دعا کنیم...
برا اونایی که گوشه قلبشون درده
برا اونایی که دستشون تنگه
برا اونایی که طاقتشون تموم شده
برای اونایی که عزیزشون بیماره
الهی که حال دلتون خیلی زوود خوب خووب شه
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
صبح که از خواب بیدار می شوید، به این فکر کنید که زنده بودن، اندیشیدن، لذت بردن، عشق ورزیدن چه امتیاز بزرگیست...
ما آدم ها دو جور دیدگاه میتونیم نسبت به زندگی داشته باشیم:
۱. زندگی رو مثل یک توفیق اجباری ببینیم. 😔
۲. زندگی رو به دید یه فرصت نگاه کنیم. 😎
همین دیدگاه ساده میتونه نتایج بسیار متفاوتی رو رقم بزنه!
𖤐⃟🦅••Without hard work, nothing grows but weeds.
بدون سخت کوشی، چیزی نمی روید جز علف هرز...
سلام صبحتون به شادی☕️
#انگیزشی
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهم عجل لولیک الفرج🌙✨
امام علی (ع) می فرمایند:
چیزی را می خواستی که به آن دست نیافتی؟
فکر کن که اگر به آن دست می یافتی نیز جز زمانی اندک در دست تو باقی نمی ماند!
این اندیشه تو را از غصه ی نداشتن آن رها می سازد...
(غررالحکم و دررالکلم حدیث ۲۶۶۰)
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺امیرالمومنین علیه السلام:
کسی که به مال توکل کرد ذلیل شد کسی که به علم توکل کرد گمراه شد کسی که به عقل توکل کرد لغزید کسی که با خدا توکل کرد آسایش یافت ...
(بحارالانوار جلد ۱ صفحه ۱۶۱)
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر وقت قلبتون برای اباعبدالله الحسین شکست، این را علامت خیر قلبتان بدانید ...
و اشکتان که جاری شد، این را علامت خیر چشمتان بدانید
این چراغی است که امام حسین علیه السلام روشن کرده است و خاموش نمیشود ...❤️
🗒️ برشی از کتاب آئینه تمامنما
🏼 اثر آیت الله حائری شیرازی
_🔸🔹_
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
بسم الله
یک شیعهای زمان موسی بن جعفر (ع) شیطان او را فریب داد. انسان فریب میخورد، انسان یک وقت میلغزد. در سورهی مبارکه ی نجم نگاه بکنید بندگان خوب را وقتی بحث میکند یکی از صفات آنها این است «الَّذینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلاَّ اللَّمَمَ» اینها کارهای بزرگ زشت را انجام نمیدهند. فواحش، گناه، «إِلاَّ اللَّمَمَ» گاهی میلغزند.
میگویند عربهای جاهلی که دور بیت راه میرفتند، میگفتند: «إِنْ تَغْفِرِ اللَّهُمَّ تَغْفِرْ جَمّا» خدایا اگر میبخشی همه را ببخش. بعد از آن چیست؟ «وَ أَیُّ عَبْدٍ لَکَ إِلَّا لَمَّا» این کدام بنده است که نلغزیده است. ما هم یکی از آنها.
زمان موسی بن جعفر (ع) شیطان یک شیعه را فریب دارد، رفت یک مقدار شراب خورد. یکی او را تشویق کرد، شیاطین انس هم داریم، شیاطین جن هم داریم. حالا یک مقدار بخور. چیزی نیست، طوری نمیشود. این هم خورد و وای! چه کار بکنم؟ چطور به نزد موسی بن جعفر بروم. دیگر خجالت میکشید برود. آقا پیغام داد، فرمود بگو که یک قدم از تو لغزیده است در عوض یک قدم از تو ثابت است. یک قدم تو لغزید و رفتی این شراب را خوردی ولی یک قدم تو که ما را قبول داری، ما را دوست میداری هنوز هست. بسیار زیبا است.
