#تربیت_کودک
#حجاب_پسران
• حجاب و عفاف #مخصوص دختران نیست؛
بلکه پسران هم باید به گونهای تربیت شوند که پوشش مناسب را از همان سنین #زیر_۶_سال آموزش ببینند. 👼
• کمکم در سنین بالاتر و #قبل_از_بلوغ، عفت در نگاه هم باید به این دقت در پوشش اضافه شود. 👀
🎓 دانشگاه حجاب 🎓
🌺 eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872 🌺
#برخیز
☀️ بنامخدا - بیادخدا - برایخدا
امروز سالروز شهادت امام باقر(ع) بود و البته سالروز وفات یکی از شاگردان مکتب آن امام همام، #علامه_بهلول گنابادی. همون مبارز شجاعی که در دوران #کشف_حجاب رضاخانی با تمام وجود پای عفت و حیای زنان این مرز و بوم ایستاد و یکی از شخصیتهای تاثیرگذار واقعه گوهرشاد بود.
نثار آقاجانمون امامباقر (؏) و علامه بهلول یه دسته گل صلوات هدیه کنید 🌸
امــــــــــا 😍👇🏻
امشب در خدمت عزیزانی هستیم از شهر #میبد در استان یزد
توضیح خودشون رو بخونید 💕👇🏻
توزیع بستهها #مخصوص خانومهای محجبه بود🧕 چون روز عفاف و حجاب بود.
سعیمون این بود وقتی به خانومها هدیه بدیم که حتما یه خانوم کمحجاب هم اون اطراف باشه که #تشویق بشه حجابش رو درست کنه 😉
بعضی از خانومهای باحجاب انقدر تعجب کرده بودن که فکر میکردن ما دست فروشیم و میخواستن بهمون پول هم بدن 😐😂
اما وقتی #توضیح میدادیم که هدیه است کلی تشکر میکردن و #دعاگومون بودن😍
وقتی کارمون داشت تموم میشد یه خانم مغازهدار رو دیدیم با مانتوی #جلوباز و حجاب نامناسب ولی مشتریش یه #دخترخانم نوجوان باحجاب بود.
رفتیم داخل تا به خانوم باحجاب هدیه بدیم؛ فروشنده گفت: منم چادر میپوشم☺️ منم گفتم: انشاءالله خدا قبول کنه؛ ما باز هم میایم انشاءالله سری بعد شما رو با چادر ببینیم حتما بهتون هدیه میدیم" 🌹
……………………………
پ.ن: خوش به حالتون که جزو مدافعان حجابید و پیرو راه اهلبیت و شهدای گوهرشاد
اگه شما هم کاری برنامهای داشتید برامون بفدستید
@Panahande
………………………………………
🌸 @hejabuni|دانشگاهحجاب 🎓
دانشگاه حجاب 🇮🇷
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀بِسْـمِـ الرَّبِ الشُّہَــداءِ وَالصِّدیـقین ✿❀ ✿❀رمان #واقعی ✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_ب
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
✿❀بِسْـمِـ الرَّبِ الشُّہَــداءِ وَالصِّدیـقین ✿❀
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #سی_وهشت
اگر آن روز دکتر اعصاب و روان #مرا از اتاقش بیرون نمی کرد، هیچ وقت نه من و نه ایوب برای #بستری شدن هایش زجر نمی کشیدیم.
وضعیت #عصبی ایوب به هم ریخته بود، راضی نمی شد با من ب دکتر بیاید.
خودم وقت گرفتم تا حالت هایش را برای دکتر شرح دهم و ببینم قبول می کند در بیمارستان بستریش کنم یا نه.
نوبت من شد، وارد اتاق دکتر شدم.
دکتر گفت
_پس مریض کجاست؟
گفتم:
_"توضیح می دهم همسر من..."
با صدای بلند وسط حرفم پرید:
"بفرمایید بیرون خانم...اینجا فقط برای #جانبازان است نه همسرهایشان.🗣
گفتم:
_ "من هم برای خودم نیامدم، همسرم جانباز است. آمده ام وضعیتش را برایتان....."😒☝️
از جایش بلند شد و به در اشاره کرد و داد کشید:😠👈
_"برو بیرون خانم با مریضت بیا..."
با اشاره اش از جایم پریدم.
در را باز کردم.
همه بیماران و همراهانشان نگاهم می کردند.
رو به دکتر گفتم:
_"فکر می کنم همسر من به دکتر نیازی ندارد، شما انگار بیشتر نیاز دارید.😒
در را محکم بستم و بغضم ترکید.😢
با صدای بلند زدم زیر گریه و از مطب بیرون آمدم.😭😫
#مجبور شدم سراغ بیمارستان اعصاب و روانی بروم که #مخصوص جانبازان #نبود.
دو ساختمان مجزا برای زن ها و مرد هایی داشت که بیشترشان یا مادرزادی بیمار بودند یا در اثر حادثه مشکلات عصبی پیدا کرده بودند.
ایوب با کسی #آشنا نبود.
می فهمید با آن ها فرق دارد. می دید که وقتی یکی از آن ها دچار حمله می شود چه کار هایی می کند.
کارهایی که هیچ وقت توی بیمارستان مخصوص جانبازان ندیده بود.
از صبح کنارش می نشستم تا عصر
بیشتر از این اجازه نداشتم بمانم.😣
بچه ها هم خانه #تنها بودند.
می دانستم تا بلند شوم مثل بچه ها گوشه چادرم را توی مشتش می گیرد و با التماس می گوید:
_"من را اینجا تنها نگذار"😔
طاقت دیدن این صحنه را نداشتم.😢
نمیخواستم کسی را که برایم #بزرگ بود، #عقایدش را دوست داشتم، #مرد زندگیم بود، #پدر بچه هایم بود، را در این حال ببینم😞😥
📚•°✾࿐༅ https://eitaa.com/hejabuni