eitaa logo
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
209 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
705 ویدیو
24 فایل
🍃بسم رب شهدا والصدیقین🍃 +إمروز فضاے مجازے میواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•]😊 ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
چه زیبا گفتند شهیدان "خدایی" آمده ایم که شهید شویم نه آنکه بمانیم و اسیر دنیا شویم ...❤ بعد چه زیبا یک به یک پرکشیدند سوی "خداوند متعال" ...🕊 🌱 🌺🍃
کلام شهيد:🌱 آرزوی من شهادت هست ولي حاالا نه! من دوست دارم در نبرد با اسرائيل شهيد شوم!
»»﷽«« یکبار حرف از نوجوان ها و اهمیت نماز بود. گفت: زمانی که پدرم از دنیا رفت خیلی ناراحت بودم.شب بعد از رفتن مهمانان به حالت قهر از "خدا" نماز نخواندم و خوابیدم.به محض اینکه خوابم برد در عالم رویا پدرم را دیدم! درب خانه را باز کرد.مستقیم و با عصبانیت به سمت اتاق آمد.روبروی من ایستاد.برای لحظاتی درست به چهره من خیره شد.همان لحظه از خواب پریدم.نگاه پدرم حرفهای زیادی داشت.هنوز نمازم قضا نشده بود.بلند شدم وضو گرفتم و نمازم را خواندم. کتاب سلام بر ابراهیم – ص 74 🌱
»»﷽«« یک روز که همگی توی محل مشغول والیبال بودیم، "عبدالله(مسگر)" امد و سلام کرد و گفت:" رفقا، ما میخواهیم، یک هیئت برای جوان های محل درست کنیم. هدف ما از راه اندازی هیئت، فقط روضه خوانی و قرآن و ... نیست، بله میخواهیم جایی باشد که بچه های محل از حال یکدیگر باخبر شوند.یعنی لااقل هفته ای یکبار همدیگر را ببینیم. همه قبول کردیم.نمیدانید این هیئت چقدر برکات داشت. خود "عبدالله" برای ما آموزش قرآن را آغاز کرد. بنده و بسیاری از جوانان آن دوره، قرآن خواندن را در این هیئت یادگرفتم. بعد هم "عبدالله" که از همه ما باسوادتر بود، برای ما از تفسیر آیات و مسائل روز و ... میگفت. کتاب سلام بر ابراهیم۲ – ص ۸۴ 🌱
[_💚🌱_] 『ازشھادت‌خبرٺ‌بودونگفتےهرگز .. پیش‌چشم‌همگان،دست‌تۆآخرروشد🦋🌿』 ╔═ 🍃════🍃 ═╗ @hekayate_deldadegi ╚═ 🍃════🍃 ═╝
"شهدا غرق دریای وجودند کاش ما نیزغرق این دریا می شدیم ...