eitaa logo
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
219 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
705 ویدیو
24 فایل
🍃بسم رب شهدا والصدیقین🍃 +إمروز فضاے مجازے میواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•]😊 ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
گاهی دلتنگ که میشوی حال ذکر و دعا هم که نداری در مسجد بشین سکوت کن و فارغ شو از تمام هیاهوهای شهر و رنگارنگی هایش با صوت "قرآن کریمش" به داد دلت خواهد رسید گاهی کمی سکوت کن تا "صدایش" را بهتر بشنوی @hekayate_deldadegi
🍃🌸 علمدار 🌸🍃 #قسمت_چهل و پنجم
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃🌸 علمدار 🌸🍃 #قسمت_چهل و پنجم
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 صحیح :جمعی از دوستان شهید معمولًا شبها در شلمچه، کنار سنگر و در تاریکی، نظاره‌گر آسمان بودیم. درآن شرایط دشمن هم دیدی بر ما نداشت. شبی تعدادی از دوستان به حلقة ما پیوستند. شروع به صحبت کردیم. بحث به ولایت فقیه کشیده شد. یکی از بچه‌ها دربارة اختیارات ولی فقیه نظرش را گفت بعد با مخالفت شدید جمع حاضر روبه‌رو شد. تنها کسی که به او اجازه داد تا ادامه مطلب خود را بگوید فرمانده ما، یعنی سید مجتبی، بود.پس از اتمام صحبتهای او، سید که تا آن لحظه خوب گوش ميداد دیدگاههای خود را بیان کرد. چنان منطقی صحبت کرد که با صحبتهای سید نظرات آن فرد هم تغییر کرد. همه ما هم استفاده کردیم. برای ما خیلی جالب بود. کسی در کسوت فرماندهی، هم سطح معلومات بالایی داشته باشد، هم در مواجه با نظرات دیگران این اندازه شرح صدر نشان دهد و به عقاید دیگران احترام بگذارد و در عین حال به فکر اصلاح هم باشد. ٭٭٭ برای آموزش چتربازی به همراه سید مجتبی و چند نفر دیگر به تهران اعزام شدیم. من به همراه سید در یک گروه قرار گرفتیم. رفتار و کردار خوب سید چنان بود که در آن مدت کوتاه، برادران دانشجو شیفتة او شده بودند. یادم است زمانی که ما از آسایشگاه بیرون ميرفتیم، سید بدون اینکه حرفی بزند تمام کارهای نظافت و ... را انجام ميداد و اصلًا به روی خودش نميآورد.بعد از مدتی مرخصی گرفتیم تا به ساری برویم. رفتیم ترمینال و سوار اتوبوس شدیم. در شروع حرکت، راننده ضبط را روشن کرد. آنچه که پخش ميشد آهنگی مبتذل بود. به سید نگاه کردم. منتظر عکس‌العمل او بودم. سید از جای خود بلند شد و به سمت راننده رفت. با خودم گفتم: »حتمًا برخورد شدیدی با راننده دارد.« اما سید با نرمی و ملایمت به راننده گفت: »اگر نميخواهی مادرم حضرت زهرا س از تو راضی باشد، به گوش دادن نوار ادامه بده.« اصلًا فکر نميکردم که سید مجتبی چنین حرف سنگینی به راننده بزند. حرف سید چنان در راننده اثر کرد که ضبط را بدون حرف و شکایتی خاموش کرد.در ادامه سفر راننده به قدری با سید دوست شدکه هر چیزی را ميخواست بخورد اول به سید تعارف ميکرد. ٭٭٭ سید بهترین راه را برای مقابله با انسانهای سرکش، مهربانی و عطوفت و برخورد صحیح ميدانست. همسرش مي ِ گفت: »در میدان ساعت ایستاده بودیم. در سمت دیگر میدان چند جوان که ظاهر مناسبی نداشتند مرتکب کارهای ناپسندی شدند. سید با دیدن آن وضعیت رو به من کرد و گفت: ”شما و زهرا در اینجا بمانید، من الان برميگردم.“ نگران شدم. پیش خودم گفتم نکنه با آن حال بیمار، دست به کاری بزند. دیدم رفت جلو و با لبخند با آن جوانها سر صحبت را بازکرد. آنقدر آرام و منطقی برخورد کرد که آنها خودشان متوجه ناپسند بودن کارشان شدند و سرشان را از خجالت پایین گرفتند.« 👈صلوات 🍃کانال شهید ابراهیم هادی🍃 ✨@hekayate_deldadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه است هوایت نکنم میمیرم ... شب جمعه یاد کنیم شهدا را تا "ان شاءالله" به قول "شهید زین الدین" نزد "اباعبدالله(علیه السّلام)" یادمان کنند ... @hekayate_deldadegi
صبح و ِطلوع شعر و غزل ، ناشتای تو یعنی سلام ، زنده شدم با دعــــای تو 🆔 @hekayate_deldadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ساعاتی قبل صفحه رسمی اینستاگرام سردار سلیمانی کلیپی تکان‌دهنده از صدای شهیدان و لحظاتی منتشر نشده از حضور ایشان در سوریه منتشر کرد @ pedarefetneh @hekayate_deldadegi
#شهیدانه #معرفی_شهید_ابراهیم |•🍃 توفیق خدمت 🍃•| @hekayate_deldadegi
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 "شهید ابراهیم هادی و نگاه به نامحرم" همرزم شهید : رفتم پیش ابراهیم هنوز متوجه حضور من نشده بود! با تعجب دیدم هرچند لحظه سوزنی را به پشت پلک چشمش می زند! گفتم : چیکار میکنی داش ابرام؟ تا متوجه من شد از جا پرید و گفت : هیچی چیزی نیست ! گفتم : باید بگی برای چی سوزن تو صورتت مکثی کرد و آهسته گفت : سزای چشمی که به نامحرم بیفته همینه ... ! ابراهیم به زن نامحرم آلرژی داشت ! حتی برای صحبت با (زن نامحرم بستگان) سرش را بالا نمیگرفت ... 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 @hekayate_deldadegi
⭐ به‌مناسبت ۲۰مهرماه؛ بزرگداشت #حافظ 📸 تصويری از حضور "رهبر انقلاب(مدظله العالی)" در حافظيه شيراز، سال ۱۳۸۷ @khamenei_ir @hekayate_deldadegi
🍃🌷🕊🌷🍃 میل ما به ظهور از این پرنده بیشتر است . #شبتون_امام_زمانی(عج) #استاد_رائفی_پور @hekayate_deldadegi
🍃🌹🍃 یار "امام زمان (عج)" اینجوریه #میخواهم_مثل_ابراهیم_باشم @hekayate_deldadegi
🗞📰📋 آقا ابراهیم در مصاحبه با مجله پیام انقلاب شماره فروردین ۶۱ میگوید : 🖇 کانال شهید ابراهیم هادی 🖇 @hekayate_deldadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"رهبرانقلاب(مدظله العالی)" :جاذبه‌ی شخصیت "شهید ابراهیم‌هادی" انسان را مثل مغناطیس به خودش جذب میکند. @ channel_IRINN @hekayate_deldadegi
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 من در سبد صبح سلامی دارم با تابش خورشید ، پیامی دارم از هستی عشق هستم پا برجا با عشق "خداوند" دوامی دارم #صبحتون_شهدایی 🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃 @hekayate_deldadegi
از کتاب سلام بر ابراهیم ☘مجلس حضرت زهرا(سلام الله علیها) جواد مجلسي راد،مرتضي پارسائيان به جلسه مجمع‌الذاكرين در مسجد حاج‌ابوالفتح رفته بوديم .در جلسه اشعاري در فضائل "حضرت زهرا (سلام الله علیها)" خوانده مي‌شد که ابراهيم اونها رو مي‌نوشت. اواخر جلسه حاج علي انساني شروع به روضه‌خواني كرد. ابراهيم در حالتي كه از خود بي‌خود شده بود دفترچه شعرش رو بست و با صداي بلند گريه مي‌كرد. من از این رفتار و حالت گريه ابراهيم بسيارتعجب كردم. جلسه که تمام شد به سمت خانه راه افتاديم. در بين راه گفت: "آدم وقتي به جلسه "حضرت زهرا(سلام الله علیها)" وارد مي‌شه بايد حضور خود خانم رو حس كنه چون جلسه متعلق به ايشونه" و بعد ديگه چيزي نگفت. * يك شب به اصرار من به جلسه‌ عيدالزهراء رفتیم ، فكر مي‌كردم ابراهيم كه عاشق حضرت صديقه است خيلي خوشحال مي‌شه. مداح جلسه ، مثلاً براي شادي "حضرت زهراء(سلام الله علیها)" حرفاي زشت و نامربوطي رو به زبان مي‌آورد، اواسط جلسه ابراهيم به من اشاره كرد و با هم از جلسه بيرون رفتيم. در راه گفتم:" فكر مي‌كنم ناراحت شدين درسته؟" ابراهيم در حالي كه آرامش هميشگي رو نداشت رو به من كرد و در حاليكه دستش رو تكان مي‌دادگفت: "توي اين جور مجالس خدا پيدا نميشه، هميشه جايي برو كه حرف از خدا و اهل بيت باشه" و چند بار اين جمله رو تكرار كرد. بعدها وقتي نظر علماء رو در مورد اين مجالس و ضرورت حفظ وحدت مسلمين مشاهده كردم به دقت نظر ابراهيم بيشتر پي بردم. * جبهه كه بوديم توسل‌های ابراهيم بيشتر به "حضرت صديقه طاهره (سلام الله علیها)" بود و هميشه روضه حضرت رو مي‌خواند. وقتي هم كه مجروح شده بود و در بيمارستان نجميه تهران بستري بود هنگامی كه دوستاش به ملاقاتش میاومدن شروع به روضه خواندن می‌کرد. مي‌گفت: " بعد از توكل به خدا، توسل به حضرات معصومين مخصوصاً "حضرت زهرا (سلام الله علیها)" كار سازه". زماني هم كه خبرنگار مجله پيام انقلاب با ابراهيم مصاحبه ‌كرد و پرسيد: "چگونه در عمليات فتح‌المبين پيروز شديد؟" ابراهيم جواب داد:"ما در فتح‌المبين جنگ نكرديم ما راهپيمايي مي‌كرديم و فقط «يا زهرا (سلام‌الله علیها)» مي‌گفتيم " *** در عمليات فتح‌المبين كه ابراهيم مجروح شده بود سريع او را به دزفول منتقل كرديم و در سالني كه مربوط به بهداري ارتش بود و مجروحين زيادي در آنجا بستري بودند قرار داديم. سالن به قدري شلوغ بود و مجروحين آه و ناله مي‌كردند كه هيچ‌ كس آرامش نداشت. بالاخره يک گوشه‌اي رو پيدا كرديم و ابراهيم رو روي زمين خوابانديم. پرستارها هم زخم گردن و پاي ابراهيم رو پانسمان كردن در آن شرايط كه اعصاب همه به هم ريخته بود و سر و صداي مجروحين بسيار زياد بود ناگهان ابراهيم با صدايي رسا شروع به خواندن شعر زيبايي در وصف "حضرت زهرا (سلام الله علیها)" کرد كه رمز عمليات هم "نام مقدس ايشان" بود. براي چند دقيقه سكوت عجيبي سالن رو فرا گرفت .هيچ مجروحي ناله نمي‌كرد. انگار همه چيز رديف و مرتب شده بود. به هر طرف كه نگاه مي‌كردي آرامش موج مي‌زد و قطرات اشك بود كه از چشمان مجروحين و پرستارها جاري مي‌شد. همه آرام شده بودند ، وقتي خواندن ابراهيم تمام شد، يكي از خانم دكترها كه مُسن تر از بقيه بود و حجاب درستي هم نداشت و خيلي هم تحت تأثير قرار گرفته بود جلو آمد و سريع گفت: "من كاري به محرم و نامحرم ندارم! تو هم مثل پسرمي " و بعد نشست و سر ابراهيم رو بوسيد و گفت: "فداي شما جوون‌ها". قيافه ابراهيم ديدني بود، گوش‌هاش سرخ شده بود. بعد هم از خجالت ملافه را روي صورتش انداخت . 🍃کانال شهید ابراهیم هادی🍃 @hekayate_daldadegi
🍃🌸 علمدار 🌸🍃 #قسمت_چهل و ششم
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 بندی :جمعی از دوستان شهید در مسجد امام حسن مجتبی ع دعای ندبه خوانده ميشد. مداح برنامه آقا سید مجتبی علمدار بود. با آن صدای زیبایی که انسان را به وجد ميآورد. همیشه بعد از اتمام دعا، برای فوتبال ميرفتیم به محله بخش هشت. خیلی‌ها ابتدا براي فوتبال به دعای ندبه مي آمدند و کم‌کم با اهل بیت: آشنا ميشدند. آقا سید با وجود درد زیادی که به دليل مجروحیت زمان جنگ در ناحیه زانوی پایش داشت به همراه ما مي آمد و با جدیت فوتبال بازی ميکرد. واقعًا بازی او حرف نداشت. خیلی‌ها باور نميکردند یک مداح خوش صدا و یک پاسدار، اینقدر خوب بازی کند. زمانی که برای فوتبال ميرفتیم گاهی اوقات ميشد که از دهان سید خون جاری ميشد. این هم از آثار شیمیایی شدن سید در جنگ بود. اما ایشان طوری که کسی متوجه نشود به گوشه‌ای ميرفت تا کسی آن صحنه را نبیند. یا موجب ناراحتی کسی نشود و به قول خودش اجرش از بین نرود. بعد از بازی بچه‌ها سر برد و باخت و نحوه داوری و ... با هم بحث ميکردند. در یکی از روزها آقا سید، همه بچه‌ها را جمع کرد و گفت: »بازی خشک و خالی صفا نداره، حتمًا باید توی بازی شرط‌بندی هم باشه!!« همه جا خوردیم! آقا سید و این حرفها؟! یکی از بچه‌ها گفت: »آقا سید، شرط‌بندی!؟ از شما دیگه انتظار نداشتیم!« سید خنده‌ای کرد و گفت: »البته شرط‌بندی حلال!« با تعجب نگاهش کردیم. گفت: »هر تیمی که بازنده شد برای تیم برنده باید صد تا صلوات بفرسته.« همه قبول کردند. از آن به بعد هر وقت بازی ميکردیم، یا صلوات دهنده بودیم، یا صلوات گیرنده. با این کار آقا سید، کلمه برد و باخت و ناراحتی بعد از آن در ذهن بچه‌ها به اثری مثبت تبدیل شد. 👈صلوات 🍃کانال شهید ابراهیم هادی🍃 ✨@hekayate_deldadegi
#قرار_شبانه فرستادن 5صلوات جهت تعجیل در امر فرج به نیت #شهید_حججی و #شهید_ابراهیم_هادی 🍃کانال شهید ابراهیم هادی🍃 🆔 @hekayate_deldadegi
نیست بوی آشنا را تاب غربت بیش ازین از نسیم صبح بوی یار می باید کشید...🍃 #سلام_یارا....🍂 #دلم_خوش_است_به_سلامی_که_واجب_است_جوابش... 🆔 @hekayate_deldadegi
🌸 اذان ظهر است و چه دعایی زیباتر از صلوات.... به رسم یک #قرار روزانه 5صلوات جهت تعجیل در امر فرج و ظهور "ان شاءالله" 🌹به نیت شهید_محسن_حججی و #شهید_ابراهیم_هادی🌹 🆔 @hekayate_deldadegi
🍃🏴🕊🕯🕊🏴🍃 زیارتنامه ی "دردانه ی آقا اباعبدالله الحسین، خانم حضرت رقیه (سلام الله علیها)" #التماس_دعا #تسلیت @hekayate_deldadegi
🔰 "رهبر انقلاب(مدظله العالی)" در ورزشگاه آزادی آیه‌ی تکان‌دهنده‌ای از سوره‌ی "آل عمران" را قرائت کردند؛ "آیه‌ای که در آن به مسلمان گفته شده است که اگر از تهدید دشمن نترسند و خدای خود را کافی بدانند، بر ایمانشان افزوده می‌شود و به آن‌ها آسیبی نمی‌رسد." 🔅 به همین مناسبت مروری داریم بر استفاده‌های دیگری که "رهبر انقلاب(مدظله العالی)" در سخنرانی‌هایشان از این "آیه" انجام داده‌اند. 👈📹 دو| بیانات در حرم "امام خمینی(ره)" (۹۲/۳/۱۴) که فرمودند در باور به خدا، امام مصداق این آیه‌ی شریفه بود: «الّذین قال لهم النّاس انّ النّاس قد جمعوا لكم فاخشوهم فزادهم ایمانا و قالوا حسبنا الله و نعم الوكیل». «حسبنا الله و نعم الوكیل» را امام با همه‌ی وجود ادا میكرد و از بن دندان به آن معتقد بود... @Khamenei_ir @hekayate_deldadegi