بیانیه پر از بشارت
تاریخ ۱۴۰۳/۰۴/۱۷
قاتلان حاج قاسم تنبیه خواهند شد
احتمال درگیری خیابانی و تجزیه آمریکا
جنگ انرژی به رودی شروع میشه
بسمالله الرحمن الرحیم
چند تا نکته و بشارت مهم میخوام بهتون بگم
طی این چند روز داریم به مبشراتی میرسیم که دلهامون رو مستحکمتر از قبل و امیدوارتر از گذشته به آینده میکنه
قاتلان حاج قاسم به زودی مجازات خواهند شد ان شاءالله
خیلی ها نگران اومدن ترامپ هستند
رفقا نگران نباشید ترامپ تنبیه خواهد شد
پیشبینی میشه به (احتمال زیاد ) ترامپ پایان امسال رو نبینه
با تنبیه شدن ترامپ اوضاع آمریکا بهم خواهد ریخت
آمریکا دچار قحط الرجال شده
درگیری های فراوان خیابانی آمریکا را فرا خواهد گرفت
و همونطور که قبلا عرض کردم باید به پایان آمریکا سلام کرد
و اما ایران ....
خیلی از عزیزان نگران آینده ایران هستند
یواشکی بگم که قرار شده اولویت اصلی این دولت حمایت از محور مقاومت باشه
با بهم ریختن اوضاع داخلی آمریکا ،اسرائیل حامی اصلی خودش رو از دست میده و حزب الله لبنان و مجاهدان فلسطینی ان شاءالله و قطعا پیروز جنگ خواهند شد
حضرت آقا دقیقا فرمودن که دهه هشتادی ها ان شاءالله این انقلاب رو به اوج خودش میرسونند
آقای پزشکیان اگر به حرف حضرت آقا گوش کنه و گول حرف اطرافیانش رو نخوره ان شاءالله سرعت ما در رسیدن به قله بیشتر خواهد شد
یه نکته بگم
ما ترکها یه عادت داریم کار رو که برداریم کنترات میرسونیم به آخر 🤣
ان شاءالله این فرمول در مورد آقای پزشکیان هم جواب میده
ناامید نباشید که ان شاءالله دل هممون قراره روشن بشه
به زودی اهرم انرژی جایگاه ما در معادلات جهانی رو تغییر خواهد داد
اهرم قدرت به دست ایرانی ها خواهد افتاد
جنگ انرژی دنیا را فرا میگیرد
کسی که کنترل تنگه هرمز و باب المندب رو به دست بگیره آقای جهان خواهد شد
یمن روز به روز قوی تر و قدرتمندتر خواهد شد ان شاءالله
از این به بعد شطرنج بازی خدا رو به چشم ببینید
بازی دادن مهره هایی که سرنوشت بازی رو عوض خواهند کرد
والسلام
✍️ مهدی اسلامی
مدیر قرارگاه جهادی شهید ابراهیم هادی وکانال آنتی فتنه
🇮🇷 #پشتیبان_ولایت_فقیه_باشید
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
🥀🥀
ﺍﯾﻦ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯿﻘﺎﺕ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺧﺪﺍﺳﺖ
ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﮐﺮﺑﻼﺳﺖ
ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻫﻤﻪ ﺳﺮﻫﺎ ﺟﺪﺍ
ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﺳﺮﻫﺎ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﻧﯿﺰﻩﻫﺎ
#پروفایل | #تولیدی | #محرم
═ೋ۞°•🖤•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
💠 گوشواره:
دخترک بستنی به دست به خانه میرفت.🍦
در کوچه کسی نبود.
مرد به او نزدیک شد و گفت:
_اگه گوشوارهها رو ندی، خودم از گوشات میکنم.
دخترک ترسید و گفت:
_تو شمری؟😢
مرد سرش را پایین انداخت و رفت.😭
#یک_دقیقه_درنگ
نوشتۀ: مصطفی خدامی
#داستانک | #محرم1446
@bornamontazer
دانشگاه حجاب
. 📸 معصومه ابتکار: دختر پزشکیان عنوان «دختر اول» را بپذیرد 😐 .
🔺🔻🔺
خانم ابتکار افاضه فرمودند که
دختر آقای پزشکیان
عنوان و مسئولیت ِ دختر اول را بپذیرند،
که همان وظایف First lady را داشته باشند.
