«ما شاهکار خداوند هستیم».
این یعنی شما معمولی نیستید.
شما را در خط مونتاژ تولید نکردهاند.
شما جزء محصولات تولید انبوه نبودهاید.
شما منحصر به فرد هستید.
هیچکس در این دنیا
اثر انگشت شما را ندارد.
دیگر هیچکس مانند شما
خلق نخواهد شد.
اگر قرار است به آخرین حد
توانایی خود دست پیدا کنید
باید خودتان را منحصر به فرد ببینید
خودتان را اصل بدانید
خودتان را شاهکار خداوند در نظر بگیرید.
🍃🌏🍃
It’s never too late to change your life for the better.
هیچ وقت برای تغییر زندگیت به سمت بهتر شدن دیر نیست.
┄┅┄┅┄ ❥❥ ┄┅┄┅┄
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
┄┅┄┅┄ ❥❥ ┄┅┄┅┄
۱۳ بهمن ۱۴۰۱
🌱داستان کوتاه
پادشاهی دستور داد تا چند سگ وحشی تربیت کنند تا هر کسی که از او اشتباهی سر زد را جلوی آنها انداخته تا با درندگی تمام او را بدرند.
روزی یکی از وزرا رأیی داد که موجب پسند پادشاه نبود دستور داد که او را جلوی سگها بیندازند.
وزیر گفت : « من ده سال خدمت شما را کردهام و ده روز تا اجرای حکم از شما مهلت میخواهم.»
پادشاه گفت این هم ده روز مهلت.»
وزیر رفت پیش نگهبان سگها و گفت : «میخواهم به مدت ده روز خدمت این سگها را بکنم.»
نگهبان پرسید : «از این کار چه فایدهای میبری..؟»
وزیر گفت : « به زودی خواهی فهمید .»
نگهبان گفت : «پس چنین کن.»
وزیر شروع به فراهم کردن اسباب راحتی برای سگها کرد و دادن غذا ، شستشوی
آنها و هر کاری که لازم بود را انجام داد.»
ده روز گذشت و وقت اجرای حکم فرا رسید دستور دادند که وزیر را جلوی سگها بیندازند. مطابق دستور عمل شد و خود پادشاه هم نظارهگر ماجرا بود ولی با صحنهی عجیبی روبرو شد.
همهی سگها به پای وزیر افتادند و تکان نمیخوردند..!
پادشاه پرسید : « با این سگها چه کردهای ..!؟»
وزیر پاسخ داد : « ده روز خدمت این سگها را کردم فراموش نکردند ولی ده سال خدمت شما را کردم همه را فراموش کردید.»
پادشاه سرش را پایین انداخت و دستور به آزادی وزیر داد.
احتمال دارد در زندگی شما کسانی باشند که خطای کوچکی کردهاند و مدتهاست به خود اجازه نمیدهید آنها را ببخشید ، فقط کافیاست امروز به روزهای خوبی که با آنها داشتید فکر کنید ...
مطمئن هستم آنها را خواهی بخشید
✍
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
۱۳ بهمن ۱۴۰۱
2.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
أَفَلَا يَتُوبُونَ إِلَى اللَّهِ وَيَسْتَغْفِرُونَهُ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٤﴾
آیا به سوی خدا بازنمی گردند، و از او درخواست آمرزش نمی کنند؟ و حال آنکه خدا بسیار آمرزنده ومهربان است.
(مائده/۷۴)
✍
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
۱۳ بهمن ۱۴۰۱
✅داستان مردی که میخواست صدقه دهد ولی وسوسه مادر شیطانها مانع او شد!
⚡️در يك سال قحطی شد، در همان وقت واعظی در مسجد بالای منبر میگفت:
كسی كه بخواهد صدقه بدهد، هفتاد شيطان به دستش میچسبند و نمیگذارند كه صدقه بدهد.
⚡️مؤمنی اين سخن را شنيد و با تعجب به دوستانش گفت:
صدقه دادن كه اين حرفها را ندارد، من اكنون مقداری گندم در خانه دارم، میروم آن را به مسجد آورده و بين فقرا تقسيم میكنم.
⚡️با اين نيت حركت كرد و به منزل خود رفت. وقتی همسرش از قصد او آگاه شد شروع كرد به سرزنش او، كه در اين سال قحطی رعايت زن و بچه خود را نمیكنی؟
شايد قحطی طولانی شد، آن وقت ما از گرسنگی بميريم و...
خلاصه به قدری او را ملامت و وسوسه كرد تا سرانجام مرد مؤمن دست خالی به مسجد بازگشت.
⚡️از او پرسيدند چه شد؟
ديدی هفتاد شيطان به دستت چسبيدند و نگذاشتند!
⚡️مرد مؤمن گفت:
من شيطانها را نديدم ولی مادرشان را ديدم كه نگذاشت اين عمل خير را انجام دهم!
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: يا علی!
آيا میدانی كه صدقه از ميان دستهای مؤمن خارج نمیشود مگر اينكه هفتاد شيطان به طريق مختلف او را وسوسه میكنند تا صدقه ندهد.
📚وسايل الشیعه ج۶، ص۵۶۷
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
۱۳ بهمن ۱۴۰۱
✍پيامبر اکرم (ص) فرمودند:
✅هرگاه خدا بر امتي غضب كند و عذاب بر آنها نفرستد، آنها را به چند بلا مبتلا مي كند:
⇦ «ارزاني را از آنها گرفته»
⇦ «و عمرهايشان را كوتاه»
⇦ «و بازارگانانشان را بي سود»
⇦ «درختهايشان را بۍثمر»
⇦ «نهرها را بي آب»
⇦ « و بارانها را بي موقع مي كند.»
📚خصال صدوق، ج ۲، ص ۴۱۵
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
۱۳ بهمن ۱۴۰۱
#خبرداشتی_؟!
👈یک امتحان ساده براى ارزیابى خودتون
جاى ساعت دیوارى خونتون رو عوض کنین، میبینید که تا ماه ها هنوز روى دیوار ناخودآگاه دنبالش میگردین !
ذهن شما براى قبول و پردازش تغییر یک ساعتِ ساده و بى احساس ، نیاز به چند ماه زمان داره ! پس انتظار نداشته باشید تغییرات بزرگتر رو در زمان کوتاه و بدون مشکل انجام بدید...
#شبتون_مهدوی 💚
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
۱۳ بهمن ۱۴۰۱
هر روز صبح خندان تر باش☀️
آرام تر ، مهربان تر ، بخشندہ تر
صبور تر و با گذشت تر♥️
و حواست به نگاہ خدا باشد
ڪہ چشمش بہ شايسته تر شدن🥇
و زیبا تر شدن روح توست..!
این جمله یادت بمونه💛
"این نیز بگذرد"
پس نه در شادیت خدارا فراموش کن
نه در غمت از خدا شکایت کن
هر روز به خودت بگو 👇😍
امروز درهای گذشته را
می بندم و درهای آینده را می گشایم
گام می نهم به سوی
فصلی جدید در زندگانی ام
#مثبت_باش_معجزه_میشه
°•🔗⃟🌻
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
۱۴ بهمن ۱۴۰۱
🌷 قال الإمام الصادق(عليه السلام) لِأَبي هارونَ المَكفوفِ : يا أبا هارونَ ، إنّا نَأمُرُ صِبيانَنا بِتَسبيحِ فاطِمَةَ(عليهاالسلام)كَما نَأمُرُهُم بِالصَّلاةِ ، فَالزَمهُ ؛ فَإِنَّهُ لَم يَلزَمهُ عَبدٌ فَشَقِي.
✍ امــــام صــــادق(عليه السلام) به ابو هارون مكفوف : اى ابو هارون ! ما كودكان خود را ، به خواندن تسبيحات فاطمه (عليهاالسلام) فرمان مى دهيم همچنان كه به خواندن نماز فرمان مى دهيم ، پس به آن چنگ زن ؛ زيرا هر بنده اى به آن چنگ زند ، بدبخت نمى شود
📚 الكافی ج٣ ص ٣۴٣
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
۱۴ بهمن ۱۴۰۱
اگر مستضعفی ديدی ،
ولي از نان امروزت به او چيزی نبخشيدی ، به انسان بودنت شک کن!
اگر چادر به سر داری ، ولي از زير آن چادر به يک ديوانه خنديدی به انسان بودنت شک کن!
اگر قاری قرآنی ، ولي در درکِ آياتش… دچارِ شک و ترديدی ، به انسان بودنت شک کن!
اگر گفتی خدا ترسي ، ولي از ترس اموالت تمام شب نخوابيدي ، به انسان بودنت شک کن!
اگر هر ساله در حجّي ، ولي از حال همنوعت سوالي هم نپرسيدي ، به انسان بودنت شک کن!
اگر مرگِ کسی ديدي ، ولي قدرِ سَري سوزن ز جاي خود نجنبيدي ، به انسان بودنت شک کن ....
