eitaa logo
حکایت و داستان قرآنی روایت پند حدیث آموزنده زیبا خواندنی معجزه کلیپ صوتی مذهبی اسلامی
17.9هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.7هزار ویدیو
15 فایل
﷽ 💚منبع انواع حکایات و روایات‌ جذاب مذهبی،داستان وپندزیبا 💚🌹حضورشما باعث دلگرمی ماست🌹💚 . 💚لطفا کپی باذکرصلوات🙏🌹 . . ❌تبلیغات و تبادلاتی که درکانال قرار میگیرند نه‌ تایید و نه‌ رد می‌شوند . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴صبروحوصله‌پيامبر(ص) روزي حضرت در مسجد با جماعتي از اصحاب نشسته و مشغول صحبت و گفتگو با آن ها بودند. كنيزكي از انصار وارد مسجد شد و خود را به پيامبر رساند. مخفيانه گوشه‌ي عباي آن حضرت را گرفت و كشيد، چون آن حضرت مطلع شد برخاست و گمان كرد كه آن دختر با ايشان كاري دارد. چون حضرت برخاست كنيز چيزي نگفت، حضرت نيز با او حرفي نزد و در جاي خود نشست. باز كنيزك گوشه‌ي عباي حضرت را كشيد و آن بزرگوار برخاست، تا سه دفعه آن كنيز چنين كرد و حضرت برخاست، و در دفعه‌ي چهارم كه حضرت برخاست آن كنيز از پشت عباي حضرت مقداري بريد و برداشت و روانه شد. اصحاب از مشاهده‌ي اين منظره ناراحت شدند و گفتند: اي كنيزك اين چه كاري بود كه كردي؟ جضرت را سه دفعه بلند كردي و هيچ سخني نگفتي، و آخرش عباي حضرت را بريدي. چرا اين كار را كردي؟ كنيزك گفت: در خانه‌ي ما شخصي مريض است، اهل خانه مرا فرستادند كه پاره‌اي از عباي پيامبر را ببرم كه آن را به مريض ببندند تا شفا يابد، پس هر بار خواستم مقداري از عباي حضرت را ببرم حيا كردمو نتوانستم. در مقابل رسول خدا(ص) بدون هيچ ناراحتيو عصبانيت، كنيزك را بدرقه كرد. 📚بحارالأنوار/ج۷۱/ص۳۷۹ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
دوستان امام - @Maddahionlin.mp3
2.66M
♨️تاجر پولدار و سفر به مشهد! 🎙حجت الاسلام ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴به شدت عجله داشتم ولی ناچار بودم بخاطر انجام کاری در صف عابر بانک بایستم اما از بد روزگار یک «عزیز دلی»!!! جلوی ما ایستاده بود هی کارتشو میزد تو، «برداشت صد تومان» رو انتخاب می‌کرد و هی پیغام می اومد موجودیتون کافی نیست اما بخاطر پشتکار خوبی که داشت باز هم اصرار می کرد که هر جوری شده صد تومن رو از این دستگاه بدبخت بیرون بکشه... بهش می گم آخه گلم!! چرا فکر می کنی با داخل کردن کارت، موجودیت زیاد می شه یه موجودی بگیر هرچقدر بود همونو بکش هیچی دیگه. بعد از اینکه موجودی گرفتیمو دیدم کلا موجودی نداره تصمیم گرفتم با هم تنهاشون بذارمو برم به کارام برسم خیلی از ماها تو روابط خانوادگیمون دچار همین مشکلیم. حسابمون رو برا محبت به اطرافیانمون پر نمی کنیم ولی انتظار داریم ازش برداشت کنیم. یعنی بدون اینکه به دیگران محبت کنیم انتظار داریم اونا بهمون محبت کنن. اگه از محبت نکردن اطرافیانت ناراحتی، خودت باید پیشقدم بشی. انتظار بی فایدست... رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم:"انسان به حقیقت و درجه کامل ایمان نمی رسد مگر آنکه آنچه از خوبیها که برای خود دوست دارد، برای مردم هم دوست بدارد". 📘تحف العقول ص88 ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨ چند پروفایل زیبا تقدیم نگاه مهربونتون🌹💚 °🪴° +چجورےازدنیا‌دل‌ڪندے؟! -انتخاب‌ڪردمـ" +چۍرو؟! -بین‌آخࢪٺ‌ودنیایڪۍباقےودیگرۍفنا... "ڪاش‌دݪ‌بڪنیم واقعاً :) " الهی‌هَب‌لی‌کمالَ‌الانقطاع‌الیک" خدایایه‌کاری‌کن‌تاازهمه‌چی‌بگذرم‌به‌خاطرتو ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحـــــــــــــــــمن الرحیم 🔹نسخه ی امام صادق صلوات الله علیه برای رفع غم و اندوه🔹 امام صادق صلوات الله علیه به مردى گفت: هرگاه اندوهگين شدى دستت را بر محل سجدۀ خود بكش و از گونه چپ خود بگذران و سپس دست بر پيشانى بكش و از گونه راست خود بگذران و بگو:«به نام خدايى كه معبودى جز او نيست و داناى نهان و آشكار و بخشاينده و مهربان است،خداوندا غم و اندوه من را برطرف كن»تا سه بار. وسائل الشیعة ج ۷، ص ۱۳ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🏼 در کتاب منتخب‌الختوم آمده اگر کسی را مشکلیست که اصلا حل نمیشود شب یا روز جمعه پیوسته بعد از نماز ۱۲۰۰ مرتبه بخواند 《یا اللهُ یا رَبّاهُ یا سَیِّداه》 اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
توبه همسايه ابوبصير با دستور امام صادق(ع) خلاصه همسايه ابوبصير كه از همكاران سلطان جائر بود و انواع گناه‌ها را مرتكب مي‌شد با دستور و وعده بهشت امام صادق(ع) توبه كرد. حكايت ابوبصير گفت مرا همسايه‌اي بود از معاونين و همكاران سلطان جور، ثروت زياد بدست آورده بود. چند كنيز آوازه خوان و مطرب داشت و پيوسته مجلسي از هواپرستان تشكيل مي داد بلهو و لعب و عيش و طرف مي گذرانيد كنيزان آواز ميخواندند و آنها شراب مي خوردند. چون مجاور با من بود هميشه بواسطه شنيدن آن منكرات از دست او ناراحتي داشتم چند مرتبه گوشزدش كردم ولي نپذيرفت. آنقدر اصرار و مبالغه نمودم تا روزي گفت: من مردي مبتلا و اسير شيطانم اما تو گرفتار شيطان و هواي نفس نيستي. اگر وضع مرا به صاحب خود حضرت صادق عليه‌‌السلام بگوئي شايد خداوند مرا از پيروي نفس بواسطه تو نجات دهد. ابوبصير گفت سخن آنمرد بر دلم نشست. صبر كردم تا زماني كه خدمت حضرت صادق عليه‌السلام رسيدم داستان همسايه‌ام را بآنجناب عرض كردم فرمود وقتي به كوفه برگشتي او بديدن تو مي آيد بگو جعفر بن محمد(ع) مي گويد آنچه از كارهاي زشت مي‌كني ترك كن برايت بهشت را ضمانت مي كنم به كوفه برگشتم مردم به ديدنم آمدند او نيز با آنها بود همينكه خواست حركت كند نگاهش داشتم وقتي اطاق خلوت شد. گفتم وضع تو را براي حضرت صادق عليه‌السلام شرح دادم. فرمود او را سلام برسان و بگو آن حال را ترك كند تا برايش بهشت را ضمانت كنم گريه‌اش گرفت. گفت تو را به خدا قسم جعفر بن محمد(ع) اين حرف را به تو فرمود سوگند ياد كردم آري. گفت مرا همين بس است از منزل خارج شد. پس از چند روز كه گذشت از پي من فرستاد. وقتي پيش او رفتم ديدم پشت درب ايستاده برهنه است گفت هرچه در خانه مال داشتم در محلش صرف كردم و چيزي باقي نگذاشتم اينك مي‌بيني از برهنگي پشت درب ايستاده ام. من به دوستان خود مراجعه كردم مقداري كه تأمين لباسش را بكند تهيه نموده برايش آوردم. باز پس از چند روز ديگر پيغام داد مريض شده ام بيا تو را ببينم در مدت مريضيش مرتب از او خبر مي گرفتم و با داروهائي به معالجه او مشغول بودم. بالاخره بحال احتضار رسيد در كنار بسترش نشسته بودم او در حال مرگ بود در اين موقع بيهوش شد وقتي بهوش آمد (در حالي كه لبخندي بر لبانش آشكار بود) گفت ابابصير: صاحبت حضرت صادق عليه‌السلام بوعده خود وفا كرد. اين بگفت و ديده از جهان بربست. در همان سال وقتي به حج رفتم در مدينه خدمت حضرت صادق عليه‌السلام رسيدم درب منزل اجازه ورود خواستم. همينكه وارد شدم هنوز يك پايم در خارج و يكي داخل منزل بود كه حضرت فرمود ابابصير! ما بوعده خود نسبت به همسايه‌ات وفا كرديم. 📚 بحارالانوار، ج 11، ص 146، روايتي ✍ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi