eitaa logo
حفظ و مفـاهیمـ قـرآن کـریـمـ
823 دنبال‌کننده
364 عکس
250 ویدیو
21 فایل
💠کانال حفظ و مفاهیمـ💠 🔰صوت سوره 🔰شناسنامه سوره 🔰شناخت اجمالی سوره 🔰تدبرسوره جهت حفظ مطلوبتر 🔰تفسیرومفاهیم(بزرگسال وکودک ونوجوان) ⬅️ مرور #نکاتی_ازحفظ —مسابقات قرآني ⬅️ #مشاوره #برنامه_دهی #رفع_سؤال ✅ارتباط: @Admin_HefzeQuran
مشاهده در ایتا
دانلود
حفظ و مفـاهیمـ قـرآن کـریـمـ
🔰 #داستان سوره #عادیات 👇🏻
🔰 سوره به نام خدا 👌بعضی چیزها اینقدر برای ما ارزش دارند و عزیزن که به اسمشون قسم می‌خوریم مثل پدر و مادر. 🌹حتی بعضی‌ها به چادر یا به خاک پای مادر قسم می‌خورن از بس که اون رو دوست دارند و براشون عزیزه. البته فقط مادر نیست که اینقدر عزیزه، افراد دیگه‌ای هم هستن که برای ما خیلی ارزشمندن. خدا هم، از این دوست‌ها داره که در قرآن عزیزش حتی به نفس نفس زدن اســ🐎ـب‌هاشون قسم خورده. 😍اگه دوست دارید بدونید اون آدم کیه که خدا اینقدر دوسـ❤️ـش داره، این داستان رو بشنوید: 🔸تعداد زیادی از دشمن ها اومده بودن به طرف مدینه، یعنی شهری که پیامبر، اون‌جا زندگی می‌کردن. 🚩قسم خورده بودن که تا پیامبر و امام علی رو نکُشن، عقب نشینی و فرار نکنن🤯. 😇 خدا به وسیله فرشته وحی یعنی جبرئیل، به پیامبر خودش خبر داد که دشمن‌ها برای کشتن شما و از بین بردن دین خدا، نزدیک مدینه شدن. پیامبر به یکی از یارانشون به نام ابوبکر گفتن: با یه لشکر از مسلمون‌ها برو و با دشمن‌ها بجنگ. خدا هم کمکتون می‌کنه. مواظب باش یه وقت فرار نکنی! مسلمون ها با شمـ🗡ـشیرها و نیزه ها، سوار بر اسب به طرف دشمن راه افتادن. ولی ابوبکر از دشمن ترسید. به همین خاطر تعداد زیادی از مسلمون‌ها کشته شدن. 🥺 ابوبکر هم با بقیه مسلمون‌ها فرار کردن و به مدینه اومدن. پیامبر و مسلمون‌های مدینه خیلی ناراحت شدن. زن‌ها، بچه‌ها گریه می‌کردن. 🚩فردای اونروز، پیامبر به عُمر دستور دادن. عُمر هم مثل ابوبکر رفت و ترسید. دوباره تعداد زیادی از مسلمون‌ها به خاطر این ترسیدن، کشته شدند😞. دوباره پیامبر و مسلمون‌ها ناراحت و غمگین شدند. ✅پیامبر عزیزمون به پهلوونِ پهلوونها یعنی حضرت علـ❤️‍🔥ـی علیه‌السلام فرمودند: "علی جان تو بهترین مرد جنگی این شهری! یه سپاه آماده کن و به سمت دشمن برو." 🚩حضرت علی علیه السلام هم با لشکری به راه افتادن. اما مجبور بودن از بیراهه برن. برای اینکه دشمن رو غافلگیر کنن، شب‌ها حرکت می‌کردند، روزها مخفی میشدن. 🌄چون مسیرشون بیراهه و سنگلاخ و کوهستانی بود، اسـ🐎ـب‌ها نفَس نفس می‌زدن. چون شب‌ها حرکت می‌کردن‌، نعل اسب‌ها که به سنگ‌ها می خورد جـ✨ـرقه می زد. 🥱بعد از چند شب به نزدیکی اون دشمن‌های خون ریز و بدجنس رسیدن. بعد از خوندن نمـاز صبح، به دشمن حمله کردن. 🤩خلاصه با کمک خدا و قهرمانی و نقشه عالی حضرت علی علیه السلام‌، دشمن‌های بدجنس رو کشتن و اسیرشون کردن و پیروز شدن. 🥳خدای مهربون همون صبح قبل از اینکه حضرت علی و یارانشون از سفر برگردن، مژده‌ی پیروزی حضرت علی رو با فرستادن سوره عادیات به پیامبر داد. در سوره عادیات، خدای بزرگ و مهربون به اسب‌های حضرت علی و صدای نفَس ها و شیهه‌های اون‌ها و به خوردن نعل اسب ها با سنگ توی شب تاریک قسم می خوره. 🤗❤️یعنی خدا اینقدر حضرت علی و یارانشون و کارهاشون رو دوست داره که به صدا و نفَس نفَس زدن اسب‌ها (*والعادیات ضبحا*) و جرقه نعل اسب‌هاشون قسم می‌خوره (*فالموریات قدحا*). 🤔حالا اگه گفتید چرا این اسب‌ها و نفَسهاشون این قدر پیش خدای مهربون، عزیز شدن که بهشون قسم می‌خوره؟؟ ✅ بله بچه ها چون در سپاه و یاری و کمک حضرت علی بودن؛ 👌👈👈🏻 اگه ما هم یار و یاور امام‌های عزیزمون مخصوصاً حضرت مهدی علیه السلام باشیم، پیش خدا عزیز میشیم. حالا شما بگید با چه کارهایی می‌تونیم یار و یاور حضرت مهدی باشیم و حضرت رو خوشحال و کمک کنیم؟ یکی از کارهای خوبی که ما را دوستِ حضرت علی قرار میده، خواندن سوره‌ی عادیاته. پس این سوره زیبا را با هم می‌خونیم و ثوابش را به امام زمانمون و حضرت علی هدیه میدیم. تاویل الآیات، ج2، ص841، ح2. تفسیر البرهان، ح11842. 💠 کانال حفظ و مفاهیمـ قرآن کریمـ @HefzeQuran
🔰 سوره 🔻 کودک و نوجوان 🌹سلام بچه‌های عزیزم، امیدوارم همیشه در راه حق و حقیقت قدم بردارید، امروز قصه مون را به این شروع می کنم: 🤔تا حالا زلزله را دیده اید یا شنیده اید؟ یعنی توی زندگی تون زلـ🥺ـزله اتفاق افتاده؟ خب چیکار کردید؟ کجا پناه گرفتید؟ چه خرابی هائی به بار اومد؟ چه کارهائی را انجام دادید که خسارت کمتری ببینید؟ اصلا زلزله برای چی میاد؟ 🧐 چرا خـ❣ـدا زلزله را آفریده؟ ؟! واقعا فکر کنید ببینید برای چی؟ آخه اگر اصلا زلزله توی دنیا اتفاق نیفته بهتر نیست؟ ✅ببینید بچه های خوبم شما ماشاءالله خیلی هستید و میدونید که خدای مهربون و دانا هیچ چیزی را بدون علت و حکمت به وجود نمیاره و خلق نمیکنه، 👌خب قطعا زلزله هم همینجوره. 🤗بله درسته طبیعت این زمین و تغییراتی که در درون اون انجام میشه و توی کتاب ها نوشتن دلیل به وجود اومدن زلزله هاست اما خب خدای مهربون میتونست زمین را بدون این تغییرات و لرزش ها خلق کنه، بله میتونست ولی تا اون جائی که در اسلام و از طریق پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) به ما بیان شده این زلزله به خاطر اینه که ما همیشه یاد مرگ و قیامت باشیم. 🌺الان بیشتر توضیح میدم تا خوب متوجه بشیم: ببینیـ👀ـد بچه های گلم ما آدما در طول زندگی غرق در دنیا و پیچ و خم اون میشیم و خیلی وقت ها بعضی را (دور از جون شما) چنان غرور و تکبر می گیره که خدا را فراموش می کنن و فکر می کنن این دنیا ابدیه، پایداره و موندنیه، نه اصلا این جور نیست این دنیا محل عبادت خدا و بندگیه و لذا خداوند حکیم برای اینکه این جور آدما را یه گوش مالی بده و حواسشونا بیاره سر جاش گاهی اوقات یه تکونی به این زمین میده تا خودمون را آماده کنیم برای زلزله بزرگی که روز قیامت اتفاق میفته، دقیقا مثل مانورهای آمادگی برای زلزله که توی مدرسه ها و بعضی از اداره ها انجام میشه. 👈🏻بله بچه های خوبم روز قیامت چنان زلزله عظیمی برپا میشه که کـ🌋ـوه ها به حـ🚶🏻‍♂ـرکت در میان و زمیـ🗺ـن تمام محتویات درون خودشا به بیرون پرتاب می کنه، و تمام اسرار آشکار میشه. 💡پس بیاییم از همین الان به فکر اون روز باشیم و با انجام دادن کارهای خوب و صالح و ترک کارهای بد و زشت خودمون را از شر اون روز در امان نگه داریم تا امید داشته باشیم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه معصومین (علیهم السلام) در آنروز به داد ما برسند انشالله. 💠 حفظ و مفاهیمـ قرآن کریمـ @HefzeQuran
🔰 سوره 🔻کودک و نوجوان 🔻آموزش مفهوم کودکانه سوره قدر 💠معجزه پیامبر (ص)💠 آن شب زیبا و نورانی و آن شب قشنگ و پرستـ🌌ـاره که در آن قرآن بر پیامبر نازل شد، شب قـ❤️ـدر نام گرفت. 😇 در آن شب تمام فرشته­ها به زمین می­آیند. 🧔🏻‍♂آدم­های خوب در شب قدر که یکی از شبهای ماه مبارک رمضان است تا سحر بیدار می­مانند،دعـ🤲ـا می­کنند، قرآن می­خوانند و با خدای مهربان حرف می­زنند. فرشته­ها هم در شب قدر به دستور خدا سلامتی و شادی را به آدم­های خوب هدیه می­د­­هند. شب قدر به اندازه ای بزرگ و مهم است که خداوند در سوره­ای به نام قدر گفته که آن شب از هزار شب بالاتر و برتر است. 😯اما سالها بعد در یکی از شبهای قدر، مرد بسیار بدجنـ😡ـس ، که تحمل یک انسان بزرگ و مهربان را نداشت تصمیم گرفت کار بسیار نادرستی را انجام بدهد. اویک مرد آسمانی مهربان را به نام حضرت علی ع را در مسجد شهید کرد. 🌺ما هم هرسال در شب قدر بیدار می مانیم،دعا می­کنیم ،نماز و قرآن می­خوانیم و راه و یاد حضرت علی ع را گرامی می­داریم. 🔰 (( شب قدر )) یه روز وقتی مریم از مدرسه به خونه اومد مامانش بهش گفت امروز تکالیفت رو انجام بده و یه کمی بخواب بعد افطار میخواهیم بریم مسجد مریم گفت مامان جونم من که همیشه شب میخوابم روز نمیتونم بخوابم. مامان گفت آخه دخترم امشب تا صبح توی مسجد بیدار میمونیم. مریم گفت : مامان جونم مگه امشب چه شبیه ؟ بسم الله الرحمن الرحيم إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ (1) مامان گفت :امشب شب قدر دخترم شبی که خدا قرآن رو بر قلب پیامبر نازل کرده تازه هرکسی توی این شب عبادت کنه براش خیلی پواب مینویسن، کربلا مینویسن، مکه مینویسن، میگن عمرشون رو زیاد کن ، مسافرت آدما ، مرگ اونها مریضی ها رو همه رو تو شب قدر مینویسن . شب قدر قرآن رو میگیریم روی سرمون و از خدا میخواهیم که برامون چیزای خوب بنویسه ،باید سعی کنیم از این شبا خیلی استفاده کنیم .باید تا صبح بیدار باشیم و دعا کنیم وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ (2) تونمیدونی شب قدر چه شبیه لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ (3) شب قدر از هزار ماه بهتره (دستها را باز کنید و بکشید وبا حرکت دست بزرگی این شب رو به بچه ها نشون بدید) تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ (4) به دستور خدا فرشته ها میان پایین میرن پیش آدمهای خوب سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ (5) تا صبح میان خدمت امام زمان عجل اللهو سلام و درود میفرستن ماه رمضون که روزه میگیریم سه شب میریم مسجد تا صبح بیدار میمونیم سه شب ،شبه قدره معلوم نیست کدوم شبه .هر سه شبش رو میریم خدا میخواد ما رو امتحان کنه که ببینه چیکار میکنیم @HefzeQuran
11.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 سوره سوره مبارکه قدر ❤️ 🔻 کودک و نوجوان 😍 دلنشین 💠 کانال حفظ و مفاهیم قرآن کریمـ
🔹 سوره🔹 🔰 سوره 🔻 کودک و نوجوان به نام خدای مهربان که همیشه حواسش به ما هست. روزی پسری به اسم محمد تنها در گوشه‌­ای از کوچه نشسته و سرش را روی زانوهایش گذاشته بود. آقا سید پیر او را دید و به سمتش رفت و گفت: چی شده آقا محمد؟ انگار ناراحتی! محمد گفت: حوصله بازی با بچه­‌ها را ندارم. آقا سید پیر گفت: چرا؟! با بچه­‌ها دعوا کرده‌­ای؟ محمد گفت: نه آقا سید… آقا سید گفت: خب با اجازه من کنارت می‌­نشینم. نشست و گفت: آدم که بی­‌دلیل دوستانش را رها نمی‌­کند، یا باید آن‌ها اذیتت کرده باشند، یا تو کار بدی کرده باشی، یا….؟ محمد گفت: هیچ‌کدام از این­‌هایی که گفتید نیست. آن‌ها با من فرق دارند، آن‌ها پدر دارند، پدرشان آن‌ها را پارک می‌­برد، با آن‌ها فوتبال بازی می‌­کند و در فوتبال قوی­‌تر از من هستند. من مثل آن‌ها نیستم، من پدرم شهید شده و کسی نیست که با من تمرین کند. آقا سید لبخندی زد و گفت: ‌این‌که کاری ندارد. مگر فوتبال 11 نفره نیست؟ خب می‌­توانید باهم قرار بگذارید و با هم به پارک بروید و تمرین کنید، این‌طوری یک مربی برای همه شما کافی است، بیشتر هم خوش می‌­گذرد تا فوتبال دو نفره. پسرم همه ما می‌­دانیم که پدر شما یک قهرمان است و همه آدم‌ها دوست دارند که پدرشان قهرمان باشد، پس ناراحت نباش و همیشه به پدرت افتخار کن. حالا بیا باهم برویم پیش دوستانت تا قصه­‌ای برایتان تعریف کنم. محمد و آقا سید به سمت بچه­‌های کوچه که در حال بازی بودند، رفتند و آقا سید بچه­‌ها را جمع کرد و گفت: بچه­‌ها خسته شدین، چند دقیقه بنشینید می‌­خواهم برایتان قصه­‌ای تعریف کنم. روزی پیامبر ما، حضرت محمد صلوات الله علیه، دلش گرفته بود، چون مدتی می‌­شد که خدا پیامی بر پیامبر نفرستاده بود، در واقع فرشته جبرئیل چیزی را به پیامبر وحی نکرده بود، به همین خاطر دشمنان اسلام او را مسخره می‌­کردند و می‌­گفتند اگر واقعا پیامبر باشی که باید همیشه خدا به تو وحی بفرستد. تا این‌که خداوند سوره ضحی را برای پیامبر فرستاد و به او فرمود: به روشنی صبح قسم، به شب که آرامش بخش است، قسم، من تو را رها نکردم و نسبت به تو ناراحت و خشمگین نیستم. حتما آخرت برای تو جای بهتری است و به زودی تو را غرق نعمت­‌هایم می‌­کنم تا خوشحال شوی. پیامبر خدا این حرف‌ها و وعده­‌های خدا را که شنید خوشحال شد و خداوند در ادامه فرمود: مگر وقتی تو یتیم بودی و راهت را گم کرده بودی به تو پناه ندادیم؟ تو را هدایت نکردیم؟ حالا که ما تو را راهنمایی کردیم تا راه درست را پیدا کنی، پس تو هم یتیم­‌ها را تحقیر نکن و هر کسی از تو کمکی خواست جوابش را بده و همیشه نعمت‌‌های خدایت را بگو، هم به خودت یادآوری کن و هم به بقیه بگو تا همه بدانند که خداوند خیلی بزرگ و مهربان است. آقا سید گفت: خب بچه‌‌ها خدا خواسته تو این سوره به ما چه چیزی را یاد بدهد؟ جواد گفت: این‌که مهربان باشیم. علیرضا گفت: این‌که بدانیم خدا همیشه کمکمان می‌­کند. مرتضی گفت: این‌که بدانیم نباید دیگران را اذیت کنیم و باید به دیگران کمک کنیم. آقا سید لبخندی زد و همه جواب­‌ها را تایید کرد و گفت: آفرین به شما، خدا می‌­خواست به ما بگوید که همیشه حواسش به ما هست و ما هم باید حواسمان به همدیگر باشد. آقا سید مهربان بعد پیشنهاد تمرین دسته جمعی در پارک را به بچه­‌ها گفت و همه از این پیشنهاد استقبال کردند. محمد قصه ما هم یاد گرفت که با غصه خوردن قرار نیست چیزی درست بشود، بلکه وقتی چیزی ناراحتش می‌­کند باید آن را به کمک بزرگترهایش حل کند. 💠 حفظ و مفاهیمـ و مسابقات قرآن کریمـ @HefzeQuran
🔹 سوره 🔹 🔰 سوره 🔻 کودک و نوجوان 🤝سلام بچه‌های خوبم، امروزم می‌خوام یه قشنگ دیگه براتون تعریف کنم، یه قصه که اتفاق افتاده و به ما یاد میده که هیچ وقت نشیم و از مشکلات نترسیم چون مهربون داده که بعد از سختی‌ها و مشکلات، آسونی و راحتی است. یکی از و اسلامی که اهل شهر خوارزم بوده، سراج الدین سکاکی است که در دوره خوارزم شاهیان زندگی می‌کرده است. ⛓سکاکی در دوران کودکی و جوانی به مدرسه نرفته بود و در مغازه آهنگری کار می‌کرد، یه روزی با دقت و حوصله زیاد یه صندوقچه خیلی قشنگ و کوچیک درست کرد و یه قفل ریز و کوچولو براش تهیه کرد و به عنوان هدیه برد به دربار پادشاه، تا به اون تقدیم کنه، پادشاه و وزیر و اطرافیاشون خیلی خوششون اومده بود و به دقت مشغول نگاه کردن به این صندوقچه بودند. 🤔در همون حال یه مرد دانشمندی وارد مجلس شد و همه به احترام اون دانشمند این صندوقچه را رها کردند و رفتند سراغ دانشمند، سکاکی که خیلی تعجب کرده بود دید که ارزش یه دانشمند از یه صندوقچه به این ظریفی و قشنگی بیشتره لذا از کار خودش ناراحت شد و تصمیم گرفت بره مدرسه و درس بخونه تا مثل اون دانشمند مورد احترام قرار بگیره. اما بچه‌های خوبم اون الان 30 سالش بود که تازه می‌خواست بره مدرسه! اما بالاخره تصمیمشا گرفت و رفت مدرسه، معلم بش گفت «آقای سکاکی فکر نمی‌کنم با این سن و سال به جائی برسی، الکی وقتتا تلف نکن، برو دنبال کار و کاسبیت» 🤭اما بچه‌های گلم سکاکی که تصمیم شا گرفته بود معلم را قانع کرد🥳 که ثبت نام کنه، معلم هم برای اینکه امتحانش کنه گفت این جمله را حفظ کن و فردا بیا تست بگیرم ببینم چیکاره‌ای؟ «پوست سگ با دباغی پاک می‌شود». سکاکی بارها و بارها و هزاران بار این جمله را تکرار کرد اما بچه‌ها فردا که اومد پیش معلمش اینجور گفت: «سگ گفت: پوست معلم با دباغی پاک می‌شود🤯🤣» معلم و شاگردان همه خندیدند😆 و اونا مسخره کردند. بله بچه‌های عزیز هر چند مسخره کردن بچه‌ها کار درستی نبود اما سکاکی دست بردار نبود و به درس خوندن ادامه داد تا اینکه 10 سال دیگه درس خوند ولی هیچ فایده‌ای نداشت که نداشت. یه روزی خیلی دلش گرفته بود رفت به کوه و بیابون تا یه کمی قدم بزنه و فکر کنه، ببینه چرا این همه سال درس خونده ولی درس تو کله‌ش نمیره، رسید به یه جائی که قطره‌های آب از یه بلندی روی یه تخته سنگی می‌چکید و در اثر چکیدن زیاد اون سنگ سوراخ شده بود، آره بچه‌ها سنگ به اون سختی سوراخ شده بود! سکاکی مدتی با دقت نگاه کرد، سپس با خودش گفت: … * 🥰آره بچه‌های خوبم یکی از کتاب‌های این دانشمند بزرگ «مفتاح العلوم» 😍است که از شاهکارهای بزرگ علمی و ادبی به شمار می‌رود. 💠 حفظ، مفاهیمـ و مسابقات قرآن کریمـ https://eitaa.com/joinchat/473301026Cf9cb2cb083
3.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 سوره 🔻 کودک و نوجوان 🏴 کانال حفظ و مفاهیم قرآن کریمـ 🚩 @HefzeQuran
🔰 سوره 🔻کودک و نوجوان 🔻 و 📌شعر سوره بلد برای کودکان : اول به نام خدا – مهربون و توانا آهای آهای بچه‌ها – رفیق بشین با خدا مشکل تو دنیا کم نیست – کارها بدون غم نیست اما خدا نعمت داده – راه هدایت داده چشم و زبان زیبا – جسم قشنگ و توانا به شکر این هدیه – کمک کنید به همه اسیر رو آزاد کنید – دل یتیم رو شاد کنید غذا دادن به گرسنه‌ها – دست‌گیری از فقیرها به همه خویشاوندان – به دوستان و آشنایان دل همه رو شاد کنید – خدا رو همش یاد کنید هر کی این جوری باشه – توی بهشت جاشه ________❤️_____❤️_____________ 📌داستان سوره بلد برای کودکان: 💡یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربان و بزرگ هیچکس نبود. روزی دو مرد ثروتمند در شهری زندگی می‌کردند و یکی از این دو نفر خیلی آدم بداخلاقی😱 بود و اصلا به دیگران کمک نمی­‌کرد. یادش رفته بود که این همه نعمت و ثروتی که دارد، امانت خدا در دست اوست تا به بنده‌­های خدا برساند. 🪢 اما در عوض مرد ثروتمند دوم همیشه به بقیه کمک می‌کرد و کمک حال بقیه بود، به خاطر همین مردم او را دوست❤️ داشتند و دعاهای🤲 مردم باعث شده بود که کارهایش همیشه خوب پیش برود. ⚠️در عوض مرد ثروتمند بداخلاق همیشه گرفتار بود و اصلا نمی‌­توانست از زندگی لذت ببرد. ⚡️ روزی خانه زیبا و بزرگش آتش🔥 گرفت و او به تنهایی نمی‌توانست آتش را خاموش کند، اما افراد کمی به کمک او آمدند، چون این مرد ثروتمند، خیلی­‌ها را از خودش رنجانده بود. به آدم­های فقیر بی‌احترامی می­‌کرد، مردم را مسخره می­‌کرد، اگر کسی از او کمک می­‌خواست رد می‌­کرد. 😩خلاصه تا آتش را خاموش کنند، خانه‌­اش سوخته بود. بعد از خاموش شدن آتش، غمگین🥺 در گوشه‌­ای نشسته بود. مردی حکیم👳🏻‍♂ به کنارش رفت و به او گفت: اگر مردم را اذیت نمی‌­کردی و به جایش کمکشان می­‌کردی، الان افراد بیشتری به کمکت می‌­آمدند، آنقدر دیگران را از خود رنجانده‌­ای که کسی دوست نداشت به تو کمک کند. 🧑🏻‍🌾مرد حکیم گفت: خداوند به تو چشم👁 و گوش👂🏻 و زبان🗣 و قلب🫀 داده تا خوبی­‌ها را 👀ببینی و هر جایی که توانستی به دیگران کمک کنی🫂. ⚠️ اما تو باعث آزار دیگران بودی و ظلم می‌­کردی. اما ناراحت نباش، خداوند مهربان­‌تر از آن است که تو فکرش را کنی، دوباره از نو بساز، هم خانه­‌ات و هم رفتارت را. 🌷مرد ثروتمند سرش را پایین انداخت و آهی کشید😩 و گفت: درست است، من برای فقیران ارزشی قائل نبودم. این مجازات من است اما ساختن دوباره خانه سخت است، کاش هیچوقت ظلم نمی­‌کردم و خودم را برتر از دیگران نمی­‌دیدم. 👳🏻‍♂مرد حکیم گفت: تلاش کن. خداوند انسان را در سختی آفرید و سختی­‌ها است که انسان­‌ها را رشد می­‌دهد، خانه­‌ات سوخت تا تو متوجه اشتباهت شوی. اصلا اگر سختی­‌ها نبود، ما انسان­ها رشد زیادی نمی­‌کردیم. به این جمله­‌ام فکر کن؛ هر زمان به سختی افتادی، بعدش چیزی به دست آوردی. پس یا علی بگو و شروع کن و از این پس واقعا به بنده­‌های خدا کمک کن تا خداوند هم دستت را بگیرد. 🌹 ما در نشر خوبی ها یاری کنید با نشر این مطلب👇🏻👇🏼 💠 حفظ ، مفاهیم و مسابقات قرآن کریم ❇️ https://eitaa.com/hefzeQuran
19.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 🔰 سوره 🔻 سوره 🔻 کودک و نوجوانصوت و ترجمه باصدای قاری نوجوان 😍کلیپ زیبا با ترجمه 🔻 قصه های نیکی و نیکو 💠 کانال حفظ و مفاهیم قرآن کریمـ 🟢
🔰 سوره 🔻 سوره 📌همراه با 🔻 کودک و نوجوان سلام بچه‌های خوبم، امروزم می‌خوام یه قصه قشنگ دیگه براتون تعریف کنم، یه قصه واقعی که اتفاق افتاده و به ما یاد میده که چطور متحد بشیم و با دشمن مبارزه کنیم. 💡بچه‌های خوبم! حتما تا حالا « » را شنیدید؟🤔 🕰بله از روز 12 بهمن تا 22 بهمن را دهه فجر انقلاب اسلامی نامگذاری کردن. می‌دونید چرا؟ 🪢 آخه بعد از سال‌های سال، بالاخره مردم ایران به آرزوشون رسیدن و امام خمینی (رحمه الله علیه)، پس از مدت‌ها دوری از وطن در روز 12 بهمن سال 1357 به ایران بازگشتند و از نزدیک انقلاب اسلامی ایران را رهبری کردند. 🎈 این روز خوب و به یاد ماندنی که هیچ وقت فراموش نمی‌شه. خیلی از پدرا و مادرای شما در این روز، با دسته‌های گل به استقبال امام عزیزمون رفتن تا از نزدیک رهبرشون رو ببینن و با صدای بلند به امامشون بگن: «ای امام! ای رهبر عزیز، سال‌ها منتظرت بودیم! خوش آمدی». 📨 بچه‌های عزیزم! حتما بارها و بارها از پدر و مادرتون شنیدید یا این که توی کتابا خوندید که امام عزیزمون مدت‌های زیادی توی تبعید و دور از ایران زندگی می‌کردند. یعنی شاه ظالم اجازه نمی‌داد که امام به کشور خودشون و میون مردمی که دوستش دارن برگردند. 🏳 بله بچه‌های خوبم، بعد از اومدن امام عزیز به ایران، تظاهرات و راهپیمائی های مردم شدت گرفت تا جائیکه به اعلام حکومت نظامی هم توجه نمی‌کردند و با شعارهای «مرگ بر شاه»، «درود بر خمینی»، «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» و … با شاه مبارزه می‌کردند. همین طور دیوارها هم پر بود از شعارهایی که مردم نوشته بودند. بالاخره همه مردم تلاش می‌کردن تا با فریادها و شعارهاشون، به شاه بگن که ما تو را قبول نداریم و نمی‌خواهیمیت. 🚩 تا اینکه پس از 10 روز مجاهدت و تلاش و همچنین شهید شدن خیلی از مردم عزیز و بی دفاعمون، در روز 22 بهمن سال 1357، انقلاب اسلامی مردم ایران بر علیه شاه خائن پیروز شد و همه طعم خوش پیروزی رو چشیدن. و این ایام به عنوان دهه فجر انقلاب اسلامی ایران نام گذاری شد.🔛 راستی بچه‌های گلم! شما اگه تو روزهای انقلاب بودید چیکار می‌کردید؟ تا حالا به این موضوع فکر کردید؟ می‌دونم که همه شما دلتون می‌خواست … یا اصلا می‌دونید انقلاب یعنی چی؟ … _______/\_____❤️‍🔥🌹❤️‍🔥______/\_____👇🏻 🟡 شما هم دلنوشته هاتون رو برامون بنویسید که اگه اون روز بودید چکار می‌کردید و یا اینکه امروز که ادامه اون روزهاست چکار میکنید برای پیروزی مقاومت و به ای دی @khademQurani بفرستید و در ما شرکت کنید 📣 به قشنگ ترین دلنوشته ای که خود بچه ها نوشتند 🎁 هدیه داده خواهد شد * بچه ها! بیاید دست هامونا رو به آسمون بلند کنیم و همه با هم دعا کنیم: خدایا! انقلاب اسلامی ما رو که برای به دست آوردن اون زحمت‌های زیادی کشیده شده، حفظ کن. خدایا! روح بلند امام خمینی (رحمه الله علیه) را از ما راضی نگه دار. خدایا! ما بچه‌های ایران رو یاری بده تا بتونیم راه شهیدان انقلاب رو ادامه بدیم و از انقلاب اسلامی پاسداری کنیم. الهی آمین. 💠کانال حفظ ،مفاهیم ومسابقات قرآن کریمـ 🟢
6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان کوتاه (معامله با خدا ) زن فقیر: خدا اجرت دهد جوانمرد،کودک یتیمم از شدت گرسنگی از حال رفته است! با کمک تو امشب دیگر سر گرسنه بر زمین نمیگذاریم مرد: خدا را شکر که طعام امشب شما محیا شد حکیم : همممم، گمان کردم گرسنه هستی که نان را برداشتی ، اما میبینم با آن صدقه می دهی ؟!!! صداپیشگان: علی حاجیپور - محمد حکمت - فاطمه آلبوغبیش بازنویسی و کارگردان: علیرضا عبدی تصویر سازی: محمد علی عبدی پخش هر هفته ازکانال رادیو میقات پخش تخصصی داستانهای صوتی @radiomighat ____________ ﷽ "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ ۖ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ ۚ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ" سوره مبارکه بقره آیه ۲۶۷ "ای اهل ایمان! از پاکیزه های آنچه [از راه داد و ستد] به دست آورده اید، و آنچه [از گیاهان و معادن] برای شما از زمین بیرون آورده ایم، انفاق کنید و برای انفاق کردن دنبال مال ناپاک و بی ارزش و معیوب نروید، در حالی که اگر آن را به عنوان حقّ شما به خود شما می دادند، جز [با] چشم پوشی [و دلسردی] نمی گرفتید و بدانید که خدا، بی نیاز و ستوده است." ⚠️ و @HefzeQuran 🌹 بالاخص