🌿🍀🌿
💥قالَ أبوُ عَبْدِ اللّه عليه السلام
🔸️إنَّ خَيْرَ ماوَرَّثَ الآباءُ لِأبنائِهمْ
ألأدَبُ لاَالْمالُ،
🔸️ فَإنَّ الْمالَ يَذْهَبُ وَ الْأدَبُ
يَبْقى.
💥امام صادق عليه السلام فرمود
🔸️ بهترين چيزى كه پدران براى
فرزندان خود به ارث مى گذارند،
ادب است نه مال،
🔸️زيرا مال از بين مى رود و ادب
باقى مى ماند.۱
-------------------------
۱-كافى 8: 150 ح 132
💐⚘💐
🌴🍂🌴
⚘فرق اسلام با ایمان:
🔸️قَالتِ الأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لمْ تُؤْمِنُوا ولكِن قُولوا أَسْلمْنَا ولمَّا يَدْخُل الإِيمَانُ فِي قُلوبِكُمْ... (۱۴)»
[(برخی از) باديه نشينان گفتند: ايمان آورديم. بگو: ايمان نياورده ايد،ليكن بگوييد:
اسلام آورديم و هنوز در دلهای شما ايمان داخل نشده است...]۱
🔸️) شخصی از امام صادق علیه السلام در باره تفاوت ایمان و اسلام سئوال كرد. آن حضرت به او پاسخی نداد.
آن شخص سئوال خود را تكرار كرد. امام باز هم به او پاسخ نداد. زمانی كه شخص میخواست از آن جا برود، در راه آن حضرت را دید. امام به او فرمود:
گویی زمان سفرت فرا رسیده است! آن شخص پاسخ داد: آری! امام فرمود:
پس به خانه ما بیا. آن شخص به خانه امام رفت و از آن حضرت در باره تفاوت میان ایمان و اسلام سئوال كرد. امام فرمود:
اسلام آوردن همان امور ظاهری در میان مردم است. از قبیل شهادتین، نماز خواندن، زكات دادن، حج گزاردن و روزه گرفتن. این اسلام است.
💥اما ایمان، شناخت امر ولایت به همراه اعمال فوق است. چنان چه فردی اعمال فوق را انجام دهد اما به ولایت اعتقادی نداشته باشد، مسلمانی گمراه خواهد بود.«۲»
🔸️) امام محمد باقر علیه السلام فرمود: ایمان چیزی است كه در قلب استقرار مییابد و به خداوند میرسد و عمل بر اساس اطاعت پروردگار وتسلیم شدن در برابر اوامر الهی آن را تصدیق میكند.
💥اما اسلام به معنای افعال و اقوال ظاهری است كه عامه مردم از همه فرقهها بر آن هستند و به وسیله آن جانشان حفظ و موضوع ارث و نكاح آن صحت مییابد و شامل نماز، روزه، حج و زكات میشود.
آنها به وسیله این اعمال از كفر خارج ووارد ایمان میشوند. اسلام آوردن فرد لزوماً به معنای ایمان آوردن او نیست.
💥اما ایمان آوردن شخص، اسلام آوردن او را نیز در بر میگیرد. آن دو در قول و عمل با یكدیگر اشتراك دارند؛
همچنان كه كعبه در مسجد است ولی مسجد در كعبه نیست؛ ایمان، اسلام آوردن فرد را در بر میگیرد. اما اسلام آوردن فرد لزوماً به معنای ایمان آوردن او نخواهد بود. خداوند فرموده است:
«قَالتِ الأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لمْ تُؤْمِنُوا ولكِن قُولوا أَسْلمْنَا ولمَّا یَدْخُل الإِیمَانُ فِی قُلوبِكُمْ» فرموده خداوند، راستترین گفتار است. راوی می گوید: عرض كردم:
آیا فرد مؤمن در فضایل، احكام، حدود و... بر فرد مسلمان برتری دارد؟
امام فرمود:
خیر! آنها در این زمینه كاملاً با یكدیگر یكسان هستند.
اما فرد مؤمن در اعمالش كه به وسیله آنها به خداوند تقرب میجوید بر مسلمانان برتری دارد.
عرض كردم: مگر نه این كه خداوند فرموده است:
«مَن جَاء بِالحَسَنَةِ فَلهُ عَشْرُ أَمْثَالهَا»«۳»
[هر كس كار نیكی بیاورد ده برابر آن (پاداش) خواهد داشت] و شما فرمودید كه فرد مسلمان با مؤمن در نماز، روزه، حج و زكات مشترك هستند؟
امام فرمود: مگر نشنیدهای كه خداوند فرموده است:
«فَیُضَاعِفَهُ لهُ أَضْعَافًا كَثِیرَةً»«۴»
[آن را برای او چند برابر بیفزاید]؟ بنابراین مؤمنان همان كسانی هستند كه خداوند در مقابل اعمال نیكشان به آنها هفتاد برابر پاداش میدهد.
