eitaa logo
حکایت و داستان قرآنی روایت پند حدیث آموزنده زیبا خواندنی معجزه کلیپ صوتی مذهبی اسلامی
17.7هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.7هزار ویدیو
20 فایل
﷽ 💚منبع انواع حکایات و روایات‌ جذاب مذهبی،داستان وپندزیبا 💚🌹حضورشما باعث دلگرمی ماست🌹💚 . 💚لطفا کپی باذکرصلوات🙏🌹 . . ❌تبلیغات و تبادلاتی که درکانال قرار میگیرند نه‌ تایید و نه‌ رد می‌شوند . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
10.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : داستانی شنیدنی از برخورد پیامبر اکرم (ص) با اعرابی بی ادب 👤 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani
📌داستان🍃🌺 عشق به خدا یا رسول اکرم ﷺ محدّثین و مورّخین حکایت کرده‌اند: روزی حضرت رسول اکرم ﷺ به همراه برخی از اصحاب خود از محلّی عبور می‌کردند که به نوجوانی برخوردند و پیامبر خدا به آن نوجوان سلام کرد نوجوان بسیار شادمان و خندان گردید رسول خدا به او خطاب نمود و فرمود: آیا مرا دوست داری؟ گفت: آری به خدا قسم! تو را دوست دارم حضرت فرمود: همانند چشمانت؟ گفت: بهتر و بیشتر حضرت افزود: همانند پدرت؟ گفت: بیشتر حضرت فرمود: همانند مادرت؟ گفت: بیشتر حضرت فرمود: همانند جان خودت؟ گفت: یا رسول الله! بیشتر از هر چیزی به تو علاقه‌مندم و تو را دوست دارم در این هنگام حضرت اظهار نمود: آیا همانند پروردگارت و خدایت مرا دوست داری؟ نوجوان در این لحظه اظهار داشت: خدا، خدا، خدا، نه! یا رسول الله! هیچ چیزی در مقابل خداوند متعال ارزش ندارد و هیچکس را بر او برتری و فضیلتی نیست یا رسول الله! تو را به جهت عشق و ایمان به خدا دوست دارم حضرت رسول ﷺ با شنیدن چنین سخن و اعتقادی راسخ، متوجّه همراهان خود شد و فرمود: شما نیز این چنین عشق و ایمان داشته باشید و خدا را این چنین دوست بدارید چه اینکه آنچه از نعمت‌ها و سلامتی در اختیار دارید، همه از الطاف خداوند متعال است سپس افزود و اگر مرا دوست دارید باید به جهت دوستی و ایمان به خدای سبحان باشد. 📗ارشاد القلوب دیلمی: صفحه۱۶۱ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani
📢 تلفن خدا زنگ می زند! ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani
(👇حتما بخون😍👇) ❣️از ما حركت از خدا بركت❣️ 💚يكی از ياران رسول خدا صلی الله عليه و آله فقير شد. محضر رسول خدا صلی الله عليه و آله آمد و شرح حال خود را بيان كرد. پيغمبر صلی الله عليه و آله فرمود: برو هر چه در منزل داری اگر چه كم ارزش هم باشد بياور! 🌈آن مرد انصار رفت و طاقه ای گليم و كاسه ای را خدمت پيغمبر صلی الله عليه و آله آورد. حضرت آنها را در معرض فروش گذاشت و فرمود: چه كسی اينها را از من می خرد؟ 💫مردی گفت: من آنها را به يك درهم خريدارم. حضرت فرمود: كسی نيست كه بيشتر بخرد! مرد ديگری گفت: من به دو درهم می خرم. پيغمبر صلی الله عليه و آله به ايشان فروخت و فرمود: اينها مال تو است. 💕آن گاه دو درهم را به آن مرد انصار داد و فرمود: با يك درهم غذايی برای خانواده ات تهيه كن و با درهم ديگر تبری خريداري كن و او نيز به دستور پيغمبر صلی الله عليه و آله عمل كرد. 🌸تبری خريد و خدمت پيغمبر صلي الله عليه و آله آورد. حضرت فرمود: اين تبر را بردار و به بيابان برو و با آن هيزم بشكن و هر چه بود ريز و درشت و تر و خشك همه را جمع كن، در بازار بفروش. 🍃مرد به فرمايشات رسول خدا صلی الله عليه و آله عمل كرد. مدت پانزده روز تلاش نمود و در نتيجه وضع زندگی او بهتر شد. 🍂پيغمبر گرامی صلی الله عليه و آله به او فرمود: اين بهتر از آن است كه روز قيامت بيايی در حالی كه در سيمايت علامت زخم صدقه باشد.✋ بحارالانوار ج 2📘 برای تعجیل در فرج (عج) صلوات ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani
. ✍ شگفت آور توبه زنی که به فساد شهره بود نام زنی بود که آوازی خوش داشت و در بصره، در مجلس فسق و فجور شرکت می کرد و ثروتی از این راه برهم زده و کنیزکانی خریداری کرده بود. روزی با جمعی از کنیزان خود در کوچه های بصره می گذشت به در خانه ای رسیدندکه از آن افغان و خروش بلند بود گفت: سبحان الله! در این خانه عجب مصیبت وغوغایی است! کنیزی را به اندرون فرستاد از برای استعلام از حقیقت حال، آن کنیز رفت و معاودت نکرد. و کنیزی دیگر را فرستاد آن نیز رفت و نیامد. دیگری را فرستادو به او تاکید نمود که زود معاودت کن. کنیز رفت و برگشت و گفت: ای خاتون! این غوغای مردگان نیست، ماتم زندگان است. این ماتم بدکاران و عاصیان و نامه سیاهان است. که این را بشنید گفت: آه، بروم و ببینم که در این خانه چه خبر است. شَعْوانه چون به اندرون رفت دید واعظی در آنجا نشسته و جمعی در دور او فراهم آمده ایشان را موعظه می کند و از عذاب خدا می ترساند. و ایشان همگی به گریه و زاری مشغولند. و در حینی رسید که واعظ تفسیر این آیه می کرد که: «إِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَکانٍ بَعِیدٍ سَمِعُوا لَها تَغَیُّظاً وَ زَفِیراً* وَ إِذا أُلْقُوا مِنْها مَکاناً ضَیِّقاً مُقَرَّنِینَ دَعَوْا هُنالِکَ ثُبُوراً» . زمانى که آتش ، تکذیب کنندگان قیامت را از مکانى دور ببیند، خروش و فریاد جهنم را از دور به گوش خود مى شنوند، چون آن تبهکاران را در زنجیر بسته به محل تنگى از دراندازند، در آن حال فریاد واویلا از دل برکشند! شَعْوانه چون این را شنید بسیار در وی اثر کرد و گفت: ای واعظ! من یکی از روسیاهان درگاهم آیا اگر توبه کنم حق - تعالی - مرا می آمرزد؟ گفت: البته اگر توبه کنی خدای - تعالی - تو را می آمرزد اگر چه گناه تو مثل گناه شَعْوانه باشد. گفت: ای عالم! شَعْوانه منم و توبه کنم که من بعد گناه نکنم. آن واعظ گفت: - تعالی - ارحم الراحمین است و البته اگر کنی آمرزیده شوی. پس شَعْوانه توبه کرد و بندگان و کنیزان خود را آزاد کرد و به صومعه رفت و مشغول عبادت پروردگار شد و دائم در ریاضت مشغول بود، به نحوی که بدنش گداخته شد و به نهایت ضعف و نقاهت رسید. روزی در بدن خود نگریست، خود را بسیار ضعیف و نحیف دید گفت: آه آه، در دنیا به این نحو گداخته شدم و نمی دانم در آخرت حالم چون خواهد بود؟ ندایی به گوش او رسید که دل خوش دار و ملازم درگاه ما باش تا روز قیامت ببینی حال تو چون خواهد بود». نیامد بدین در کسی عذر خواه که سیل ندامت نشستش گناه چه شبهه در اینکه: هر که ملازم درگاه او باشد و از خوف او ترک معاصی کند درروز رحمت الهی او را فرو می گیرد و به درجات عالیه و مراتب متعالیه می رسد. منابع؛ فرقان،آیه ۱۳ ریاحین الشریعه، ج ۴، ص ۳۶۴به نقل از نفحات الانس ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani
. ✍ماجرای دختر توبه کار و معجزه امام رضا(ع) دختر جوانی که در تهران به تن فروشی می پرداخته و همیشه در مهمانی ها و پارتی های شبانه حاضر بوده روزی به یک باره از کارهای خود پشیمان شده و برای توبه عازم مشهد مقدس می شود او به کل عوض شده بود دیگر از آن دختر هرزه خبری نبود نیمه شب با قطار راهی مشهد شد و بعد از رسیدن به پایانه راه آهن مردی نزد او آمد چاقویی در پهلوی او قرار داد و تهدید کرد که اگر فریاد بکشد او را خواهد کشت دختر جوان ترسیده بود و همراه آن مرد سوار بر ماشین شدن دختر جوان که مکرر در حال قسم دادن و التماس کردن به امام رضا(ع) بود ناگهان آن مرد را شناخت آن مرد کسی بود که چند سال پیش در خانه شخصی اش کیف پول آن را دزدیده بود زن جوان فقط امام رضا را التماس می داد اما مرد بی رحمانه هیچ توجهی نمی کرد تا اینکه یکباره ناگهان راننده ای که با مرد بود چشمش به بارگاه ملکوتی امام رضا افتاد و به یکباره توقف کرد و مرد خشمگین شد و به دوست خود که چرا توقف کرده بود ناسزا گفت... مرد حرف عجیبی زد که ناگهان همه شوکه شدن گفت وقتی چشمش به بارگاه امام رضا افتاد مرد نورانی در مقابل ظاهر شد... گفت رهایش کنید من او را صدا زدم... مرد از اظهارات دوستش عصبی شده بود او را تهدید کرد ناگهان نزاع در میان آنها شکل گرفت زن جوان از این فرصت استفاده کرد و شروع به فریاد کشیدن کرد در همین هنگام پلیس از آنجا عبور کرد و جان زن را نجات داد این تنهاه یکی از آهو بود که با شنیدن آن مو به تن آدم سیخ می شود. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani
4_5917809667907520132.mp3
6.58M
🔊 داستان صوتی شهدا 🌹 جوانمرد قصاب به یاد شهید عبدالحسین کیانی ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani
. ✅خوابهای خود را برای هرکسی تعریف نکنید! ✍عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله ) بود، زنى شوهرش به سفر رفت ، او در غیاب شوهر، خوابى دید و به حضور رسول خدا آمد و گفت : در خواب دیدم تنه درخت خرما در خانه ام شکسته شد. پیامبر به او فرمود: شوهرت با سلامتى باز مى گردد. پس از مدتى شوهرش ، با سلامتى بازگشت . بار دیگر شوهر او به سفر رفت ، و او همان خواب را دید و نزد پیامبر رفت و خواب خود را گفت ، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: شوهرت سالم باز مى گردد .پس از مدتى شوهرش با سلامتى بازگشت . بار سوم شوهر او سفر کرد، آن زن همان خواب را دید، وقتى که بیدار شد اینبار خدمت پیامبر نرفت، همان اطراف مرد چپ دستى را دید و خواب خود را براى او نقل کرد، آن مرد گفت : واى!شوهرت میمیرد! این خبر به پیامبر صلی الله علیه و اله رسید، پیامبر فرمود: الا کان عبر لها خیرا: آیا او نمى توانست خواب آن زن را تعبیر نیک کند؟ ( چراتعبیر نیک نکرد؟) بر طبق روایات خواب آنگونه كه تعبیر می شود ،اتفاق می افتد .پس هرگاه یكی از شما خوابی رادید آن را به جز نزد عالم و یا ناصحی بازگو ننماید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود: کسى که خواب دیده، خواب او بر فراز او به صورت پرنده است تا آن هنگام که تعبیر نشده است، اما هنگام که تعبیر شد، آن پرنده سقوط مى کند(هر گونه که تعبیر شد ممکن است همان گونه اتفاق بیفتد) بنابراین خواب خود را جز براى آن کسى که دوست صمیمى تو است و یا تعبیر خواب مى داند، براى هر کس نقل نکن. و در جای دیگر فرمود: خواب خود را براى هیچکس جز مؤمنى که دور از حسادت است ، نقل نکن تعبیر بعضى از خوابها، فورى ، یا پس از ساعاتى ، آشکار مى شود، ولى تعبیر بعضى از خوابها ممکن است سالها یا دهها سال بعد از خواب دیدن ، واقع گردد. مثلا تعبیر خواب حضرت یوسف (که در خواب دید یازده ستاره و ماه و خورشید او را سجده مى کنند ) بعد از چهل سال ، آشکار شد. 📚فرازهای برجسته از سیره امامان شیعه (علیه السلام)محمد تقی عبدوس و محمد محمدی اشتهاردی ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani
15.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️خاطره ای بسیارعبرت انگیز"ازجوان زناکار" "پیشنهاددانلودویژه" ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani
. 💎روزی مردی خواب عجیبی دید. دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آنها نگاه می کند. هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند باز می کنند و آنها را داخل جعبه می گذارند. مرد از فرشته ای پرسید؛ شما چکار می کنید؟ فرشته در حالیکه داشت نامه ای را باز می کرد گفت؛ اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضا های مردم از خداوند را تحویل می گیریم. مرد کمی جلوتر رفت، باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذهایی را داخل پاکت می گذارند و آنها را توسط پیک ها به زمین می فرستند مرد پرسید؛ شماها چکار می کنید؟ یکی از فرشتگان با عجله گفت؛ اینجا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمتهای خداوند را برای بندگان به زمین می فرستیم. مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته است. با تعجب از فرشته پرسید؛ شما چرا بیکارید؟ فرشته جواب داد؛ اینجا بخش تصدیق جواب است مردمی که دعاهایشان مستجاب شده باید جواب بفرستند ولی فقط عده بسیار کمی جواب می دهند. مرد از فرشته پرسید؛ مردم چگونه می توانند جواب بفرستند. فرشته پاسخ داد؛ بسیار ساده است فقط کافیست بگویند 🙏«خدایا شکر»🙏 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani