🔰 #شناخت_اجمالی سوره #شمس
🔻سوره شَمس نود و یکمین سوره قرآن و از سورههای مکی که در جزء سیام قرآن جای گرفته است. این سوره را بدین سبب شمس (خورشید) نامیدهاند که در آغاز آن به خورشید سوگند یاد شده است. این سوره بر موضوع اخلاقی تزکیه تأکید دارد و به داستان صالح(ع) و ناقه صالح و پِی شدن آن به دست قوم ثمود و سرنوشت این قوم اشاره میکند.
🔸در فضیلت تلاوت سوره شمس نقل شده است «هر کس سوره شمس را قرائت نماید مانند آن است که بهاندازه آنچه خورشید و ماه بر آن تابیده، صدقه داده است.»
🔻 محتوا:
سوره شمس بر #تزکیه و #تهذیب_نفس تأکید میکند و پاکیزگی نفس را مایه #رستگاری و ناپاک بودن آن را موجب #ناامیدی میداند و در پایان به داستان صالح(ع) و ناقه صالح و پِی شدن آن به دست قوم ثمود و سرنوشت این قوم شقی (ستمگر) اشاره میکند. تفسیر المیزان نیز مضمون این سوره را یادآور این نکته میداند که انسان با الهام باطنی(فطری) و خدایی، کار نیک(تقوی) را از کار زشت(فجور) تشخیص میدهد و اگر بخواهد رستگار شود، باید باطن خود را تزکیه کند و با انجام کارهای نیک، آن را رشد و پرورش دهد و گرنه از سعادت محروم میماند.آنگاه به عنوان شاهد، داستان قوم ثمود را ذکر میکند که به خاطر تکذیب پیامبرشان حضرت صالح و کشتن شتری که معجزه الهی بود، به عذابی سخت گرفتار شدند؛ علامه هم چنان نقل داستان ناقه صالح را توبیخ و نکوهش غیر مستقیم مکیان میداند که با پیامبر اسلام برخورد مناسب ندارند.
آیت الله جوادی آملی از مراجع تقلید شیعه و نویسنده تفسیر تسنیم در تبیین پیام سوره «شمس» میگوید: خداوند کل این نظام سپهری را برای بشر خلق کرد و آن را منظم و عالمانه آفرید به نحوی که نه تنها فایده آن به بشر برمیگردد بلکه مسخّر بشر قرار داده و به بشر گفت شما میتوانید از تمام نظام سپهری بهره بگیرید یا «بالفعل» یا «بالقوه»، و ترغیب به تلاش و کوشش و عالم شدن کرده است و #کلیدش را هم به نام #استعداد در اختیار بشر قرا دداه است.
🔻سورهای با یازده سوگند:
در تفسیر سوره شمس گفته شده است سوگندهای پی در پی در آغاز این سوره که یازده سوگند میشود، بیشترین تعداد سوگندهای قرآن را در خود جای داده و به خوبی نشان میدهد که #مطلب_مهمی در اینجا مطرح است، مطلبی به #عظمت آسمانها و زمین و خورشید و ماه.
در مورد سوگندهای قرآن گفته شده است این سوگندها عموماً دو هدف دارند: نخست نشان دادن اهمیت مطلبی که سوگند برای آن یاد شده (مثلاً تزکیه نفس در سوره حاضر) و دیگری اهمیت اموری که به آنها سوگند یاد شده است (مثلاً خورشید و ماه در این سوره).
استاد قرائتی از مفسران معاصر در تفسیر نور درباره اهمیت تهذیب نفس و این ۱۱ سوگند میگوید: در قرآن، بعضى مطالب با #یک_سوگند آمده است: «وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ» گاهى #دو_سوگند پشت سرهم آمده است. «وَ الضُّحى وَ اللَّيْلِ إِذا سَجى» گاهى #سه_سوگند در پى هم آمده است: «وَ الْعادِياتِ ضَبْحاً، فَالْمُورِياتِ قَدْحاً، فَالْمُغِيراتِ صُبْحاً» گاهى #چهار_سوگند: «وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ وَ طُورِ سِينِينَ وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ» گاهى #پنج_سوگند: «وَ الْفَجْرِ، وَ لَيالٍ عَشْرٍ، وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ، وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ» ولى خداوند در اين سوره، ابتدا #يازده_سوگند ياد كرده و سپس به اهميّت تزكيه نفس اشاره كرده است.
🔻 نکته تفسیری ، نقد دیدگاه زمخشری (رد شبهه) :
معروف میان مفسران این است که در برابر این یازده سوگند جواب قسم ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها ٭ وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها﴾ است ولی #زمخشری فکر میکند جواب قسم این است که خدای سبحان همواره بر این است که ظالم را سر جایش بنشاند چه اینکه نسبت به قوم ثمود فرمود ﴿فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاها﴾؛ این ﴿فَدَمْدَمَ﴾ یعنی عذاب مستمر و مداوم به حیات هر ظالمی خاتمه میبخشد.
حضرت آیت الله جوادی آملی از مفسران معاصر در #نقد_سخن زمخشری میگوید: سخن جناب زمخشری نمیتواند تام باشد و تناسب ایجاد میکند که مسئله اخلاق و تزکیه نفس ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها ٭ وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها﴾ نتیجه و جواب قسمهای یازده گانه باشد زیرا اخلاق مهمترین رکن تمدنسازی یک ملت است و تمدن یک ملت در تدیّن او است و مدنیت را اسلام آورد و یثرب را مدینه کرد، و #جهان_جاهلی را عقلانی، و #ایران_زرتشتی را #موحّدکرد.
🔻 مصادیق خورشید، ماه، شب و روز:
در روایتی امام صادق(ع) در پاسخ سوالی درباره برخی کلمات سوره فرموده که خورشید(شمس) #پیامبر است که خداوند در پرتو وجودش دین مردمان را آشکار ساخته و ماه(قمر) #امیرالمؤمنین است که پس از پیامبر و در کنار اوست و از علم پیامبر سرشار است وشب(لیل) #پیشوایان و #حاکمان_ستم_و_جور هستند که جایگاه خاندان پیامبر را با استبداد و خودکامگی غصب کردند و با ستمشان دین را فرا گرفتند و روز
زمین را براى شما گستردم و آسمان را برافراشتم و درك خوبىها و بدىها را به روح شما الهام كردم تا به اختیار خود، راه تزكیه نفس را بپیمایید.
ابر و باد و مه و خرشید و فلك در كارند
تا تو نانى به كف آرى و به غفلت نخورى
همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار
شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبرى
🔷 شرح برخی کلمات:
- «فجورها» از فجر به معناى شكافتن است.
- برافراشتگى آسمانها و گستردگى زمین، با اراده مستقیم الهى یا از طریق نیروها و عوامل طبیعى است و لذا قرآن مىفرماید: «والسماء و ما بناها» و نفرمود: «من بناها» زیرا كلمه «ما» شامل غیر خداوند نیز مىشود. یعنى آنچه آسمان را بنا كرد از نیروها و جاذبهها و دافعههاى طبیعى است كه خداوند حاكم كرده و #اگر مراد از كلمه «ما» در «و ما بناها» خداوند باشد، به خاطر آن است كه در لفظ «ما» نوعى ابهام برخاسته از عظمت نهفته و به همین دلیل به جاى كلمه «من» كلمه «ما» گفته شده است. (واللّه العالم)
- جهان هستى، گویا در ابتدا یك مجموعه متراكم بوده، سپس بخشى برافراشته و آسمان شده و بخشى گسترده و زمین شده است. «بناها - طحاها» #مؤید این سخن آیهاى است كه مىفرماید: آسمان و زمین رتق بود و فتق كردیم، یعنى بسته بود و بازش كردیم. «رتقاً ففتقناهما»(67)
- بعضى كلمه «طحاها» را اشاره به حركت زمین دانستهاند، چون یكى از معانى «طحو» راندن و حركت دادن است.
- اسلام، فكر انسان مادى را از شكم و شهوت و شمشیر و شراب، به تأمّل در عمق آسمانها و زمین و گردش كرات و پیدایش ایام وا داشته است. (که جای شکر دارد این مرحمت الهی)
_ در تفاوت میان وحى و الهام، گفتهاند كه الهام، دركى است كه انسان سرچشمه آن را نمىشناسد، در حالى كه گیرنده وحى، سرچشمه وحى را مىشناسد.
تفسیر نور👆👆👆
🌟امام باقر و صادق علیهما السلام در تفسیر آیه «قد افلح من زكّاها» فرمودند: «قد افلح من اطاعَ» یعنى آن كسكه از پیامبر و امامان معصوم، اطاعت كرد، رستگار شد.
- در دید الهى، پاكان رستگارند. «قد افلح من زكّاها» ولى در نزد فرعونیان، زورمندان رستگارند كه غلبه دارند و به ظاهر پیروزند. «قد افلح الیوم من استعلى»
🔑- #در_انجام كارهاى #خیر، #امید_رستگارى است⏳. «و افعلوا الخیر لعلّكم تفلحون»(مثلا کار #ادیسون😊)
💡در حالى كه در تزكیه نفس و خودسازى، رستگارى قطعى است⌛️. «قد افلح من زكّاها» 👌👉👉
🔹تزكیه نفس، شامل دورى از عقائد و اخلاقیات و رفتارهاى ناپسند و كسب عقائد و اخلاقیات و كردارهاى پسندیده است.
✍ در سوره شعراء، آیه 155 «لها شرب و لكم شرب یوم معلوم» و سوره قمر، آیه 28 «نبّئهم انّ الماء قسمة بینهم كلّ شرب محتضر» مىخوانیم: آب قریه یك روز سهم مردم و یك سهم روز شتر است و هر كدام در روز خود بهره گیرند و كسى مزاحم ناقه نشود كه به عذاب بزرگ گرفتار خواهد شد.
🤔🤔در قرآن، #چهل مرتبه ماده #فلاح به كار رفته كه از #بررسى آنها معلوم مىشود #رستگارى شامل #چه_گروههایى مىشود و چه گروههایى از رسیدن به آن محرومند، همچون مجرمان كه مىفرماید: «لا یفلح المجرمون»
- «خاب» از مصدر «خیبة» به معناى به هدف نرسیدن است.
- «دسّ» به معناى پنهان كردن و تعبیر قرآن دربارهى زنده به گور كردن دختران چنین است: «یدسّه فى التراب» 😯آرى خلافكار، به خاطر شرمندگى رویى براى جلوه در جامعه ندارد و سعى مىكند عیبها و خلافكارىهاى خود را پنهان كند. كلمه «دسیسه» نیز به كار زشتى گفته مىشود كه آن را پنهان مىكنند.
- «دَمدم» به معناى عذاب شكننده و فراگیر است كه عذاب شده را قطعه قطعه و پراكنده مىكند.
-منظور از «سوّاها» یا قلع و قمع ساختمانها است كه با خاك یكسان شد و یا خود مردم كه با خاك یكسان شدند.
🌠یك فرد تزكیه شده مىتواند #منشأ تحول در جامعه شود و به جامعه رشد و شجاعت و شخصیّت و معرفت و وحدت دهد، چنانكه یك نفر تزكیه نشده براى رسیدن به هوسهاى خود امتهایى را به فساد و نابودى و سقوط مىكشاند.
💌در قرآن، براى رستگارى(فلاح) انسانها دو عامل مطرح شده است: یكى ایمان و دیگرى تزكیه. «قد افلح من زكاها»، «قد افلح المؤمنون»
♻️بنابراین حقیقت ایمان و تزكیه یكى است و هر كس مىخواهد خودسازى كند، باید مؤمن واقعى باشد. آرى مؤمن واقعى كسى است كه خود را تزكیه كند و تزكیه شده واقعى، كسى است كه ایمان داشته باشد و احكام و تكالیف دینى را به دقت انجام دهد كه در آغاز سوره مؤمنون آمده است.
🚷در تفسیر اطیبالبیان مىخوانیم، جنایتكاران تاریخ و قاتلان زیاد بودند امّا نوعاً به خاطر حفظ حكومت یا گرفتن حكومت یا محو رقیب و یا طمع به رسیدن چیزى، دست به جنایات مىزدند 🤯 امّا قاتل ناقه صالح و حضرت على علیه السلام مرتكب جنایت عظیم شدند، در حالى كه هیچ یك از انگیزهها و عوامل فوق در كار نبود، فقط و فقط شقاوت😱 بود.