حالا به هر حال الآن گناه کرده است، از ملکوت دور افتاده است. استغفار میکند، معذرت میخواهد. با کریم طرف حساب است. در مناجات شعبانیّه داریم که «یا اکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیْهِ الْمُسِیئُونَ» ای کریم ترین کسی که گناهکاران از او معذرت میخواهند.
❤️استاد فاطمی نیا
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
💕داستانی بسیار زیبا
مردی داشت گوسفندی را از کامیون پایین می آورد تا آن را برای روز عید قربانی کند . گوسفند ازدست مرد جدا شد و فرار کرد.مردشروع کردبه دنبال کردن گوسفند تا اینکه گوسفند وارد خانه یتیمان فقیری شد .
عادت مادرشان این بود که هر روز کنار در می ایستاد و منتظر می ماند تا کسی غذا و صدقه ای را برایشان بگذارد و او هم بردارد. همسایه ها هم به آن عادت کرده بودند.
هنگامی که گوسفند وارد حیاط شد مادر یتیمان بیرون آمد و نگاه کرد .ناگهان همسای شان ابو محمد را دید که خسته و کوفته کنار در ایستاده .
زن گفت ای ابو محمد خداوند صدقه ات را قبول کند .او خیال کرد که مرد گوسفند را به عنوان صدقه برای یتیمان آورده .مرد هم نتوانست چیزی بگوید جز اینکه گفت :خدا قبول می کند .
ای خواهرم مرا به خاطر کمکاری و کوتاهی در حق یتیمانت ببخش.
بعدا مرد رو به قبله کرد و گفت خدایا ازم قبول کن.
روز بعد مرد بیرون رفت تا گوسفند دیگری را بخرد و قربانی کند. کامیونی پر از گوسفند دید که ایستاده . گوسفندی چاق و چنبه تر از گوسفند قبلی انتخاب کرد. فروشنده گفت بگیر و قبول کن و دیگه با هم منازعه نکنیم. مرد گوسفند را برد وسوار ماشین کرد. برگشت تا قیمتش را حساب کند .فروشنده گفت این گوسفند مجانی است و دلیلش هم این است که امسال خداوند بچه گوسفندان زیادی به من ارزانی نمود و نذر کردم که اگر گوسفندان زیادی داشتم به اولین مشتری که به او گوسفند بفروشم هدیه باشد .
پس این نصیب توست ...
صدقه را بنگر که چه چیزیست! !!
صدقه دهید چونکه کفن بدون جیب است .
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴 حکایت پند آموز (عاقبت رباخواري)
آقا سید مهدی کشفی که از یاران مخصوص میرزا جواد نقل می کرد:
شبی توی خانه خوابیده بودم ، دیدم که صدای ناله ی سوزناکی از حیاط می آید.
از بس شدید و سوزناک بود ، هراسان ازخواب برخاستم که چه خبر است؟
رفتم در را باز کردم، دیدم در این حیاط ما که به این کوچکی است یک کاروانسرای بزرگی است و دور تا دورش حجره می باشد
و صدا از یک حجره می آید..
دویدم پشت حجره هرکار کردم در باز نشد.
از شکاف درب نگاه کردم ببینم چه خبر است!
دیدم یکی از رفقای ما که اهل بازار تهران است افتاده و به اندازه نصف کمر انسان، سنگ آسیاب روی او چیده اند.
و یک شخص بد هیبت از آن بالا ، توی حلقوم دهان او چیزهایی میریزد.
ناراحت شدم ، هرچه کردم در باز نشد
هرچه التماس کردم به آن شخص که چرا به رفیق ما این طور میکنی !
اصلا نگفت : تو کی هستی؟
این قدر ایستادم که خسته شدم برگشتم آمدم توی رختخواب ولی خواب از سرم بکلی پرید
نشستم تا صبح شد
حال نماز خواندن نداشتم . رفتم در خانه میرزا جواد آقا و محکم در زدم
میرزا جواد آقا از پشت در گفت چه خبره ؟ چه خبره ؟ حالا یه چیزی بهت نشون دادند نباید که اینطوری کنی؟ !
گفتم من همچو چیزی دیدم.
گفت بله ، شما مقامی پیدا کرده اید.
این مکاشفه است.
آن رفیق بازاری شما رباخوار بود و در آن ساعت داشت نزع روح (روح از بدنش کنده ) می شد. من تاریخ برداشتم . بعد خبر آمد که آن رفیق ما در همان ساعت فوت کرده است...
📘کتاب شرح حال آیت اللّه العظمى اراکى,ص 299.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
از حکيمی پرسيدند:
چرا از کسی که اذيتت
مي کند انتقام نمیگيری؟
با خنده جواب داد:
آيا حکيمانه است سگی
را که گازت گرفته گاز بگيری؟!
🕊ميان پرواز تا پرتاب تفاوت
از زمين تا آسمان است
پرواز که کنی، آنجا
ميرسی که خودت میخواهی
پرتابت که کنند ، آنجا ميروی
که آنان ميخواهند
پس پرواز را بياموز...!!!
پرندهای که "پرواز" بلد نيست
به "قفس" ميگويد "تقدير"
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
📚حکایت خواندنی در مورد غفلت و نادانی
شاگردی از معلّم پرسید: « چرا اشخاص نفهم رابه گاو تشبیه میکنند؟»
معلّم پاسخ داد : « روزی یک نفر به باغ وحش رفت و دید همه ی حیوانات میخندند غیر از گاو . روز دیگر ، باز به آنجا رفت و مشاهده نمود که گاو میخندد و سایر حیوانات ، ساکت هستند . وقتی از مسئول باغ وحش جریان را پرسید ، او گفت :دیروز ، میمون لطیفه ای برای حیوانات تعریف کرده بود که همه ی حیوانات خندیدند ، اما این گاو تازه امروز فهمیده و دارد میخندد!»
فیلسوف شهیر «الكوت» میگوید :
غفلت از ناداني خود ، دردي است كه نادان ها به آن گرفتارند.
شاعر می سراید :
گوش را اکنون ز غفلت پاک کن
استماع هجر آن غمناک کن
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
مارتین لوترکینگ، مبارز بزرگ آمریکایی در کتاب خاطراتش ﻣﻰنویسد:
روزی در بدترين حالت روحی بودم، فشارها و سختىﻫﺎ جانم را به تنگ آورده بود. سردرگم و درمانده بودم. مستأصل و نگران، با حالتی غريب و روحى ﺑﻰجان و ﺑﻰتوان به زندگی خود ادامه ﻣﻰدادم...
همسرم مرا ديد، به من نگاه کرد و از من دور شد. چند دقيقه بعد با لباس سر تا پا سياه روی سکوى خانه نشست. دعا خواند و سوگوارى کرد!
با تعجب پرسيدم: چرا سياه پوشيدهﺍی؟ چرا سوگواری ﻣﻰکنی؟
همسرم گفت: مگر ﻧﻤﻰدانی او مُرده است؟
پرسيدم: چه کسی؟
همسرم گفت: #خدا ... خدا مُرده است!
با تعجب پرسيدم: مگر خدا هم ﻣﻰمیرد؟ اين چه حرفی است که ﻣﻰزنی؟!
همسرم گفت: رفتار امروزت به من گفت که خدا مُرده و من چقدر غصه دارم، حيف از آرزوهايم...
اگر #خدا نمُرده پس تو چرا اينقدر غمگين و ناراحتی؟؟!
او در ادامه ﻣﻰنويسد: در آن لحظه بود که به زانو درآمدم ...
راست ﻣﻰگفت، گويا خدای درون دلم مُرده بود.
بلند شدم و براى ناامیدیﺍم از خدا طلب بخشش کردم.
خدا هرگز ﻧﻤﻰميرد! در تمام سختیها دستش را بگیرید. او همه جا هست ...
👤دکتر الهی قمشه ای
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
📝 @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi