eitaa logo
حکایت و داستان قرآنی روایت پند حدیث آموزنده زیبا خواندنی معجزه کلیپ صوتی مذهبی اسلامی
17.9هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
14 فایل
﷽ 💚منبع انواع حکایات و روایات‌ جذاب مذهبی،داستان وپندزیبا 💚🌹حضورشما باعث دلگرمی ماست🌹💚 . 💚لطفا کپی باذکرصلوات🙏🌹 . . ❌تبلیغات و تبادلاتی که درکانال قرار میگیرند نه‌ تایید و نه‌ رد می‌شوند . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
امام باقر فرمود: عثمان دویست دینار به وسیله ی دو غلام خود برای ابوذر فرستاد و گفت: به او سلام مرا برسانید و بگویید این دویست دینار را صرف احتیاجات خود کند. وقتی آن دو غلام سخنان عثمان را به ابوذر رساندند ابوذر پرسید: آیا به هر یک از مسلمانان همین مقدار داده است. جواب دادند: نه. ابوذر گفت: من نیز یکی از آنهایم، آنچه به ایشان برسد، به من نیز می‌رسد. گفتند: عثمان می‌گوید: این پول از مال شخصی خودش است، به خدا قسم هرگز با حرام آمیخته نشده است. ابوذر گفت: من به چنین مالی احتیاج ندارم؛ زیرا اکنون بی نیاز ترین مردمم. گفتند: در خانه ی تو چیزی نمی بینیم که باعث بی نیازی ات شده باشد! پاسخ داد: زیر این پارچه دو قرص نان جوین است که چند روز مانده، پس این پول را برگردانید که مرا به آنچه در دست او است نیازی نیست. آنان که روی دنیا، با چشم عقل دیدند چون صید تیر خورده، از دام وی رمیدند مرغان باغ جنت در کشتزار دنیا دیدند دام پنهان، از دانه دل بریدند مردان حق ز دنیا بستند دیده ی دل از نیک و بد گذشتند، جز حق کسی ندیدند از جور اهل دنیا در سجن غم غنودند جام بلا پیاپی، از دشمنان چشیدند از جاهلان غافل صد تیر طعنه خوردند وز طالبان دنیا، دشنام‌ها شنیدند آن طائران لاهوت، ناسوتشان مکان شد آخر قفس شکستند، سوی وطن پریدند 📙پند تاریخ ۲/ ۱۳۴؛ به نقل از: سفینة البحار، ذیل لفظ قنع. ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi