eitaa logo
حکایت‌‌کده
180 دنبال‌کننده
839 عکس
613 ویدیو
39 فایل
🔸️ حکایت‌کده بستری مناسب برای گردآوری حکایات تبیینی و سودمند در امر تبلیغ است. ▫️انواع حکایات تعلیمی، اخلاقی، اعجاب آور و.. را از اینجا بخوانید: جهت ثبت پیشنهادات و ارتباط با ادمین: @Hekayatkade_ad آدرس سایت: https://wikihekayat.ir/ انجمن ویکی حکایت📜
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حرف آورد ایران
18.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شهادت امام سجّاد (علیه السلام) ▪️ امام سجّاد (علیه السلام) پیام عاشوراء را با اشک چشم به گوش تاریخ رساند. 👤 حجةالإسلام عالی «ع» «ع» «مدیون لطف مادر این خانواده‌ایم» 🏴این خانه عزادار حسیــن است https://eitaa.com/khanehmadari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عنوان: عقوبت بی توجهی به سائل معرفی حکایت: ابوحمزه ثمالی از امام سجاد (علیه السلام) نقل می‌کند که من روز جمعه در مدینه بودم ، نماز صبح را با امام سجاد (علیه السلام) خواندم ، هنگامی که امام از نماز و تسبیح فراغت یافت به سوی منزل حرکت کرد،من با حضرت بودم ، زن خدمتکار را صدا زد و فرمود: مواظب باش ، هر سائل و نیازمندی از در خانه گذشت، به او غذا بدهید... برای مطالعه کامل این حکایت به لینک زیر مراجعه کنید. https://wikihekayat.ir/%d8%b9%d9%82%d9%88%d8%a8%d8%aa-%d8%a8%db%8c-%d8%aa%d9%88%d8%ac%d9%87%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%b3%d8%a7%d8%a6%d9%84/ 🆔️ @hekayat_kade
عنوان: زینب پیامدار نهضت کربلا معرفی حکایت: بیست و دو روز از اسارت زینب (س) گذشته بود و پس از رنج فراوان حضرت را وارد مجلس «یزید بن معاویه» می‌کنند، یزید کاخ سبزی که معاویه در شام ساخته بود، آنچنان بارگاه مجللی داشت که هر کس با دیدن آن بارگاه، آن خدم و حشم، خودش را میباخت بعضی نوشته اند که افراد می بایست از هفت تالار می‌گذشتند تا به تالار آخری می رسیدند که یزید روی تخت مزین و مرصعی نشسته بود و ... برای مطالعه کامل این حکایت به لینک زیر مراجعه کنید. https://wikihekayat.ir/%d8%b2%db%8c%d9%86%d8%a8-%d9%be%db%8c%d8%a7%d9%85%d8%af%d8%a7%d8%b1-%d9%86%d9%87%d8%b6%d8%aa-%da%a9%d8%b1%d8%a8%d9%84%d8%a7/ 🆔️ @hekayat_kade
حکایت‌‌کده
🍃با سلام و قبولی عزاداری ها خدا رو شکر که خداوند ما و شما در مسیر نشر معارف دینی قرار داده است 💥
🎙سخنی با اعضای کانال 💡 شده تا حالا دلت برای شنیدن دو کلوم حرف قشنگ و پند آموز تنگ بشه؟ 💡شده تا حالا بخواهی از یه حکایت متمین برای حرف زدن و یا سخنرانی استفاده کنی؟ 💡شده بخوای در مورد موضوعی صحبت کنی ولی چیزی به ذهنت نیاد... ✨پس حکایت کده رو دنبال کن و به دوستات معرفی کن 📍حکایت کده به مرور زمان، محتوی سایت ویکی حکایت را با شما به اشتراک میزاره 🌐 سایت ویکی حکایت به عنوان یک مرجع تخصصی حکایت، توجه همگان رو به فرهنگ غنی ایرانی اسلامی جلب میکنه 🖇 و حکایات با منابع مطمئن رو به عنوان محتوی سخن معرفی میکنه در این مسیر تمام ارتباط شما با سایت اعم از 💥 قرار دادن حکایات در سایت 💥 پسندیدن حکایت ( ❤️) 💥امتیاز بخشی به حکایت 💥ثبت نظرات ( کادر مربوطه در پایین حکایت لحاظ شده) موجب میشه که سایت در فضای مجازی در معرض دید همگان قرار بگیره و توی جستجوی گوگل بالا بیاد... 🔝اگر سوالی راجع به بارگزاری حکایت در سایت داشتید از ما بپرسین در ضمن مشتاق شنیدن نظراتتون و پیشنهاداتتون هستیم 🆔: @Hekayatkade_ad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عنوان: من ارباب تو هستم! معرفی حکایت: در زمان خلافت امیرالمومنین علیه السلام، مردی همراه برده خود به حج رفت. بین راه، برده خطایی کرد و ارباب او را کتک زد. برده به ارباب گفت:« تو ارباب من نیستی، من ارباب تو هستم! » آنان در تمام سفر با یکدیگر در باره این که ارباب کیست، دعوا می کردند. پس از آن که به کوفه رسیدند، نزد امیر المومنین علیه السلام رفتند و شکایت خود را مطرح کردند. ارباب گفت:« این برده من، کار بدی انجام داد و من او را تنبیه کردم. اکنون او از من نافرمانی می کند و مرا برده خود می خواند». برده گفت:« قسم به خدا، او برده ی من است... برای مطالعه کامل این حکایت به لینک زیر مراجعه کنید. https://wikihekayat.ir/%d9%85%d9%86-%d8%a7%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%a8-%d8%aa%d9%88-%d9%87%d8%b3%d8%aa%d9%85/ 🆔️ @hekayat_kade
حکایت‌‌کده
ماندھ در گوشم صدای پای 'هل‌من‌ناصر'ي خواهم اکنون تا شوم لبیک‌گوۍ کربلا 🕯 سلام خدمت مخاطبین کانال
🍃 حکایت کده از دوستانیکه توی فراخوان بانویسی حکایت به مناسبت محرم شرکت کردن تشکر می کنیم 💥اما خبر اینکه فرصت ارسال حکایت هنوز هست، میتونین با مراجعه به 👈سایت ، حکایات خودتون رو وارد کنین و شانس خودتون رو برای دریافت هدیه بالا ببرین از این فرصت استفاده کنین و حکایات خود را توی سایت درج کنین + جهت شرکت افراد بیشتری در بازنویسی حکایت، متن فراخوان رو توی گروه هاتون بازارسال کنین 🔺چند نکته🔻 💥ارسال حکایت بدون ثبت نام توی سایت امکان پذیر هست 💥حکایات با منابع متمئن قابل حصول هست 📍جهت هرگونه سوال و ابهام ما اینجا هستیم 🆔 @Hekayatkade_ad
إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ كَمَا تَمَلُّ الاَْبْدَانُ، فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِكَمِ اين قلب ها همچون بدن ها ملول و افسرده مى شوند، بنابراين براى رفع ملالت آنها لطائف حكمت آميز را انتخاب كنيد |•سایت ویکی حکایت •| 🍃ویکی حکایت، بزرگترین بانک حکایتی اصیل ایرانی اسلامی، به عنوان 💥بزرگ ترین مرجع 💥مطمئن ترین مرجع 💥در دسترس ترین مرجع حکایت در حال فعالیت است 🔝 به زودی حکایات با زبان انگلیسی هم موجود خواهد شد 🍃 ویکی حکایت به عنوان منبع و مرجع، جهت رجوع شما پژوهشگران، دانشجویان، مبلغان، سخنوران و ‌... در حال انتشار حکایات دست اول با منابع مطمئن است 🖇 با معرفی ما به دوستان، بانی بازنویسی و انتشار محتوی ایرانی اسلامی باشید آدرس سایت: 🌐 www.wikihekayat.ir آدرس کانال: ❇️ @hekayat_kade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹آقای حکایتی ❣️چقدر دهه شصتی‌ها آقای حکایتی رو دوست داشتن و دارن ؛ و کلّا چقدر برنامه‌ها و ترانه‌ها و کارتون‌های قدیمی روح و صفا داشت 🆔️ @hekayat_kade