فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد مسعود عالی
💥 سه هدیه خدا به مصیب زده
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
📚عبرت حزقیل نبی از مردگان
روزى حضرت #داود (ع ) كه يكى از پيامبران بزرگ بود، كتاب آسمانى زبور را با صوت دلنشين خود مى خواند، طبق معمول كوه و سنگ و پرندگان و حيوانات به وجد و جوش و خروش افتادند و گوئى با او هماهنگ شده و پاسخ مى دهند، او با همين حال بر سر كوهى رفت ، ناگهان دید (حزقيل ) پيامبر در كنار سنگى بالاى كوه به عبادت خدا مشغول است .
وقتى كه سر و صداى حيوانات و پرندگان و كوه و سنگ و ريگ را شنيد، فهميد حضرت داوود است كه بالاى كوه آمده است داوود به حزقيل گفت : آيا اجازه مى دهى بالا آيم و نزدت بنشينم ، او در پاسخ گفت : نه .
داوود متاءثر شد و گريه كرد، خداوند به حزقيل وحى كرد: (داوود را نرنجان و از من سلامتى از خطر خواه )
حزقيل برخاست دست داوود را گرفت و نزد خود برد.
داوود گفت : اى حزقيل آيا هيچ تصميم بر گناهى گرفته اى ؟
حزقيل گفت : نه .
داوود گفت : آيا در #عبادت خدا هيچگاه #عجب و #خودپسندى بر دلت راه يافته است ؟
خزقيل گفت : نه .
داود گفت : آيا ميل به #دنيا پيدا كرده اى تا از خوشيها و شاديها و لذتهاى دنيا بهره مند گردى ؟
حزقيل گفت : آرى اى بسا در دلم چنين ميلى پيدا مى شود.
داوود گفت : در اين وقت چه مى كنى ؟
حزقيل گفت : به اين دره (اى كه مى بينى ) مى روم و چيزى در آنجا مى بينم ، همان درس #عبرت من مى شود و ميل به خواسته هاى نفسانى دنيا از من برطرف مى گردد.
داوود به آن دره كوه رفت ، ناگهان ديد تختى آهنى در آنجا هست ، و بر آن جمجمه پوسيده سر انسان و استخوانهاى پوسيده اى قرار دارد، خوب به اطراف مى نگريست ناگهان چشمش به صفحه آهنين خورد، ديد در آن نوشته اى هست و آن نوشته اين بود:
من آروى بن شلم ، هستم ، هزار سال سلطنت كردم و هزار شهر ساختم و با هزار دوشيزه آميزش نمودم ، سرانجام كار من اين است كه : خاك فرش من شده و سنگ متكاى من گشته ، و كرمها و مارها همسايه ام هستند
فمن رآنى فلا يغتر بالدنيا :كسى كه مرا ببيند، گول دنيا را نمى خورد
📚منبع : امالى صدوق ص 61.
❥↬
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 زیارت عاشورا، درسنامه سلوک
┄┅═✾•••✾═┅┄┈
استاد مسعود عالی
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✍جانم، بنده ی من...
جبرئیل(ع) شبی در عرش خدا بود و میشنید که خداوند در جواب کسی که او را صدا میزند میگوید: " جانم بنده من!"🌸
جبرئیل(ع) با خود گفت: " حتما یکی از بندگان خوب خداوند است که او را صدا میزند و با خدا نیایش می کند، از پاسخ دادن پروزدگار هم معلوم است که باید بنده عزیزی باشد باید بروم و هر طور شده این بنده محبوب خدا را پیدا کنم"
جبرئیل(ع) مشتاق دیدن آن شخص شد، تمام هفت آسمان را جستجو کرد ولی کسی را نیافت به سمت خدا رفت باز هم صدای خدا را می شنید که می گفت: " جانم بنده من، بگو تا تو را اجابت کنم!"🌸
جبرئیل(ع) به زمین آمد، تمام دریاها و کوهها و دشت ها را گشت اما باز هم کسی را پیدا نکرد،
فرشته وحی دوباره به سوی خدا بازگشت و همچنان دید که خداوند با مهربانی به آن ندا پاسخ می گوید...
جبرئیل(ع) برای بار دیگر به زمین آمد و خانه کعبه و تمام مساجد و زیارتگاهها را گشت اما باز هم خبری نبود که نبود.
جبرئیل(ع) به آسمان برگشت، او که همه عالم را زیر پا گذاشته بود ولی نشانهای از صاحب صدا نیافته بود به خدا عرض کرد:
" خداوندا من مشتاقم تا این بنده تو را ببینم اما همه دنیا را گشتم و هیچ اثری از او پیدا نکردم، میشود او را به من نشان دهی؟"
خداوند به او فرمان داد که به معبدی در روم برود.
جبرئیل(ع) به آنجا رفت مردی را در معبد دید که مقابل بتی زانو زده است و با او حرف میزند و میگوید: " ای خدای من. ای خدای مهربان !"
جبرئیل(ع) متعجب و حیران به نزد خداوند برگشت و گفت: " من مردی را در معبد دیدم که روبروی یک بت سنگی نشسته است و او را صدا میزند اما خداوند عالم پاسخ آن بت پرست را می دهد، میخواهم حقیقت ماجرا را بدانم...☘"
خداوند پاسخ داد: " اگر چه این بنده من بت پرست است و بت را صدا میزند ولی او از روی نادانی این کار را می کند...
من که آگاه و دانا به ذات او هستم میدانم قصدش عبادت من است و در واقع، من را صدا می زند پس به ظاهر عملش کاری ندارم و باطن عملش که پرستش من است را در نظر میگیرم و چون از ته دل مرا صدا میزند، پاسخ او را با دل و جان میدهم...
من از این بندهها در زمین کم ندارم که راه را گم کردهاند و در ظاهر چیزی غیر از من را می پرستند اما دلشان با من است من با لطف خود آنها را سوی خود راهنمایی خواهم کرد...
#منطق_الطیر_عطار
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
دوست #دوستواقعۍ نخواهد
بود مگر آن كه از دوستش
در سـ۳ــه حال مراقبت کند
➊ در سـختۍاش
➋ در غـــــيبت او
➌ پس از مـرگش
═══♥️ ♥️═══
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🌸🍃🌸🍃
✍#اخلاق_مومنانه
وقتی که در جنگ احد، دندان حضرت محمد (ص) شکست و صورتش مجروح شد، اصحاب ایشان، ناراحت شدند و عرض کردند:
یا رسول الله!دشمن را نفرین کنید.
پیامبر فرمودند:
خدايا قوم مرا هدايت كن زيرا نا آگاه هستند.
یکی از اصحاب برآشفته شد و به پيامبر گفت :
اى رسول خدا ! حضرت نوح علیه السلام بر قوم خود نفرين كرد و گفت:
"پروردگارا در روى زمين احدى از كافران را زنده مگذار"
حالا كه صورتت مجروح و دندانهايت شكسته شده به جاى نفرين، براى دشمن دعا مى كنید؟
حضرت محمد فرمودند:
من برای نفرین کردن مبعوث نشده ام بلکه مبعوث شده ام برای دعوت مردم به سوی حق، و رحمت برای آنها .
📙بحارالانوارج١٨ص٢٤٥
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی زیبا و قابل تامل
تـاوان دل ســوزاندن👌👌👇
☘ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺻﺎﻟﺤﺎﻥ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩ: ﭘﻴﺮﺯﻧﻰ ﺁﻣﺪ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﺎﺝ ﺷﻴﺦ ﺭﺟﺐ ﻋﻠﻰ ﺧﻴﺎﻁ ﺗﻬﺮﺍﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﻫﻞ ﻣﻜﺎﺷﻔﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺁﻗﺎ ﭘﺴﺮﻡ ﺟﻮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺮﻳﺾ ﺷﺪﻩ ﻫﺮﭼﻪ ﺣﻜﻴﻢ ﻭ ﺩﻭﺍ ﻛﺮﺩﻩﺍﻡ ﺑﻰ ﻓﺎﻳﺪﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻃﺒﺄ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ؛ ﻳﻚ ﻓﻜﺮﻯ بکنید.
☘ ﺷﻴﺦ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﭘﺎﺋﻴﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻟﺤﻈﺎﺗﻰ ﺗﺎﻣﻞ ﻛﺮﺩ، ﺑﻌﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﺴﺮﺕ ﺳﻠﺎّﺥ ﺍﺳﺖ؟
ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ. ﺷﻴﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﻮﺏ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ!!
پیرزن ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺨﺎﻃﺮﺍﻳﻨﻜﻪ ﮔﻮﺳﺎﻟﻪ ﺍﻯ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﻯ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻛﺸﺘﻪ.
ﻭ ﭘﺴﺮ ﺷﻤﺎ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺯﻧﺪﻩ ﻧﻴﺴﺖ،
ﺩﻝ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻩ ﺁﻧﻬﻢ ﺩﻝ ﻳﻚ ﺣﻴﻮﺍﻧﻰ ﻭ ﺁﻧﻬﻢ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺁﻩ ﻛﺸﻴﺪﻩ....
☘ پیرزن ﮔﻔﺖ: ﺁﺷﻴﺦ ﻳﻚ ﻛﺎﺭ ﺑﻜﻦ ﭘﺴﺮﻡ ﻧﻤﻴﺮﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﺮﺩ. ﺁﺷﻴﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﺧﻪ ﻣﻦ ﭼﻪ ﻛﺎﺭﻛﻨﻢ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﻛﻪ ﻧﻴﺴﺖ. ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺩﻝ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻩ ﻭ ﺁﻩ ﺁﻥ ﺣﻴﻮﺍﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ ... ﻭ ﺑﻌﺪ ﺁﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﻫﻢ ﻣﺮﺩ.
☘ ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ ﺍﻳﻦ ﺩﻝ ﻳﻚ ﺣﻴﻮﺍﻧﻰ ﺭﺍ ﺳﻮﺯﺍﻧﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺗﻮ ﺩﻝ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﺷﺮﻑ ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﻣﻰ ﺭﻧﺠﺎﻧﻰ ﻭﺑﺪﺭﺩ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﻯ،
ﻭﺍﻯ ﺑﺤﺎﻝ ﺁﻥ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺩﻝ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﻨﺪ، ﺟﻮﺍﺏ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺪﻫﻨﺪ. ﺍﻯ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺷﻴﺪ.....
🍃از بیانات آیت الله فاطمی نیاء
🌴
═══♥️ ♥️═══
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨
✍یکی از گناهان کبیره که در آیات و روایات به آن اشاره شده، سخن چینی است. تا جایی که پیامبراسلام(ص) میفرمایند: یک سوم عذاب قبر از سخن چینی است. دو بهم زدن، افشای راز دیگران و تخریب رابطه افراد از مصادیق سخن چینی به شمار می آیند.
بنیاسرائیل را قحطی گرفت، موسی(ع) ازخداوند باران خواست. وحی رسید دعای تو را و کسانی که با تو هستند، مستجاب نمیکنم، زیرا در بین شما نمامی است که از سخنچینی دست بر نمیدارد. موسی (ع) گفت: خدایا آن شخص کیست، تا او را از بین خود بیرونش کنیم؟
فرمود من شما را از نَمیمه(سخن چینی) نهی میکنم، چگونه راز دیگری را آشکار میسازم. پس توبه اجتماعی کردند و آن هم داخل آنها توبه کرد پس برایشان باران بارید.
📚محجه البیضا. ج ۵ ص ۲۷۶
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✍امام صادق(ع) فرمودند:
مؤمن را بر مؤمن هفت حقّ است كه خداوند عزّ و جلّ آنها را بر او واجب كرده است و خدا درباره آنها از او بازخواست مى كند: او را در چشم خود بزرگ شمارد، در دل دوستش بدارد، با مال و دارايى خود ياريش رساند، بر او همان پسندد كه بر خود مى پسندد، غيبت او را حرام شمارد، در بيمارى به عيادتش رود، در تشييع جنازه اش شركت كند و بعد از مرگ جز به خوبى از وى ياد نكند.
📚 الكافي | ۹۵ | ۱۲۶ | ۸
: 🌷
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
📚عزت برقرار!
((رشيد بن زبير مصري)) يكي از قضات عالي مقام و نويسنده لايقي بود و در علوم فقه و منطق و نحو و تاريخ ، اطلاعات كافي داشت . در قرن ششم هجري زندگي مي كرد. قدري كوتاه و رنگي تيره و لبهايي درشت و بيني پهني داشت . بسيار #بدگل و كريه المنظر بود. او در ايام جواني در قاهره با عبدالعزيز ادريسي و سليمان ديلمي در يك خانه زندگي مي كرد. روزي از خانه خارج شد و خيلي دير به منزل برگشت .
رفقا علت تاخير را پرسش نمودند. او از جواب ابا داشت . اصرار كردند ، سرانجام گفت : ((امروز از فلان محل عبور كردم ، با #زن ماهرو و خوش اندامي برخورد نمودم . او با گوشه چشم اشاره كرد. من هم به دنبال او راه افتادم ، كوچه ها را يكي پس از ديگري پيمودم تا به منزل رسيديم . در را گشود، داخل شد و به من نيز اشاره كرد تا وارد شوم .
وقتي نقاب از صورت چون ماه خود گرفت ، دست ها را به هم زد و كسي را نام برد. دختركي بسيار #زيبا از طبقه بالاي عمارت به صحن خانه آمد. #زن به #دختر بچه گفت : ((اگر بار ديگر در بستر خواب #ادرار كني ، تو را به اين #قاضي مي دهم تا تو را بخورد.))
سپس رو به من كرد و گفت : ((اميدوارم خداوند احسان خود را در بزرگواري قاضي از ما سلب نفرمايد. عزت برقرار!))
من با سرافكندگي و شرمساري از خانه بيرون آمدم و از شدت خجلت و تاثر راه خانه را گم كردم و در كوچه ها سرگردان مي گشتم . به اين جهت دير آمدم.
📚 منبع : كودك از نظر وراثت و تربيت ، ج 2، ص 178.
#فگر_گناه
❥↬
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
📚درستکار باش ، خداوند روزی ات را می رساند
روزی جوانی به حضور امام صادق علیه السلام آمد و عرض کرد:
- #سرمایه ندارم.
امام علیه السلام فرمود: درستکار باش! خداوند روزی را میرساند.
جوان بیرون آمد. در راه، کیسه ای پیدا کرد. هفتصد دینار در آن بود. با خود گفت: باید سفارش امام علیه السلام را عمل نمایم، لذا من به همه اعلام میکنم که اگر همیانی گم کرده اند نزد من آیند.
با صدای بلند گفت:
هر کس کیسه ای گم کرده، بیاید نشانه اش را بگوید و آن را ببرد.
فردی آمد و نشانههای کیسه را گفت، کیسه اش را گرفت و هفتاد دینار به رضایت خود به آن جوان داد.
جوان برگشت به حضور حضرت، قضیه را گفت.
حضرت فرمود:
- این هفتاد دینار #حلال بهتر است از آن هفتصد دینار حرام و آن را خدا به تو رساند. جوان با آن پول تجارت کرد و بسیار غنی شد.
📚منبع : بحار الانوار ، ج ۴۷، ص 117
❥↬
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✍#تاریکی_مبهم_و_عمیق
🔸آیت اللّه "حاج میرزا محمّد جواد انصاری همدانی(ره)" نقل میفرمود که:
🔸من در یکی از خیابانهای همدان عبور میکردم، دیدم جنازهای را به دوش گرفته به سمت قبرستان میبرند و جمعی او را تشییع مینمودند،ولی از جنبهٔ ملکوتی، او را به سمت یک تاریکی مُبهم و عمیقی میبردند و روح مثالی این فرد متوفّی در بالای جنازه میرفت و پیوسته میخواست فریاد کند که "ای خدا مرا نجات بده مرا اینجا نبرند" ولی زبانش به نام خدا جاری نمیشد، آن وقت رو میکرد به مردم و میگفت: "ای مردم مرا نجات دهید نگذارید ببرند ولی صدایش به گوش کسی نمیرسید،
🔸آیت اللّه انصاری(ره) میفرمود: من صاحب جنازه را میشناختم اهل همدان بود و او حاکم ستمگری بود.
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨کاش
امشب همون شبی باشه که
قرارِ فرداش کلی اتفاقِ خوب بیفته ...
الهی ✨
در همین شب ها 🌕
به بزرگ ترین آرزوها تون برسید
#شبتون_مهتابی🌌
-------------------
📚زن بدکاره و تربت سید الشهدا
در زمان حضرت صادق (ع) زن زانیه ای بود که هروقت بچه ای از طریق نامشروع می زائید به تنوری می انداخت. و آنهارا می سوزاند، تا اینکه اجلش رسید و مُرد. اَقربای و خویشان او، زن را غسل و کفن کردند و نماز برایش خواندند و بخاکش سپردند، ولی یک وقت متوجه شدند زمین جنازه این زن بدکاره را قبول نمی کند و به بیرون انداخته آن عده که در جریان دفن این زن بدکاره شرکت داشتند احساس کردند شاید اشکال از زمین و خاک باشد، جنازه را در جای دیگر دفن کردند، دوباره صحنه قبل تکرار شد، یعنی زمین جسد را نپذیرفت و این عمل تا سه مرتبه تکرار شد. مادرش متعجب شد آمد محضر مقدس آقا امام صادق آل محمد (ص) و گفت ای فرزند پیغمبر بفریادم برس... و جریان را برای حضرت بازگو کرد و متمسک و ملتجی به حضرت گردید، وجود مقدس آقا امام صادق (ع) وقتی جریان را از زبان مادرش شنید و متوجه شد کار آن زن زنا و سوزاندن بچه های حرامزاده بوده، فرمود هیچ مخلوقی حق ندارد مخلوق دیگر را بسوزاند، و سوزاندن به آتش فقط بدست خالق است.
مادر آن زن بدرکاه به امام عرض کرد حالا چه کنم، حضرت فرمرد: مقداری از تربت جدّم آقا سید الشهداء ابی عبداللّه الحسین (ع) را همراه جنازه اش در قبر بگذارید زیرا تربت جدم حسین (ع) مشکل گشای همه امور است. مادر، زن زانیه مقداری تربت تهیه نمود و همراه جنازه گذاشت دیگر تکرار نشد.
منبع:
محدث قمی
تربت-سفینه البحار شیخ عباس قمی
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✍امام علی(علیه السلام):
از دو رویی دور باش،
زیرا دورو نزد خدا
آبرویی ندارد.
📚غررالحکم:2694
: 🌷
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨
✅پنج اصل تربیتی
✍جوان به پنج تربیت نیاز دارد و علے اڪبر مظهر این پنج تربیت است.
1⃣تربےت دینے : خداشناسے، اهمیت ارتباط باخدا و اهل بیت را باید به جوان آموزش داد و رسول خدا(ص) روے این موضوع خیلے سرمایه گذارے مے ڪرد. این تربیت آنقدر مهم است ڪه حتے اگر پدر و مادر خلاف آن را گفتند، نباید پذیرفت. افرادی مے گویند نماز تڪرارے است و روزے ۵ بار باید خوانده شود و این ڪار خسته ڪننده است. باید دانست ڪه زندگے انسان تڪرار است از خوردن، غذا درست ڪردن، خوابیدن و مدرسه رفتن و ... همه تڪرارے هستند و با تڪرار است ڪه زندگے جریان پیدا مے ڪند.
2⃣تربےت اخلاقے : آموزش مسائل اخلاقے به فرزندان از جمله صداقت و راستگویے و دورے از غیبت و دروغ از مواردے است باید دورے شود. تربیت بچه ها آنچه ڪه ما دلمان میخواهد نمے شود بلڪه آن چه ڪه هستیم، مے شوند.
3⃣تربےت اجتماعے : متاسفانه آمارے ڪه روانشناسان مے دهند نشان از رشد درون گرایے در جوانان است ڪه یک مشڪل جدے است و در آینده بعد از ازدواجشان به مشڪل برمے خورند. انفاق، صدقه، مشارڪت در ڪارهاے عام المنفعه، صله رحم، ملاقات مریض و ... از عوامل رشد اجتماعے جوانان و ڪودڪان است.
4⃣تربےت علمے: این تربیت از اصولے است ڪه باید رعایت شود و در علم نیز اولویت سنجے باید ڪرد.علمی ڪه به درد زندگے جوان بخورد. از شبهه نترسید بلڪه از در شبهه ماندن بترسید. و سعے ڪنید همیشه با یک آدم دینے در ارتباط باشید.
5⃣تربےت سیاسے : نظام ولایت فقیه یک نظام سیاسے نیست بلڪه یک نظام دینے است و امام خمینی(ره) آمد و یک حڪومت دینے را تشڪیل داد و جوانان باید به این موضوع آگاه باشند. دین دارے از سیاست جدا نیست چرا ڪه تمامے امامان و معصومین ما به دلیل سیاسے بودنشان به شهادت رسیدند. حضرت علے اڪبر مظهر تربیت دینے، اخلاقے، اجتماعے، علمے و سیاسے بود و آینه تمام نماے پیغمبر(ص) بود.
✨میلاد حضرت علی اکبر (ع)
و روز جوان بر همگان مبارک ✨
↶【به ما بپیوندید 】↷
___________________
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد مسعود عالی
💥 بدن برزخی چگونه است؟
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
⚜چرا و بر چه اساسی، توصیه به گفتن ذکر ان_شا_الله شده است؟
«وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنِّی فاعِلٌ ذلِکَ غَدا. إِلاَّ أَنْ یَشاءَ اللَّه...»
و هیچگاه با قاطعیت مگو که فردا چنین کاری را انجام خواهم داد، مگر آنکه آنرا وابسته به خواست و مشیت پروردگار نمایی.
✍سوره مبارکه کهف آیه 23_24
✅ هرگز نگو من فلان کار را فردا انجام مى دهم مگر...
در آیه ۲۳ سوره #کهف ،خداوند پس از بیان داستان اصحاب کهف برای پیامبر اسلام،به ایشان نکته جالبی را تذکر میدهد:
۲۳- وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیْء إِنِّی فاعِلٌ ذلِکَ غَداً
۲۴- إِلاّ أَنْ یَشاءَ اللّهُ وَ اذْکُرْ رَبَّکَ إِذا نَسِیتَ وَ قُلْ عَسى أَنْ یَهْدِیَنِ رَبِّی لاِ َقْرَبَ مِنْ هذا رَشَدا
۲۳ ـ و هرگز در مورد کارى نگو: «من فردا آن را انجام مى دهم».
۲۴ ـ مگر این که خدا بخواهد! و هر گاه فراموش کردى، (جبران کن) و پروردگارت را به خاطر بیاور;
✨و بگو: «امیدوارم که پروردگارم مرا به راهى روشن تر از این هدایت کند»
🍀یعنى در رابطه با اخبار آینده، و تصمیم بر انجام کارها، حتماً جمله «ان شاء اللّه» را اضافه کن; چرا که:
🔹اوّلاً: تو هرگز مستقل در تصمیم گیرى نیستى و اگر خدا نخواهد ، هیچ کس توانائى بر هیچ کارى را ندارد.
🔹ثانیا ً: خبر دادن قطعى براى انسان که قدرتش محدود است و احتمال ظهور موانع مختلف مى رود، صحیح و منطقى نیست، و چه بسا دروغ از آب در آید، مگر این که : با جمله «ان شاء اللّه» همراه باشد.
✨سپس، در تعقیب این جمله، قرآن مى گوید: «هنگامى که یاد خدا را فراموش کردى بعد که متوجه شدى، پروردگارت را به خاطر بیاور» (وَ اذْکُرْ رَبَّکَ إِذا نَسِیتَ).
✨اشاره به این که : اگر به خاطر فراموشى، جمله «ان شاء اللّه» را به سخنانى که از آینده خبر مى دهى، نیفزائى هر موقع به یادت آمد فوراً جبران کن، و بگو «ان شاء اللّه»، که این کار گذشته را جبران خواهد کرد.
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حجت الاسلام مؤمنی
💥 اثر عجیب سبک شمردن نماز
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
شهیدی که سر بی تنش سخن گفت
در جاده بصره خرمشهر شهید "علی اکبر دهقان" همین طور که می دوید از پشت از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش از پیکر پاکش جدا شد.
در همان حال که تنش داشت می دوید، سرش روی زمین غلتید.
سر مبارک این شهید حدود پنج دقیقه فریاد " یاحسین، یا_حسین" سر می داد.
همه رزمندگان با مشاهده این صحنه شگفت گریه می کردند...
چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش وصیتنامه اش را برداشتند، نوشته بود:
🦋ألسلام علی الرأس المرفوع
خدایا من شنیده ام که امام حسین (ع) با لب تشنه شهید شده است، من هم دوست دارم اینگونه شهید بشوم…
خدایا شنیده ام که سر امام حسین (ع) را از پشت بریده اند، من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشود.
خدایا شنیده ام سر امام حسین (ع) بالای نیزه قرآن خوانده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمی دانم، ولی به امام حسین (ع) خیلی عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید میشوم سر بریده ام به ذکر " یا_حسین" باشد...
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 راه مشاهده ملکوت
استاد مسعود عالی
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
💢مدح امام حسین علیه السلام توسط خداوند در حدیث شریف لوح
شیخ صدوق (رضوان الله تعالی علیه) عالم بزرگ شیعه و هم چنین جوینی عالم بزرگ اهل تسنن روایت کردهاند که خدای تبارک و تعالی در حدیث لوح فرمود:
جَعَلتُ حُسَيناً خازِنَ وَحيي وَ أكرَمتُهُ بِالشَّهادَةِ وَ خَتَمتُ لَهُ بِالسَّعادَةِ فَهُوَ أفضَلُ مَن استُشهِدَ وَ أرفَعُ الشُّهَداءِ دَرَجَةً عِندي ، وَ جَعَلتُ كَلِمَتِيَ التّامَّةَ مَعَهُ وَ الحُجَّةَ البالِغَةَ عِندَهُ ، بِعِترَتِهِ اُثيبُ وَ اُعاقِبُ.
حسین (علیه السلام) را خزانه دار وحی خود نمودم و او را با شهادت اکرام کردم و عاقبتش را به سعادت ختم نمودم؛ پس او والاترین کسی است که شهید شده و در بین شهداء بالاترین درجه را نزد من داراست، و من کلمهی تامه خود را (علم یا قدرت) را همراه او کرده و حجت بالغه را نزد او قرار دادم؛ به خاطر عترت اوست که ثواب میدهم و عقاب مینمایم.
بحار الانوار، تألیف علامه مجلسی رحمه الله، جلد ۳۶
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋شرطی برای پروانه شدن ...
❥↬
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
📚نماز خربزه ای
عالم متقى جناب حاج شیخ محمد باقر شیخ الاسلام - علیه الرحمه - فرمود: شنیدم از عالم بزرگوار وسید عالی مقدار امام جمعه بهبهانى كه در اوقات تشرف به مكه معظمه روزى به عزم تشرف به مسجدالحرام و خواندن نماز در آن مكان مقدس از خانه خارج شدم اتفاقی افتاد که متوجه لطف خدا و ناسپاسى بنده شدم .
در اثناى راه ، خطرى پیش آمد و خداوند مرا از #مرگ نجات داد و باكمال سلامتى از آن خطر رو به مسجد آمدم، نزدیک در مسجد، #خربزه زیادى روى زمین ریخته بود و صاحبش مشغول فروش آنها بود، قیمت آن را پرسیدم گفت آن قسمت، فلان قیمت و قسمت دیگر ارزانتر و فلان قیمت است، گفتم پس از مراجعت از مسجد مى خرم و به منزل مى برم .
پس به مسجدالحرام رفتم و مشغول نماز شدم ،درحال نماز در این #خیال شدم كه از قسمت گران آن خربزه بخرم یا قسمت ارزانترش و چه مقدار بخرم و خلاصه تا آخر نماز در این خیال بودم و چون از نماز فارغ شده خواستم از مسجد بیرون روم ، شخصى از در مسجد وارد و نزدیک من آمد و در گوشم گفت :
"خدایى كه تو را از #خطر_مرگ ، امروز نجات بخشید آیا سزاوار است كه در خانه او نماز خربزه اى بخوانى؟"
فورا متوجه عیب خود شده و بر خود لرزیدم ، خواستم دامنش را بگیرم او را نیافتم .
📚منبع : کتاب داستان هاى شگفت شهید دستغیب
❥↬
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi