دانشگاه حجاب
🔴 دوره مکالمه عربی 1️⃣ آفلاین 2️⃣ ارزان 3️⃣ با تدریس استاد توانمند 4️⃣ همراه با کلاس رفع اشکال 🚶🏻
سلامم
عیدتون مبارک🌷🌷
📍در این روز مبارک از ثبت نام غافل نشین
دوره با کمترین هزینه برگزار میشه 💯
همچین قیمتی جایی پیدا نمیکنید
یه وقت جا نمونین...
🍀 eitaa.com/joinchat/644284519C6e5d0dbf9a
6.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 امتحان الهی
🔻 اگر تمام لحظات زندگی را از دریچه امتحان بنگریم، رشد خواهیم کرد.
#عید_قربان_مبارک
#تصویری
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🔰شباهت حج و حجاب
حالاکه درماه ذی حجه هستیم خوب است بدانیم که 👇
حج 🕋و حجاب 🧕 چه شباهتی باهم دارند
حج🕋و عمره، امتحانی از جانب خداوند براى بندگان است تا معلوم شود چقدر صبر وتحمل وتسلیم وبندگی دربرابرامر معبود خود دارند
🎇كسى كه ادعاى ايمان مى كند، بايد با انجام دادن فريضه حج و عمره و صرف كردن مال خود در اين راه و تحمل دورى از خانواده و به جان خريدن رنج سفر و صدها سختى و مشكل ديگر كه در اين راه برايش پيش مى آيد، مراتب بندگى و تسليم خود را در برابر فرمان الهى، به طور عملى، نشان دهد.
✔️اين مطلب در مورد حجاب🧕 نيز صدق مى كند؛ بانويى كه درتابستان ودراوج گرما و ازدحام جمعيت، لحظه اى حجاب خود را رها نمى کند
🌸و با تمام سختى هايى كه در اين راه وجود دارد، حجاب خود را حفظ مى كند، در حقيقت، به طور عملى تسليم بودن در برابر فرمان الهى را اثبات مى كند.
👌 پس بانويى مى تواند حجاب خود را به طور كامل حفظ كند كه به درجه بالايى از تحول و رشد رسيده باشد.
🔹بنابراين حد تحول و رشد معنوى هر زن در ميزان رعايت حجاب وى اثرگذار است و حجاب، نشانه ای از سفركردن از خود به سوى خداست.
📚برگرفته ازکتاب راه های تقویت فرهنگ حجاب
✍بازنویسی #عکس_تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🌸 رهبرانقلاب: شغل اوّل زن تربیت فرزند است. نمیگوئیم شغل دیگر نداشته باشد، اسلام مانع نیست، اما اوّلین و اساسیترین و پراهمیتترین شغل زن، مادری است.
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#اپلیکیشن
#معرفی_نرم_افزار
🔰نام اثر : نرم افزار تردیدهای من درباره حجاب
♨️ممکنه دختری حجاب رو رعایت نکنه به این علت که تردیدهایی در خصوص حجاب در ذهنش باشه؛ مثلا:
1⃣ حجاب، مانع دیده شدن زیباییهای من میشه!
2⃣ تاکید بر حجاب تو جامعه، حساسیتها رو نسبت به مسائل جنسی افزایش میده!
3⃣حجاب مانع فعالیتهای اجتماعی زنانه
4⃣رعایت حجاب، مرد رو بیشتر کنجکاو میکنه
5⃣حجاب، آزادیهای انسان رو محدود میکنه!
🔵نرم افزار "تردیدهای من در مورد حجاب"به طرح کلی این تردیدها پرداخته و با نگاهی به آموزه های دینی، سعی کرده پاسخهای مناسبی ارائه بده.
🔺تهیه کننده:سازمان فضای مجازی سراج
🔻باهمکاری:موسسه بصیران عاشورایی
༺ لینک دانلود رایگان:
https://b2n.ir/m97095
🔰منبع:
@hejabyar_com
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#گزارش
#بینالملل
🤽♀تیم ملی هندبال ساحلی زنان نروژ به دلیل پوشیدن شورت ورزشی بجای بیکینی جریمه شدند
🔻موضوع پوشش شرکتکنندگان در ورزش های ساحلی زنان طی سالهای گذشته به دفعات بحث برانگیز شده است. بسیاری از زنان ورزش کار استفاده از بیکینی را «تحقیرآمیز» و «ناکارآمد» میدانند.
🔻کمیسیون انضباطی فدراسیون هندبال اروپا روز دوشنبه تیم هندبال ساحلی زنان نروژ را به دلیل عدم رعایت دستورالعمل پوششی در جریان بازی با اسپانیا جریمه کرد.
🔻بازیکنان تیم هندبال ساحلی نروژ در این مسابقه که روز یکشنبه برگزار شد به جای بیکینی از شورت ورزشی استفاده کرده بودند. تیم هندبال ساحلی زنان نروژ با پذیرش شکست در مقابل اسپانیا از کسب مدال برنز مسابقات قهرمانی هندبال ساحلی اروپا که در بلغارستان برگزار شد باز ماند.
🔻تصمیم کمیسیون انضباطی فدراسیون هندبال اروپا از سوی ورزشکاران و علاقمندان به هندبال در نروژ مورد انتقاد قرار گرفته است. یکی از روزنامه های نروژ روز سه شنبه در سرمقاله خود درباره جریمه تیم هندبال ساحلی زنان این کشور نوشت: «دوره نگاهی تا این حد مردسالارانه به زن گذشته است.»
📌مگه این کار اسمش دخالت در پوشش شخصی افراد نیست؟مجبور کردن زنان به پوشیدن لباس های نا مناسب و شرم آور بخاطر خوشایند مردان
🌐منبع:https://news.sky.com/story/norways-beach-handball-team-fined-1-300-for-wearing-shorts-not-bikini-bottoms-12360215
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
دانشگاه حجاب
#داستان_واقعی.... ✨ #راز_درخت_کاج...🌲🍃 #قسمت_سی بعضی مواقع مهری و مینا، زینب را با خودشان به جلسات
#رمان_راز_درخت_کاج...🌲🍃
#قسمت_سی_و_یڪ
بعد از عروسی با جعفر، آرزو داشتم که ماه #محرم و #صفر توی خانه ی خودم روضه ی حضرت عباس(ع) و امام حسین(ع) و علی اکبر(ع) بگذارم و خانه ام را سیاه پوش کنم.
سالهای سال مستاجر بودیم و یک اتاق بیشتر در دستمان نبود. مدتی هم که خانه ی شرکتی به ما دادند، بابای بچه ها راضی به این کار نبود.
جعفر حتی از اینکه تمام من تمام ماه محرم و صفر را سیاه می پوشیدم، ناراحت بود.
من هر چه به اش می گفتم که من نذر کرده ی امام حسین(ع) ام و باید تا آخر عمر، محرم و صفر سیاه بپوشم، او با نارضایتی می گفت: مادرت نباید این نذر را تا آخر عمرت می کرد.
یک شب از شبهای محرم خواب دیدم در حیاط خانه شرکتی ، بزرگ شده و یک آقایی با اسب داخل خانه آمد. آن آقا دست و پایش قطع بود. با یک چوبی که در دهانش بود، به پای من زد و گفت: روسری ات را سبز کن.
من می خواستم جواب بدهم که من نذر کرده هستم و باید این دو ماه سیاه بپوشم. اما او اجازه نداد و گفت: برای علی اکبر حسین، برای علی اضغر حسین، روسری ات را سبز کن.
این را گفت و از خانه ی ما رفت. با دیدن این #خواب فهمیدم که خدا و امام حسین راضی نیستند که من بدون رضایت شوهرم دو ماه سیاه بپوشم.
خواب را برای مادرم تعریف کردم. مادرم گفت : حالا که شوهرت راضی نیست و ناراحت است ، روسری سیاه را دربیاور.
خودش هم رفت و برای من روسری سبز خرید.
سفر به مشهد برای من مثل سفر کربلا بود. دخترم #زینب هم که برای اولین بار مسافر امام رضا (ع) شده بود، سر از پا نمی شناخت.
من بارها و بارها برایش قصه رفتن به کربلا در سن پنج سالگی و نه سالگی را گفته بودم، از قبر شش گوشه ی حسین(ع) ،از قتلگاه ، از حرم عباس(ع).
زینب هم شیفته ی زیارت شده بود. او می گفت : مامان حاضر نیستم در مشهد یک لحظه بخوابم. باید از همه ی فرصت برای زیارت استفاده کنیم.
زینب در حرم طوری زیارتنامه می خواند که دل سنگ آب میشد. زنها دورش جمع می شدند و زینب برای آنها زیارتنامه و قرآن می خواند.
نصف شب در مسافرخانه مرا از خواب بیدار می کرد و می گفت: مامان پاشو، اینجا جای خوابیدن نیست. باید حرم برویم.
من و زینب آرام و بی سروصدا می رفتیم و نماز صبح را در حرم می خواندیم و تا روشن شدن هوا به خواندن #قرآن و #زیارت مشغول می شدیم.
زینب از مشهد یک سری کتابهای مذهبی خرید، کتابهایی درباره ی علایم #ظهور امام زمان(عج).
کلاس دوم راهنمایی بود،اما دل بزرگی داشت. دخترها که کوچک بودند عروسک های کاغذی داشتند. روی تکه های روزنامه عکس عروسک را می کشیدند و آن را میچیدند و با همان عروسک بازی می کردند. یک بار که زینب مریض شده بود ، برای اولین بار یک #عروسک اسباب بازی برایش خریدم.
مینا و مهری و شهلا عروسک نداشتند. زینب عروسک خودش را دست آنها میداد و میگفت: این عروسک مال همه ی ماست.
من یک سرویس غذاخوری اسباب بازی برای همه ی دخترها خریده بودم، ولی عروسک را فقط برای زینب که مریض بود گرفته بودم. اما او به بچه ها میگفت: عروسک را برای ما خریده اند.
بعد از برگشتن از مشهد، زینب #کتابهایی را که خریده بود به مهری و مینا داد. او می خواست با دادن این سوغاتی باارزش، آنها را در سفر و زیارتش شریک کند.
#ادامه_دارد....
#نویسنده_معصومه_رامهرمزی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