فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🙏 #شکر_گزاری
" روزی خارق العاده داشته باش "😍
✅ صبح برنامه ی خودت را برای روز و شب خودت تا موقع خواب به طور ذهنی مرور کن.
✅ برای هر برنامه بگو خدایا شکرت که به بهترین وجه ممکن انجام شد.
✅ مجسم کن که در پایان روز ،خدایا شکرت را میگویی و بی نهایت خدا را شاکر هستی.
🙏 #خدایا_شکرت
🙏 #خدایا_شکرت
🙏 #خدایا_شکرت
🍃🌺 برای داشتن روزی معجزه آسا، لازم است احساس و حال و هوایی خوب داشته باشی.
🍃🌺 تنها شکر گزاری میتواند حال و هوای تو را خوب کند.
🍃🌺 وقتی تو پیشاپیش برای داشتن روزی معجزه آسا شکرگزاری کنی، هر نوع دردسر و مشکلات قبل از رویداد را محو میکنی.
خدایا #شکرت بابت این روز زیبا .....
🦋 روزتون عالی
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
#یک_داستان_یک_پند
✍️پادشاهی بر نقاش دربار دستور داد چهره او نقاشی کند تا بر بالای سر تختاش آن را نصب کند. نقاش چند بار تمثال شاه کشید ولی سلطان آن را پسند نکرد و امر کرد برخی خال و چروک از رخسارش بردارد و ابرو و پلک شاه ترمیم کند تا قدری زیباترش سازد. شاه آن اندازه بر نقاش خشم و ایراد گرفت تا این که نقاشی جمال سلطان تمام شد و سلطان آن را پسند کرد.
🌒روزی یکی از سفرای کشورهای همسایه به دربار سلطان تشرّف جست. به ناگاه چشماش به عکس شاه که بسیار زیباتر از او بود چون افتاد، سؤال کرد: آیا این عکس شماست یا پدر بزرگوارتان؟
🍁سلطان برخاست و گفت: کدام زیباتر است؟ یعنی عکس من یا خودم؟! و با این جمله به نوعی خواست در گفتن پاسخ سفیر تواضع کرده باشد.
‼️سفیر گفت: خودتان زیباتر از عکستان هستید. سلطان را خشم آمد و نقاش را احضار و چوب زد. گفت: مردک من گفتم تمثال مرا بکش، اما تو تصویری کشیدهای که من از آن زیباترم؟!!!
نقاش گفت: سلطان من! آن سفیر نظر خودش را گفته، باور کنید اگر بیش از این زیبایتان کنم، شباهتاش مطلق به شما از دست میدهد و دیگر کسی نمیداند شما هستید... پادشاه را سخن نقاش در گوش نرفت و نقاش تمثال را عوض و زیباتر از قبل کشید... طوری که اصلا شبیه شاه نشد.
🌐پسر سلطان که بسیار تیزتر از پدر بود این اتفاقات را شاهد بود. سلطان در جوانی بیمار شد و از دنیا رفت و تخت به فرزندش رسید. سلطان جدید ،نقاش را احضار کرد تا تمثال او تصویر کند. در ابتدا امر کرد تمثال من، از من زشتتر تصویر کن.
❓نقاش علت را سؤال کرد. شاه جوان گفت: من مانند پدرم فکر نمیکنم، مرا طوری تصویر کن که اگر کسی تصویر مرا دید خودم را نشان دهد و بگوید خودش از تصویرش بهتر است. برعکس پدرم که چنان مغرور بود که میخواست تصویرش از خودش بهتر باشد.
❇️این داستان برای آن ذکر کردم که بدانیم جلوت و ظاهر خود را که مردم میبینند اگر بهتر از درون و باطنمان بر آنان نشان دهیم زمان دیدن خودمان، دیگر دنبال خود ما نخواهند گشت و دنبال آن جلوتی خواهند بود که دیدهاند و ما نبودهایم؛ پس دیدن ما لطفی از ما بر آنان نخواهد داشت.
📌مثال، اگر کسی عالمی را ببیند که گرسنهای را طعام میدهد چنان متحیر نشده و جذب او نمیشود که قمارباز شهر را ببیند به گرسنهای نان میدهد. چون عکس قمارباز زشتتر از خود او در چشم مردم تصویر شده است. پس همیشه سعی کنیم جلوت و ظاهرمان چند گام عقب تر از خلوت و درون مان در بین مردم نمود پیدا کند. برای همین طبق حدیث اولیاء الله از شهره شدن در هراس هستند و چون شهره شدند از آن محل دور می شوند.
✨📖✨فلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ ۖ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَىٰ (32 - نجم)
⚡️پس خودستايی نكنيد چرا كه او پرهيزگاران را بهتر میشناسد.
داستانها و پندهای اخلاقی
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
خواهرا حتما بخونید:
فرشتگان در حال خواندن اسامی جهنمیان بودند...
که ناگهان نامش خوانده شد...
"چگونه می توانند مرا به جهنم ببرند؟
دو فرشته او را گرفتند و به سوی جهنم بردند...
او تمام اعمال خوبی که انجام داده بود،را فریاد می زد...
نیکی به پدرش و مادرش،روزه هایش،نمازهایش،خواندن قرآنش و...
التماس میکرد ولی بی فایده بود.
او را به درون آتش انداختند.
ناگهان دستی بازویش را گرفت و به عقب کشید.
پیرمردی را دید و پرسید:
"کیستی؟"
پیرمرد گفت:
"من نمازهای توام".
مرد گفت:
"چرا اینقدر دیر آمدی؟
چرا در آخرین لحظه مرا نجات دادی؟
پیرمرد گفت:
چون تو همیشه نمازت را در آخرین لحظه میخواندی!
آیا فراموش کرده ای؟
در این لحظه از خواب پرید.
تا صدای اذان را شنید وضو گرفت و به نماز ایستاد.
*نمازت را سر وقت، چنان بخوان كه گویا آخرین نمازی است که میخوانی.
خدا ميفرماید:
من تعهدى نسبت به بنده ام دارم كه اگر نماز را در وقتش بپا دارد او را عذاب نكنم و او را به بهشت ببرم.
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
#یک_داستان_یک_پند
✍عارفی را گفتند: بدن ما به چه مانَد؟ گفت: باید بدن ما شبیه یک بیل باشد که تا چهل سالگی دنیای خود و فرزندان خود میسازد و بعد از آن (چهل سالگی) دنیای خود در سرای دیگر را (با کار نیک) میسازد.
🌒گفتند: آیا از مرگ نمیهراسی؟ گفت: اگر بنای خود را در سرای دیگر ساخته باشم دیگر بیل (بدنم) مرا چه کاری آید؟! چون هیچ کس بعد از ساختن خانهاش بیل را داخل اتاق نمیگذارد و نیازی به بیل ندارد.
💎اگر خانۀ خود در سرای دیگر با بیل وجودم در دنیا ساخته باشم از این که این بیل (تن) را کجا بیندازند (خاک سپارند) مرا ملالی نیست.
داستان ها و پندهای اخلاقی
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
باید کسانی را که دوست داریم آزاد بگذاریم تا از راه خودشان موهبتشان را بیابند .
نباید احساس کنیم که عشق به ما اجازه میدهد که سلطه جویانه آنها را به تملک خود در آوریم و یا از آنها انتقاد کنیم.
عشق راستین رها میکند.
عشق راستین به بند نمی کشاند.
با رها کردن چیزی را از دست نمی دهیم. بلعکس با عمل رها کردن عشقی را به سوی خود میکشانیم که حق الهی ماست.
#شب_بخیر💚
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
سـ❤️ـلام دوستان عزیزم
✨ امروزتون پر از شادی و سلامتی و ثروت ....
فقط خودت میتونی
دلیل بخیر شدن
همه ی صبح هات باشی...
روزتون پر از عشق♥️
۵ یادآوری روزانه به خود:
- من فوق العادهام💪
- میتونم هر کاری رو انجام بدم👊
- قوی هستم 🤞
- تسلیم نمیشم ❌
- موفق و پیروز هستم ✌️
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🌿✍ #حکایت
مردی ثروتمند وجود داشت که همیشه پر از اضطراب و دلواپسی بود. با اینکه از همه ثروتهای دنیا بهره مند بود، هیچ گاه شاد نبود. او خدمتکاری داشت که ایمان درونش موج می زد. روزی خدمتکار وقتی دید مرد تا حد مرگ نگران است به او گفت:
ارباب، آیا حقیقت دارد که خداوند پیش از بدنیا آمدن شما جهان را اداره می کرد؟
او پاسخ داد : بله
خدمتکار پرسید :
آیا درست است که خداوند پس از آنکه شما دنیا را ترک کردید آنرا همچنان اداره می کند؟
ارباب دوباره پاسخ داد: بله
خدمتکار گفت :
پس چطور است به خدا اجازه بدهید وقتی شما در این دنیا هستید او آنرا اداره کند؟
به او اعتماد کن ، وقتی تردیدهای تیره به تو هجوم می آورند
به او اعتماد کن ، وقتی که نیرویت کم است
به او اعتماد کن ، زیرا وقتی به سادگی به او اعتماد کنی، اعتمادت سخت ترین چیزها خواهد بود...
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
💎 #حکایت
زنی زیبا که صاحب فرزند نمی شد پیش پیامبر زمانش میرود و میگوید از خدا فرزندی صالح برایم بخواه.
پیامبر وقتی دعا میکند و وحی میرسد او را بدون فرزند خلق کردم.
زن میگوید خدا رحیم است و میرود.
سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید که بدون فرزند است.زن اینبار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود.
سال سوم پیامبر وقت زن را با کودکی در آغوش می بیند.
با تعجب از خدا می پرسد :بارالها،چگونه کودکی دارد او که بدون فرزندخلق شده بود!!!؟
وحی میرسد:هر بار گفتم فرزندی نخواهدداشت ،او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت.
با دعا سرنوشت تغییر میکند...
از رحمت الهی ناامید نشوید اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود...
اين نوشته رو خيلی دوست دارم
ميان آرزوی تو و معجزه خداوند، ديواري است به نام اعتماد.
پس اگر دوست داري به آرزويت برسي با تمام وجود به او اعتماد کن.
هيچ کودکی نگران وعده بعدی غذايش نيست
زيرا به مهربانی مادرش ايمان دارد.
ايکاش ايمانی از جنس کودکانه داشته باشيم به خدا...
رحمت خدا ممکن است کمی تاخیر داشته باشد اما حتمی است.
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا حالا شده از خودت بپرسی
قیمت یک روز زندگی چقدره ...؟
تو که قیمت همه چیز و با پول
می سنجی تا حالا شده از خدا بپرسی :
قیمت یه دست سالم چنده؟
یه چشم بی عیب چقدر می ارزه؟
چقدر باید بابت اشرف مخلوقات
بودنم پرداخت کنم؟!
قیمت یه سلامتی فابریک چقدره؟
قیمت یک لیتر بارون
قیمت یک ساعت روشنایی خورشید ...
اینا چنده ..؟
بیا به جای غر زدن، خدا رو به خاطر
تمام نعمت هایی که بی منت
به ما ارزونی داده
فقط کافیه بگی خدایا شکرت..🌺🍂
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✍امیرالمؤمنین عليه السلام:
ناملايمات را تحمّل كن كه تحمّل، پوشش عيبهاست، انسان خردمند نيمش بردبارى است و نيم ديگرش چشم پوشى...
📚غررالحكم حدیث 2378
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاد دارم که در ایام کودکی، اهل عبادت بودم و شب ها بر می خاستم و نماز می گزاردم و به زهد و تقوا، رغبت بسیار داشتم.
شبی در خدمت پدر رحمة الله علیه نشسته بودم و تمام شب چشم بر هم نگذاشتم و قرآن گرامی را بر کنار گرفته، می خواندم.
در آن حال دیدم که همه آنان
که گرد ما هستند، خوابیده اند.
پدر را گفتم: از اینان کسی سر بر نمی دارد که نمازی بخواند. خواب غفلت، چنان اینان را برده است که گویی نخفته اند، بلکه مرده اند.
پدر گفت: تو نیز اگر می خفتی، بهتر از آن بود که در پوستین خلق افتی و عیب آنان گویی و بر خود ببالی!
#شب_بخیر💚
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi