eitaa logo
حسینیه‌امام‌حسن‌مجتبی(علیه‌السلام)
104 دنبال‌کننده
277 عکس
110 ویدیو
1 فایل
یانور ؛ ‌ حضرت ابالفضلی ها ، امام حسنی ترند .🌒 کھ : عباس (ع) علَمش ، علَمِ حسن (ع) ھ !💚(: • محصلِ مکتبِ نگاھِ عَلی بنِ الحُسین عَلیهِ السَّلام .💛✨ • به یاد سید جواد ذاکر ، و شهید حسین امیرعبداللهیان🌷 ‌ 🤍. نذر لبخند حضرت مادر سلام الله !🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
ان شاءالله که دلاتون آمادست .. با توکل بر خدا بریم برای روضه !❤️(:
یه رفیق داشتیم روضه خون بود ! هر شب که روضه خون ِ هیئت بود ، قبل مراسم چندتامون رو جمع مےکرد برامون روضه حضرت عباس (؏) مےخوند !
فرقے نمےکرد اونشب ، شب ِ کدوم یکے از اهل بیت بود ؛ تا روضه حضرت عباس (؏) رو نمےخوند ، روضه اصلے رو شروع نمےکرد !
یه بار خیلے پاپیچش شدیم .. پرسیدیم : داستان این روضه های حضرت عباس (؏) که مےخونے چیه ؟
گفت : آخه روضه بدون امام زمان (عج) که روضه نمیشه !💚((:
نفهمیدیم چے میگه .. بیشتر سوال کردیم ..
گفت : آخه خود آقا امام زمان (عج) فرمودن «هر جا که روضه‌ی عموجانم حضرت عباس (؏) رو بخونن، من خودمو مےرسونم !»💚((:
رفقا .. روضه که بدون امام زمان (عج) روضه نمیشه !💚((:
چهل روز موندھ تا محرم ؛ چے بشه محرمے که چهل روز قبلش ، تو روضه ای گریه کنیم که امام زمان (عج) گریه مےکنن ..!✨ چے بشه محرمے که از چهل روز قبلش ، بسپریمش به آقامون ابوفاضل !✋🏻💕 ..❤️((:
مولای من ؛💚 دارم اول مجلس مےخونم ..
از دو چشم ِ یاس مےخوانم ؛ بیا .. شعری از احساس مےخوانم ؛ بیا ..
نیستم لایق به دیدارت ولے .. روضه‌ی عباس (؏) مےخوانم ؛ بیا ..
روضه حضرت عباس (؏) بخوانم ؛ مےآیید ؟✨ روی ِ دو چشمم آقا ..✋🏻 ــــــــــــــــــــ رفیق ِ هیئتے تصور کن .. دشت کربلا ؛ علمدار و ارباب ! آقا امام حسین (؏) مےخوان وداع کنن !💔((:
چند نفر ملجاء مےخونن ..؟ + «روضه خون که روضه می‌خونه اون موقعی سربلنده که برای ارباب گریه کن جمع کنه!» رفقا بسم الله .. نذارید شرمندھ روضه بشم ؛ دمتونم گرم ! ((:
باز دور و بر ما معرڪه برپا شدھ است .. یا سر قامت رعنای تو دعوا شدھ است!💔
تو مگر وعدھ ندادی به حرم آب بری ..؟ پس چرا جایگهت سینه صحرا شدھ است !
حسینیه‌امام‌حسن‌مجتبی(علیه‌السلام)
تو مگر وعدھ ندادی به حرم آب بری ..؟ پس چرا جایگهت سینه صحرا شدھ است !
یه جا تو روضه ها هست که میگه : حضرت رقیه (س) وقتے دیدن عموشون دیر کردن ، گفتن: من دیگه آب نمےخوام ؛ بگید عموم بگردھ! من عمومو مےخوام!💔(((:
حسینیه‌امام‌حسن‌مجتبی(علیه‌السلام)
یه جا تو روضه ها هست که میگه : حضرت رقیه (س) وقتے دیدن عموشون دیر کردن ، گفتن: من دیگه آب نمےخوام ؛
آقا جان ؛ برگردین! بچه ها دیگه آب نمےخوان! آقا پس چرا بین میدان موندین ..؟ آقا چرا از اسب افتادین ..؟ آقا رقیه (س) دارھ گریه مےکنه ! برگردین ..!😭💔
جگرم پارھ نکن پای نکش روی زمین ..! به خدا پشت و پناهم کمرم تا شدھ است ..💔
حسینیه‌امام‌حسن‌مجتبی(علیه‌السلام)
جگرم پارھ نکن پای نکش روی زمین ..! به خدا پشت و پناهم کمرم تا شدھ است ..💔
میگن آقا اباعبدالله دولا دولا از میدان برگشتن سمت خیمه ها .. عمود خیمه علمدار رو روی خاکا گذاشتن .. همه فهمیدن عمو دیگه برنمےگردھ ! همون موقع که ارباب صدا زدن : الان انڪسر ظهری !😭💔
چقدر فاصله افتاد به ابروهایت .. از چه رو خوردھ به هم حالت گیسوهایت!💔
حال باید بنشینم به کنار بدنت .. با دلے سوخته از چشم ترت تیر کشم!💔
ماندھ ام فرق تو با تکه عبایے بندم ؛ یا که از پیکر تو نیزھ و شمشیر کشم !💔
باید اینبار به زینب عوض پاسخ خود ، جسم صد چاک در آیینه به تصویر کشم!😭💔