خُب اگه از این القاب داشتین،
به دختران سرداران شهید
و رؤسای پیشین جمهور،
هم میدادین دیگه!!
#انتخابات
دانشگاه حجاب
رمان واقعی«تجسم شیطان» #قسمت_سی🎬: فتانه گوشه اتاقی که قبلا با صمد در آنجا زندگی می کرد، چمپاتمه زده
رمان واقعی«تجسم شیطان»
#قسمت_سی_یکم🎬:
شمسی نگاهی به فتانه کرد و با شتابی در کلامش گفت: فتانه بیا بیرون کارت دارم..
فتانه هنوز در بهت حرفهای پدر بزرگش بود، مثل انسان های مسخ شده از جا برخاست، پایش را بیرون اتاق گذاشت و ملاغلام را دید که کنار دیوار نشسته و همانطور که به شمسی و فتانه نگاه میکرد، سرش را به نشانه تاسف تکان میداد.
شمسی بی توجه به حرکت ملا غلام ، فتانه را به سمت اتاقش کشید و وارد اتاق شد، همان جلوی درگاه بر زمین نشست و در حالیکه میخندید گفت: خبر آوردم برات چه خبرایی...
فتانه با اشتیاق گفت: چی شده؟! زودتر بگو..
شمسی دستی به پایش کشید و گفت: ببین هر که با شمسی درافتاد، ورافتاد....الان یکی از آشناها از تهران آمد و برای حسن آقا خبر آورد که عروست، همون که به فهم و کمالاتش می نازیدی و آب از دهنت میافتاد و خانم معلم خانم معلم نمی افتاد، خونه و زندگی و بچه ها را رها کرده و رفته ور دل ننه جانش...
فتانه دستش را جلوی دهنش گرفت و با ذوق زدگی گفت: جدی میگی؟! به به...حالا چه باید کرد؟!
شمسی دستش را روی سر فتانه زد و گفت: این چه حرفیه؟ احمقانه صحبت نکن...یعنی چه که چه باید کرد؟ تا تنور داغه باید نون را بچسپونی... همین امروز پاشو برو تهران، من مطمئنم محمود سریع عقدت میکنه...
فتانه با تعجب نگاعی کرد و گفت: امروز؟! آخه چطوری و با چه وسیله ای؟! بعدم الان اهل این خونه منو زیر نظر دارن نمی تونم جر بخورم...
اندکی سکوت بر اتاق حکمفرما شد، فتانه در ذهنش دنبال راهی میگشت ناگهان چیزی به فکرش رسید و بشکنی زد و گفت: خودشه...درسته خودشه...اسحاق..
شمسی که خوب میدانست فتانه بعد از مرگ صمد با اسحاق ارتباط حرام برقرار کرده تا بتونه موکل سفلی را بگیره و بعدش هم ارتباطی نداشته با تعجب گفت: اسحاق؟! مگه قرار نشد که دور اسحاق را خط بکشی؟!
فتانه لبخند مرموزی زد و گفت: اسحاق به دهنش مزه کرده و هی التماس میکنه یه فرصت دیگه بهش بدم، میگفت بزار یه سفر تهران ببرمت ببین چقدر من مرد زندگی هستم، حالا باهاش میرم تهران و بعد یه بهانه میگیرم و دیگه می پیچونمش و می فرستمش رد کارش...
شمسی سری تکان داد و گفت: فکر خوبی هست به شرطی اسحاق موی دماغت نشه...
فتانه سری تکان داد و گفت: اگر فتانه شتربان هست میدونه شتر را کجا بخوابونه و بعد چادر مشکی با نقطه های سفید رنگش را سرش کرد و گفت: من الان میرم دنبال کارا، فردا قبل طلوع آفتاب راه می افتم..
شمسی لبخندی زد و گفت: تو موفق میشی من میدونم...
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
براساس واقعیت
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
کتاب صوتی "آه (دو جلد کامل)" اثر یاسین حجازی
بر اساس ترجمه مقتل #نفس_المهموم اثر #شیخ_عباس_قمی
با صدای #عبدالله_حقیقت
کاری از موسسه فرهنگی جام ظهور
#آه
#یاسین_حجازی
#تاریخی #مذهبی
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
Part01_آه ترجمه مقتل نفس المهموم.mp3
12.79M
📚 بازخوانی کتاب آه
(ترجمه مقتل)
✅مرگ معاویه و خروج امام از مدینه
#آه
#تاریخی_مذهبی
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872