❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
اولین باری که مجروح شد دست چپش قطع شد. میگفت در لحظه انفجار حس کردم روحم به سمت آسمان درحال پرواز است، همان دم به لشکر و اینکه بدون فرمانده رها شده فکر کردم بخاطر این دلبستگی طوری محکم به زمین خوردم که به من بفهمانند، من کارهای نیستم و خدا همه کاره است
#شهید_حسین_خرازی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@hejastan
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💙͜͡🌱
جایخالیتوراهیچکساحساسنکرد
بهگمانمکهبهدوریتوعادتکردیم:))
#جمعه 🌤
#امام_زمان 💚
#سلام_فرمانده 🌸
【♥️ @hejastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•💛🌸•
توییبهانهآنابرهاکهمیگریند..؛
بیاکهصافشوداینهوایِبارانی
#جمعه 🌤
#امام_زمان 💚
#سلام_فرمانده 🌸
【♥️@hejastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ثواب یهویی برای خوب شدن حال دلتون
اسکرین بگیر و ده تا صلوات هدیه کن بهشون :)
@hejastan
تدریس در کلاس خالی
خاطره ای بی نظیر از معلم جاودانه شهید محمدعلی رجایی :
یکی از شاگردان قدیم شهیدرجایی نقل می کند: به هفته آخر ماه اسفند نزدیک می شدیم. دانش آموزان می خواستند هر طوری شده، اون هفته رو تعطیل کنند! بچه ها برای هر معلمی نقشه ای کشیدند... این معلم که حاضره تعطیل کنه... اون معلم که کتاب رو تدریس و تموم کرده... دیگری هم حضور و غیاب نمی کنه و... اما مشکل اصلی، معلم ریاضی، آقای رجایی بود که یقین داشتیم نه تعطیل میکنه نه اجازه غیبت میده... بچه ها فکرهاشون رو سرِهم گذاشتند و تصمیم گرفتند بطور یکدست در کلاس حضور پیدا نکنند و آقا معلم رو در برابر عمل انجام شده قرار بدند... روزی که ما با آقای رجایی درس داشتیم، بچه ها به مدرسه نیامده بودند ولی من بطور اتفاقی کاری داشتم که رفتم مدرسه... از سر کنجکاوی در گوشه ای از مدرسه سرم رو با توپ گرم کردم تا ببینم برای کلاس ما چه اتفاقی می افته! چند دقیقه مانده به شروع کلاس، طبق معمول آقای رجایی با دفتر حضور و غیاب و کتاب درسی از دفتر مدیر بیرون آمد و رفت به طرف کلاس... دل در سینه ام نبود. حالا چی میشه؟! اگر آقا معلم ببینه بچه ها قالش گذاشتند، ناراحت میشه؟! با دلهره گام های معلم رو تعقیب کردم... آقای رجایی به کلاس رسید. در رو باز کرد. وارد شد و سپس در رو بست... یعنی چی؟!... حتماً بعضی از بچه ها ترسیدند و رفتند سر کلاس... نامردا... دیگه خودم هم جرأت نداشتم برم سرکلاس. به بقیه باید چه جوابی می دادم؟! برای اینکه ببینم چه کسانی عهدشکنی کردند و سرکلاس رفتند تو مدرسه موندم... شاید نیم ساعتی گذشته بود که آقا معلم با دست های گچی که حکایت از تدریس داشت از کلاس بیرون آمد و رفت بطرف دفتر مدرسه. با عجله به سمت کلاس رفتم... از آنچه دیدم دهانم باز موند... هیچ کس درکلاس نبود و آقای معلم تمام درس رو با دقت و توضیح کافی روی تابلو نوشته بود... پایین تابلو هم اضافه کرده بود: دانش آموزان عزیز! حسب وظیفه در کلاس حاضر شدم و انجام وظیفه کردم. عیدتون مبارک! اولین روز بعد از تعطیلی با آقای رجایی درس داشتیم بچه ها بغض کرده و در حالی که گاهی نگاهی به تخته سیاه می انداختند، خاموش و بی صدا در خود فرو رفته بودند... رجایی شاید تنها معلمی است که درکلاس خالی تدریس کرد...
... هدیه به روح آسمانیشان فاتحه و صلوات ...
@hejastan
دوستانواقعے،
یکࢪوحهستند
درجسمهاےجدا.
-حضرتعلےعلیہالسلام-
'✍🏼شھیدمحمودرضابیضائےدرکنار
شھیدحسنغفارے🌱'
#شہیدمحمودرضابیضایی
@hejastan
به مرگداخلبسترنمیشود دلبست
خداکندکه شهادتبه دادمابرسد..!:)🌿›
#شهید_محمد_بلباسی
#شهیدانه
@hejastan
سلام، خوش آمدید.
شما ناهید رو میشناسید⁉️
دختری که مدعیان امروزی زن زندگی آزادی موهای سرش را تراشیدند . در روستا چرخاندند و گفتند به خمینی توهین کن تا آزادت کنیم.
دختر ۱۷ ساله کُرد که به دست حزب کومله به شهادت رسید
#روایت_راوی
#نمایشگاه_زنان_شهیده
#سروهای_کوثرانه
ناهید با بسیج و سپاه همکاری میکرد. قبل انقلاب هم توی تظاهرات ها شرکت میکرد حتی یکبار ساواک شناساییاش کرد و با باتوم و شلاق زدش و بدنش را سیاه و کبود کرد.
ناهید عاشق امام خمینی بود. ۱۲ بهمن وقتی تلویزیون عکس امام را نشان داد ناهید پدرش را صدا کرد: بابا آقای خمینی که میگن ایشون هست. بعد روی صفحه تلویزیون دست کشید و آرزوهایش را بلند گفت: چقدر دلم میخواهد از نزدیک ببینمش، باهاش حرف بزنم. ناهید همانجا وایستادن و حرف زد. حرفی که پایش ایستاد.
دی ماه سال ۱۳۶۰ ناهید ۱۷ ساله بود که وقتی به سمت درمانگاه میرفت، حزب کومله او را دزدیدند و به اسارت بردند. از روستایی به روستای دیگر . دستانش را با طناب بستند. موهای سرش را تراشیدند . در روستا چرخاندند و گفتند به خمینی توهین کن تا آزادت کنیم.
... آذر ماه سال ۶۱ پیکر زنده به گور شده ناهید در حالیکه همه ناخنهای دست و پایش کشیده و چند جای سرش شکسته بود در روستای هشمیز پیدا شد.
او پای عشق به امام خمینی جان داد و وعده آزادی دروغین آنها را باور نکرد. همانهایی که پیکر ناهید از وجودشان و خصم و قساوت قلبشان مورد تهدید بود و به گلزار شهدای تهران منتقل شد و در قطعه ۲۸ به خاک سپرده شد.
۴۰ سال پیش یک دختر کُرد پای اعتقاد به رهبرش ایستاد. امسال در آبان ۱۴۰۱ در اغتشاشات تهران یک پسر جوان ۲۱ ساله در زیر ضربات مزدوران وطن فروش خائن حاضر نشد به امام خامنهای توهین کند و با بدنی خونین به شهادت رسید.
تاریخ تکرار میشود و راه ادامه دارد. مهم این است ، ما کجای تاریخ هستیم و در چه نقشی خواهیم بود.
وصیت شهدا ، پشتیبانی از ولایت فقیه
@hejastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر کلمه ها قیافه داشتن...:)
#شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هماڪنونحرمارباب🖇
سلام
امروز به مناسبت سالگرد شهادت تک تیرانداز(عبد الرسول زرین)توضیحات این شهید گذاشته میشود😊
سردار شهید عبدالرسول زرين متولد سال ۱۳۲۰ در اطراف گچساران روستاهای کهکیلویه و بویر احمد، روستای دهدشت ، به دنیا آمد. او به تک تیرانداز جنگ معروف بوده و از همرزمان شهید خرازی بود.
خانواده و زندگی شخصی
شهید زرین از سن کودکی پدر و مادرش را از دست داد و بعد از آن تحت سرپرستی دایی خود قرار گرفت و رشد کرد. در سن ۱۶ سالگی به اصفهان نقل مکان کرد و مشغول کار در مغازه لباس فروشی شد
@hejastan
شهید زرین تک تیرانداز مشهور جنگ
بنا به گفته ها، صدام بیش از بیست تک تیرانداز ماهر بین المللی را برای شکارش به جنگ فرستاده بود. بعضی از آنها، از اروپا، آمریکا و حتی از شوروی آن زمان به خدمت گرفته شده بودند. که بعضی از آنها به دست این شیرمرد لُر از پای درآمده بودند.
سوابق و فعالیت های سیاسی
با شروع اعتراضات و تظاهرات علیه شاه، او نیز با مردم همگام شد و در تظاهرات ضد طاغوت شرکت می کرد و یکی از مبارزان قبل از انقلاب علیه حکومت پهلوی بود . او با تشکیل سپاه پاسداران به عضویت سپاه درآمد.
@hejastan
شهید زرین در دوران جنگ
شهيد عبدالرسول زرين با شروع جنگ، راهی غرب کشور شد و بعد از آن به جبهه جنوب اعزام شد و در کنار سردار شهید حاج حسین خرازی به نبرد پرداخت .
وی در جنگ های نامنظم و دیگر عملیات ها به عنوان تک تیر انداز شرکت میکرد و ضربات محلکی به دشمن وارد میکرد
او بارها زخمی شده بود و ۶۰ درصد از کار افتادگی داشت، شهید خرازی معافیت او را از رزم صادر کرده بود اما نشستن برای این رزمنده دلاور معنایی نداشت.
سلاح شهید زرین
تک تير انداز سرشناس، بارها آتش دشمن را در ارتفاعات صعب العبور ، فقط با یکبار فشار دادن ماشه اسحله اش یعنی تفنگ “مگ” خاموش کرده است .
تا سال ۶۳ به طور مداوم در اکثر عملیات های جنوب و غرب حضور فعال داشته و مسئولیت های مختلفی از جمله فرماندهی گردان و محور را بر عهده داشته و گروههای مختلفی را آموزش داده و به عنوان تک تيرانداز ، بين گردانها فرستاده است .
@hejastan
نحوه شهادت شهید عبدالرسول زرین
شهید زرین به گردان تک نفره زرين معروف بود، او بعد از بارها مجروحیت و به یادگار گذاشتن ۷ فرزند با عشق به امام حسین (ع) در عملیات خیبر به شهادت رسید.
بنیانگذار گردان تک تیراندازی
شهید زرین، بنیانگذار گردان تک تیراندازی لشکر ۱۴ امام حسین (ع) برای نخستین بار در کشور بود، این شهید دلیر گاهی فرمانده بود و بیشتر وقتها، تک تیرانداز.
@hejastan
دیگر فعالیت ها و علاقه مندی ها
موذن مسجد بود. تلفیقی شده بود از صداقت مردم جنوب و فرهنگ اصفهان. مسجد را هر دو هفته یکبار تمیز میکرد.در تدارکات مسجد شرکت فعال داشت.
فوتبال بازی میکرد و بسیار ساده و صمیمی بود. تواضع و فروتنی عجیبی تمام وجودش را فراگرفته بود و حتی ذرهای تکبر از او هیچگاه دیده نشد.
شهید زرین تک تیرانداز شخصیت واقعی فیلم تک تیرانداز
علی غفاری کارگردان فیلم سینمایی تک تیرانداز : ما در فیلم تک تیرانداز تلاش کردیم نوع جهانبینی شهید نسبت به جنگ و مبارزه را که با تمام تک تیراندازان جهان متفاوت است را به تصویر بکشیم. تصمیم نداشتیم این فیلم زندگینامه این شهید باشد. این فیلم برشی هر چند کوتاه از دوران حضور شهید زرین در جبهههای نبرد بوده است.
@hejastan