🔹﷽🔹
سر که زد چوبه ی محمل دل ماخورد ترک
ریخت بر قلب و دل جمله ی عشاق نمک
آنقدر داغ عظیم است که بر دل شده حک
"سر زینب(س)" به سلامت، سرنوکر به درک
🍃سلام بر حضرت مادر(س) و مولاجان(ع)
🍃سلام بر سالار شهیدان کربلاو عموجان(ع)
🍃سلام بر بقیه الله اعظم(عج)
🍃سلام بر علی ابن موسی الرضا(ع)
🍃سلام بر شهدا و صلحا
🍃سلام بر ابراهیم
🌹#صبحتون_شهدایی🌹
@hekayate_deldadegi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
جلسه چهارم دوره انسان مصلح
#انسان_مصلح
#جلسه_چهارم
#استاد_علی_تقوی
مرکز تخصصی واجب فراموش شده
@aamerin_ir
@hekayate_deldadegi
🔴 جایگاه نامه حاوی پیام ترامپ ،قبل و بعد از دیدار با #اقتدار... 😁😁
sapp.ir/basijtv
@hekayate_deldadegi
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🔶وصيت نامه شهيد محسن حججى🔶
💢قسمت دوم وصیت نامه
#شهید محسن حججی
🔸عمریست شب و روزم را به عشق شهادت گذرانده ام... و همیشه اعتقادم این بوده و هست که با شهادت به بالاترین درجه ی بندگی میرسم...
خیلی تلاش کردم که خودم را به این مقام برسانم اما نمی دانم که چقدر توانسته ام موفق باشم...
چشم امیدم فقط به #"کرم_خدا" و #"اهل_بیت(علیهم السّلام)" است و بس امید دارم این رو سیاه پرگناه را هم قبول کنند و به این بنده ی بدِ پرخطا نظری از سر رحمت بنمایند...
که اگر این چنین شد؛"الحمدالله رب العالمین" ...
🔻اگر روزی خبر #شهادت این بنده حقیر سرا پا تقصیر را شنیدید؛ علت آن را جز "کریمی و رحیمی خدا" ندانید...
"اوست" که رو سیاهی چون مرا هم می بخشد و مرا یاری می کند...
💢همسر عزیزم زهرا جانم
اگر روزی خبر شهادتم را شنیدی بدان به آرزویم که هدف اصلی ام از ازدواج با شما بود رسیدم و به خود افتخار کن که شوهرت #فدای_"حضرت_زینب(سلام الله علیها)" شد...
🔺مبادا بی تابی کنی، مبادا شیون کنی، صبور باش و هر آن خودت را در محضر "حضرت زینب(سلام الله علیها)" بدان... "حضرت زینب(سلام الله علیها)" بیش از تو مصیبت دید.
💢پدر عزیزم
همیشه و در همه حال الگوى زندگی و مردانگی ام تو بوده و هستی، اگر روزی خبر شهادتم را دیدی، زمانی را در مقابل خود فرض کن که "حسین بن علی(علیه السّلام)" در کنار "جگر گوشه اش علی اکبر(علیه السّلام)" حاضر شد...
داغ تو بیشتر از داغ "اباعبدالله(علیه السّلام)" نیست... پس #صبور باش پدرم، می دانم سخت است اما می شود...
💢مادر عزیزم
"ام البنین (علیهاالسلام)" 4جوان خود را فدای "حسین(علیه السلام) و زینب(سلام الله علیها)" کرد و خم به ابرو نیاورد.
حتی زمانی که خبر شهادت پسرانش را به آن دادند باز از "حسین(علیه السّلام)" سراغ گرفت؛ پس اگر روزی خبر شهادتم را شنیدی، همچون "ام البنین(سلام الله علیها)" صبورانه و با افتخار فریاد بزن که مرا فدای "حسین(علیه السّلام)" و "حضرت زینب(سلام الله علیها)" کرده ای و مبادا با بی تابی خود دل دشمن را شاد کنید...
@modafe_haram_shahid_hojaji
@hekayate_deldadegi
🍃 کانال "شهید ابراهیم هادی" 🍃
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
# برشی از کتاب سلام بر ابراهیم
#راوی: اکبر نوجوان، مهدي فريدوند،سعيد صالحتاش
📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖
شرط بندی
تقریباً سال 54 بود که یک روز صبح جمعه وقتی مشغول بازی بودیم،سه نفراز بچههاي غرب تهران آمدند و گفتند: "ابراهیم کیه !؟"
بعد گفتند: بیا بازی سر 200 تومان، دقايقي بعد بازی شروع شد. ابراهیم تک و آنها سه نفر بودند ولی به ابراهیم باختند.
همان روز رفتيم يكي از محلههاي جنوب شهر و سر هفتصد تومان شرط بستيم. بازي خوبي بود وخيلي سريع اونها رو برديم. موقع پول دادن ابراهيم فهميد اونها مرتب اينطرف وآنطرف ميرن تا پول ما رو جور كنن.
يكدفعه ابراهيم گفت :"آقا يكي بياد تكي با من بازي بكنه اگه برد ماپول نميگيريم ".يكي از اونها جلو اومد و شروع به بازي كرد.
ابراهيم خيلي ضعيف بازي كرد تا حريفش برنده بشه وبعد هم، همه اونها خوشحال از آنجا رفتند . من هم كه عصباني بودم به ابراهيم گفتم :"آقا ابرام، چرا اينجوري بازي كردي؟" باتعجب نگاهم كرد وگفت: "همه اينا رو هم صد تومن تو جيبشون نبود! ميخواستم ضايع نشن! "
هفته بعد دوباره همان بچههاي غرب تهران با دو نفر دیگر از دوستانشان آمدند و 5 نفره با ابراهیم سر 500 تومان بازیکردند. ابراهیم هم پاچههای شلوارش رو بالا زد و پا برهنه آنچنان بازی کرد و به توپ ضربه میزد که هیچکس نمیتوانست آن را جمع کند. آن روز هم ابراهیم با اختلاف زیاد برنده شد.
شب وقتی با ابراهیم رفته بودیم مسجد، حاج آقا ضمن احکامی که میگفت از شرط بندی و پول حرام صحبت کرد و گفت:
"پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)" میفرماید:
"هر کس پولی را از راه نامشروع به دست آورد، در راه باطل و حوادث سخت از دست می دهد.(مواعظ العددیه ص 25 )
و نیز فرمودهاند:
"کسی که لقمه ای حرام بخورد نماز چهل شب و دعای چهل روز او پذیرفته نمی شود". (الحکم الظاهره ج 1 ص 317)
ابراهیم با تعجب به صحبتها گوش ميكرد. بعد با هم رفتیم پیش حاج آقا وگفت: "حاجی من امروز َسر والیبال 500 تومان تو شرط بندی برنده شدم"
بعد هم ماجرا رو تعریف کرد و گفت: "البته این پول رو خودم مصرف نکردم و دادم به یک خانواده مستحق!". حاج آقا هم گفت: "از این به بعد مواظب باش ، ورزش بکن ولی شرط بندی نکن."
هفته بعد دوباره همان افراد آمدند ولی این دفعه با چند تا یار قویتر و گفتند: "این دفعه بازی سر هزارتومان". ابراهیم گفت:
"من با شرط بندی بازی نمیکنم". اونها هم شروع کردند به مسخره کردن و تحریک کردن ابراهیم که:
"ترسیده، میدونه می بازه، یکی ديگه گفت: پول نداره و... "
ابراهیم برگشت وگفت:" شرط بندی حرومه، منم اگه میدونستم هفتههای قبل با شما بازی نمیکردم، پول شما رو هم دادم به فقیر، اگر میخواین بدون شرط بندی بازی میکنیم".
که البته بعد از کلی حرف و سخن و مسخره کردن بازی انجام نشد.
***
با اينكه بعد از آن ابراهيم به ما بسيار توصيه ميكرد كه ديگر شرطبندي نكنيد اما يكبار با بچههاي محله نازيآباد بازي كرديم ومبلغ سنگيني را باختيم آخرهاي بازي بود كه ابراهيم آمد و به خاطر شرط بندي از دست ما خيلي عصباني شد. از طرفي ما چنين مبلغي نداشتيم كه بدهيم . وقتي بازي تمام شد ابراهيم جلو آمد وتوپ را گرفت وگفت:
"كسي هست بياد تك به تك بزنيم ؟" از بچههاي نازيآباد يكي بود به نام حاجقاسم كه عضو تيم ملي وكاپيتان تيم برق بود . با غرور خاصي جلو آمد وگفت : سَر چي؟ابراهيم گفت :"اگه باختي از اين بچهها پول نگيري." اون هم قبول كرد.
ابراهيم آنروز به قدري خوب بازي كرد كه همه ما تعجب كرديم و با اختلاف زياد حريفش رو شكست داد.اما بعد از آن حسابي ما رو دعوا كرد!
ابراهیم به جز والیبال در خیلی از رشتههای ورزشی مهارت داشت. در کوهنوردی یک ورزشکار کامل بود. تقریباً از دو سه سال قبل از پیروزی انقلاب تا ایام انقلاب هر هفته صبح های جمعه با دو سه تا بچههای زورخانه میرفتند تجریش و نماز صبح رو امامزاده صالح میخواندند. بعد به حالت دویدن از کوه بالا میرفتند. آنجا صبحانه میخوردند و بر میگشتند.
این کوهنوردی در منطقه دربند و کولکچال و درکه هر هفته ادامه داشت تا ایام پیروزی انقلاب. ابراهيم فوتبال را هم خيلي خوب بازي ميكرد در پينگ پنگ هم استاد بود وبا دو دست ودو تا راكت بازي ميكرد وكسي حريفش نبود.
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃
@Ebrahimhadibot
@hekayate_deldadegi
🔹﷽🔹
گاهی زود قضاوت نکنیم
شاید همه چیز دقیقا برعکس اون چیزی باشه که ما تصور میکنیم یا به چشممون میاد ...
مواظب دلی که میشکنه باشیم که اگر همه دنیاروهم بهش بدیم جای دردی که رو قلبش میشونیم رو پاک نخواهد کرد .
🍃سلام بر حضرت مادر(س) و مولاجان(ع)
🍃سلام بر سالار شهیدان کربلاو عموجان(ع)
🍃سلام بر بقیه الله اعظم(عج)
🍃سلام بر علی ابن موسی الرضا(ع)
🍃سلام بر شهدا و صلحا
🍃سلام بر ابراهیم
🌹#عصرتون_شهدایی🌹
@hekayate_deldadegi
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🔶وصیت نامه شهید محسن حججی 🔶
قسمت سوم وصيت نامه #شهيد_محسن_حججى
💢برادر عزیزم
اگر روزی مرا در لباس شهادت دیدی آن لحظه ایی را به یاد بیاور که اباعبدالله بر بالین "عباس ابن علی(علیه السّلام)" حاضر شد و "داغ برادر" کمرش را خم کرد...
مبادا ناسپاسی کنی، مبادا به هدیه ایی که تقدیم #اسلام کرده اید شک بیاورید...
💢خواهران خوبم
لحظه ی وداع با شما و مادرم و پدرم مرا به یاد آن لحظه ایی انداخت که اهل حرم "حضرت علی اکبر(علیه السّلام)" را راهی میدان جنگ می کردند؛ پس اگر من هم رو سفید شدم غم و غصه و اشک و ناله خود را فدای "علی اکبر(علیه السّلام)" کنید و مبادا داغ خود را از داغ دل #اهل_حرم بیشتر بدانید...
💢پسر عزیزم، علی جان...
ببخشید اگر قد کشیدنت را ندیدم و مرد شدنت را نظاره نکردم... سعی کن راه مرا ادامه بدهی... سعی کن کاری کنی که سرانجام آن به #شهادت ختم شود...
💢پدر و مادر همسر عزیزم...
همیشه شما را همچون پدر و مادر واقعی خودم می دانستم و خوشحال ام که سرنوشتم با حضور در خانواده شما رقم خورد...
به شما هم جز #صبر و تحمل چیز دیگری سفارش نمی کنم، همیشه یاد داشته باشید "علی اکبر حسین(علیه السّلام)" هم تازه داماد "کربلا" بود...
🔸از همه میخوام این رو سیاه را حلال کنید، اگر حقی از کسی ضایع کردم، اگر غیبتی پشت سر کسی کردم، اگر دلی را رنجاندم، اگر گناهی از من سر زد؛ #حلالم_کنید...
اگر شهید شدم تا جایی که اجازه داشته باشم؛ شفیعتان خواهم بود.
@modafe_haram_shahid_hojaji
@hekayate_deldadegi
🍃 کانال "شهید ابراهیم هادی" 🍃