eitaa logo
حکایت و داستان قرآنی روایت پند حدیث آموزنده زیبا خواندنی معجزه کلیپ صوتی مذهبی اسلامی
17.6هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
24 فایل
﷽ 💚منبع انواع حکایات و روایات‌ جذاب مذهبی،داستان وپندزیبا 💚🌹حضورشما باعث دلگرمی ماست🌹💚 . 💚لطفا کپی باذکرصلوات🙏🌹 . . ❌تبلیغات و تبادلاتی که درکانال قرار میگیرند نه‌ تایید و نه‌ رد می‌شوند . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سلام 💜روزتون بخیر 🌸 و پراز شادی و 💜عشق و امیـد 🌸ان شاالله 💜ڪه تنتون سالم 🌸کاشانتون پراز محبت 💜دلتون آرام 🌸عشق تون پایدار 💜و اموراتتون 🌸رو چرخ موفقیت باشه 🆔
🔆آقای براتعلی زابلستانی که از مداحان و مخلص اهل بیت است نقل کردند: 🔆 من در مناسبت های مذهبی و ایام ولادت ائمه خدمت آقاجان می رسیدم و محضر آقا مداحی می‌کردم،او نیز به شیوه مرثیه خوانی و مداحی من علاقه‌مند بود . 🔆 روز بود که برای مجلس عروسی به کوهستان رفتم چون موقع ظهر بود برای اقامه نماز به مسجد رفتم و آقاجان در حال خواندن نماز ظهر بود جمعیت مامومین نیز نسبتاً زیاد بود، چون می دانستم سجده و رکوع های آقاجان، است، پیش خود گفتم خدا به داد این پیرمردها و من برسد. 🔆 در هر حال نماز ظهر را با آقا کردم و در این فکر بودم نماز عصر را فرادا بخوانم که آقا بدون اینکه متوجه ورود من شده باشد، به یکی از نزدیکان خود فرمود: برو به بگو نماز عصرش را فرادا بخواند و برود حسینیه که میهمان دیگری هم داریم، آنجا بنشیند تا ما برسیم. 🔆 من چنین کردم که منظور آقا این است که ناهار را نزد ایشان بمانم، حال آنکه من نمیتوانم بخورم، وضع مزاجی من مناسب نیست. 🔆 تا این در دلم گذشت، دیدم دوباره همان آقا را صدا زد و به او فرمود: برو به براتعلی بگو آش ترشی به او نمی‌دهیم چون آقای محمدی لائینی تشریف دارند، هم داریم. 🔆 من خیلی زده شدم که چگونه از نیت من آگاه شد نماز عصر را فرادا خواندم و رفتم حسینیه آقاجان دیدم آیت الله محمدی لائینی نیز آنجا تشریف دارند به شوخی به من فرمود: نماز آقاجان که تمام نمی شود ما هم از مردیم. کتاب برقله پارسایی ص240 . ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🍃🔆نماز دست انسان را خواهد گرفت 🍃🌹. إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ ... 🍃🔆 نماز (انسان را) از كار زشت و ناپسند باز مى دارد. 📙[عنكبوت،45] ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🔆مرحوم حجت الاسلام آقای سید مرتضی سبزواری با دو واسطه نقل کردند: 🔆 به همراه یکی از دوستان از زیارت حضرت رضا باز می گشتیم در بین راه از دور متوجه شدیم عبا به سر کشیده و به طرف می رود در حالی که گاهی جلوی او روشن می شود، از آنچه دیدیم بسیار کردیم. 🔆 شخصی که همراه من بود گفت :من نمی روم، تا بفهمم این روشنایی چه چیزی است که گاهی می آید؟ 🔆 نزدیک تر رفته و متوجه شدیم چراغی در دست او نیست بلکه هر موقع می گوید و دندان های او نمایان میشود روشنایی نیز حاصل می شود. 🔆 جلوتر رفته دیدیم آن شخص مرحوم آقای حاج شیخ عباس قمی صاحب کتاب مفاتیح الجنان است. کرامات شگفت عارفان ص100، 99 . ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