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
۱۴ بهمن ۱۴۰۱
توسل به عمویم قمر بنی هاشم با این دو بیت شعر
جناب آقای مصطفی حسنی تعریف کردند : روزی همراه بعضی از دوستان جهت زیارت آقای مجتهدی به قزوین منزل آقای حاج فتحعلی رفتیم ، بعد از اینکه لحظاتی را در خدمتشان سپری کردیم ، خطاب به حاج آقا فتحعلی فرمودند : کاغذ و قلمی تهیه کنید تا یک دو بیتی درباره حضرت ابالفضل علیه السلام بگویم ، حاج علی آقا یک برگ کاغذ و قلمی به ایشان دادند ، پشت کاغذ مقدار اندکی خط خورگی داشت ، فرمودند اسم آقا را بر روی کاغذ قلم خورده نمی نویسند و حاج علی آقا فورا کاغذی کاملا تمیز مهیّا نمودند ، آنگاه آقای مجتهدی گفتند : حضرت ولیّ عصر ارواحناه فداه می فرمایند : هر کس با این دو بیت شعر متوسل به عمویم قمر منیر بنی هاشم حضرت عباس علیه السلام بشود ،حتما حاجتش بر آورده خواهد شد و سپس شروع به خواندن بیت اوّل کردند و در فاصله بین بیت اوّل و دوّم حدود نیم ساعت با شدت تمام می گریستند ، آنگاه بیت دوّم را خوانده و باز حدود نیم ساعت شدیداً گریه کردند آنگاه دو بیتی را روی کاغذ نوشتیم که عبارت بود از:
یادم ز وفای اشجع ناس آید
وز چشم ترم سوده الماس آید
آید به جهان اگرحسین دگری
هیهات برادری چو عباس آید
📚کتاب لاله ای از ملکوت ص ۲۳۶ – شیخ جعفر مجتهدی
🎙دکتر #مهدی_توکلی
✍
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
۱۴ بهمن ۱۴۰۱
🦋سلیمان و زبان حیوانات...
مردی به پیامبر خدا، حضرت سلیمان، مراجعه کرد و گفت:
ای پیامبر میخواهم به من زبان یکی از حیوانات را یاد دهی.
سلیمان گفت: تحمل آن را نداری.
اما مرد اصرار کرد.
سلیمان پرسید: کدام زبان؟
جواب داد: زبان گربه ها!
سلیمان در گوش او دمید و عملا زبان گربه ها را آموخت.
روزی دید دو گربه با هم سخن میگفتند.
یکی گفت: غذایی نداری که دارم از گرسنگی میمیرم!
دومی گفت: نه، اما در این خانه خروسی هست که فردا میمیرد،
آنگاه آن را میخوریم.
مرد شنید و گفت: به خدا نمیگذارم خروسم را بخورید،
آنرا فروخت!
گربه آمد و از دیگری پرسید: آیا خروس مرد؟ گفت نه،
صاحبش فروختش، اما گوسفند نر آنها خواهد مرد و آن را خواهیم خورد.
صاحب منزل باز هم شنید و رفت گوسفند را فروخت.
گربه گرسنه آمد و پرسید آیا گوسفند مرد؟
گفت : نه! صاحبش آن را فروخت.
اما صاحبخانه خواهد مُرد و غذایی برای تسلی دهندگان خواهند گذاشت و ما هم از آن میخوریم!
مرد شنید و به شدت برآشفت.
نزد پیامبر رفت و گفت گربه ها میگویند امروز خواهم مرد!
خواهش میکنم کاری بکن !
پیامبر پاسخ داد:
خداوند خروس را فدای تو کرد اما آنرا فروختی، سپس گوسفند را فدای تو کرد آن را هم فروختی، پس خود را برای وصیت و کفن و دفن آماده کن!
حکمت این داستان :
خداوند الطاف مخفی دارد،
ما انسانها آن را درک نمی کنیم.
او بلا را از ما دور میکند ،
و ما با نادانی خود آن را باز پس میخوانیم !!!
✍
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
۱۴ بهمن ۱۴۰۱
487.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پروردگارا ...
اینبار خواسته ای ندارم ..!
جز اینکه میخواهم بیشتر دوستت داشته باشم ...
دلم می خواست آنقدر دلم بزرگ بود ، كه تو را آن اندازه كه مرا دوست داری دوست داشته باشم ...
دنیا همیشه جای عوض شدن اصل و فرع بوده ..!
خالق من ...
اصل من تویی ..!
و دیگران فرع ..!
کمکم کن ...
تا به اصل برسم ، تا به تو برسم ...
#شبتون_مهدوی💚
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
۱۴ بهمن ۱۴۰۱