدایت شده از رفیقان
🌸گریه سربازعراقی 🌺.....در اسارت، اذان گفتن باصدای بلند ممنوع بود.ما در آنجا اذان می‌گفتیم، اما به گونه‌ای که دشمن نفهمد. روزی جوان هفده ساله ضعیف و نحیفی، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: "چیه؟ اذان می‌گویی؟ بیا جلو"!                                                                                                         🌺.....یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: چیه؟ من اذان گفتم نه او. آن بعثی گفت: او اذان گفت. برادرمان اصرار کرد که "نه،اشتباه می‌کنی من اذان گفتم"... مأمور بعثی گفت: خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو". برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. مأمور بعثی فرار کرد. وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی.الان دیگر پای من گیر است. 🌺... به هر حال،ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. زندان در اردوگاه موصل(موصل شماره ۱و۲) زیرزمین بود. آنقدر گرم بود که گویا آتش می‌بارید.آن مأمور بعثی، گاهی وقتها آب می‌پاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرم تر شود. روزی یک دانه سمون (نان عراق) می‌دادند که بیشتر آن خمیر بود.ایشان می‌گفت: می‌دیدم اگر نان رابخورم ازتشنگی خفه می‌شوم نان را فقط مزه مزه می‌کردم که شیره‌اش را بمکم. آن مأمور هم هر از چند ساعتی می‌آمد و برای این‌که بیشتر اذیت کند، آب می‌آورد، ولی می‌ریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار می‌کرد.                                                                                                                                                                                                                                                  🌺.....روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک می‌شوم. گفتم: یا فاطمه زهرا!... امروز افتخارمی‌کنم که مثل فرزندتان آقاحسین بن علی(ع) اینجا تشنه‌ کام به شهادت برسم. سرم را گذاشتم زمین و گفتم: یازهرا!افتخارمی‌کنم.این شهادت همراه با تشنه‌ کامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرمت، ‌این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن. دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم....                                                                                                                                                                                                                                    🌺.....تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمی‌خورد و دهانم خشک شده است.در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره، همان نگهبانی که این مکافات را سرم آورده بود و همیشه آب می‌آورد و می‌ریخت روی زمین. او از پشت پنجره مرا صدا می‌زد که بیا آب آورده‌ام. اعتنایی نکردم. دیدم لحن صدایش فرق می‌کند و دارد گریه می‌کند و می‌گوید: بیا که آب آورده‌ام. او مرا قسم می‌داد به حق فاطمه زهرا(س) که آب را از دستش بگیرم... 🌺... عراقی‌ها هیچ‌وقت به حضرت زهرا (س) قسم نمی‌خوردند.تا نام مبارکت حضرت فاطمه (س) رابرد، طاقت نیاوردم. سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و می‌گوید: بیا آب را ببر! این دفعه با دفعات قبل فرق می‌کند. همین‌ طور که روی زمین بودم، سرم را کج کردم واو لیوان آب را ریخت توی دهانم. لیوان دوم و سوم را هم آورد. یک مقدار حال آمدم. بلند شدم.او گفت: به حق فاطمه زهرا بیا واز من در گذر ومرا حلال کن! گفتم: تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمی‌کنم. گفت: دیشب، نیمه‌ شب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد با عصبانیت و گریه گفت: چه کار کردی که مرادر مقابل حضرت زهرا (س) شرمنده کردی.الان حضرت زهرا (س) را در عالم خواب زیارت کردم. ایشان فرمودند: "به پسرت بگو برو ودل اسیری که به دردآورده‌ای را به دست بیاور وگرنه همه شمارا نفرین خواهم کرد....👌 "خاطره ازمرحوم ابوترابی, کتاب حماسه‌های ناگفته ص۹۰" "اسرار ‌حقیقی حیاتم زهراست     معنای عبادتم، صلاتم زهراست دیگرچه غم ازکشاکش این دنیا    وقتی که فرشته نجاتم زهراست"