فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو چیز را همیشه از خدا طلب کن
۱ زندگی توام با ایمان
۲ عاقبت بخیری
چرا که بسیاری از افراد زندگی با آسایش دارند
ولی از نعمت ایمان محروم اند
و چه بسا افراد با ایمانی که
عاقبت بخیر نمیشوند
خدایا زندگی با ایمان و عاقبت بخیری
را نصیب تمام بندگانت بگردان🙏
#آمین
💚روزتون عالی در پناه خدای مهربان
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🔘داستان کوتاه
مرد تاجری در شهر کوفه ورشکست شد و مقدار زیادی بدهکار گردید، به طوری که از ترس طلبکاران در خانه اش پنهان شد، و از خانه بیرون نیامد، تا اینکه شبی از ماندن در خانه دلتنگ گردید.
بنابر این نیمه شب از خانه خارج شد و برای مناجات به مسجد رفت، و مشغول نماز و راز و نیاز به درگاه خداوند بی نیاز شد و در «دعاهایش از ارحم الّراحمین خواست که فرجی بفرستد و قرض هایش را ادا فرماید، و صدای ضجه و یا الرحمن الراحمین اش تمام فضای مسجد را پُر کرده بود».
در همان زمان بازرگان ثروتمندی در خانه اش خوابیده بود، در خواب به او گفتند: «اکنون مردی، خدای ارحم الراحمین را می خواند و از خدای مهربان و بخشنده ادای دین خود را می طلبد، برخیز و قرض او را ادا کن.»
بازرگان ثروتمند از خواب بیدار شد، وضو گرفت و دو رکعت نماز خواند و دوباره خوابید، باز در خواب همان ندا را شنید، تا اینکه در مرتبه سوّم برخاست و هزار دینار با خود برداشت و سوار شتر شد، آنگاه مهار شتر را رها کرد و گفت: آن کسی که در خواب به من امر کرد که از خانه خارج شوم، خودش مرا به مرد محتاج خواهد رسانید.
شتر کوچه های شهر را یکی پس از دیگری پیمود و در برابر مسجدی توقّف کرد، تاجر پیاده شد و به طرف مسجد رفت، ناگهان متوجّه شد از درون مسجد صدای گریه و زاری می آید و کسی صدا می زند یا ارحم الرّاحمین... داخل مسجد شد، پیش تاجر ورشکسته رفت و گفت: ای بنده خدا، سر بردار، زیرا خدای ارحم الراحمین دعایت را مستجاب کرد.
آنگاه هزار دینار پول را به او داد و گفت: «با این قرض هایت را بپرداز و مخارج زن و بچه هایت را تأمین کن و هر وقت این پول تمام شد و باز محتاج شدی، اسم من فلان، و محلّ کارم فلان جا است و خانه ام در فلان محلّه می باشد، به من مراجعه کن؛ تا دوباره به تو پول بدهم.»
تاجر ورشکسته گفت: «این پول را از تو می پذیرم، زیرا می دانم عطا و بخشش خدای ارحم الراحمین است، ولی اگر دوباره محتاج شدم پیش تو نمی آیم». بازرگان گفت: «چرا؟ پس به چه کسی مراجعه می کنی؟»
تاجر ورشکسته گفت: «به همان کسی که امشب به او عَرْضِ حاجت کردم و او تو را فرستاد تا کارم را درست کنی. بازهم اگر محتاج شوم، از او که مهربانترینِ مهربانان و بخشنده ترینِ بخشنده ها است، ارحم الرّاحمین است کمک و یاری و مساعدت می خواهم که هیچ وقت بنده هایش را از یاد نمی برد.
اگر محتاج شوم باز هم به خدایم که به من نزدیک تر است و دعایم را مستجاب می کند روی می آورم و از او می خواهم، و او هم وسائلی مانند شما را برایم می فرستد و کارم را اصلاح می کند».
📗 #قلب_سلیم، ج 1
✍ شهید آیت الله دستغیب
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🌷 مردى نزد پيامبراکرم (صلي الله عليه و آله) آمد و عرض کرد :
✍ به من كارى بياموز كه خداوند ، به سبب آن ، مرا دوست بدارد و مردم نيز دوستم بدارند، و خدا دارايى ام را فزون گرداند و تندرستم بدارد و عمرم را طولانى گرداند و مرا با تو محشور كند.
☘ حضرت فرمودند :
«اينها يى كه گفتى شش چيز است كه به شش چيز ، نياز دارد:
❶ اگر مى خواهى خدا تو را دوست بدارد ، از او بترس و تقوا داشته باش.
❷ اگر مى خواهى مردم دوستت بدارند ، به آنان نيكى كن و به آنچه دارند ، چشم مدوز.
❸ اگر مى خواهى خدا دارايى ات را فزونى بخشد ، زكات آن را بپرداز.
❹ اگر مى خواهى خدا بدنت را سالم بدارد ، صدقه بسيار بده.
❺ اگر مى خواهى خداوند عمرت را طولانى گرداند ، به خويشاوندانت رسيدگى كن ؛
❻ و اگر مى خواهى خداوند تو را با من محشور كند ، در پيشگاه خداى يگانه قهّار ، سجده طولانى كن.
📖 أعلام الدين ص 268
📖 بحار الأنوار ج 85 ص 164 ح 12
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آن گوهرِ نایاب که در کانِ وجود است، از خود بطلب، بر درِ هر خانه مجویش!
داستان بینهایت زیبا و تاثیرگذار که شما را بدجور متحول میکند! از اون داستانهاست که دوست دارید چند بار ببینید و در انتها شگفتزده میشوید!
توصیههایش را آویزه گوش کنید..! 👍
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
كبير، يكي از عارفان بزرگ هندي
مي گويد:
« من ساليان سال به دنبال خدا گشتم
اما نتوانستم او را بيابم.
سپس پندار خدا را كاملا دور انداختم
و آرام شدم. عاشق شدم. چه كار ديگري
مي توانستم انجام دهم؟
من نتوانسته بودم خدا را بيابم پس
يگانه راه، نزديك شدن به خدا بود تا
حد ممكن. پس ساكت و آرام شدم،
عاشق شدم، چنان كه گويي او را
از قبل يافته بودم...
روزي خدا به سراغم آمد و من از آن
روز ديگر پرواي او را در سر ندارم.
نخست من بودم كه او را صدا زدم:
خدايا! تو كجايي؟ اينك او مرا صدا
مي زند: كبير! تو كجايي؟ »
كبير از چيزي بسيار پر معنا سخن
مي گويد.
اصل گفتار او چنين است:
« خدا همچون سايه بدنبال من مي آيد.
مرا صدا مي زند و مي گويد:
كبير، كبير! كجا مي روي؟ چه مي كني؟
آيا كمكي از دست من ساخته است؟
اكنون كه من خدا را شناخته ام ديگر
پرواي او را در سر ندارم. او در جايي
بيرون از ما نيست. او در درون ماست.
او را نه در آيين ها و تشريفات،
بلكه در عشق مي توان يافت.
او را نه در تعارفات، بلكه در دوستي
بدون تعارف و صميمانه با هستي
مي توان يافت..
👤 اشو
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃الهے
💫در این شب زیبا
🍃زندگے دوستانم را سبز
💫تنور دلشان را گرم
🍃فانوس دلشان را روشن
💫لحظه هایشان را بدون غم
🍃و چرخ روزگار را
💫به ڪامشان بچرخان
✨آمیـــن یا رَبَّ 🙏
💫شبتون نورانی
🍃آرامش مهمان لحظه هایتان
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🕊🍃•°
هرگزتسلیمناامیدینشوو...
غمرابہدورهایزودگذرتبدیلکنکہازتو
میگذردوازتوفردقویتریمیسازدکہبتوانی بااعتمادبہنفسوباسرعتیثابتبازندگی روبروشویوبدانکہخداونددرشادیواندوه باتوستوبہشماقدرتمیدهد،
بہخداتوکلکنیدونگراننباشید..🌻
روزتون عالی در پناه خداوند مهربان
᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝╭✹••••••••••••••••••🌸
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
❣از رجبعلی خیاط ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :
ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺁﺭﺍمي؟
❣ﮔﻔت: ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ
ﺯﻧﺪگي ﺧﻮﺩ
ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﻨﺞ ﺍﺻﻞ ﺑﻨﺎ ﮐﺮﺩﻡ:
❣دانستم ﺭﺯﻕ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ نميخورد
ﭘﺲ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪﻡ
❣دانستم ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ميبيند
ﭘﺲ ﺣﯿﺎ ﮐﺮﺩﻡ
دانستم ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ نميدهد
ﭘﺲ ﺗﻼﺵ ﮐﺮﺩﻡ
❣دانستم ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﮐﺎﺭﻡ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ
ﭘﺲ ﻣﻬﯿﺎ ﺷﺪﻡ
❣دانستم ﮐﻪ نیکي ﻭ ﺑﺪﯼ ﮔﻢ نميشود
ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ ﺑﺎﺯ ميگردد
ﭘﺲ ﺑﺮ ﺧﻮبي ﺍﻓﺰﻭﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺪﯼ ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻡ
❣ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﻦ 5 اصل ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ
ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ميكنم👌🏻
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴 به این میگن مذاکره کننده!
✅ براى امير المومنين عليه السلام نامه اى از معاويه رسيد.
✍ حضرت مهر نامه را شكست و قرائت كرد :
🔥 " از طرف امير المومنين و خليفة المسلمين ، معاويه بن ابى سفيان براى على!
☘ اى على ! در جنگ جمل هر چه خواستى با ام المومنين عايشه و اصحاب رسول خدا طلحه و زبير كردى، اكنون مهياى جنگ باش!
🌹 حضرت جواب نامه را اينگونه نوشت :
از طرف عبدالله، تو به رياست مى نازى و من به بندگى خداوند، من آماده جنگ هستم.
به همان نشان كه " انا قاتل جدك و عمك و خالك : من همان قاتل پدربزرگ و عمو و دايى تو هستم "
🔶 سپس نامه را مهر و امضاء فرمود و از شاگردانش كه در محضرش بودند ، پرسيد : كيست كه اين نامه را به شام ببرد ؟
كسى جواب نداد.
✅ دوباره حضرت سوالش را تكرار فرمود و اين بار طرماح از ميان جمعيت برخاست و عرض كرد : على جان ! من حاضرم .
☘ حضرت ضمن اينكه او را از متن تند نامه آگاه كرد ، فرمود : طرماح !
به شام كه رفتى مواظب آبروى على باش...
🌹طرماح گفت : سمعاً و طاعةً ... آنگاه نامه را گرفت و بسوى شام حركت كرد
🍂 معاويه در باغ قصرش بود كه عمرو عاص خبر رسيدن يكى از شاگردان على را به او رساند.
🔥 معاويه فورا دستور داد كه بساطى رنگين پهن كنند تا شكوه آن طرماح را تحت تاثير قرار بدهد و او را به لكنت بيندازد .
🌿 طرماح وقتى وارد شد و آن فرشهاى رنگين و بساط مفصل را ديد ، بى اعتناء با همان كفشهاى خاك آلوده اش قدمها را بر فرشها گذاشت!
🌱 سپس خود را به معاويه رساند و همانطور كه او بر مسندش لميده بود ، طرماح نيز لم داد و پاهايش را دراز كرد!
🌑 اطرافيان معاويه به طرماح اعتراض كردند كه پاهايت را جمع كن!
اما او گفت : تا آن مردك ( معاويه ) پاهايش را جمع نكند ، من هم پاهايم را جمع نخواهم كرد!
⚡عمرو عاص به معاويه در گوشى گفت : اين مردى بيابانيست و كافيست كه تو سر كيسه ات را كمى شل كنى تا او رام بشود و لحنش را هم عوض كند.
🔥 معاويه ضمن اينكه دستور داد تا سى هزار درهم پيش طرماح بگذارند ، از او پرسيد : از نزد كه به خدمت كه آمده اى ؟
🍀 طرماح گفت : از طرف خليفه برحق ، اسدالله ، عين الله ، اذن الله ، وجه الله ، امير المومنين على بن ابيطالب نامه اى دارم براى امير زنازاده فاسق فاجر ظالم خائن ، معاوية بن ابى سفيان!
⛔ معاويه ناراحت از اينكه سى هزار درهم نيز نتوانسته است كه اين شاگرد على عليه السلام را ساكت كند ، گفت : نامه را بده ببينم!
🍀 طرماح گفت : روى پاهايت مى ايستى ، دو دستت را دراز ميكنى تا من نامه على عليه السلام را ببوسم و به تو بدهم.
🔥 معاويه گفت : نامه را به عمرو عاص بده
🍀 طرماح گفت : اميرى كه ظالم است ، وزيرش هم خائن است و من نامه را به خائنى چون او نميدهم.
🔥 معاويه گفت : نامه را به يزيد بده
🍀طرماح گفت : ما دل خوشى از شيطان نداريم چه رسد به بچه اش!
بالاخره معاويه طبق خواسته طرماح عمل کرد و نامه را گرفت و خواند.
⚡ بعد هم با ناراحتى تمام كاتبانش را احضار كرد تا جواب نامه را اينگونه بنويسد :
على ! عده لشكريان من به عدد ستارگان آسمان است، مهياى نبرد باش "
🍀 طرماح برخاست و گفت : من خودم جواب نامه ات را مى دهم:
على عليه السلام خود به تنهايى خورشيديست كه ستارگان تو در برابرش نورى نخواهند داشت.
🌼 سپس خواست برود كه معاويه گفت " طرماح ! سى هزار درهمت را بردار و سپس برو "
🌹 اما طرماح بى اعتناء به حرف معاويه و بدون خداحافظى راه كوفه را در پيش گرفت.
🔥 معاويه رو به عمرو عاص كرد و گفت : حاضرم تمام ثروتم را بدهم تا يكى از شما به اندازه يكساعتى كه اين مرد از على طرفدارى كرد ، از من طرفدارى كند!
🔥 عمرو عاص گفت : بخدا اگر على به شام بيايد ، من كه عمرو عاصم نمازم را پشت سر او ميخوانم اما غذايم را سر سفره تو ميخورم!!
📕 الأختصاص ص ١٣٨
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
49.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزرگی میگفت:
اگر کسی برای درخواست کمک برای
حل مشکلی پیش تو آمد؛
هرگز نگو:
فلانی هم که هر وقت کاری داشته
باشه فقط ما را میشناسه!
بلکه بگو:
الحمدلله که خدا به من
توفیق برطرف کردن نیازهای مردم
را عنایت کرده است.
✍آقای ما امام حسین (ع)
در این باره میفرمایند:
"برآوردن حاجت و برطرف كردن
مشكلات مردم به دست شما از
نعمتهای خداوند است نسبت به شما،
بنابراین با منت گذاری و اذیت آنان،
جلوی این نعمت ها را نگیرید."
📚بحار الانوار، ج۷۴، ص۳۸
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
شب قشنگترین اتفاقے هست!
که تکرارمیشود تا آسمان زیبایش را
به رخ زمین بکشد
خدايا
ستاره هاےآسمانت را
سقف خانه دوستانم كن
تازندگيشان مانند ستاره بدرخشد
شبتون قشنگ
دلتون پراز زیبایے
شب بخیر 🌒
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
.
🔅فراموش نکنید که برای رسیدن به موفقیت
باید با سختیها و دشواریها مبارزه کنید و موانع را از مقابل راهتان بردارید.
🌱باید مسیر را طی کنید و باید موفق شوید.
این شما نیستید که کم میآورید، سختیها باید خسته شوند.👌
" زندگی "
سازِ دل است...
تو نوازندهٔ این
سازی و بس ...
تو اگر شاد زنی شاد شوی ...
گرچه باشی
چو قناری به قفس !!...
ساز زندگیتون همیشه کوک
᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
شاگردی از استادش درباره ی
جلب رضایت خدا و بهترین راه آن پرسید.
استاد گفت: به گورستان برو و به مرده ها توهین کن!
شاگرد دستور استاد را اجرا کرد و نزد او برگشت.
استاد گفت: جواب دادند؟شاگرد گفت : نه.
استاد گفت: پس بار دیگر به آنجا برو و آن ها را ستایش کن!
شاگرد اطاعت کرد و همان روز عصر نزد استاد برگشت.
استاد بار دیگر از او پرسیدکه آیا مرده ها جواب دادند؟
شاگرد گفت : نه.
استاد گفت: برای جلب رضایت خدا، همین طور رفتار کن!
نه به ستایش های مردم توجه کن و نه به تحقیر ها و تمسخر هایشان!
بدین صورت است که می توانی راه خودت را در پیش گیری
✍
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿🌺﷽🌿🌺
کسی کفشش را برای تعمیر نزد کفاش می برد. کفاش با نگاهی می گوید این کفش سه کوک می خواهد و هر کوک ده تومان و خرج کفش می شود سی تومان.
مشتری هم قبول می کند. پول را می دهد و می رود تا ساعتی دیگر برگردد و سوار کفش تعمیر شده بشود.
کفاش دست به کار می شود. کوک اول، کوک دوم و در نهایت کوک سوم و تمام ...
اما با یک نگاه عمیق در میابد اگر چه کار تمام است ولی یک کوک دیگر اگر بزند عمر کفش بیشتر می شود و کفش کفشتر خواهد شد.
از یک سو قرار مالی را گذاشته و نمی شود طلب اضافه کند و از سوی دیگر دو دل است که کوک چهارم را بزند یا نزد...
او میان نفع و اخلاق میان دل و قاعده توافق مانده است.
یک دوراهی ساده که هیچ کدام خلاف عقل نیست.
اگر کوک چهارم را نزند هیچ خلافی نکرده. اما اگر بزند به انسانیت تعظیم کرده است...
دنیا پر از فرصت کوک چهارم است . و من و تو کفاش های دو دل..
✍
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به "زندگی" فکر کن !🍂🌸
ولی برای زندگی "غصه نخور"..
دیدن حقیقت است ،
ولی درست دیدن، "فضلیت"...
"ادب" خرجی ندارد
ولی همه چیز را میخرد...
با شروع هر روز فکر کن
تازه بدنیا آمدی .
"مهربان باش" و دوست بدار
و عاشق باش.
شاید "فردایی نباشد"...
شاید فردایی باشد
اما "عزیزی" نباشد..🌼
᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝᳝
خدای عزیزم.
اگر امروز امیدم را ازدست دادم، لطفا به من یادآوری کن که برنامه هایت از رویاهای من بهتر است.
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایت پادشاه و اعدام نجار
پادشاه به نجارش گفت:فردا اعدامت میکنم،آن شب نتوانست بخوابد.
همسرش گفت:”مانند هرشب بخواب، پروردگارت یگانه است و درهای گشا یش بسیار ”
کلام همسرش آرامشی بردلش ایجاد کرد و چشمانش سنگین شدوخوابید
صبح صدای پای سربازان را شنید،چهره اش دگرگون شد و با ناامیدی، پشیمانی وافسوس به همسرش نگاه کردکه دریغاباورت کردم بادست لرزان در را باز کرد ودستانش را جلوبرد تا سربازان زنجیرکنند.دو سرباز باتعجب گفتند:
پادشاه مرده و از تو می خواهیم تابوتی برایش بسازی،چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی عذرخواهی به همسرش انداخت،همسرش لبخندی زد وگفت:
“مانند هرشب آرام بخواب،زیرا پروردگار یکتا هست و درهای گشایش بسیارند ”
✍
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
نپرداختن بدهی دیگران
✍حاج ميرزا حسين نورى صاحب «مستدرك الوسائل» از دارالسلام نورى حكايت مى كند:
از عالم زاهد سيد هاشم حائرى كه مبلغ يك صد دينار كه معادل ده قران عجمى بود از يك نفر يهودى به عنوان قرض گرفتم كه پس از بيست روز به او برگرداندم، نصف آن را پرداختم و براى پرداخت بقيه آن او را نديدم جستجو كردم، گفتند: به بغداد رفته.
شبى قيامت را در خواب ديدم، مرا در موقف حساب حاضر كردند، خداوند مهربان به فضلش مرا اذن رفتن به بهشت داد. چون قصد عبور از صراط كردم، زفير و شهيق جهنم مرا بر صراط نگاه داشت و راه عبورم را بست، ناگاه طلبكار يهودى چون شعله اى از جهنم خارج شد و راه بر من گرفت و گفت: بقيه طلب مرا بده و برو. من تضرع كردم و به او گفتم: من در جستجويت بودم تا بقيه طلبت را بپردازم ولى تو را نيافتم.
💥گفت: راست گفتى ولى تا طلب مرا ندهى از صراط حق عبور ندارى. گريه كردم و گفتم: من كه در اينجا چيزى ندارم كه به تو بدهم. يهودى گفت: پس بجاى طلبم بگذار انگشت خود را بر يك عضو تو بگذارم. به اين برنامه راضى شدم تا از شرش خلاص شوم، چون انگشت بر سينه ام گذاشت از شدت سوزش آن از خواب پريدم!
📜برگرفته از کتاب عرفان اسلامى، ج ۱۳ اثر استاد حسین انصاریان
✍
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📿 میدونستی تسبیحات حضرت زهرا(س) چنین معنای قشنگی داره؟
🔻الله اکبر، سبحان الله، الحمدلله
#استادپناهیان
✍
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫در این شبِ زیبای
✨بهاری دعا میکنم
💫مرغ آمین
✨بیاید و بر آرزوهایتان
💫آمین بگوید
✨دلواپسی
💫درخیالتان نماند و
✨آرام باشید
💫چه چیزی از
✨آرامش ناب خوش تر
💫 شبتون گرم از نگاه خـدا
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
💞خودتان را دوست داشته باشید،
💞به تواناییهایتان اعتماد کنید .
💞و هیچ زمانی دست از تلاش بر ندارید،
💞اینها بهترین راه مقابله با موانع زندگی است.
امروز همون روز سرنوشت سازه 😍
کافیه بخوای تو هم میتونی 💪
💞روز پر بار و زیبایی را براتون آرزو میکنم.
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✅مردان_بدانند
#مرد هایی که #زنان_محجبه دارند،
گاه یادشان میرود که از همسرانشان
بابت حجاب تشکر کنند!
🍃یادشان میرود که پذیرایی از مهمان
با حجاب سخت تر است!
🍃یادشان میرود که
مسافرت با حجاب سخت تر است!
یادشان میرود که بچه داری با حجاب سخت تر است!
🍃یادشان میرود که خرید با حجاب سخت تر است!
🍃یادشان میرود که در گرمای تابستان چه جهادی است چادری بودن!
🍃یادشان میرود اگر خیالشان از همسرشان راحت است؛
بخاطر سختی حجابی است که آنها تحمل میکنند!
✅گاهی با شاخه ای گل
از همسرانتان بابت حجابشان تشکر کنید،
تا بدانند که جهادی که امروز با حجابشان میکنند ،
برایتان ارزشمند است.
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
حکایتی زیبا درباره حق الناس حتما بخونید
ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺳﺮ ﺳﺒﺰ ﻭ ﺷﺎﺩﺍﺏ ﺣﮑﻤﺮﺍنی ﻣﯿﮑﺮﺩ
ﺭﻭﺯﯼ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺷﺪ ﻭ ﻃﺒﯿﺒﺎﻥ ﺍﺯ درمان ﺑﯿﻤﺎﺭﯾﺶ ﻋﺎﺟﺰ ﻣﺎﻧﺪند ﻭ ازﺷﺎﻩ ﻋﺬﺭ ﺧﻮﺩ
ﺭﺍ ﺧﻮاﺳﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﺳتﺷﺎﻥ کاری ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻧﯿﺴﺖ .
ﺷﺎﻩ ﻫﻢ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻭﻓﺎﺕ ﺍﻋﻼم ﻧﻤﺎﯾﺪ .
ﺷﺎﻩ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ کسی را ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﻨﻤﺎﯾﻢ ،
که ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻭﻓﺎﺕ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺷﺐ ﺩﺭ ﻗﺒﺮی که برای من آماده کرده اند ﺑﺨﻮﺍبد !
ﺍﯾﻦ ﺧﺒﺮ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﮐﺸﻮﺭ ﭘﺨﺶ ﺷﺪ
ﻭﻟﯽ ﮐﺴﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﺸﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﺑﺨﻮﺍﺑﺪ .
ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺩﺭاﯾﻦ ﻗﺒﺮ بخوابد
فقط ﯾﮏ ﺷﺐ ﻭ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ،ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻣﺮﺩﻡ شود.
ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ ﻭ روزنه ای ﺑﺮﺍﯼ نفس کشیدنﻭ ﻫﻮﺍ ﻫﻢ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﻧﻤﯿﺮﺩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺭﻓﺘﻨﺪ .
ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺑه ﺨﻮﺍﺏ ﺭﻓﺖ .
ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪ ﮐﻪنکیر و منکر ﺑﺎﻻﯼ قبرش ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ.
ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯿﭙﺮﺳﻨﺪ ﻭ ﻓﻘﯿﺮ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯿﮕوید ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﭘﺮﺳﯿﺪند:
ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﭼﯽ ﺩﺍﺷﺘﯽ؟
ﻓﻘﯿﺮ ﮔﻔﺖ :ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻣﺮﮐﺐ (ﺧﺮ ) ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺩیگر
ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ .
ﺍﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭ فقیر ﺑﺎ ﺧﺮ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﻓﻼﻥ ﻭ ﻓﻼﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ بر ﺧﺮﺧﻮﺩ ﺑﺎﺭ ﺯﯾﺎﺩ گذاشتی ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﺮﺩﻧﺶ ﺭاندﺍﺷﺖ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﺩﺭفلان ﺭﻭز به خرت ﻏﺬﺍ ﻧﺪﺍﺩﯼ و....
ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ بخاطر ﺍﯾﻦ ﻇﻠﻢ ﻫﺎ که به ﺧﺮﺵ کرده بود ﭼﻨﺪ ﺷﻼﻕ ﺁﺗﺸﯿﻦ خورد که برق از سرش پرید .
ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ می شود ﺩﺭ ﺗﺮﺱ ﻭ ﻭﺣﺸﺖ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺻﺒﺢ
ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺟﺪﯾﺪ ﺷﺎﻥ می آیند ﺗﺎ ﺍﺯ ﻗﺒﺮ ﺑﯿﺮﻭﻧﺶ ﮐﻨﻨﺪ
ﻭ ﺑﺮ ﺗﺨﺖ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﺑﻨﺸﺎﻧﻨﺪﺵ.
ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﻗﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﭘﺎ به ﻓﺮﺍﺭ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ
ﭘﯽ ﺍﻭ ﺻﺪﺍ ﮐﻨﺎﻥ ﮐﻪ ﺍﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻣﺎ ﻓﺮﺍﺭ ﻧﮑﻦ !
ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺑﺎ جیغ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯿﮕوید:
ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺮﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ
ﻋﺬﺍﺏ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺷﮑﻨﺠﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﺍﮔﺮ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺷﻮﻡ ﻭﺍﯼ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﻢ ...
🔆ای بشر از چه گمان کردی که دنیا مال توست
ورنه پنداری که هر لحظه اجل دنبال توست
هر چه خوردی، مال مور و هر چه هستی مال گور
هر چه داری مال وارث، هر چه کردی مال توست...
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨نماز اول وقت بخوانید تنگدستی شما رفع میشود!📿
◽️آیت الله بهجت (ره) : از آقا سید عبدالهادی شیرازی رحمهالله کهماشاءالله، واقعاً عالم حسابی بود، نقل کردهاند که در کوچکی بعد از فوت پدرم میرزای بزرگ تکفّل خانواده به عهدهی من بود.
◽️میگوید: ایشان را در خواب دیدم. از من پرسیدند: آقا سید عبدالهادی، حال شما چطور است؟ میگوید در جواب گفتم: خوب نیست.
◽️فرمود: به بچهها و اهل خانه سفارش کنید که نماز اول وقت بخوانند، تنگدستی شما رفع میشود.
📘در محضر آیت الله العظمی بهجت، ج۳، ص ۱۸۸.
✍
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
به بزرگی آرزویت نیندیش
به بزرگى کسى بیندیش
که میخواهد آرزویت رابرآورده کند
براى برآورده شدن آرزوهایتان
خـــدا را براى شما آرزو میکنم
شب همگی بخیر🦋✨
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🌿🐠 چیزی که خودت درمورد خودت
فکر میکنی خیلی مهمتر از چیزیه
که بقیه در موردت فکر میکنن
وقتشه بهت بگم که:
با خودت مهربون باش🥰
وخودتو خیلی خیلی دوست داشته باش ❤
☆✨🐳N’arrête jamais de croire en toi et sois fière d’être qui tu es, parce que tu es magnifique!
☆🦕✨هرگز ایمانت رو به خودت از دست نده و به خودت افتخار کن، چون تو فوقالعادهای!
☺️😍
امروز چقدربرای موفقیتت جنگیدی
پاشو ادامه بدهه و روزتو بساز📚
سلااام رفقااااا💐
هر حس بد و ناراحتی که دارید رو کنار بذارید امروز رو با انرژی پیش ببرید💪
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi