💐💐💐
#پندانه
#تلنگر
✍ مراقبت داریم تا مراقبت!
🔹مردی مادر پیرش را سالیان سال مراقبت میکرد و زندگی خویش بر خود تباه کرده بود.
🔸روزی بزرگی را گفت:
به گمانم در دنیا من تنها فرزندی باشم که مادرم مرا هفت سال مراقب بود تا بزرگ شوم، ولی من بیست سال است که او را در سن پیری مراقب هستم که اتفاقی برای او نیفتد.
💥آن بزرگ گفت:
تو بیست سال است مادر خود را مراقبی؛ مراقبت تو انتظاری برای مرگ اوست. ولی مادرت هفت سال مراقب تو بود و در انتظار رشد و بزرگی و کمال تو!
🔸پس بدان تو هرگز نمیتوانی زحمات مادر خود را جبران کنی!
🌾🌺🌾
🔆 #پندانه
✍ قبل از هر انتخابی، خودت را بشناس
🔹جوانی سالها تلاش کرد و آرایشگری یاد گرفت و در حرفۀ خود اهل فن و زبده شد.
🔸چون برای خود کسبی زد، متوجه شد او نسبت به بو حساس است و حرفۀ او طوریست که باید در تماس با بوی دهان برخی افراد باشد که شاید سیگار کشیدهاند، یا سیر و پیاز خوردهاند و... .
🔹چنین شد که مدتها تلاش خود را از دست داد و سراغ حرفۀ دیگری رفت.
🔸داستان آرایشگر برای همۀ ما در انتخاب شغل، همسر، خرید خانه، ماشین و... ممکن است اتفاق بیفتد.
🔹پس برای موفقیت و پیروزی باید نقاط ضعف و قوت و سازگاری خود را قبل از هر انتخابی به دقت مدنظر قرار دهیم.
🆔 @Masaf
⚘💐⚘
#پندانه
✍ حکایت دنیای پَست
🔹قطره عسلی بر زمین افتاد. مورچه کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود اما مزه عسل برایش اعجابانگیز بود، پس برگشت و جرعهای دیگر نوشید.
🔸باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمیکند و مزه واقعی را نمیدهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیندازد تا هرچه بیشتر و بیشتر لذت ببرد.
🔹مورچه در عسل غوطهور شد و لذت میبرد، اما افسوس که نتوانست از آن خارج شود. پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت. در این حال ماند تا آنکه مُرد.
🔸دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ!
پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد نجات مییابد و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک میشود.
🔹این است حکایت دنیای ما.
🔸چه زیبا مولای متقیان این دنیا را ناچیزتر از آب بینی بز و استخوان خوک در دست جذامی نام نهاد.
#درس_عبرت
شب و روزگارتون خوش
التماس دعا 🤲
@mahale114
🌾🌺