eitaa logo
حکایت و داستان قرآنی روایت پند حدیث آموزنده زیبا خواندنی معجزه کلیپ صوتی مذهبی اسلامی
16هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
5.4هزار ویدیو
30 فایل
﷽ 💚منبع انواع حکایات و روایات‌ جذاب مذهبی،داستان وپندزیبا 💚🌹حضورشما باعث دلگرمی ماست🌹💚 . 💚لطفا کپی باذکرصلوات🙏🌹 . . ❌تبلیغات و تبادلاتی که درکانال قرار میگیرند نه‌ تایید و نه‌ رد می‌شوند . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🌹✨ آیت الله مجتهدی تهرانی: از رسول خدا(ص) سوال شد: کسی که فقیر است اما بر فقر خود می کند و جزای این شخص چیست؟ یعنی درباره ی فقر خود به کسی چیزی نمی گوید و با خود را سیر می کند جزای این شخص چیست؟ حضرت(ص) فرمودند: در بهشت قصری است از یاقوت سرخ که اهل بهشت همه آن را نگاه می کنند همانطور که ما ستاره های درخشان را نگاه میکنیم. در این قصر کسی داخل نمی شود مگر پیغمبر فقیر یا فقیر و یا مومن فقیر. کسانی که وضع مالی خوبی ندارند و ناراحت نباشند و صبر و تحمل کنند که صبر کردن بر فقر سبب آمرزش است... ‌‌‌‌ ‎‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🌷امام‌صادق‌ (علیه السلام) : ☀️ هركس سوره را در شب‌هاے جمعہ بخواند بہ مرگ شهادت از دنیاخواهد رفت..؛ یا خداوند او را حساب آورده و باشهدا مبعوث کند... 📘ثواب الاعمال۱۰۷ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🌷 🌷 🌷 🌷رفتم وضو بگیرم و آماده شوم برای نماز صبح. آرام حرکت کردم تا به نماز خانه گردان رسیدم. هنوز ساعتی تا اذان صبح مانده بود. جلوی نمازخانه یک جفت کتانی چینی بود. توجهم به آن جلب شد. نزدیک که رفتم متوجه شدم کسی در نمازخانه مشغول مناجات با خداوند است. او به شدت اشک می ریخت. آن‌قدر شدید گریه می‌کرد که به فکر فرو رفتم. با خود گفتم: خدایا این چه کسی است که در دل شب این‌گونه گریه می‌کند؟! خواستم بروم داخل، ولی نتوانستم. پشت در ایستادم. گریه‌های او در من هم اثر کرد. ناخواسته به حال او غبطه خوردم. خودم را سرزنش می‌کردم و اشک می‌ریختم. 🌷با خودم گفتم: ببین این بچه بسیجی‌ها چطور قدر این لحظات را می‌دانند. ببین چطور با خدا خلوت کرده‌اند. هنوز نتوانسته بودم تشخیص دهم آن فرد چه کسی است؟ از جلوی نمازخانه رفتم و موقع اذان برگشتم و وارد نمازخانه شدم. او رفته بود. وقتی به محل مناجات آن شخص رسیدم باورم نمی‌شد! هنوز محل مناجات او از اشک چشمانش خیس بود! خیلی دوست داشتم بدانم آن شخص چه کسی است. کفش کتانی او حالت خاصی داشت. روز بعد به پاهای بچه‌ها خیره شدم. بالأخره همان کتانی را در پای او دیدم؛ سید خوبی‌های گردان، سید مجتبی علمدار. 🌹خاطره ای به ياد جانباز سید مجتبی علمدار 📚 کتاب "علمدار" ❌️❌️ سید مجتبی فرزند اذان بود. موقع اذان صبح به دنیا آمد؛ موقع اذان مغرب به شهادت رسید و موقع اذان ظهر به خاک سپرده شد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani