•┈┈••✾❀💕✿💕❀✾••┈┈•
🔻هیچگاه دوستانش را از قشر خاصی انتخاب نمیکرد. حتی گاهی با کسانی دوستی میکرد ڪہ از نظر اعتقـادی ، شباهتـی با او نداشتند.
وقتی از او می پرسیدم :
چرا اینقدر دوستان متفاوت داری !؟
در جواب می گفت :
🦋دوستان آدم ها دو جورند :
یکی گروهی که تو از وجود آنها استفاده میکنی و دیگری کسانی که آنهـا از تو استفاده میکنند و در هـر دو حالت فایده ای در میان هست.
🕊دوستی با کسانی که پایبند ارزشها هستند ، خیلی خوب است اما در آنها چیز زیادی را تغییر نمیدهد ، هنر آن است که بتوانی در قلب کسی رسوخ کنی که با تو و آرمانهایت دشمن است ، هنـر آن است که بتـوانی روی آن تأثیـر بگذاری.
🎙 راوی: خواهر شهیـد
#شهیده_شهناز_حاجی_شاه 🌷
#اولین_شهید_زن_مقاومت_خرمشهر
@heiatommolaemmeh
کانال اطلاع رسانی هیئت ام الائمه (سلام الله علیها)رشت
#سرگذشت_ارواح_در_عالم_برزخ (قسمت ۹) 🔹همان طور که به راه خویش می رفتیم، صدای وحشتناکی، توجه مرا به
#سرگذشت_ارواح_در_عالم_برزخ
(قسمت ۱۰)
💠نگاه نیک دستش را بر شانهام نهاد و گفت: این است عاقبت پیروی از هوای نفس.
◾️با شنیدن این سخن، ترس از گناهانم و اینکه شاید گناه نیز لحظهای بر من چیره گردد، وجودم را فرا گرفت.
🍀پس از طی یک راه طولانی، سرانجام به انتهای دره رسیدیم. آن مرد را نقش بر زمین دیدم که بیچاره همدم و همراه او یعنی نیک، چنان لاغر و ضعیف بود که هرچه تلاش میکرد او را بر دوش خود بکشد، نمیتوانست.
🌼از نیک خواستم به او کمک کند. اما نیک، عذر خواست و گفت: من فقط مأمورم تو را همراهی کنم. گناه هر کس نیز در کمین خود اوست.
💥گفتم: اما ما انسانها در دنیا به کمک هم میشتافتیم! نیک گفت: در این عالم، هر کس، خود جوابگوی اعمالش است. اگر هم لیاقت شفاعت داشته باشد، من شفیع نیستم.
🙏 فقط دعا کن از دوستداران اهل بیت (علیه السلام) باشد، شاید که شفاعت آنان نصیبش شود...
⚡️شاید به حساب دنیا، ساعتها در اعماق دره راه پیمودیم، تا به مسیری رسیدیم که به سمت بالا ختم میشد. در این لحظه نیک رو به من کرد و گفت: دوست من! خود را برای بالا رفتن از این دره هولناک، آماده کن!
🔴هدیهای از دنیا
💠پس از پیمودن مسیری بسیار طولانی، دوباره به دره خطرناک و لغزندهای رسیدیم.
🔥از ترس اینکه مبادا این بار گناه از کمینگاهش بیرون آید و مرا پرت کند، بدنم به لرزه افتاد.
🌷نیک برگشت و گفت: چرا ایستادی؟ حرکت کن. گفتم: میترسم. گفت: چارهای نیست باید رفت.با نگرانی به سمت پایین حرکت کردم،
🍃اما هنوز چند قدمی از لب دره پایین نرفته بودیم که یک موجود بالدار نورانی از آن سوی دره ظاهر شد و در یک چشم برهم زدن، خود را به نیک رساند و پس از اینکه جویای حال من شد، نامه را به او داد و پس از خداحافظی با همان سرعت بازگشت.
🌻نیک پس از خواندن نامه، آنرا در پرونده اعمالم نهاد و لبخند زنان به طرفم آمد و گفت: مژدهای دارم. شگفت زده پرسیدم: چه شده؟
گفت خویشاوندان و دوستانت، برایت هدیهای فرستادهاند، که هم اکنون توسط این فرشته الهی برایت آورده شده است و به همان اندازه از غم و اندوه تو کاسته خواهد شد.
🎋گفتم چطور؟
نیک در حالیکه به سمت آن دره وحشتناک اشاره میکرد، گفت: به خاطر این هدیه که عبارت است از خواندن قرآن و گرفتن مجالسی که در آن ذکر مصیبت حسین ابن علی (علیه السلام) خوانده شده و اشکهایی که بر ماتم آن عزیز ریختهاند، از این دره عبور نخواهیم کرد.
🌸از شنیدن این خبر شادمان شدم و برای همهشان طلب مغفرت کردم.
آن اندک راه رفته را بازگشتیم و در مسیر آسانتر قدم نهادیم.
✍ادامه دارد..
📗غررالحکم/ ص797 و الحدیث/ ج3 ص385)
📗سوره فاطر آیه 18
📗کتاب سرگذشت ارواح در برزخ/اصغر بهمنی.
با تایید عده ای از علمای حوزه علمیه قم
@heiatommolaemmeh
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
.
در اوقات گرفتاری و شدت خیلی باید #دعای_فرج خواند؛ زیرا دعای فرج، دعا برای فرج شخصی است، لذا در هنگام شدت باید به آن ملتزم شد.
.
📚 در محضر بهجت، ج ۱، ص ۳۴۲
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat.ir
پویش همگانی قرائت دعای
#الهی_عظم_البلاء
@heiatommolaemmeh
برآ ای آفتـــــابِ صبــــحِ امـــــــید
که در دستِ شبِ هجران اسیرم
یا صاحب الزمان!
در کورانِ تمام دردها و مصیبت های عالم،
در دامنه ی پرخطر مسیر زندگی،
در طوفانِ بی امان و پرتلاطم حمله دشمنان اعتقادی؛
امید و پناه بشریت شما هستید.
به همین خاطر است که در صلوات خاصه ماه شعبان که در شب نیمه شعبان هم به خواندن آن توصیه شده است می خوانیم:
🤲 الْکَهْفِ الْحَصینِ وَ غِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ وَ مَلْجَاءِ الْهارِبینَ...
(درود خدا بر شما) ای پناهگاه محکم و فریادرس بیچارگانِ درمانده و پناه گریختگان...
@heiatommolaemmeh
┄✦🍀✦༻﷽༺✦🍀✦┄
#أین_صاحبنا
[ یا رادَّ یُوسُفَ عَلی یَعقُوبَ ]
اے ڪہ یوسف را بہ یعقوب برگرداندے...
مے شود ما را هم
بہ یوسف مان برگردانے؟؟!
گم شده ایم در دنیاے بدون او ...🍁
🔹اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ
📌زمینه سازے ظـهور = قدمی برداریم
@heiatommolaemmeh
به پدرانتان افتخار کنید😊
امام خامنه ای : فرزندان شهدا به نام پدرانشان افتخار کنند. آنها کسانی بودند که در راه حفظ میهن، استقلال و شرف ملی ایستادگی کردند.۸۶/۲/۲۷
@heiatommolaemmeh
۲۲ اسفند، روز گرامی داشت مقام بلند شهدا.
شادی روحشان صلوات...
@heiatommolaemmeh
🔺🕊🔺🕊🔺🕊🔺🕊🔺🕊
#رسم_خوبان💗
💯 اگر کسی در مراسمی که دعوتش میکردند مقید به رعایت موازین شرعی نبود حتی اگر از نزدیکترین افراد به او هم بودند در آن مراسم شرکت نمیکرد. روی باور و اعتقادش میایستاد.
☘ محض دل کسی به مجلس نمیرفت، قبل از رفتن سعی میکرد تا افراد را آگاه و مسائل را درست برای آنها بیان کند. اگر موفق میشد که مشکل رفع میشد اما اگر تلاشش نتیجه نمیداد عذرخواهی میکرد و در آن جلسه یا مجلس شرکت نمیکرد و هدیه را برایشان میفرستاد. با نرفتنش مخالفت خود را با اینگونه مجالس ابراز میکرد
🌸 مهربانی، تواضع، کمک به همه، محبت و توجه خیلی زیاد به خانواده از جمله خصوصیات اخلاقی او بود. اینقدر درجه مهربانی و احساس مسئولیتش بالا بود که وقتی کاری را به فردی میسپرد که آن فرد تازهکار بود سعی میکرد تا وقتی که طرف همه زوایای کار را یاد نگرفته تنهایش نگذارد.
🎙به روایت همسربزرگوارشهید
#شهید_جمال_رضی🌷
@heiatommolaemmeh
༻💠༺
#نسیم_حدیث☀
❣️امام علی (علیه السلام) :
از مرگ راه فرار و گریزی نیست، کسی
که کشته نشود ( بالاخره) خواهد مُرد،
بهترین مرگ و میرها کشته شدن
در راه خداست.
📚 سفینه، ج ٢، صفحه ۵۵۳
@heiatommolaemmeh
کانال اطلاع رسانی هیئت ام الائمه (سلام الله علیها)رشت
#سرگذشت_ارواح_در_عالم_برزخ (قسمت ۱۰) 💠نگاه نیک دستش را بر شانهام نهاد و گفت: این است عاقبت پیروی
#سرگذشت_ارواح_در_عالم_برزخ
(قسمت ۱۱)
◾️پس از مدتی به عبور گاه باریکی رسیدیم که دو طرف آن را پرتگاههای هولناکی احاطه کرده بودند.
🌹 نیک که گویا منتظر سوال من بود، رو به من کرد و گفت: این پرتگاههای وحشت آور، "درههای ارتداد"هستند که برای رسیدن به کف آن به حساب دنیا، سالها راه است.
🔥در کف آن هم، کورههایی از آتش قرار دارد که نمایی از آتش جهنم است و انسانهایی که درون آن جای گرفتهاند تا قیامت، در عذاب الهی گرفتار خواهند ماند.
⚡️چنان وحشتی به من روی آورد که ناخواسته بر جای نشستم.
در این میان فریادی دره را فرا گرفت. با وحشت صورتم را برگرداندم.
☄شخصی را دیدم که در حال سقوط به ته دره بود. در میان جیغ و فریادهایش که دلم را به لرزه درآورده بود، فریاد شادی گناهش را میشنیدم.
✨نیک که مانند من نظاره گر این صحنه بود، گفت: بیچاره تا اینجا را به سلامت گذراند، اما تا بر پا شدن قیامت، در ته دره خواهد ماند.
🍃با تعجب پرسیدم: چرا؟ گفت: او پس از سالها دین داری، مرتد شده بود. (ارتداد در اسلام به معنی برگشتن از دین اسلام به دین دیگری میباشد)
💥از آن پس در راه رفتن بیشتر دقت میکردم و از ترس سقوط، پای خود را بر جای پای نیک مینهادم. هر چند گه گاه پایم میلغزید، اما سرانجام به سلامت، آن راه صعب و دشوار را پشت سر گذاشتیم.
❄️نیک همچنان به پیش میرفت و من مشتاقانه، اما با دلهره بسیار در پی او در حرکت بودم. وقتی به یک دو راهی رسیدیم، نیک پا به سمت راست نهاد.
⛔️اما ناگهان دست سیاه بزرگی، جلو دهان و چشمهایم را گرفت و به واسطه بوی متعفنی که از او متصاعد بود، دریافتم که این، همان گناه است.
♨️سعی کردم آن دست سیاه و پشم آلود را کنار بزنم و چون موفق شدم با هیکل زشت گناه روبرو گردیدم. وحشت زده خواستم فرار کنم و خود را به نیک برسانم، اما گناه دستانم را محکم گرفت و گفت: مگر قرارت را فراموش کردی؟
❗️با وحشتی که در وجودم بود گفتم: کدام قرار؟! گفت: همانکه در دنیا همراه من میشدی خود قراری بود بین من و تو برای اینکه اینجا هم با هم باشیم.
❎گفتم: من اصلا تو را نمیشناختم. گفت: تو مرا خوب میشناختی اما قیافهام را نمیدیدی، حالا که قوه بیناییات وسیع شده است مرا مشاهده میکنی.
🔆گفتم: خب حالا چه میخواهی؟!
گفت: من از آغاز سفر تا اینجا سایه به سایه دنبالت آمدم، در پرتگاه ارتداد تلاش بسیار کردم که خود را به تو برسانم، اما موفق نشدم.
▪️با عجله گفتم: مگر آنجا از من چه میخواستی.
گفت: میخواستم از آن دره عبورت دهم. با ناراحتی تمام فریاد کشیدم: یعنی میخواستی تا قیامت مرا زمین گیر کنی؟
🔘گفت: نه! میخواستم تو را زودتر به مقصد برسانم، اما مهم نیست، در عوض اکنون یک راه انحرافی آسان میشناسم که هیچ کس از وجود آن آگاه نیست.
🔷گفتم: حتی نیک؟! گفت: مطمئن باش اگر میدانست از این مسیر سخت تو را راهنمایی نمیکرد. دریک لحظه به یاد نیک افتادم که جلوتر از من رفته بود و فکر میکند من به دنبال او در حرکتم. دلم گرفت و به اصرار از گناه خواستم که مرا رها کند.
⚫️ اما این بار در حالیکه چشمانش از عصبانیت چون دو کاسه خون شده بود، با تهدید گفت: یا با من میآیی، یا به اجبار تو را به همان مسیری که آمدی باز میگردانم...
✍ادامه دارد..
@heiatommolaemmeh