#داستان #وفات_حضرت_خدیجه(س) 💫حضرت خدیجه س یکی از ثروتمندترین زنان قبیله قریش بود. در دوران قبل از اسلام به خاطر اینکه زن بسیار خوبی بود به او🌟طاهر یعنی پاک وپاکیزه می گفتند. با اینکه از میان ثروتمندان خواستگاران زیادی داشت اما با ✨پیامبر که مال وثروت نداشت ازدواج کرد❤️ زمانی که پیامبر برای عبادت به غارحرا می رفت از پیامبر ص مراقبت می کرد وبرای او غذا🥗 می فرستاد. حضرت خدیجه س اول زن مسلمان بود. هنگامی که مسلمانان در محلی به نام شعب ابی طالب توسط دشمنان سه سال محاصره بودند باهمه سختی ها کنار پیامبر ایستاد وتمام ثروت خود را در راه اسلام خرج کرد. هنگامی که زمان به دنیا آمدن بچه زنی می رسد، معمولاً زن ها برای کمک به او می شتابند؛ ولی هنگامی که حضرت خدیجه س به هنگام تولد حضرت زهرا س به زنان قریش و بنی هاشم پیغام کمک فرستاد، آنها با کینه ای که از ازدواج ایشان با پیامبر ص به دل داشتند، به ایشون کمک نکردن و به یاریشون نیامدن😢 در این هنگام، خداوند ۴زن بهشتی را برای یاری او فرستاد😍 چهار زن بلند قامت و نورانی بر او وارد شدند حضرت خدیجه وقتی آنها را دید، ترسید. یکی از آنان گفت: ای خدیجه! ناراحت مباش چرا که ما را✨پروردگارت به سوی تو فرستاده است. ما خواهران تو هستیم؛ من ساره هستم و ایشان آسیه، این مریم، وایشان صفورا است. بعداز اینکه حضرت خدیجه دردهم ماه مبارک رمضان از دنیا رفت😢 پیامبر هرموقع اسمش را می شنید گریه می کرد و از نبودن ایشان خیلی ناراحت بود😔 ▪️بچه های گلم حضرت خدیجه سلام الله علیها مادربزرگ امام زمانمون هستن امام زمانم تسلیت💔

「 #داستان 🍂」‌ تو‌شلوغےعاشورادرکربلا،ديدم‌زنےباعباے عربےروبروےحرم‌سيدالشهدا بالهجہ‌وكلام‌عربےباارباب‌ سخن‌ميگويد عربےراميفهميدم زنِ‌عرب‌میگفت آبرويم‌رانبر،بہ‌سختےاذن‌زيارت‌از شوهرم‌گرفتہ‌ام بچہ‌هايم‌راگم‌كرده‌ام اگربابچہ‌هابہ‌خانہ‌برنگردم شوهرم‌مراميكشد گريہ‌ميكردوباسوزِنجوايش‌اطرافيان‌ هم‌گريہ‌ميكردند كم‌كم‌لحن‌صحبتش‌تندشد توخودت‌دخترداشتے جان‌سہ‌سالہ‌ات‌كارےبكن چندساعت‌است‌گم‌كرده‌ام‌ بچہ‌هايم‌را كمےبہ‌من‌برخورد كہ‌چرااين‌طورداردباامام‌حسين‹ع› حرف‌میزند ناگهان‌دوكودک‌ازپشت‌سرعبايش‌ راگرفتند يُمّايُمّاميكردند زن‌متعجب‌شد باخودگفتم‌لابدبايدالان‌ازارباب‌ تشكرکند بچہ‌هايش‌رابہ‌اودادند🧒🏻 امابیخيالِ‌ازبچہ‌هاےتازه‌پيداشده‌ دوباره‌روبروےحرم‌ايستاد شدت‌گريہ‌اش‌بيشترشد همہ‌تعجب‌كرده‌بوديم رفتم‌جلووگفتم خانم‌چراهنوزگريہ‌ميكنے خداراشاكرباش زن‌باگريہ‌عجيبےگفت من‌ازصاحب‌اين‌حرم‌بچہ‌هاےلالم‌راكہ‌ لال‌مادرزادبودندخواستہ‌ام امانہ‌تنهابچہ‌هايم‌رادادند بلكہ‌شفاےبچہ‌هايم‌راهم‌امضاكردند اللهم‌الرزقنازیارت‌الحسین