eitaa logo
حجاب و عفاف
41.3هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
6هزار ویدیو
24 فایل
ادمین های کانال خواهران @sadate_emam_hasaniam @yazahra_67 @shahid_40 و همچنین تبادل وتبلیغ👇 @yazahra_67 وتبادل حمایتی نداریم 💐حجاب بوته ی خوشبوی گل عفاف است🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧕ی بانویی که چادر میپوشه۔۔۔۔ خدامیدونه۔۔۔۔ استاد شجاعی 🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مبنای حجاب، نگاه مردان نیست 🎙 دکتر غلامی 🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ *داستان های جذاب؛* بعد از خرید یک دست کت و شلوار شیک برای خودش یک دست هم برای پدرش خرید. سوار ماشین شد. چند دقیقه توی ترافیک با خودش خلوت کرده بود. استرس این را داشت که چطور با خونواده حورا روبرو شود. _ اقا نمیخوای حرکت کنی ما کار و زندگی داریم. امیر مهدی با معذرت خواهی لبخندی زد و راه افتاد. روز بعد تا ساعت۸شب در مغازه بود. وقتی به خانه رسید ساعت ۸و نیم شب بود. پدر و مادرش با استرس گفتند: پسر کجا بودی تو؟ منتظرت بودیم خب دیر شد.گوشیتم که جواب نمیدی نگرانت شدیم. امیرمهدی در جواب آن ها پاسخ داد: شرمنده توی ترافیک مونده بودم. _آخ از دست تو پسر. _مادر من ناراحت نشین بیاید ببینید چی خریدم برا بابا. کت و شلوار را از کاور در آورد و به دست پدرش داد. _قابل شما رو نداره باباجون. امیدوارم خوشتون بیاد. _ وای پسرم دست شما درد نکنه. چرا زحمت کشیدی؟ خیلی قشنگه ممنونم پسرم. _خواهش میکنم پدرم وظیفه بود. ببخشید که کمه. _قربونت برم پسرم نزن این حرفو. هدی گفت:خب دیگه بریم دیره مامان جون. بالاخره همه با خوشی و خنده راه افتادند. فقط دل در دل امیر مهدی نبود. چقدر دلش برای حورایش تنگ شده بود. چقدر بی صبرانه منتظر دیدن حورا در لباس سفید خاستگاری بود.قلبش در سینه می کوبید و بی قراری می کرد. "ميگم دلبر ولى من دوستت دارم چون شبيهِ هيچكس نيستى شبيهِ هيچكس شعر نميخونى شبيهِ هيچكس نگآه نميكنى شبيهِ هيچكس نيستى جز خودت كه دلبرى يا اينكه هيچكس شبيه‌ات دلبر نيست؟ و شعر نميخونه؟ و نگاه نميكنه؟ و نميدونم... ولى ميدونم كه تو، فقط تو دلبرى... شبيهِ خودت دلبر بمون هميشه خـب؟!" ادامہ دارد....
✍ *داستان های جذاب؛* آقا رضا از این که حورا شماره اش را به خانواده ی امیر مهدی داده بود، خوشحال بود. با آن همه بدی که در حق آن دخترک مظلوم کرده بودند، حورا باز هم احترامشان را نگه داشته بود و سر خود کاری نکرده بود. البته این کار از دختری مثل حورا بعید نبود. هدی به حورا خبر داده بود که پدر امیر مهدی برای خواستگاری به آقا رضا زنگ زده است. حورا از این اتفاق خوشحال بود اما از این که آقا رضا و مریم خانم مخالفت کنند دلشوره داشت. از صبح منتظر این بود که دایی رضا به او خبر خواستگاری را بدهد. "تو را باید کمی بیشتر دوست داشت کمی بیشتر از یک همراه کمی بیشتر از یک همسفر کمی بیشتر از یک آشنای ناشناس! تو را باید... اندازه تمام دلشوره هایت اندازه اعتماد کردنت تو را باید با تمام حرف هایی که در چشمانت موج میزند با تمام رازهایی که در سینه داری دوست داشت تو را باید همانند یک هوای ابری یک شب بارانی یک آهنگ قدیمی یک شعر تمام نشدنی همانند یک ملو درامِ کلاسیکِ عاشقانه ی فرانسوی همانند یک آواره ی عاشق دوست داشت! برای دوست داشتنت باید غرور را رها کرد!" حورا در خانه ی خود نشسته بود و مشغول خواندن کتاب بود که تلفن خانه اش به صدا در آمد. شماره خانه دایی رضا بود حورا با استرس گوشی تلفن را برداشت. _بله؟! _سلام حورا جان. خوبی؟! _سلام. ممنون دایی جان. شما خوبین؟ _قربانت. حورا جان زنگ زدم بگم که بیای خونه ما. قراره امیر مهدی و خانواده اش بیان خواستگاری. حورا که هم هول شده بود هم از خوشحالی زبانش بند آمده بود، گفت:ب...باشه چشم. _حورا جان کاری نداری؟! _نه. سلام برسونین به همه. حورا از اینکه دایی رضا با ملایمت با او صحبت می کرد کمی احساس آرامش کرد. اما هنوز هم نگران حرف های مریم خانم بود.‌‌ چون فقط او می توانست نظر دایی رضا را تغییر دهد. ادامہ دارد...
20.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رازق‌چشم‌تر‌عشاق‌تنهازینب‌است اشک‌اگر‌داریم‌مرهون‌عطای‌زینبیم💔 -ام‌المصائب- 🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
ما‌بایـد‌هـرروز‌قرارهـایی‌کـه‌در‌ایـن‌عالـم‌ بـاحضرت‌حجت‌'عـج'‌داریـم‌تـازه‌کنیـم🪴 ما‌آمدیـم‌درایـن‌عالـم،‌امـام‌هـم‌آمـده؛ یک‌ قـراری‌ بیـن‌ مـا و امـام‌ اسـت! مـااگـرسرقـرارمان‌بیاییـم، امـام‌هـم‌سر‌قـرارش‌می‌آیـد! امـام‌هیچ‌وقت‌از‌قرار‌ِخودش‌تخـلف‌نمی‌کنـد؛ مـا‌هستیـم‌که‌تخلف‌می‌کنیـم.. مـاهستیم‌کـه‌حضــرت‌را‌رهـا‌می‌کنیـم می‌رویـم‌دنبـال‌بازار‌مکاره‌دنیـا..! ❤️‍🩹 تعجیل‌درظهور‌و‌سلامتی‌مولا،شفابیماران 📿 به‌رسم‌وفای‌هرشب بخوانیم 🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام_امام_زمانم_ کمتر رُخِ خويش را زِمن پنهان كن.. بيمارِ تواَم درد مرا درمان كن.. اين آرزويم بَرآر،تا آخر عُمر يك جمعہ مرا به خيمه ات مهمان كن.. ✨صبحت بخیر نور چشمانم✨ 🌹اللّهم عجل لولیک الفرج ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مسیحی‌ام ولی مفهوم حجاب رو دوست دارم 🌸 دلیل جالبی رو که میگه، میشه برای مسیحیا استفاده کرد 😁 البته نمیدونم خودش چقدر عمل میکنه 🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
‍ ‍  🍃🌸 ‌ بانو! زیبــاترین پنجــره ی دنیا، قــاب چــادر توست!❤️ وقتی چـادرت را کمی روی صورتت می کشی و با غـرور تمــام از انبـــوه نـــگاه نــامحرمان عبور میکنی،⇣ آنگاه تو میمانی و ←نورُ علے نور→ و چه زیباست انعکاس 🌸حیـــــا🌸 از پشتِ این سنگـرِ سادهٔ سیاه سنگین ... محجبه واقعی؛ حجـابش را در شبکه های اجتماعی هم محکم میگیرد ! وحجــاب "گفتــارش" را محکــم تر!🔥 🌱خوشبختی یعنی لایق لبخند امام زمانت باشی 🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄ ‍‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