eitaa logo
حکایت و داستان قرآنی روایت پند حدیث آموزنده زیبا خواندنی معجزه کلیپ صوتی مذهبی اسلامی
17.7هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.7هزار ویدیو
23 فایل
﷽ 💚منبع انواع حکایات و روایات‌ جذاب مذهبی،داستان وپندزیبا 💚🌹حضورشما باعث دلگرمی ماست🌹💚 . 💚لطفا کپی باذکرصلوات🙏🌹 . . ❌تبلیغات و تبادلاتی که درکانال قرار میگیرند نه‌ تایید و نه‌ رد می‌شوند . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
😰😅 من دختر محجبه و مذهبی بودم چندوقت بودازمدرسه تاخونه یه موتوری دنبالم میکرد زنگ اخربودوایستادیم تاهمه برن بیرون روبه رو مدرسه باموتور (دوستشم بودپشتش)وایستاده بودن😎😎اونها مارونگاه میکردن😳😳نمدونم چیشدپام پیچ خورد شتلق افتادم زمین خیلی ضایع خوردم زمین ....باعصبانیت بلندشدم رفتم سمتشون گفتم چی از جونم میخای دنبالم راه افتادی اونم سرشوانداخته بودپایین منم سریع کفشمو دراوردم و.....🙊🙈 https://eitaa.com/joinchat/4077715504Cb8c9a9d5d2
✨﷽✨ ✅اعتراض کوبنده معاويه عده اي از صحابه و تابعين دروغگو را با پول خريده بود تا آنها بر ضد امام علي (علیه السلام)، حديث جعل كنند، مانند ابوهريره، عمروعاص و مغيره بن شعبه از صحابه، و مانند عروه بن زبير از تابعين. ابوهريره بعد از شهادت علي (ع) به كوفه آمده بود، و با طرفندهاي عجيبي،(با حمايت از قدرت معاويه) مطالبي را كه با شأن علي (ع) نامناسب بود، مي بافت و به پيامبر(ص) نسبت مي داد، شبها كنار باب الكنده مسجد كوفه مي نشست و عده اي را با اراجيف خود منحرف مي كرد. شبي يكي از جوانان غيور و آگاه كوفه در جلسه او شركت كرد، پس ‍ از شنيدن گفتار بي اساس او، خطاب به او گفت: تو را به خدا سوگند مي دهم آيا شنيده اي كه رسول خدا در مورد علي (ع) اين دعا را كرد: اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه: خدايا دوست بدار، كسي را كه علي (ع) را دوست بدارد و دشمن بدار كسي را كه علي (ع) را دشمن دارد. ابوهريره (ديد نمي تواند اين حديث روشن و قاطع را رد كند) گفت: اللهم نعم: خدا را گواه مي گيرم آري شنيده ام. جوان غيور گفت: بنابرين، خدا را گواه مي گيرم كه تو دشمن علي (ع) را دوست مي داري و دوست علي (ع) را دشمن داري (پس مشمول نفرين رسول خداص هستي)، سپس آن جوان بر خاست و با كمال بي اعتنائي آن جلسه را ترك نمود. 📚داستان دوستان(نوشته ی محمد محمدی اشتهاردی) ↶【به ما بپیوندید 】↷ _____________________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
21.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚 🎙شهيد احمد كافے مغرور نباش ، خودتو خوب ندون از همه خوب تر باش ، خودتو از همه بدتر بدان 👈سه رکعت دیشب پاشده تو تاریکی ، نماز شب خونده روز روشن دیگه همه ی مردم رو کافر می‌دونه ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
خــدایـا🙏 ما گمشده دریای متلاطم روزگاریم و تو بزرگواری پس خدایا تو می دانی که بزرگوار آن است که گمشده ای را به مقصد برساند تا ابد محتاج یاری تو رحمت تو توجه تو عشق تو گذشت تو عفو تو مهربانی تو ... و در یک کلام محتاج توایم ... خدایا ما را محتاج غیر خودت نکن🌸🍃 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده اوج ✔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚫 اعضای کانال لطفا توجه فرمائید 🚫 😳👆به دقت به‌تصویر بالا‌نگاه کنید👆😳 حالا به دو سوال زیر پاسخ دهید😱👇 🅰 آیا ماسک از یک طرف برجسته است یا از دو طرف؟ 🅱 آیا ماسک به یک جهت می چرخد یا به دو جهت؟ این تست مشخص می کند که شما باهوش هستید یا اختلال روان دارید!😴 http://eitaa.com/joinchat/2839543841C2c03888c1f تو این کاناله خیلی عجیبه😨👆
مردی بود خیاط در عفاف و صلاح و زنی داشت عفیفه و مستوره و با جمال و کمال. هرگز خیانتی از وی ظاهر نگشته بود. روزی زن نزد شوهر خود نشسته بود و به زبان منت گفت: تو قدر عفاف من چه دانی و قیمت صلاح من چه شناسی که من در صلاح و عفاف زبیده ی وقت و رابعه ی عهدم. مرد گفت راست میگویی اما عفاف تو به نتیجه عفاف من است. چون من در نزد پروردگار عفیف باشم او تو را در عصمت نگاه بدارد. زن خشمگین شد و گفت: هیچ کس زن را نگاه نتواند داشت و اگر مرا عفاف و عصمت نبود هرچه خواستمی بکردمی. مرد گفت تو را اجازت دادم به هرجا که خواهی برو و هرچه میخواهی بکن. روز دیگر زن خود را بیاراست و چادر در سر کشید و از خانه برون شد و تا شب بیرون بود, اما هیچ کس به وی التفات نکرد مگر یک مرد که چادر او را کشید و رفت. چون زن به خانه باز آمد مرد گفت: همه روز گشتی و هیچ کس به تو التفات نکرد مگر یک مرد که او نیز رها کرد و رفت. زن گفت تو از کجا دیدی؟ مرد جواب داد من در خانه ی خود بودم, اما در عمر خود به هیچ زن نامحرم به چشم خیانت نگاه نکردم , مگر وقتی در نوجوانی که گوشه ی چادر زنی را گرفتم و در حال پشیمان شدم و رها کردم دانستم اگر کسی قصد حرم من کند بیش از این نباشد. زن در پای شوهر افتاد و گفت: مرا معلوم شد که عفاف من از عفاف تو است. گفتم که مکن، گفت مکن تا نکنند این یک سخنم چنان خوش آمد که مپرس سدیدالدین محمد عوفی ( جوامع الحکایات ) ✍ ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
داستان کوتاه👌 ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺩﻩ ﺑﻪ اسم مش مراد به ﺻﺤﺮﺍ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺷﺐ ﺍﺯ ﻗﻀﺎ ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﺳﺨﺖ، ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﺮ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﻏﺎﻟﺐ ﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﺸﺖ ﻭ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﺵ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ... ﭘﺲ ﺍﺯ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﺩﻩ، ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﺵ ﺍﺯ ﺑﺎﻻﯼ ﺑﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: "ﺁﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﻡ، ﻣﺶ مراد ﯾﮏ ﺷﯿﺮ ﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﻣﺶ مراد با ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺍﺳﻢ ﺷﯿﺮ ﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﻏﺶ ﮐﺮﺩ! ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺴﺖ ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺷﺪﻩ ﺷﯿﺮ ﺑﻮﺩﻩ! ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺳﮓ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﻣﺶ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻭﻝ ﻏﺶ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺯﯾﺎﺩ ﺧﻮﺭﺍﮎ ﺷﯿﺮ ﻣﯽﺷﺪ . ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﻢ ﯾﮏ "ﻣﺸﮑﻞ" ﺑﺘﺮﺳﯿﺪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺑﺠﻨﮕﯿﺪ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺩﺭﺗﺎﻥ ﻣﯽﺁﻭﺭﺩ... تو زندگی مشكل وجود نداره همه چيز مسئله است و قابل حل... ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
اصطلاح "اشرف خر" برای افراد حریص و طماع به کار می رود، مخصوصا اشخاصی که حرص و طمع آنها در نهایت به پشیمانی و ندامت منجر شود و به قول معروف طرف در طول زندگیش نه خودش خورد و نه به دیگران خوراند.حال ببینم این عبارت از کجا آمده است. در واقع این اصطلاح از نام «ملک اشرف بن تیمور تاش چوپانی» معروف به آمده است. اشرف از امرای ستمگر و بی رحم چوپانیان در آذربایجان بود که در حرص، طمع و بخل نظیر نداشت. اشرف به حدی به سکه ی طلا عشق می ورزید که پس از رسیدن به قدرت هر جا و نزد هر کس از زر ناب و سکه های طلا اثر و نشانی می یافت آن را به زور می ستاند و در خزانه خودش جمع می کرد، برخی از مورخان اعتقاد دارند که شدت علاقه ملک اشرف به مسکوکات طلا موجب شد که سکه زر از آن تاریخ به نام اشرفیه نامگذاری شود و مقصود از کلمه اشرفی همان ملک اشرف چوپانی است . (البته این نظر بین همه ی تاریخ نگاران مورد قبول نيست.) ظلم وستم ملک اشرف به حدی بالا گرفت که علما و روحانیون و مشایخ بزرگ را نیز از خود رنجانید در نهایت عده ای از بزرگان به نزد «جانی بیگ خان» از فرمانروایان غازان رفتن و از او خواستن که آنها را از دست ظلم و ستم اشرف نجات دهد. سرانجام جانی بیگ خان با سپاهی متشکل از ناراضیان، ستم کشیده ها و افراد خودش که در طول یک ماه جمع آوری کرده بود به سوی آذربایجان حمله کرد و چون سکنه ی آذربایجان همه ناراضی بودن، جنگ خیلی زود به نتیجه رسید و اشرف شکست خورد و در نهایت کشته شد. بعد از مرگ اشرف حکومت چوپانیان نیز منقرض شد و تمام ثروتی که در طی چهارده سال جمع کرده بود به دست دیگران افتاد و این بیت شعر میان مردم آن روزگار با دیدن سرنوشت اشرف رایج شد که : دیدی که چه کرد اشرف خر او مظلمه برد و جانی بیک زر ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
بخدا توکل کنید ⭐️ مگر میشود دلت به✨ خدا گرم باشد ⭐️ وبازم نگران آینده باشی✨ تا خداهست تمام نگرانی ها ⭐️ بی معناست✨ ⭐️شبتون خوش دوستان عزیزم 💚یاعلی✋🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرآغاز هر نامه نام خداست که بی نام او نامه یکسر خطاست 🌸بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِیم🌸 ✨الهی به امید تو✨ 🦋🧚‍♀🧚‍♀🦋
دو تا گنجشک بودن.. یکی داخل اتاق ، یکی بیرون پشت شیشه گنجشک کوچولو از پشت شیشه گفت: من همیشه باهات میمونم.......قول میدم! و گنجشک توی اتاق فقط نگاهش کرد........!! گنجشک کوچولو گفت :من واقعأ "عاشقتم" !! اما گنجشک توی اتاق فقط نگاش کرد....!! امروز دیدم گنجشک کوچولو پشت شیشه اتاقم "یخ زده" اون هیچوقت نفهمید ......گنجشک توی اتاقم "چوبی" بود ! حکایت بعضی ماهاست .......... خودمونو نابود میکنیم، واسه "آدمای چوبی" کسانی که نه ما رو میبینن ، نه صدامونو میشنوند.. ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ : ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺍﺯ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﻌﯿﺪ ﻧﯿﺴﺖ... 🌷ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ: ﺍﺯ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺑﺖ ﻧﺴﺎﺯﻡ 🌷ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ: ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ، ﺣﺘﻤﺎ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺗﺮﻡ. 🌷ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ: ﺗﻼﻓﯽ ﮐﺮﺩﻥ، ﺍﺯ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯽ ﮐﺎﻫﺪ . 🌷ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ: ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻥ، ﻗﺴﻤﺘﯽ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯿﺴﺖ. 🌷ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ: ﮐﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﻭﻗﺘﻬﺎ ﻫﯿﭻ ﻭﺍﮊﻩ ﺍﯼ ﺁﺭﺍﻣﺖ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ. 🌷ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ: ﺑﻪ ﺑﻮﺩﻧﻬﺎ ﺩﯾﺮ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻧﺒﻮﺩﻧﻬﺎ ﺯﻭﺩ. 🌷ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ: ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﺯﯾﺎﺩ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﺪﻥ، ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ. 🌷ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ: ﺗﺎ ﺑﺎ ﮐﻔﺶ ﮐﺴﯽ ﺭﺍﻩ ﻧﺮﻓﺘﻢ، ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻨﺶ ﺭﺍ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﻨﻢ . 🦋🧚‍♀🧚‍♀🦋 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi