eitaa logo
دانشگاه حجاب 🇮🇷
12.7هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
4.2هزار ویدیو
224 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
آنهایی که به دینداریی #دلی پایبند بودند کمر بستند بر قتل #حسین... گفتند #دل مهم است ن ظاهر☝ دلمان با خداست... ولی نمیتوانیم فرمانبردار #امام باشیم دل پاک + ظاهر ناپاک=؟ جوابش میشود تیری بر گلوی #علی_اصغر یا نیزه ای بر تن #علی_اکبر یا #خنجری بر گردن #حسین... شاید هم تیری بر قلب #امام_زمانت #خط_را_گم_نکنیم ،کسی که میگوید دل پاک کافیست بی شک شمشیری برای کشتن امام زمانش آماده کرده است... #تولیدی @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
بـه نـام غـریب الـغـربـاء🖤🌱 و تــو آرام اینــــ جــآنی حـسین....☘ بـه آرام جآنم بگویید.... به عشقت دچارم... و به هوای کربُبَلایت محتاج... عزیزِجانی و جانم برایت میرود...🌱 ویژه محرم 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
❤️🍃🍃🍃❤️🍃🍃🍃❤️ دست من وتو نیست اگرعاشقش شدیم خیــلی «» زحمت ما را کشیده است ... ❤️🍃🍃🍃❤️🍃🍃🍃❤️ 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
آمده است که در عاشورا ذخیره کردن،مکروه ست و مبارک نیست❌ و من؛ تمام حسِ محبت و ارادتی را که تمام سال در قلبم ذخیره کرده ام،♥️ با فریاد به فضا پخش میکنم‼️ جان!🌹 شما ذخیره ی تمام روزهای سال برای قیامتم هستید.... شما آذوقه ی لب تشنه یِ من در لحظه ی جان دادنید!🍃 عزیز زهرا!!!🌻 غمت ،تنها ذخیره ی قلب من ست که منتظرم ، گشایش اش باشد⛅️ 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
▪️🔹▪️🔹▪️🔹▪️🔹▪️🔹▪️ یه پسر هیئتی باید...... *تو جمع ، سرش رو پایین بندازه که مبادا نگاهش به بیفته ▪️ *در مقابل نامحرم محکم و ترش باشه 🏴 *لباس به تن نکنه▪️ *تا میتونه از دوری کنه (هم در خلوت هم آشکارا) تا به و نزدیک بشه 🏴 *احترام به و خوش اخلاقی با خانواده و دوستانش فراموش نشه▪️ *تمیز و مرتب و معطر و باشه🏴 *نمازاول وقتش ترک نشه (اول نماز بعد عزای حسین)▪️ ⇩🖤‌⇧🖤⇩🖤⇧🖤⇩ یه دختر هیئتی باید...... *چادری که می‌پوشه جلب توجه نکنه▪️ *آرایش نکنه🏴 *صحبت کردنش با نامحرم و راه رفتنش با ناز و عشوه نباشه▪️ *محبت به والدین و خوش اخلاقی با خانواده و دوستانش فراموش نشه🏴 *از درس و مطالعه وکارهای فرهنگی دورنشه ▪️ *نمازاول وقتش ترک نشه (اول حسین بعد عزای حسین)🏴 *دلبریاش برای همسرش باشه اما جلو نامحرم سنگین باشه▪️ 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🥀این هم بعد از کلی دل آشوبه و پریشانی و مویه به عاشورایش رسید... 🥀ای کاش بعد از های و توبه ی روز حال که خداوند فرصت داد تا محرم را درڪ کنیم ، 🥀یادمان باشد که (ع) شفاعت عاشقانی را می‌کند که عمل را به میدانِ تاختن ببرند.... و عاشق بمانند! عاشقانه زندگی کنند! 🥀تا اشک های باارزش‌ات بر چشمانت جاریست، تا دلت پراست از غم ارباب، 👌تصمیم به حسینی بودن بگیر 🏴حسینی بمان و حسینی بمیر...🏴 ▪️حسین(علیه السلام) مردان با غیرت چون شهدای کربلا می‌خواهد ... ▪️حسین زن صبور و باحیا چون اسرای کربلا و اسوه‌ی آن‌ها زینب کبری می‌خواهد... ▪️حسین، آمر به معروف و ناهی از منکر می‌خواهد ... دلسوز دین می‌خواهد ...نه یک مسلمان و گریه کنِ بی‌تفاوت‼️ ____ ... ‌| 🏴 @hejabuni I دانشگاه حجاب 🎓
🔸پروانه‌ها از شعله‌ها پروا ندارند... ▪️وقتی نامت علی باشد... با علی اکبر بودن فاصله ات کم می‌شود ▪️وقتی که نان سفره ات حلال شود مطیع حضرت حق بودنت آسان می‌شود ▪️وقتی که در مکتب (؏) تربیت شوی در آتش فداکاری سوختنت،عادی می‌شود 🔹سنش کم بود اما روحش بلند 🔹آری...در زمانه‌ای که برخی زیبایی مرد بودن را به رخ کشیدن هیکل ورزیده‌، انجام اعمال جراحی زیبایی ، نمایش ناخن لاک زده و رها کردن چشم در باتلاق گناه می‌دانند! ... 🚩دست پرورده های مکتب حسینی در ۱۵ سالگی با نثارجان خود ، جان می‌بخشند 💪قهرمانان ما پوشالی و تخیلی نیستند ؛مکتب ما حسین فهمیده‌ها می‌پروراند... نثار روح ملکوتی‌اش،که غیرتمندانه،به ندای هل من ناصر دو همسایه‌ی گرفتار در آتش،،،یا علی گفت،،،فاتحه ای هدیه کنیم.🌺 | 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
7.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 بزرگوارترین امام ..‌. ✅ سیادت وبزرگواریم برای ؏ ✅جودوکرم وشجاعتم برای ؏ 🎙استاد پناهیان 📽 🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🌛ومارٵیت‌الاجمیلا🌜 🔸بانگ ✨ومارایت الاجمیلا✨ به گوش می رسد ... اما نه در کربلا ... عرشیان حسین (ع)را به فرشیان هدیه دادند و فطرس آمده که پروبال خود را به گهواره‌اش گره زند. 🔹زینب(س) حسین کوچک را در آغوش کشید و تپش قلبش مرهمی می‌شود بر اشک های حسین ع 🔸 شاید زینب اول بار دراین لحظه گفت مارایت الا جمیلا اری! زینب با دیدن جلوه ی جمال الهی در وجه الحسین جز زیبایی ندید . و فقط زیبایی دید و زیبایی دید تا کربلا... 🔹تا آن روز که عباس بن علی ؛ کوه ادب و رشادت ؛ هم‌رکاب و فدایی ولایت، تمثال غیرت و آیینه ی‌ وفا و نجابت ؛ جان فدای حسین و اهل بیت و دین می‌کند... 🌻زینب جان 🤲چشمان ما را نیز زیبابین بفرما 👌یکی از این زیبایی‌های حقیقی ، و و است . ……………………………………………… 🦋 اعیاد شعبانیه بر همراهان کانال دانشگاه حجاب مبارک باد🦋 علیه السلام علیه‌السلام 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
📚 📖 نام کتاب : پدر ✍ نرجس شکوریان فرد 🖇 انتشارات عهد مانا 💚 ''دخترانش را می‌نشاند روی پایش در عرب رسم نبود《دختر داری》 علی با آن‌ها بازی می‌کرد، نازشان راهم می‌خرید. 💚چنان محترم بزرگشان کرد که وقتی زینب وارد اتاق می‌شد، مقابلش بلند می‌شد. خودش خدا را یاد کودکانش می‌داد. ریشه‌ای، که حتی با تمام مصیبتها هم خشک نمی‌شد. ثمر دختر علی در بود که ماندگاری قیام برادر شد، حماسه‌ی زینب! 💚دخترانه‌های دختران ، مادرانه های دختران علی شد زنانگی های کربلا دختران علی یزید را خوار و خفیف کردند علی پدر زن نمونه کربلاست زینب آنقدر شخصیت عظیمی دارد که می‌شود؛ ڪبرے 🇮🇷 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بزرگ شده هلند با دیدن قتلگاه امام، جان داد از هلند تا کربلا....... جوانی که سال قبل در روز عاشورا در حرم امام حسین علیه‌السلام فوت کرد، بدون هیچ‌گونه مریضی و هیچ گونه فشاری و علتی.... جوان مرفهی از خانواده‌ای غیرمذهبی، که توسط پدر و مادرش به هلند فرستاده شده بود، برای ادامه تحصیل و زندگی، اما به یکباره برمیگردد همه زرق و‌برق و خوشی و ثروت را رها می‌کند و می‌گوید که می‌خواهد سرباز امام زمان شود خانواده‌اش اصلا متوجه حرف او نمیشوند او وارد حوزه میشود و محرم سال قبل برای اولین بار در عمرش می‌خواهد به کربلا برود به مادرش می گوید مگر میشود کربلا رفت و قتلگاه را دید و زنده برگشت با دوستش دو‌نفری به عراق می آیند، دوستش می‌گوید مستقیم کربلا بریم، امیر حسین قصه ما،میگه: "اگر کربلا بریم، من دیگه نجف را نمی‌بینم، اما تا ابد کنار امیرالمومنین خواهم بود. ♨️و را ندید در همان امام حسین علیه‌السلام امیر حسین تمام کرد با اینکه عتبه سه جا برای قبر در به آنها پیشنهاد داد: اما امیر همانطور که خودش گفته بود در نجف دفن شد. ‌‎ ═‌ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═ eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
دانشگاه حجاب 🇮🇷
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀بِسْـمِـ الرَّبِ الشُّہَــداءِ وَالصِّدیـقین ✿❀ ✿❀رمان #واقعی ✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_ب
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀بِسْـمِـ الرَّبِ الشُّہَــداءِ وَالصِّدیـقین ✿❀ ✿❀رمان ✿❀ ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت برای روزنامه مقاله می نوشت. با اینکه سوادش از من بیشتر بود، گاهی تا نیمه های شب من را بیدار نگه میداشت تا را نسبت به نوشته اش بدهم. روزهای امتحان، خانه عمه پاتوق دانشجوهای فامیل بود غیر از خواهرم و دختر عمم، هم به جمعشان اضافه شد.😍 با وجود بچه ها👧🏻👦🏻👦🏻 ایوب نمی توانست برای، چند دقیقه هم جزوه هایش را وسط اتاق پهن کند. دورش جمع می شدند و روی کتابهایش نقاشی🎨 می کشیدند. بارها شده بود که جزوه هایش را جمع می کرد و میدوید توی اتاقش، در را هم پشت سرش قفل می کرد. صدای جیغ و گریه بچه ها بلند می شد. اسباب بازی هایشان را می ریختم جلوی در که آرام شوند.😊 یک ساعت بعد تا لای در را باز می کردم که سینی چای☕️ را به ایوب بدهم، بچه ها جیغ می کشیدند و مثل گنجشک که از قفس پرواز کرده باشند، می پریدند توی اتاق ایوب. بعد از امتحان هایش تلافی کرد. آیینه بغل بچه ها را نصب کرد و برای هر سه مسابقه گذاشت. 🚲🚲🚲👦🏻👦🏻👧🏻 بچه ها با شماره سه ایوب شروع کردند به رکاب زدن. را تشویق می کردیم که دلخور نشوند.☺️😍👏👏 هدی، تا چند قدم مانده به خط پایان اول بود. وقتی توی آیینه بغل نگاه کرد تا بقیه را ببیند افتاد زمین ایوب تا شب به غرغرهای هدی گوش میداد که یک بند می گفت: "چرا آیینه بغل برایم وصل کردی؟☹️😬 لبخند میزد.😊 . دوباره ایوب بستری شد برای پیدا کردن قرص و دوایش باید بچه ها را می گذاشتم. سفارش هدی و محمد حسن را به کردم و غذای روی گاز را بهشان نشان دادم و رفتم. وقتی برگشتم همه قایم شده بودند. صدای هق هق محمد حسین ازپشت دیوار مرا ترساند. با توپ زده بودند ⚽️😐به قاب عکس عمو حسن و شیشه اش را خرد کرده بودند. محمد حسین اشک هایش را با پشت دست پاک کرد: _"بابا ایوب عصبانی می شود؟" روی سرش دست کشیدم _"این چه حرفی است!؟ تازه الان بابا ایوب بیمارستان است میتوانیم با هم شیشه ها را جمع کنیم. ببینم فردا هم که باز من نیستم چه کار میکنی؟ مواظب همه چیز باش، دلم نمیخواهد همسایه ها بفهمند که نه بابا خانه است و نه مامان و شما تنها هستید." سرش را تکان داد _"چشم" 😔 ‎‌✾࿐༅ https://eitaa.com/hejabuni🌺