امام زمان عجل الله تعالی فرجه ای شیعه ما هيچ چيز مثل نماز، بينى شيطان را به خاك نمي‌مالد، پس نماز بخوان و بينى شيطان را به خاك بمال. 📚بحار الأنوار،ج ۵۳،ص ۱۵۰ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🔆 آقای خوشدل، مسجدبازارتهران ایت الله شاه ابادی رااین گونه توصیف می کند: 🔆 مشغول اقامه نماز در‌شبستان بودیم،ازبالای محراب ازیک پنجره باز، ماری جلوی سجاده آقای شاه ابادی افتاد. 🔆 جماعت پراکنده شد اماایشان نمازرا دادند ومار بعدازنماز از آن جا دور شدوایشان ازشدت حضورقلب متوجه نشدند. عارفان کوی دوست ص126 . ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✨🌹امام صادق عليه السلام: ✨محبوبترين برادرانم نزد من، كسى است كه عيبهايم را به من هديه كند(أحَبُّ إخواني إلَيَّ مَن أهدى إلَيَّ عُيوبي). تحف العقول ص۳۶۶ ‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🔆لباس جناب بسیار ساده و در عین حال تمیز بود. 🔆نکته قابل توجه، اینکه او حتی در لباس پوشیدن هم قصد داشت. 🔆تنها یک بار که برای خوشایند دیگران دوش انداخت، در عالم معنا او را مورد قرار دادند جناب شیخ خود این داستان را چنین تعریف می کرد : 🔆 نفس، است. شبی دیدم که حجاب دارم و طبق معمول همیشه نمی توانم پیدا کنم. 🔆 ریشه یابی کردم و با تقاضای ، متوجه شدم عصر روز گذشته که یکی از اشراف به دیدنم آمده بود گفت: 🔆 (( دوست دارم نماز مغرب و عشا را با شما به بخوانم و من هنگام نماز برای خوشایند او عبای خود را به انداختم.)) کیمیای محبت ص20 . ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✍پیامبر اکرم (ص): ‌ محبوب ترینِ مخلوقات پیش خدا، جوان خوشگلی است که جوانی و زیبایی اش را برای خدا و در راه فرمانبری از او بگذارد. ‌خداوندِ بخشنده به وجود چنین جوانی پیشِ فرشتگان می بالَد و می فرماید: ‌"این، بنده ی حقیقی من است!" ‌ 📓میزان الحکمه: ح ۹۰۹۶ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🔆آقا سید هاشم : من در تمام مدت در خدمت مرحوم آقای نامحرم نمی دیدم چشمم به زن نامحرم نمی افتاد. 🔆 یک روز مادرم به من گفت :عیال تو از خیلی زیباتر است. 🔆 من گفتم :من را تا به حال ندیده ام! 🔆گفت :چطور ندیده ای در حالی که بیشتر از دو سال است که در ما می‌آید و می‌رود و غالباً بر سر یک سفره می خوریم؟ 🔆من گفتم : که یکبار هم چشم من به او نیفتاده است. برگرفته از کتاب ستارگان سپهر سلوک ص138، 137 . ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
راه حلی برای گناه نکردن جواني نزد عالمي آمد و از او پرسيد: من جوان هستم اما نميتوانم خود را از نگاه كردن به دختران منع كنم، چاره ام چيست؟ عالم كوزه‌اي پر از شير به او داد و به او توصيه كرد كه كوزه را به سلامت به جاي معيني ببرد و هيچ چيز از كوزه نريزد... به يكي از طلبه‌هايش هم گفت او را همراهي كند و اگر شير را ريخت جلوي همه‌ي مردم او را كتك بزند. جوان نيز شير را به سلامت به مقصد رساند. و هيچ چيز از آن نريخت. وقتي عالم از او پرسيد چند دختر را در سر راهت ديدي؟ جوان جواب داد: هيچ، فقط به فكر آن بودم كه شير را نريزم كه مبادا در جلوي مردم كتك بخورم و در نزد مردم خوار وخفيف شوم. عالم هم گفت: حكايت انسان مؤمن هم همین است مومن هميشه خداوند را ناظر بر كارهايش ميبيند و از حساب روز قيامت و بی‌آبرویی در مقابل مردم در صحرای محشر و عذاب جهنم بیم دارد ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
حجت الاسلام سید علی اصغر به نقل از آیت الله نجابت می‌نویسد : 🔆 یک روز در خدمت آقای بودیم و ایشان تازه استراحت شان تمام شده بود و برخاسته بودند، چند لحظه که گذشت فرمودند :امروز در خاطرم به چند چیز پیدا کرده‌ام. 🔆 اول یک دیگ با مرغ، یک بسیار اعلا و مقداری. 🔆 این مطالب را در حالی بیان کردند که ما می دانستیم یک هم در دست ندارد. 🔆 نیم ساعتی طول نکشید که کسی درب ایشان را زد و یک دیگ پلو زعفران با آورد بدون اینکه چیزی بگوید رفت و بالاخره در عرض نیم ساعت خواسته‌های ایشان یکی پس از دیگری برآورده شد. کتاب اسوه عارفان ص38، 37 . ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi