eitaa logo
حکایت و داستان قرآنی روایت پند حدیث آموزنده زیبا خواندنی معجزه کلیپ صوتی مذهبی اسلامی
17.9هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.7هزار ویدیو
15 فایل
﷽ 💚منبع انواع حکایات و روایات‌ جذاب مذهبی،داستان وپندزیبا 💚🌹حضورشما باعث دلگرمی ماست🌹💚 . 💚لطفا کپی باذکرصلوات🙏🌹 . . ❌تبلیغات و تبادلاتی که درکانال قرار میگیرند نه‌ تایید و نه‌ رد می‌شوند . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
9.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با دو جمله، زائر و شهید کربلاشو👇 🌺 امام صادق علیه السلام فرمود: هر موقع نام حسین علیه السلام اومد سه مرتبه بگید: "صلی الله علیک یا اباعبدالله(ع)" اسمتون جزو زوار کربلا و هر زمانی که نام اصحاب حضرت(ع) اومد بگید: "یا لَیتَنی کُنتُ مَعَهُم فَاَفُوزَ فَوزًا عَظیما" اسمتون جزو شهدای کربلا ثبت خواهد شد❤️‍🩹 اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
خیلی از دهه نودی ها نمیدونن چه اتفاقی برای حضرت زهرا افتاد! وقتی روضه گوش میدن، متوجه نمیشن اختلاف با حضرت زهرا از کجا شروع شد؟ اصن چرا باید بدونم؟ ⭕️ می خوام داستان مادر بگم: ویژه کودک و نوجوان ماجرای روضه در و دیوار چیه؟ 😔 قضیه فدک چی بود؟؟؟ 😞 چرا حضرت زهرا شهید شد؟ چرا قبرش مخفیه؟ 😭 تازه شروع شده نگران نباش دیر نیست بیا دنبال کن👇بخصوص مادران و معلمان👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2334982163C65bbc6af0d
هدایت شده از تبلیغات | ازصبوری شمامتشکریم🙏🌹
واقعا جای همچین برنامه ای خالی بود، سیدکاظم با یک بیان ساده، برای کودک و نوجوان داره داستان شهادت حضرت زهرا رو تعریف می کنه... راستی ۳۱۳ عدد جایزه ارزشمند هم گذاشته و مسابقه هم داره، بیا سریع تو کانالش👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2334982163C65bbc6af0d 🎁 جوایز مشهد و ایرپاد و ساعت هوشمند و سنگ حرم و پک فرهنگی و کلی چیزای دیگه 😍👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 آنهایی که دعایشان اجابت نمیشود این دعا برای شماست ▪️ خداوند به پیامبر (س) فرمود به کسانی که دعایشان اجابت نمیشود بگو این ذکر کبیره را بخوانند اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الْأَعْظَمِ هر وقت این ذکر را بخوانید صدایتان به عرش میرسد و چون ذکر برای ملائکه آشناست دعای شما اجابت میشود اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
😳☝️ ایشون رو میشناسی؟ آقای اصغری هستن با محصول معروف همون ابردوا که هزاران بیمار رو درمان کرده 😳 از کشورای دیگه برا خریدش میان ایران ✈️ صدا و سیما ازشون مستند تهیه کرده 🎥 رو لینک بزنی عضو کانالش میشی👇 https://eitaa.com/joinchat/944702129Ccded4acfea برای هر بیماری میتونی ازشون مشاوره بگیری☝️
هدایت شده از تبلیغات | ازصبوری شمامتشکریم🙏🌹
کپسول تقویت حافظه ویژه دانشجویان و دانش‌آموزان😍 این محصول با از بین بردن رطوبت مغز باعث تقویت شدید حافظه میشه!!✨❗️100% گیاهی❗️ 🌻درمان الزایمر 🌻فهم دقیق دروس🌱 🌻مناسب برای دانش اموزان و دانشجویان🌱 👇فقط و فقط تو این کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/944702129Ccded4acfea بعد از زدن روی لینک پیوستن رو بزن گمش نکنی❌
🌹داستان آموزنده🌹. در یکى از روزها، عدّه اى از دوستان امام رضا علیه السلام در منزل آن حضرت گرد یکدیگر جمع شده بودند و یونس بن عبدالرّحمن نیز که از افراد مورد اعتماد حضرت و از شخصیّت هاى ارزنده بود، در جمع ایشان حضور داشت . هنگامى که آنان مشغول صحبت و مذاکره بودند، ناگهان گروهى از اهالى بصره اجازه ورود خواستند. امام علیه السلام ، به یونس فرمود: داخل فلان اتاق برو و مواظب باش هیچ گونه عکس العملى از خود نشان ندهى ؛ مگر آن که به تو اجازه داده شود. آن گاه اجازه فرمود و اهالى بصره وارد شدند و بر علیه یونس ، به سخن چینى و ناسزاگوئى آغاز کردند. و در این بین حضرت رضا علیه السلام سر مبارک خود را پائین انداخته بود و هیچ سخنى نمى فرمود؛ و نیز عکس العملى ننمود تا آن که بلند شدند و ضمن خداحافظى از نزد حضرت خارج گشتند. بعد از آن ، حضرت اجازه فرمود تا یونس از اتاق بیرون آید. یونس با حالتى غمگین و چشمى گریان وارد شد و حضرت را مخاطب قرار داد و اظهار داشت : یاابن رسول اللّه ! من فدایت گردم ، با چنین افرادى من معاشرت دارم ، در حالى که نمى دانستم درباره من چنین خواهند گفت ؛ و چنین نسبت هائى را به من مى دهند. امام رضا علیه السلام با ملاطفت ، یونس بن عبدالرّحمان را مورد خطاب قرار داد و فرمود: اى یونس ! غمگین مباش ، مردم هر چه مى خواهند بگویند، این گونه مسائل و صحبت ها اهمیّتى ندارد، زمانى که امام تو، از تو راضى و خوشنود باشد هیچ جاى نگرانى و ناراحتى وچود ندارد. اى یونس ! سعى کن ، همیشه با مردم به مقدار کمال و معرفت آن ها سخن بگوئى و معارف الهى را براى آن ها بیان نمائى . و از طرح و بیان آن مطالب و مسائلى که نمى فهمند و درک نمى کنند، خوددارى کن . اى یونس ! هنگامى که تو دُرّ گرانبهائى را در دست خویش دارى و مردم بگویند که سنگ یا کلوخى در دست تو است ؛ و یا آن که سنگى در دست تو باشد و مردم بگویند که درّ گرانبهائى در دست دارى ، چنین گفتارى چه تاءثیرى در اعتقادات و افکار تو خواهد داشت؟ و آیا از چنین افکار و گفتار مردم ، سود و یا زیانى بر تو وارد مى شود؟! یونس با فرمایشات حضرت آرامش یافت و اظهار داشت : خیر، سخنان ایشان هیچ اهمیّتى برایم ندارد. امام رضا علیه السلام مجدّدا او را مخاطب قرار داد و فرمود: اى یونس ، بنابر این چنانچه راه صحیح را شناخته ، همچنین حقیقت را درک کرده باشى و نیز امامت از تو راضى باشد، نباید افکار و گفتار مردم در روحیّه ، اعتقادات و افکار تو کمترین تاثیرى داشته باشد؛ مردم هر چه مى خواهند، بگویند. (بحار: ج 2،ص65ح5، به نقل از کتاب رجال کشّى). 🌹 اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
خدا کند که کسی بی‌هوا زمین نخورد به ضرب پا وسط شعله‌ها زمین نخورد هزار مرد بیفتد به پیش چشم همه... ولی زنی وسط کوچه‌ها زمین نخورد در ازدحام هجوم ستم ، در خانه خدا کند که زنی پا به ما زمین نخورد... به آن عبا که علی روی همسرش انداخت زنی مقابل نامردها زمین نخورد به اشک چشم حسینش خدا کند دیگر که مادری جلوی بچه‌ها زمین نخورد زدند فاطمه را هر چه ، باز هم می‌گفت که من زمین بخورم ، مرتضی زمین نخورد پس از مدینه و این مادر و زمین خوردن خدا کند پسرش کربلا زمین نخورد خدا کند که کسی نیزه بی‌هوا نزند خدا کند که دگر بی‌هوا زمین نخورد خدا کند که دگر پیش خواهری مضطر سر برادری از نیزه‌ها زمین نخورد سر بریده به نیزه خدا خدا می‌کرد رقیه‌ام ز روی ناقه‌ها زمین نخورد رباب هم به روی ناقه‌ها دعا می‌کرد علی اصغرم از نیزه‌ها زمین نخورد *عبدالحسین میرزایی ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
😍🍃 ~انار~♥️🍭 روزے حضرت زهرا علیها السلام بیمار و بسترے شد. علے علیه السلام به بالین او آمد فرمود: زهرا جان! چه میل دارے تا برایت فراهم ڪنم؟ گفت: من از شما چیزے نمے خواهم. حضرت علے علیه السلام اصرار ڪرد. . فاطمه علیها السلام گفت: اے پسر عمو! پدرم به من سفارش ڪرده ڪه هرگز چیزے از شوهرت در خواست نڪن، مبادا تهیه آن برایش مشڪل باشد و در برابر در خواست تو شرمنده شود. علے علیه السلام فرمود: اے فاطمه! به حق من، هر چه میل دارے بگو تا برایت آماده ڪنم. . فاطمه علیها السلام گفت: اڪنون ڪه من را سوگند دادے مے گویم. اگر انارے برایم فراهم ڪنے خوب است. حضرت علے علیه السلام برخاست و براے فراهم نمودن انار از منزل بیرون رفت. . در راه با چند نفر از مسلمانان روبرو شد و از آنها پرسید: انار در ڪجا پیدا مے شود؟ آنها گفتند: یا علے! فصل انار گذشته، ولے چند روز قبل شمعون یهودے چند انار از طائف آورده بود. . حضرت به در خانه شمعون رفت. شمعون وقتے ڪه چشمش به علے علیه السلام افتاد علت آمدن آن حضرت را پرسید؟ علے علیه السلام ماجرا را گفت و افزود ڪه براے خریدارے انار آمده ام. . شمعون گفت: چیزے از انارها باقے نمانده است همه را فروخته ام. همسر شمعون پشت در بود و سخن آنها را مے شنید، به شوهرش گفت: من یک انار براے خودم برداشته بودم و در زیر برگها پنهان ڪردم. . آنگاه رفت و انار را آورد و به حضرت علے علیه السلام داد. آن حضرت چهار درهم به شمعون داد. او گفت: قیمتش، نیم درهم است. امام فرمود: همسرت این انار را براے خود ذخیره ڪرده بود تا روزے از آن نفع بیشترے ببرد. . نیم در هم مال خودت و سه درهم و نیم هم مال همسرت. آن حضرت در برگشت به طرف منزل، صداے ناله درمانده اے را شنید، به دنبال صدا رفت، دید مردے غریب و بیمار و نابینایے در خرابه اے بدون سرپرست و غذا روے زمین خوابیده است... . حضرت جلو رفت و سرش را به دامن گرفت و از او پرسید: تو ڪیستے؟ از ڪدام قبیله اے؟ چند روز است ڪه در اینجا افتاده اے؟ گفت: اے جوان صالح! من از اهالے مدائن (ایران) مے باشم، در آنجا قرض زیادے داشتم. . ناگزیر سوار بر ڪشتے شدم و با خود گفتم خود را به مولایم امیرمؤمنان مے رسانم شاید آن حضرت ڪمڪے به من ڪند و قرضهایم را ادا نماید - جوان نمے دانست ڪه سرش بر دامن علے علیه السلام است - امام فرمود: من یک انار براے بیمار عزیزم مے برم، ولے تو را محروم نمے ڪنم و نصفش را به تو مے دهم. . حضرت انار را دو نصف ڪرده و نصف آن را ڪم ڪم در دهان آن جوان مے گذاشت تا تمام شد. جوان گفت: اگر مرحمت فرمایے نصف دیگرش را نیز به من بخورانے، چه بسا حال من خوب شود! . علے علیه السلام نیم دیگر انار را نیز ڪم ڪم به او خوراند تا تمام شد. آنگاه حضرت بعد از خداحافظے با آن جوان بیمار به سوے خانه حرڪت ڪرد. در حالے ڪه از شدت حیا غرق در فڪر بود به در خانه رسید. . ولے حیا ڪرد وارد خانه شود. از شڪاف در به درون خانه نگاهے ڪرد تا ببیند فاطمه علیها السلام خواب است یا بیدار. مشاهده ڪرد فاطمه علیها السلام تڪیه ڪرده و طبقے از انار پیش روے اوست و میل مے فرماید، حضرت بسیار خوشحال وارد خانه شد! . متوجه شد ڪه این انار مربوط به این دنیا نیست. پرسید: فاطمه جان! این انار را چه ڪسے براے شما آورده است؟ فاطمه علیها السلام گفت: اے پسر عمو! وقتے ڪه از پیش من رفتے، چندان طولے نڪشید ڪه نشانه سلامتے را در خود یافتم. . ناگاه صداے در به گوشم رسید فضه خادمه در را گشود، مردے را دید ڪه طبق انار دارد. آن مرد گفت: این طبق انار را امیرمؤمنان علے علیه السلام براے فاطمه فرستاده است . ریاحین الشریعة، ج 1، ص142 ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•· . ♥️ . سلیم‌گوید،گفتم: ای‌سلمان!.. آیا حمله‌کنندگان،به‌خانه‌ی‌فاطمه.. بدون‌اجازه‌داخل‌شــدند؟! . گفت : آری! به‌عزت‌خداسوگند‌که‌بر زهرای‌اطهر ، سرپوش‌و‌چادری‌نبود! وقتی‌اورا دیدنـد‌، ′′بشدت′′ اورا در میانِ‌ در و دیوار ‌فشردند‌ که‌به‌جانم قسم،نزدیک‌بود که‌با حسرت‌از دنیا برود . .𖤐⃟🍁؛💭°• منبع : فاطمه‌الزهـرا من‌المهد الی‌ اللحد،ص‌۱۰۳،اخلاق‌حضرت‌فاطمه ص‌‌۱۹؛تاج‌لنگرودی..↑°• . چرا دولت‌ابوبکر از همه‌مالیات‌ ؛ می‌گرفت،الّا قُنفذ ؟! . چنین‌سوالـی‌را از امیرالمومنین‌علی علیه‌السلام‌پرسیدنـد ، حضرت‌بـه.. اطراف‌خود‌نگاه‌کردند؛قطرات‌اشک ؛ از چشمانشان‌سرازیر شد‌ و فرمود : برای‌اینکه‌از ضربتی‌که‌‌قنفذ با تازیانه به‌فاطمه‌زده بود،تشکر نماید°•💔• فاطمه‌سلام‌الله‌علیها‌ وقتی‌شهیدشد اثر آن‌تازیانه‌،مثل‌ بازوبنـد در بازویش مانـده بود!! 𖤐⃟🥀🐚°• . منبع : رنج‌ها و فریادهای‌فاطمه‌ ، ص ۱۵۷ . .↑°• . 💕 +/🔗/ . ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi