eitaa logo
دانشگاه حجاب
13.4هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
188 فایل
نظرات 🍒 @t_haghgoo پاسخ به شبهات 🍒 @abdeelah تبلیغ کانال شما (تبادل نداریم) 🍒 eitaa.com/joinchat/3166830978C8ce4b3ce18 فروشگاه کانال 🍒 @hejabuni_forooshgah کمک به ترویج حجاب 6037997750001183
مشاهده در ایتا
دانلود
دانشگاه حجاب
🔥 #رمان_فرار_از_جهنم 👣🔥 #قسمت_شصت_و_پنجم ماشاء الله . نمی دونستم چطور باید رفتار کنم … رفتار مسلم
🔥 👣🔥 تو رحمت خدایی . اولین صبح زندگی مشترک مون … بعد از نماز صبح، رفته بود توی آشپزخونه و داشت با وجد و ذوق خاصی صبحانه آماده می کرد … گل های تازه ای رو که از دیشب مونده بود رو با سلیقه مرتب می کرد و توی گلدون می گذاشت … . من ایستاده بودم و نگاهش می کردم … حس داشتن خانواده … همسری که دوستم داشت … مهم نبود اون صبحانه چی بود، مهم نبود اون گل ها زیبا می شدن یا نه … چه چیزی از محبت و اشتیاق اون باارزش تر بود … . . بهش نگاه می کردم … رنجی که تمام این سال ها کشیده بودم هنوز جلوی چشم هام بود … حسنا و عشقش هدیه خدا به من بود … بیشتر انسان هایی که زندگی هایی عادی داشتند، قدرت دیدن و درک این نعمت ها رو نداشتند اما من، خیلی خوب می فهمیدم و حس می کردم … . من رو که دید با خوشحالی سمتم دوید و دستم رو گرفت … چه به موقع پاشدی. یه صبحانه عالی درست کردم … . صندلی رو برام عقب کشید … با اشتیاق خاصی غذاها رو جلوی من میزاشت … با خنده گفت: فقط مواظب انگشت هات باش … من هنوز بخیه زدن یاد نگرفتم … . با اولین لقمه غذا، ناخودآگاه … اشک از چشمم پایین اومد… بیش از 30 سال از زندگی من می گذشت … و من برای اولین بار، طعم خالص عشق رو احساس می کردم … . حسنا با تعجب و نگرانی به من نگاه می کرد … استنلی چی شده؟ … چه اتفاقی افتاد؟ … من کاری کردم؟ … سعی می کردم خودم رو کنترل کنم اما فایده نداشت … احساس و اشک ها به اختیار من نبودن … . . با چشم های خیس از بهش نگاه می کردم … به زحمت برای چند لحظه خودم رو کنترل کردم … . - حسنا، تا امروز … هرگز… تا این حد … لطف و رحمت خدا رو حس نکرده بودم … تمام زندگیم … این زندگی … تو رحمت خدایی حسنا … دیگه نتونستم ادامه بدم … حسنا هم گریه اش گرفته بود… بلند شد و سر من رو توی بغلش گرفت … دیگه اختیاری برای کنترل اشک هام نداشتم … . ... نویسنده: 🌼 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_188749879785292143.mp3
610.2K
۳ ❤️ عاشورا جلوه یک بیت آسمانی بود 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹حرف‌هایش آدم را می‌گزید، دیگر تحملش‌ را نداشتم، چون این اولین‌ بار نبود که این‌ طور جسارت می‌کرد... بلند شدم و به اتاق رفتم. در را که بستم هق هق گریه‌هایم شروع شد... هنوز صدایش در گوشم می‌پیچید توهین به حضرت زهرا(س) و یادگارش‌ چادر و تهمت‌های ناروایش‌ به من و امثال من، دلم را شکسته بود💔 نشستم و به دیوار تکیه دادم 🔹کمد دخترخاله‌ام باز بود! چشمم‌ به تصاویر شهدایی‌ افتاد که او از ترس پدرش آن‌ها را داخل کمد چسبانده بود! دوباره اشک‌هایم‌ سرازیر و درد دل‌هایم شروع شد. یکی یکی وصیت‌هایشان‌ را به خاطر می‌آوردم ... وصیت آنان‌ که سیاهی چادرم‌ را از سرخی خون خود کوبنده‌تر می‌دانستند. 🔹یکباره یاد وصیتی از شهید سید مجتبی علمدار دلم را گرم کرد: " وقتی شما از این و آن طعنه می‌خورید و لاجرم‌ به گوشه‌ی اتاق پناه می‌برید و با عکس‌های ما سخن می‌گویید‌ و اشک می‌ریزید. به خدا قسم این‌ جا کربلا‌ می‌شود و برای هر یک از غم‌های دلتان این جا تمام‌ شهیدان‌ زار‌ می‌زنند". 💚و خدا می‌داند این حرف‌ها‌ چقدر تحمل سختی‌های مسیر طاعتش را برایم‌ شیرین‌ کرد... 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
13.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 پاسخ به سه شبهه در مورد حقوق زنان ❶ چرا دیه مرد ۲برابر دیه زنه؟؟ ❷ چرا ارث مرد دو برابر زنه؟ ❸ چرا حق حضانت فقط برای مرده؟ 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
🌾🌾🌾 🌾🌾 🌾 🌊 إلهی!!! رحم کن بر بنده جاهلت😞 🍁🍁🍁〰〰〰 💗فرازی از دعای زیبای 📖 🦋 🌜 🌸 @hejabuni I دانشگاه حجاب 🎓
🔔 عکس رو باز کن👆👆😜 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🔥 #رمان_فرار_از_جهنم 👣🔥 #قسمت_شصت_و_ششم تو رحمت خدایی . اولین صبح زندگی مشترک مون … بعد از نماز
🔥 👣🔥 خوشبخت ترین مرد دنیا قصد داشتم برم دانشگاه ... با جدیت کار می کردم تا بتونم از پس هزینه ها و مخارج دانشگاه بربیام که خدا اولین فرزندم رو به من داد ... . من تجربه پدر داشتن رو نداشتم ... مادر سالم و خوبی هم نداشتم ... برای همین خیلی از بچه دار شدن می ترسیدم ... اما امروز خوشحال و شاکرم ... و خدا رو به خاطر وجود هر سه فرزندم شکر می کنم ... من نتونستم برم دانشگاه چون مجبور بودم پول اجاره خونه و مکانیکی، خرج بچه ها، قبض ها و رسیدها، پول بیمه و ... بدم ... . مجبورم برای تحصیل بچه ها و دانشگاه شون از الان، پول کنار بگذارم ... چون دوست دارم بچه هام درس بخونن و زندگی خوبی برای خودشون بسازن ... . زندگی و داشتن یک مسئولیت بزرگ به عنوان مرد خانواده و یک پدر واقعا سخته ... اما من آرامم ... قلب و روح من با وجود همه این فراز و نشیب ها در آرامشه ... من و همسرم، هر دو کار می کنیم ... و با هم از بچه ها مراقبت می کنیم ... وقتی همسرم از سر کار برمی گرده ... با وجود خستگی، میره سراغ بچه ها ... برای اونها وقت می گذاره و با اونها بازی می کنه .... من به جای لم دادن روی مبل و تلوزیون دیدن ... می ایستم و ساعت ها به اونها نگاه می کنم ... و بعد از خودم می پرسم: استنلی، آیا توی این دنیا کسی هست که از تو خوشبخت تر باشه؟ ... و من این جواب منه ... نه ... هیچ مردی خوشبخت تر از من نیست ... اتحاد، عدالت، خودباوری ... من خودم رو باور کردم و با خدای خودم متحد شدم تا در راه برآورده کردن عدالت حقیقی و اسلام قدم بردارم ... و باور دارم هیچ مردی خوشبخت تر از من نیست نویسنده: 🌼 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دانشگاه حجاب
تجربه پس از مرگ 🎵جلسه هشتاد و سه #شرح_و_بررسی_کتاب_سه دقیقه‌_درقیامت #براساس واقعیت 🔺تجربه نزد
84_se_daghighe_dar_ghiamat_aminikhaah.ir.mp3
39.19M
تجربه پس از مرگ 🎵جلسه هشتاد وچهار دقیقه‌_درقیامت واقعیت 🔺تجربه نزدیک به مرگ یک جانباز 👤استاد امینی خواه 🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓ک