eitaa logo
حکایت و داستان قرآنی روایت پند حدیث آموزنده زیبا خواندنی معجزه کلیپ صوتی مذهبی اسلامی
17.7هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.7هزار ویدیو
23 فایل
﷽ 💚منبع انواع حکایات و روایات‌ جذاب مذهبی،داستان وپندزیبا 💚🌹حضورشما باعث دلگرمی ماست🌹💚 . 💚لطفا کپی باذکرصلوات🙏🌹 . . ❌تبلیغات و تبادلاتی که درکانال قرار میگیرند نه‌ تایید و نه‌ رد می‌شوند . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 پاسخ امام حسین به جنیان یاری‌گر... 🌕 آقا امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «گروه‌هايى از مؤمنان جنّ‌ به محضر امام حسين عليه‌السلام آمدند و عرض كردند: «اى مولاى ما! ما از شيعيان و ياران تو هستيم، آنچه را بخواهى به ما فرمان بده؛ اگر در همين جا باشى و به ما دستور نابودى همۀ دشمنانت را بدهى، ما قبل از اينكه از اينجا حركت كنى، آن را اجرا مى‌كنيم.» امام براى آنها دعاى خير كرد، و به آنها فرمود: «آيا قرآن را كه به جدّم رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله نازل شده نخوانده‌ايد كه مى‌فرمايد: «بگو اگر هم در خانه‌هايتان بوديد، آنهايى كه كشته شدن بر آنها مقرّر شده بود، قطعا به سوى آرامگاه‌هاى خود بيرون مى‌آمدند. (آل‌عمران/۱۵۴)، اگر من در وطن خود بمانم اين مردم واژگون شده به وسيلۀ چه كسى آزمايش مى‌گردند، و چگونه آنها امتحان مى‌شوند، و چه كسى در قبر من سكونت گزيند؟ با اينكه خداوند هنگام «دحوالارض» (كشيده شدن و گستردگى زمين) آن قبر را براى من برگزيده است، و آن قبر را و پناهگاه شيعيان و دوستان ما نموده است؛ خداوند اعمال و نمازهاى آنها را بپذيرد و دعاهاى آنها را اجابت كند، و شيعيان ما در آنجا ساكن گردند، تا آنجا مايۀ ايمنى آنها در دنيا و آخرت از عذاب باشد؛ ولى شما در روز شنبه كه روز عاشورا است و به قولى فرمود: در روز جمعه كه روز عاشورا است، در آنجا حاضر گرديد و در پايان آن روز كشته مى‌شوم، و بعد از من كسى از اهل و خويشان و برادرانم و اهل بيتم (كه دشمن با آنها بجنگد) باقى نخواهد ماند، و سر بريده‌ام را براى يزيد بن معاويه بفرستند... 📗اللهوف، ج ۱، ص ۶۶ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
. (س) که بود؟ . یک روز مرحوم فرمودند: در یکی از مجالسِ دعوت بودم. علمای آنان هم بودند. به من الهام شد که برای احقاقِ حقِ (ع) در آن جا حرفی بزنم. گفتم: آقایان علمای مجلس! سئوالی از شما دارم. گفتند: بفرمائید! عرض کردم: این حدیث «مَن ماتَ و لَم یَعرف امامَ زمانِه ماتَ میته الجاهلیه» یعنی: هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است که در کتاب‌ های شما هم آمده است در نظر شما چقدر اعتبار دارد؟ همه آن‌ها گفتند: این روایت، بسیار محکم است و در معتبرترین کتاب‌های حدیث ما مکرر آمده است! عرض کردم: یک سئوال دیگر هم از شما دارم و آن این که: حضرت زهرا (س) به نظر شما، به مرگ جاهلیت از دنیا رفتند یا به مرگ هدایت؟! به هم دیگر نگاهی کردند و گفتند: این چه حرفی است؟ فاطمه، سیده نساء العالمین مِن الاولین و الاخرین است. معلوم است که ایشان با هدایت از دنیا رفته اند! گفتم: پس امام خود را شناخته‌اند و به مرگ جاهلیت از دنیا نرفته‌اند! گفتند: حتما همین طور است! عرض کردم: یک سئوال دیگر هم از محضرتان دارم و آن این که: بفرمائید امام زمان حضرت زهرا (س) چه کسی بوده است؟! با شنیدن این سئوال، سکوت سنگینی بر مجلس سایه انداخت و هیچ کس چیزی نگفت! نه می‌توانستند بگویند ابوبکر و عمر بود، چون در کتاب‌‌های خودشان آمده است: ماتت و هی ساخطه علیهما یعنی: حضرت زهرا (س) رحلت کردند در حالی که بر آن دو نفر خشمگین، و از آن‌ها ناراحت و ناراضی بودند. و نه از آن طرف می‌توانستند به امامت علی (ع) اعتراف کنند! مجلس در سکوت بود تا این که پیرمردی برخاست و به علما نگاه کرد و گفت: چرا سکوت کرده‌اید؟ جواب ایشان را بدهید! امام زمان حضرت زهرا، مگر غیر علی بوده است؟! باز هم سکوت کردند و تا پایان جلسه چیزی نگفتند. فقط یک نفر از مجلس که بیرون آمد گفت: آقا! مرا روشن کردید، خدا جزای خیرتان بدهد! نمی‌دانستیم ما را گمراه کرده بودند! . سرّی از عشق، ص ۳۰۱-۳۰۰ ، سید علی نجفی، نشر شمس الشموس. اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
❤️ فقیر وارسته در روزی روزگاری، جوانی که سر و وضع فقیرانه ای داشت، به خانه پیامبر(ص) رفت... از قضا مرد ثروتمندی هم آنجا بود مرد فقیر کنار مرد ثروتمند نشست. ثروتمند وقتی دید جوان فقیر کنارش نشسته، لباسش را جمع کرد جوان از کار آن مرد ناراحت شد اما به روی خودش نیاورد، سوال خودش را پرسید و از آنجا رفت بعد از رفتن جوان، پیامبر اکرم (ص) از مرد ثروتمند پرسیدند: " چه چیزی باعث شد تو آن کار را انجام دهی؟ آیا ترسیدی از فقر او چیزی به تو برسد یا از ثروت تو به او؟؟ " مرد ثروتمند کمی فکر کرد و با شرمندگی گفت: " قبول دارم رفتارم زشت بود اکنون برای جبران کارم حاضرم نصف اموالم را به او بدهم " حضرت کسی را فرستادند تا جوان فقیر را پیدا کند و به خانه بیاورد. جوان آمد و حضرت ماجرا را برایش تعریف کردند و پرسیدند :" آیا این مال را از او قبول می کنی؟" جوان پاسخ داد: " خیر! " حضرت پرسیدند:" چرا؟ " جوان گفت: " میترسم اگر آن بخشش را قبول کنم روزی به تکبری که او دچار شده دچار شوم، و دل کسی را بشکنم که حتی با بخشش نیمی از اموالم هم نتوانم آن را جبران کنم ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
. داستانی که نگاه شما را به قیامت عوض خواهد کرد 🔲 این داستان را «ابن جوزی» نقل می‏کند که: در بلخ مردی علوی (از سادات منتسب به امیرالمؤمنین علی ع) زندگی می‏کرد تا اینکه بیمار شد و بعد از دنیا رفت. همسرش گفت: با دخترانم به سمرقند رفتم، تا مردم کمتر ما را سرزنش کنند و در سرمای شدید وارد این شهر شدم و دخترانم را به مسجد بردم و خودم برای تهیّه چیزی بیرون آمدم. دیدم مردم در اطراف شیخی اجتماع کرده‏ اند، پرسیدم: او کیست؟ گفتند: شیخ شهر است. من نیز نزد او رفتم و حال و روزم را شرح دادم ولی او گفت: دلیلی بر سیادتت بیاور؟ و توجّهی به من نکرد و من هم به مسجد بازگشتم. در راه پیر مردی را در مغازه‏ای دیدم که تعدادی در اطرافش جمع‏اند، پرسیدم: او کیست؟ گفتند: او شخصی مجوسی است، با خود گفتم: نزد او بروم شاید فرجی شود؟ لذا نزد وی رفته و جریان را شرح دادم. او خادم را صدا زد و گفت: برو و همسرم را خبر کن، تا به اینجا بیاید، پس از چند لحظه بانویی با چند کنیز بیرون آمد. شوهرش به او گفت: با این زن به فلان مسجد برو و دخترانش را به خانه بیاور؟ سیده می‏گوید: این زن به منزل او آمدیم و جایی را در خانه‏اش به ما اختصاص داد و به حمام برد و لباسهای فاخر بر ما پوشاند و انواع خوراکها را به ما داد و آن شب را به راحتی سپری کردیم. در نیمه‏ های شب شیخ مسلمان شهر در خواب دید، قیامت برپاست و پرچم پیامبر(ص) بر بالای سرش بلند شد. در آنجا قصری سبز را دید و پرسید: این قصر از آن کیست؟ پیامبر(ص)فرمود: از آن یک مسلمان است. شیخ جلو می‏رود و پیامبر(ص) از او روی می‏گرداند عرض می‏کند: یا رسول اللَّه(ص) من مسلمانم چرا از من اعراض می‏کنی؟ فرمود: دلیل بیاور که مسلمانی؟ شیخ سرگردان شد، و نتوانست چیزی بگوید. پیامبر(ص)فرمود: فراموش کردی، آن کلامی را که به آن زن علوی گفتی؟ این قصر از آن آن مردی است که این زن در خانه او ساکن شده؟ در این موقع شیخ از خواب بیدار شد و بر سر و صورت خود می‏زد و می‏گریست. آنگاه خود و غلامانش برای یافتن زن علوی در سطح شهر به تجسّس پرداختند، تا اینکه فهمیدند، او در خانه یک مجوسی است. شیخ نزد مجوسی رفت و تقاضای دیدن وی را نمود، مجوسی گفت: نمی‏گذارم او را ببینی؟ شیخ گفت: می‏خواهم این هزار دینار را به او بدهم. گفت: نه، اگر صد هزار دینار هم بدهی نمی‏پذیرم. وقتی اصرار شیخ را دید، گفت: همان خوابی را که دیشب تو دیده‏ای من هم دیده‏ام من رسول خدا(ص) را در خواب دیدم که فرمود: این قصر منزل آینده تو است. سوگند به خدا من و همه اهل خانه به دست او مسلمان ‏شده ‏ایم 📕 إرشاد القلوب إلی الصواب، ج‏2، ص: ۴۴۵ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🌹داستان آموزنده🌹 عمر بن مسلم یکی از کسانی بود که با امام صادق علیه السلام دوست بود و رفت و آمد داشت. پس از مدتی حضرت او را ندید، از علی بن عبدالعزیز جویای احوال دوستش شد. او گفت: فدایت شوم! او دست از کسب و کار کشیده و روی به زهد و عبادت آورده است. امام فرمود: وای بر او! مگر نمی‌داند کسیکه دست از کار بکشد، دعایش مستجاب نخواهد شد. در عصر پیامبر هنگامیکه که آیه (هر کس متقی و خداترس شود خدا راه بیرون شدن (از گناهان و بلا) بر او می‌گشاید و از جایی که گمان ندارد به او روزی عطاء کند ؛ گروهی از مسلمانان، محل کسب و تجارت خود را رها نموده و به گوشه نشینی و عبادت پرداخته و می‌گفتند: خداوند خود روزی رسان است و نمی‌گذارد افراد دیندار درمانده شوند، دیگر چه نیازی به زحمت تحصیل معاش و کسب و کار داریم. چون این خبر به پیامبر رسید، آن‌ها را فرا خواند و از روی اعتراض فرمود: چرا کار و کسب را ترک کرده‌اید؟! آن‌ها گفتند: خداوند متکلف روزی ما شده است. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: چنین نیست که پنداشته‌اید، هر کس توان کار و کوشش داشته باشد و انجام وظیفه نکند خداوند دعایش را مستجاب نفرماید، شماها باید دنبال کار بروید. 🌹 پ.ن: رزق در روایات دو گونه است؛ رزقی که انسان به سراغ آن می‌رود و رزقی که آن به سراغ انسان می‌آید؛ در حدیث بالا منظور رزقی است که آن به سراغ انسان می‌آید. یعنی اگر رزقی برای انسان مقدر نشده باشد حتی با تلاش نیز به او داده نمی‌شود. 🌹 اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
👩‍🎓ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺑﺪ ﺍﺧﻠﺎﻗﻰ ﻣﻌﻠﻢ ﻣﻌﻠﻤﻰ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺯﻳﺎﺩﻯ ﺩﺍﺷﺖ , ﺍﻣﺎ ﻭﻯ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺍﺧﻠﺎﻗﻰ ﻓﺮﺩﻯ ﺗﻨﺪﺧﻮ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﭽﻪ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺫﻳﺖ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ. ﺑﭽﻪ‌ﻫﺎ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﻋﻠﺖ ﺩﻟﺨﻮﺷﻰ ﺷﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻭﻟﻮ ﺑﺮﺍﻯ ﻳﻚ ﺭﻭﺯ ﻫﻢ ﻛﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻭﻯ ﺧﻠﺎﺹ ﺷﻮﻧﺪ ﻭﺩﺭﺱ ﺭﺍ ﺗﻌﻄﻴﻞ ﻛﻨﻨﺪ. ﻟﺬﺍ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻧﻘﺸﻪ ﻛﺸﻴﺪﻧﺪ. ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻛﻠﺎﺱ ﺁﻣﺪﻧﺪ, ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻣﻌﻠﻢ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ, ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ‌ﻫﺎ ﺑﻪ ﻣﻌﻠﻢ ﺳﻠﺎﻡ ﻛﺮﺩﻭ ﮔﻔﺖ: ﺟﻨﺎﺏ ﻣﻌﻠﻢ , ﺧﺪﺍ ﺑﺪ ﻧﺪﻫﺪ. ﻣﺜﻞ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﻛﺴﺎﻟﺘﻰ ﺩﺍﺭﻳﺪ؟ ﻣﻌﻠﻢ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﻧﻪ ﻛﺴﻞ ﻧﻴﺴﺘﻢ. ﺑﺮﻭ ﺑﻨﺸﻴﻦ. ﺷﺎﮔﺮﺩﻯ ﺩﻳﮕﺮ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺟﻨﺎﺏ ﻣﻌﻠﻢ ﺭﻧﮓ ﻭ ﺭﻭﻳﺘﺎﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯﭘﺮﻳﺪﻩ , ﺧﺪﺍﻯ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﻛﺴﺎﻟﺘﻰ ﺩﺍﺭﻳﺪ؟ ﺍﻳﻦ ﺩﻓﻌﻪ ﻣﻌﻠﻢ ﻳﻜﻪ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﻭ ﺑﻨﺸﻴﻦ ﺳﺮﺟﺎﻳﺖ. ﺑﻌﺪ ﻳﻜﻰ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﻫﺎ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﺣﺮﻑ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻛﺮﺩ. ﻣﻌﻠﻢ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺷﺎﻳﺪ ﻣﻦ ﻣﺮﻳﺾ ﻫﺴﺘﻢ. ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﻭﻗﺘﻰ ﭼﻨﺪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺩﻳﮕﺮﻫﻤﺎﻥ ﺣﺮﻑ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺛﺎﺛﺮ ﻭ ﺗﺎﺳﻒ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻛﺮﺩﻧﺪ, ﺍﻣﺮ ﺑﺮ ﻣﻌﻠﻢ ﻣﺸﺘﺒﻪ ﺷﺪ ﻭﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ , ﮔﻮﻳﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺣﺎﻟﻢ ﺧﻮﺵ ﻧﻴﺴﺖ. ﺑﭽﻪ‌ﻫﺎ ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﺍﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﻭ ﻧﺎﺧﻮﺵ ﺍﺳﺖ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺁﻗﺎ ﻣﻌﻠﻢ ,ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻫﻴﺪ ﺗﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺷﻮﺭﺑﺎﻳﻰ ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﺗﻬﻴﻪ ﻛﻨﻴﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺷﻤﺎﭘﺮﺳﺘﺎﺭﻯ ﻧﻤﺎﻳﻴﻢ. ﻛﻢ ﻛﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻣﺮﻳﺾ ﺷﺪ, ﺭﻓﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﻛﺸﻴﺪ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﻛﺮﺩ ﺑﻪ ﻧﺎﻟﻪ ﻛﺮﺩﻥ ﻭ ﺑﻪ ﺑﭽﻪ‌ﻫﺎ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺧﻴﺰﻳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺮﻭﻳﺪ. ﺍﻣﺮﻭﺯﻧﺎﺧﻮﺵ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﻧﻤﻰ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺩ ﺑﺪﻫﻢ. ﺑﭽﻪ‌ﻫﺎ ﻛﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ, ﻣﻜﺘﺐ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻔﺮﻳﺢ ﻭ ﺑﺎﺯﻯ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﻓﺘﻨﺪ. (امام کاظم (ع)می فرمایند: کسی که خود را به اندوه میزند،اهل اندوه میشود.) اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹داستان آموزنده🌹. روزی شخصی درب خانه امام حسین علیه‌السلام را زد؛ حضرت سوال کرد چه کسی درب می زند؟ شخص پاسخ داد من سائل هستم. حضرت مقداری پول آوردند و به مقداری که دست از درب عبور می‌کرد پول به فقیر دادند؛ آن فقیر مجددا درب زد و گفت درب را باز کنید من می خواهم شما را ببینم، امام پاسخ دادند: من نمی‌خواهم شما من را ببینید زیرا ممکن است روزی که وضع مالیت بهبود یافت خود را مدیون من ببینی و زیر منت رفته باشی و من دوست ندارم این اتفاق بیفتد. 🌹 اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
8.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 استاد شجاعی 🔹 اولین جمله‌ خدا، خطاب به بنده‌ای که ؛ از معصیت برگشته و توبه کرده ...؟؟ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🈯️💌💌💌💌 🗯🗯🗯انسان‌ها همه در زیانند مگر کسانی که ایمان می‌آورند و عمل صالح انجام می‌دهند و همدیگر را به حق و صبر توصیه می‌کنند. 🈯️💌 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🈯️💌💌💌💌 🗯رسول الله (ﷺ) می‌فرماید: «الله و ملائکه‌ی او و اهل آسمان‌ها و زمین و حتی مورچه در لانه‌اش و نهنگ در دریا، برای کسی که به مردم خیر می‌آموزد درود می‌فرستند». 🈯️💌 🈯️💌 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi