eitaa logo
دانشگاه حجاب 🇮🇷
12.7هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
4.2هزار ویدیو
224 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃آقاجان بیا 🍂بیا بخاطر ضجه های کمک خواهی پیرمرد مسلمان کشمیری که فریاد میزد: «کجائید ای مسلمانان! چه میکنید؟ تابحال آسمان هم موهای دختران و زنان ما را ندیده بود اما هندوهای کافر با آنها ...... »😭 🍃بیا و از چنگال صفتانِ هندو نجاتشان بخش... 🍂بیا که هندوهای افراطی به رسم منحوس اعراب جاهلیت، مادران و دختران بی گناه مسلمان هندی را زنده زنده در گور دفن می کنند! در حالی که شیون و فریادهای مظلومانه شان به آسمانها رسیده و هیچ کس نیست که دادشان را بستاند.... 😭 🌾هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُني مظلومان عالم تو را می‌خواند... 🍃بیا و با آمدنت پایان بخش هرچه ظلم باش که برسر مظلومین می آید... 🌱بیا آقای خوبم 🍂اینجا خیلی ها که دستشان می رسد حتی یک بیانیه هم در دفاع از این مظلومین ندادند... 🌾دلمان به انتقام بشریت از خونهای به ناحق ریخته ی مظلومان عالم خوش است... ✨یا صاحب الزمان ✨الغوث و الامان 🌸 @hejabuni I دانشگاه حجاب 🎓
❤️غزلی از عشق💌 ❤️تقدیم به سرزمینم🌸 🍁می زدم قدم در گذرگاهی در جوانی و از خوشی مسحور 🌾موی خود را به دستِ ابرِ خیال می سپردم به گام های غرور 🍁می گذشتم من از کنارِ همه بی توجه به خطِ عبور و مرور 🌾بی تفاوت به هرچه پیشامد خنده هایم به عابری رنجور 🌼ناگهان در دلِ همان لحظه با سلامی پر از صدای شعور 🍃چشم هایش به دورِ من چرخید با نگاهی به نازکیِ بلور 🌼آن زنِ مهربان تبسمی کرد و گفت: داری تو نامه ای از دور 🍃کاغذی دستِ من سپرد و گذشت غرقِ حیرت زِ معنی و منظور ☘خواندمش این چنین شروع میشد: "به فدایت شوم بهارِ شکور 💚مادرم، مادرم، ! عاشقت بوده ام به خالقِ نور ☘یک پیامی به مردمم دارم نامه ام را رسان به دستِ طهور 🌸روی حرفم به توست حرمتِ من فکر و ذکرم زِ حال تا دَمِ گور 🍃بارِ عشق و امانتی شده است دستِ تو می سپارمش با شور 🌸خونِ سرخم بدستِ تو ست نکنی لحظه ای هبوط و قصور! 🍃خونِ من شد فدای حُرمتِ تو حُجبِ تو میشود شمیمِ ظهور 🌸نکند جهان بشود زین همه غفلتِ زمین، مهجور! ‌" 🥀نامه اش را به گریه می خواندم من که بودم عجیب غافل و کور 🌿هرچه بودم گذشت اما حال هستم از امانتِ شما مسرور 🥀عشق را به قلب من دادند از تو تا سوی خود شدم مأمور ❤️ مخاطب: 🌸 @hejabuni I دانشگاه حجاب 🎓
❤️غزلی از عشق💌 ❤️تقدیم به سرزمینم🌸 🍁می زدم قدم در گذرگاهی در جوانی و از خوشی مسحور 🌾موی خود را به دستِ ابرِ خیال می سپردم به گام های غرور 🍁می گذشتم من از کنارِ همه بی توجه به خطِ عبور و مرور 🌾بی تفاوت به هرچه پیشامد خنده هایم به عابری رنجور 🌼ناگهان در دلِ همان لحظه با سلامی پر از صدای شعور 🍃چشم هایش به دورِ من چرخید با نگاهی به نازکیِ بلور 🌼آن زنِ مهربان تبسمی کرد و گفت: داری تو نامه ای از دور 🍃کاغذی دستِ من سپرد و گذشت غرقِ حیرت زِ معنی و منظور ☘خواندمش این چنین شروع میشد: "به فدایت شوم بهارِ شکور 💚مادرم، مادرم، ! عاشقت بوده ام به خالقِ نور ☘یک پیامی به مردمم دارم نامه ام را رسان به دستِ طهور 🌸روی حرفم به توست حرمتِ من فکر و ذکرم زِ حال تا دَمِ گور 🍃بارِ عشق و امانتی شده است دستِ تو می سپارمش با شور 🌸خونِ سرخم بدستِ تو ست نکنی لحظه ای هبوط و قصور! 🍃خونِ من شد فدای حُرمتِ تو حُجبِ تو میشود شمیمِ ظهور 🌸نکند جهان بشود زین همه غفلتِ زمین، مهجور! ‌" 🥀نامه اش را به گریه می خواندم من که بودم عجیب غافل و کور 🌿هرچه بودم گذشت اما حال هستم از امانتِ شما مسرور 🥀عشق را به قلب من دادند از تو تا سوی خود شدم مأمور ❤️ 🌸 @hejabuni I دانشگاه حجاب 🎓