#دلنوشته 🌹
گاهی از زمین و زمان که میبُرم
پناه میاورم به غار تنهایی ام ...
گوشه ای دنج زیر انداز کوچکم را پهن کرده و اذن دخول میخوانم از برای زیارت عشق ...
اینجا به ظاهر اسمش "کهف" است، اما برای من پناهگاهی امن است میان هیاهوی این شهر شلوغ.
به ظاهر اینجا پنج شهید خفته ، ولی، اینجا قدمگاه شهدای فراوانیست ... قدمگاه #صدرزاده ها، #نوروزی ها، #معزغلامی ها ...
گاهی هم از گوشه و کنارش بوی #ابرهیم_ها به مشام میرسد ...
مشامت را که از اهل دنیا خالی کنی، خواهی دید اینجا از هر شهیدی عطری جاریست ...
تمام شهر را که زیر پا بگذاری ، از تمام هیاهوها که رد شوی، از کوی و برزن های پیچ در پیچ این خیابانها که بگذری میرسی تا بهشت ، راه نفس به ناگاه باز میشود، چشمانت تلالوی نور را که دنبال کند خواهی رسید به پنج لاله ، به پنج فانوس راه، به پنج مَأمنِ ... بگذریم
آری اینجا مدرسه ی عشق است،
دانشگاهِ معرفت ،
غاری به ظاهر کوچک ولی انتهایش میرسد به جاده ای از بهشت ...
سرم را بالا میبرم،
اینجا انگار رنگ آسمانش فرق دارد، جنس ستاره هایش، حتی نور ماهش ...
اینجا هوایش از جنس نسیمِ بازی دراز است، از جنس شلمچه ها
اینجا همه چیز بوی گمنامی میدهد ، بوی دعوت، بوی جوانی ، بوی نور ...
آری راست گفته اند : " کهف را عاشق شوی، آخر شهیدت میکند"
به یاد #داداش_ابراهیم🌹
زیارت قبل از شیوع کرونا 😔
#کهف_الشهدای_تهران🕊
#دلتنگی_شبانه😔
#ا_ص
┄┅─✵❤️✵─┅┄.
@hekayate_deldadegi
┄┅─✵❤️✵─┅┄