طبیب...
به کام خلق نشاطی که می دهد رطبش
هزار سال دگر هم نمی رود طربش
طبابتی ست برای طبیب ما که هنوز
نرفته هیچ مریضی به جانب مطبش
ز فیض ریخته دستش چو عمر، کوتاه است
کسی که نیست بلند "آه آه" نیمه شبش
من انتقام دلم را ز هجر می گیرم
شبی که لب بگذارم برآستان لبش
اگر نسوخت دلم پا به پای او هر شب
خودم به دست خودم صبح می کنم ادبش
برای من سحر وصل عید قربان است
شب وصال نمردم اگر یکی طلبش
به خیل گوشه نشینان فراق را دادند
همیشه خیر ببیند مسببش، سببش
به وقت بردن نامش به سجده می افتم
نگار ما به خداوند می رسد نسبش
دلش به ما عجمی زادگان بود مایل
اگرچه دلبر ما را نوشته اند عربش
خدا کند که تقرب از آنطرف باشد
به جای صد قدمم راضی ام به یک وجبش
"ز بخت خفته ملولم، بود که بیداری"
دعا کند همه را باز در نماز شبش...
#علی_اکبر_لطیفیان
#السلام_علیک_یا_صاحب_الزمان_عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مدح_امام_زمان_عج
#امام_زمان
@heiatommolaemmeh