#شهیدانه
#شهیدبابکنوریهریس
#خاطره🎞
| دختری میگفت:
من همکلاسی بابک بودم.
خیلیییی تو نخش بودیم هممون...
اما انقد باوقار بودکه همه دخترا میگفتند:
" این نوری انقد سروسنگینه حتما خودش دوس دختر داره و خیلی عاشقشه !" 😏
بعد من گفتم میرم ازش میپرسم تاتکلیفمون روشن بشه...
رفتم رو دررو پرسیدم گفتم :
" بابک نوری شمایی دیگ ؟! :/ "
بابک گفت : "بفرمایید ."
گفتم:
" چراانقد خودتو میگیری ؟؟
چرا محل نمیدی به دختراا؟؟!! "
بابک ی نگاه پر از تعجب و شرمگین بهم کرد
و سریع رفت...
و واینستاد اصلا!
بعدها ک شهیدشد ،
همون دخترا و من فهمیدیم بابک عاشق کی بوده
که بہ دخترا و من محل نمیداد...
عاشق بود...
خیلی هم عاشق بود...
عاشقحضرتزینبوشهادت...🥺💔|
#خاطره🌱
بار ها خانوم ها آمدن گلایه کردن که این آقای محمد خانی خیلی بد اخلاقے مےڪند. یه مدت هم حلقه دستش مےڪرد.
همه فکر مےڪردن متأهل است.
بهش گفتم:« ریش هات رو چرا کوتاه نمےڪنے؟»
گفت:«این طور سن و سال دارتر به چشم مےآم. ڪسی فڪر نمےکنه مجردم. خیلی هم ڪه خوشگل بچرخم، برام دردسر مےشه!»💔🖐🏻
#برشیازعمار_حلب📕
#شهیدمحمدحسینمحمدخانے🌹
#خاطره 🌹
تو مراسم اﻋﺘﻜﺎﻑ ﻣﺴﺠﺪ ﻗﻤﺮ ﺑﻨﻲ ﻫﺎﺷﻢ(ع) ﺑﺎ ﺷﻬﻴﺪ ﺑﺰﺭﮔﻮاﺭ ﺑﻮﺩﻡ.
ﺑﭽﻪ ﻫﺎﻱ ﻧﻮﺟﻮاﻥ اﻃﺮاﻓﺶ ﺣﻠﻘﻪ ﻣﻴﺰﺩﻥ، ﺷﻮﺧﻲ میکردن ﻭ ﺳﺮ ﻭﺻﺪای زیادی بلند میشد.🤭
حسین آقارو ﺻﺪا ﻛﺮﺩﻡ و ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﺎﺑﺎ ﻳﻜﻤﻲ ﻣﺮاﻋﺎﺕ ﻛﻨﻴﺪ، مثلا اﻋﺘﻜﺎفه، ﺳﻦ ﺧﻴﻠﻲ اﺯ ﻣﻌﺘﻜﻔﻴﻦ ﺑﺎﻻاﺳﺖ اعصابشون نمیکشه.
ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ ﮔﻔﺖ: ﺣﺎﺟﻲ اﻳﻦ ﻧﺴﻞ ﺭﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ اﻳﻦ ﭼﻴﺰﻫﺎ آﻭﺭﺩ ﻣﺴﺠﺪ☺️، ﻣﻴﺒﻴﻨﻲ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﺴﺠﺪ ﭘﺎﺭکه و ﭼﻪ ﻭﺿﻌﻲ ﺩاﺭﻩ. دیگه ﻣﺠﺒﻮﺭﻡ ﺑﺎ ﺷﻮﺧﻲ ﻛﺮﺩﻥ و برای اینکه ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺷﻮﻥ ﺳﺮ ﻧﺮﻩ و ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ اﻭﻣﺪﻥ ﻋﺎﺩﺕ ﻛﻨﻦ یه جوری جاذبه ایجاد کرد👌
ﺩﻳﺪﻡ ﺭاﺳﺖ ﻣﻴﮕﻪ ﺗﻮﻱ اﻳﻦ ﺯﻣﻮﻧﻪ ﻭاﻧﻔﺴﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﻫﺮ ﺷﻜﻠﻲ ﻛﻪ ﺷﺪﻩ اﻭﻝ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺭﻭ ﺑﺎﻣﺴﺠﺪ اﺷﻨﺎ ﻛﺮﺩ.
هیئتی که داشتیم بعضی موقع ها اراذل محل هم میومدن من همیشه ازاین موضوع ناراحت بودم😞
ولی حسین حتی کوچک ترین خرده ای به اونا نمیگرفت و باهاشون خیلی خوب برخورد میکرد ...👌
یه روزی که بهش گلایه کردم گفت "اتفاقا همین ها واجبه که بیان هیئت ؛ امام حسین (ع) کار خودش میکنه و کاری که باید بشه میشه ..."✨
ﺗﻮ ﺗشییعش ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺣﺮﻑ ﻗﺸﻨﮕﻲ ﺯﺩ ﮔﻔﺖ ﺑﭽﻪ اﻡ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺑﻮﺩو ﺧﻮﺷﺪﻝ. ﻭﻟﻲ ﺧﺪا ﺑﻪ ﺧﻮﺷﺪﻟﻴﺶ ﺑﺮﺩﺵ ﺭﻭﺣﺶ ﺷﺎﺩ .
🥀🕊🥀🕊🥀
#خاطره
✨براساس یادداشتهای روزانه فرمانده جوان، #شهید در هر ۲۴ ساعت ۱۸ ساعت فعالیت میکرد و طی اجرای عملیاتها شبها بیدار میماند تا عملیاتها را بهخوبی هدایت و فرماندهی کند.
❣امام خمینی ( ره) پس از #شهادت حسن باقری بهروی عکس وی نوشتند: خداوند شهید شبزندهدار ما را با شهدای صدر اسلام محشور فرماید.
اگرچه نمیتوان با اندک اطلاعات بهروی کاغذ، معرف شخصیت حسن باقری بهعنوان یک نخبه، میراث معنوی و سرمایهی ملی بود.
#شهیدحسن_باقری
#سالروزشهادت 🌷
#شهیدانه
#شهیدبابکنوریهریس
#خاطره🎞
| دختری میگفت:
من همکلاسی بابک بودم.
خیلیییی تو نخش بودیم هممون...
اما انقد باوقار بودکه همه دخترا میگفتند:
" این نوری انقد سروسنگینه حتما خودش دوس دختر داره و خیلی عاشقشه !" 😏
بعد من گفتم میرم ازش میپرسم تاتکلیفمون روشن بشه...
رفتم رو دررو پرسیدم گفتم :
" بابک نوری شمایی دیگ ؟! :/ "
بابک گفت : "بفرمایید ."
گفتم:
" چراانقد خودتو میگیری ؟؟
چرا محل نمیدی به دختراا؟؟!! "
بابک ی نگاه پر از تعجب و شرمگین بهم کرد
و سریع رفت...
و واینستاد اصلا!
بعدها ک شهیدشد ،
همون دخترا و من فهمیدیم بابک عاشق کی بوده
که بہ دخترا و من محل نمیداد...
عاشق بود...
خیلی هم عاشق بود...
عاشقحضرتزینبوشهادت...🥺💔|
#بهترین_زینت_حجاب🦋
@hejaaaab
#خاطره😍
دوستشهید:
بابڪ♥️همیشہتوذهنشدنبالکارا؎بزرگبودوبہ عبارتیدوستداشتاسطورهباشہ
توهرکاری.
یادمہیہروزتومسیرپلبوساربہچهارراهگلسارداشتیمقدممیزدیمکہازشپرسیدم:
"بابڪ♥️برایچیمیخوایبریمدافعحرمبشی؟"
بابڪ♥️گفت:
"حسینمیخوامبرمازناموسکشورمدفاعکنمتاداعشروهمونجاتوسوریہنابودشکنیموبہدلمافتادهمنشهیدمیشمبعدهمہجاعکسمومیزننشهیدمدافعحرم"
منبهشگفتم:
"توکہقسمتزاغہومهماتهستیونیرویعملیاتینیستیویجوراییپشتخطمیمونیوبهتاجازهنمیدنجلوبریبجنگی."
گفت:
"منفقطپاماونجابرسہاینقدرخواهشوتمنامیکنمکہمنوببرنجلوودرصفعملیاتباشم."
منمبهشخندیدموگفتم:
"آرهجونخودتتورومیبرنجلوشهیدممیشیحتما"
شوخیشوخیواقعاهمہایناجدیشد.
یکروزبادوستاندیگہتوکوچہردمیشدیمکہیهودیدمجلویخونہماددبزرگششلوغہ.
شوکہشدم.دیدممیگنبابڪ♥️شهیدشده.
اصلاباورمنمیشد...
یڪصلواتهدیہشمابہشهیدنور؎🌱
#خاطره🌸
رفیقشهید:
روزشهادتبابڪ♥️بود.
فرماندمونشهیدنظری،دوستمونسیدروفرستادهبودعقب
بابڪ♥️بہمنگفت:
"ممدرفتیعقباونوبرامونبیار."
گفتم:
"بابڪ♥️منعقبنمیرمهمینجاهستم."
اونروزدوباررفتمپیشش
همینوازمخواست.
براشناهارآوردم
کمبودمسئولموننمیزاشتبہکسیبدیم.
یواشکییکیاضافہبرداشتمبهشدادم.
نگاهکرد.
گفتم:
"منچیزیبهتمیدمسریعبگیرازمن."
خندهایکردورفتداخلماشینگذاشت.
۶,۷تاسیببهشدادم
کہقسمتشنشدبخوره
رفتنمنهماناوخوردن
خمپارهجایمنهمانا…
یڪصلواتهدیہشمابہشهیدنور؎🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خاطــره🎞
رفیقشہید:
بابک رابطه با نامحرم رو بسیار بسیار رعایت میکرد همیشه حواسش بود که خدایی نکرده دراین بابت گناه نکنه،
شهید یک خداشناس به تمام معنا بود من باهاش
داخل آموزشات آشنا شدم چیزی که منو به سمتش کشوند خدادوست بودنش بود اینکه و خیلی مرد بود و چیزی داشت که خیلیا نداشتن مردونگیش واقعی بود.
همیشه وقتی دورهم بودیم و حرف از شهادت میشد خیلی میگفت دعام کنید شهید شم همیشه تو حرفاش حرف از شهادت بود.
دور اول که برای اعزام آموزش میدیدیم قسمت نشد بره و یادمه یه بار اینقدر گریه کرد برای اینکه که نتونست اعزام بشه. همش میگفت من لیاقت نداشتم برم چرا نشد... خیلی ناراحت بود.
همیشه هوای دوستاشو توجمع داشت که یوقت کسی باهاش شوخی بد نکنه، تو مشکلات خیلی مردونه کنارت وایمیستاد و اولین کسی بود که برای کمک آستین بالا میزد.
#شہیدبابکنوری♥️
{💕🌸}
#خاطره🎞
بہبابـڪگفتم:توبراۍآینـده
چہتصمیمۍدارۍ؟🤨💜'
بابـڪگـفت:
یڪسوال...🤓🌾'
یڪچیزۍتوذهنمن🧠
میچرخـہ¿😉♥️'
یعنۍواقعا!
مسجـدبآبالحوائجرشـت🌿
(مسجدآذرۍزبانهاۍرشت)✨
نمیخوادیڪشـہـیدبده؟😄🌸'
#شہیدبابڪنورۍ♥️
#خاطره🎞
#خوشتیپ_آسمانی🌿❤️
#رفیقشہید:
🌿بابک رابطه با نامحرم رو بسیار بسیار رعایت میکرد ⚡️همیشه حواسش بود که خدایی نکرده دراین بابت گناه نکنه،
شهید یک خداشناس به تمام معنا بود
من باهاش
داخل آموزشات آشنا شدم چیزی که منو به سمتش کشوند خدادوست بودنش بود🙏🌟 اینکه و خیلی مرد بود و چیزی داشت که خیلیا نداشتن مردونگیش واقعی بود.😇☺️
همیشه وقتی دورهم بودیم و حرف از #شهادت میشد خیلی میگفت دعام کنید شهید شم همیشه تو حرفاش حرف از شهادت بود. 🤗✨
دور اول که برای اعزام آموزش میدیدیم قسمت نشد بره و یادمه یه بار اینقدر گریه کرد برای اینکه که نتونست اعزام بشه. همش میگفت من لیاقت نداشتم برم چرا نشد😔... خیلی ناراحت بود.
همیشه هوای دوستاشو توجمع داشت که یوقت کسی باهاش شوخی بد نکنه، تو مشکلات خیلی مردونه کنارت وایمیستاد و اولین کسی بود که برای کمک آستین بالا میزد.»🌱
❀✦•┈┈❁❀❁┈┈•✦❀
#معرفی_شهید🕊
#شهید_بابک_نوری_هریس💐
یہروزجمعہرفتیمبیرون
ماتویراههمہچیخریدیم
(بابڪخیلیآدمشوخطبعیبود)
بہبابڪتعارفمیکردیمکہیہچیزیبخور
بہحالتشوخیمیگفتمنروزهاممافکر
میکردیمدارهشوخیمیکنہدرحالیکہبہ
مقصدمونرسیدیم،اذانگفتدیدیمبابڪ
یہتیکہنونویہخوردهحلوابرایخودش
اوردهبودباهموننشستوافطارکرد
هممونشوکہشدیمگفتیمبابڪتوکہ
روزهبودیلااقلبہمامیگفتیخوراکیهایی کہبچہهامیخوردنروجلویتونمیآوردیم
گفتنہعمہاینچہحرفیہبچههاباید
لذتشونروببرنمنمبہکارخودممشغول
باشم.
#خاطره
#از_بابک_بگو🕊
#خاطــره🎞
#رفیقشہید:
#بابک رابطه با #نامحرم رو بسیار بسیار رعایت میکرد همیشه حواسش بود که #خدایی نکرده دراین بابت گناه نکنه،
#شهید یک خداشناس به تمام معنا بود من باهاش
داخل آموزشات آشنا شدم چیزی که منو به سمتش کشوند خدادوست بودنش بود اینکه و خیلی مرد بود و چیزی داشت که خیلیا نداشتن #مردونگیش واقعی بود.
همیشه وقتی دورهم بودیم و حرف از #شهادت میشد خیلی میگفت دعام کنید شهید شم همیشه تو حرفاش حرف از شهادت بود.
دور اول که برای اعزام آموزش میدیدیم قسمت نشد بره و یادمه یه بار اینقدر #گریه کرد برای اینکه که نتونست اعزام بشه. همش میگفت من #لیاقت نداشتم برم چرا نشد... خیلی ناراحت بود.
همیشه هوای دوستاشو توجمع داشت که یوقت کسی باهاش شوخی بد نکنه، تو مشکلات خیلی #مردونه کنارت وایمیستاد و اولین کسی بود که برای کمک آستین بالا میزد.
#شہیدبابک_نورے♥️
{💕🌸}
#خاطره🎞
بہبابـڪگفتم:توبراۍآینـده
چہتصمیمۍدارۍ؟🤨💜'
بابـڪگـفت:
یڪسوال...🤓🌾'
یڪچیزۍتوذهنمن🧠
میچرخـہ¿😉♥️'
یعنۍواقعا!
مسجـدبآبالحوائجرشـت🌿
(مسجدآذرۍزبانهاۍرشت)✨
نمیخوادیڪشـہـیدبده؟😄🌸'
#شہیدبابڪنورۍ♥️
#خاطره✨
|علاقهبهحضرتِرقیه(س)|
اولین باری که با هم بیرون رفتیم،
گلزار شهدا بود، پنج نفر بودیم، همانطور که به قبور مطهر شهدا سر میزدیم، به مزار شهید نیری رسیدیم.
یکی از ما گفت: کی روضه میخونه؟
همه ما بهانه آوردیم که روضه نخونیم.
امّا آرمان داوطلب شد.
از او پرسیدم چه روضهای میخونی؟
گفت: روضه خانم حضرت رقیه(سلاماللهعلیها).
خیلی حضرت رقیه(س) را دوست داشت.
_بهروایتازرفیقِشهید
#شهید_آرمان_علی_وردی🕊️🌷💚
#خاطره✨
|نمازشب|
طلبه هم حجره ای شهید آرمان میگوید درمدتی که ما در حجره با هم بودیم شبی نبود که شهید علی وردی سحرگاه برای نماز شب بیدار نشود و این طور میشود که خدا شهید علی وردی را سر دست بلند میکند و به عنوان یک الگو به همه نشان میدهد و او دل چند میلیون آدم را متوجه خودش میکند.