این از فضایل مؤمنان است. خداوند به اندازه میزان صحت ایمان فرد به او پاداش بیشتری خواهد داد. خداوند هر اندازه كه اراده فرماید، نسبت به مؤمنان، نیكی خواهد كرد.
💥 از آن حضرت سئوال كردم. به نظر شما آیا كسی كه اسلام میآورد، جزو مؤمنان به شمار نمیآید؟
امام فرمود: خیر! بلكه به ایمان اضافه و از كفر خارج شده است. برایت مثالی میزنم تا این مسئله را به خوبی درك كنی. آیا اگر شخصی را در مسجد الحرام ببینی میتوانی ادعا كنی او را در كعبه دیدهای؟ پاسخ داد:
خیر! امام فرمود: ولی آیا اگر اورا در كعبه ببینی میتوانی ادعا كنی او را در مسجد الحرام دیدهای؟ عرض كردم:
آری! امام فرمود: چگونه چنین امری ممكن است؟ عرض كردم: او نمیتواند وارد كعبه شود، مگر آن كه وارد مسجد الحرام شود.
امام فرمود: راست گفتی! نسبت ایمان و اسلام نیز چنین است.«۵»
_____________________________________________
۱- سوره حجرات آیه ۱۴
۲- كافی، ج ۲، ص ۲۰، ح ۴.
۳- انعام/ ۱۶.
۴- بقره/ ۲۴۵
۵- كافی، ج ۲، ص ۲۲، ح ۵.
بیان✍ از تفسیر البرهان
@hekmaat
🌾🍀🌾🍀
CQACAgQAAx0CSmRjDAACP1Vht2afBMX2qaNbBa-3mfcre4HEgQACzAgAAjZkOFNSx-z1pILl9CME.mp3
3.51M
💥مقام و فضیلت حضرت زهراء (س)
💥بیان از حجةالإسلام دکتر رفیعی
🆔 @balagh_ir
💐⚘💐
5.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥فیلم | بازشدن در خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای اولین بار
💥داخل بیت حضرت صدیقه اطهر
سلام الله علیها
🔹 در این فیلم به درخواست رییس جمهور چچن، درب خانه حضرت زهرا (س) به دست سعودیها گشوده میشود
🔸️ و رمضان احمدوویچ قدیروف، جلوی چشم وهابیها، خاک کف خانه بی بی را میبوسد و به در و دیوار آن تبرک میجوید
💐⚘💐
🌿🍀🌿
🔸️جوانی با دوچرخه اش به پیرزنی برخورد کرد،
به جای عذرخواهی و کمک کردن به پیرزن شروع کرد به خندیدن و مسخره کردن؛ سپس راهش را ادامه داد و رفت؛
🔸️پیرزن صدایش زد و گفت: چیزی از تو افتاده است... جوان به سرعت برگشت و شروع به جستجو نمود؛
پیرزن به او گفت: مروت و مردانگی ات به زمین افتاد، هرگز آنرا نخواهی یافت!!!
🔸️زندگی اگر خالی از ادب و احساس و احترام و اخلاق باشد هیچ ارزشی ندارد.....
🔸️زندگی حکایت قدیمی کوهستان است، صدا می کنی و می شنوی، پس به نیکی صدا کن، تا به نیکی به تو پاسخ دهد...
@Dastanhaykotah
🌿🍀🌿
🔸️فصل هفتم : صفحه چهارم :
نماز ناتمام
💥خاطرات_رزمندۀ_جانباز،
حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
....................
گاز شیمیایی عامل اعصاب بود. از آن بهبعد، تا امروز، اعصاب ریهام درگیر شده و کمترین دود سیگار یا بوی عطر و ادکلن مرا به حالت غش و تشنج میکشاند.
🔸️ حاجحسین هم حالش خراب بود. هر دو آمپول شیمیایی را به ران پا کوبیدیم و کمی بهتر شدیم.
شب را آنجا ماندیم. آب که از قبل آلوده بود و نمیشد با آن وضو گرفت. خاک هم با حملۀ شیمیایی دشمن، آلوده شده بود و اگر برای تیمم، دستان خاکی را به صورتمان میکشیدیم، صورتمان میسوخت.
برای همین، ابتدا خاک را کنار میزدیم و با خاکهای زیرین تیمم میکردیم.
🔸️در همان زمان، معرکه در جادۀ امالقصر بالا گرفته بود و رزمندگان آماج حملات مختلف دشمن بودند.
هنر حاجمیرزا در روز نخست این بود که ابتدا خاکریزی بر جاده احداث کرد و نیروها را از پراکندگی درآورد.
بااینکه جاده از یک سمت در محاصرۀ آب و از سمت دیگر باتلاقی بود، اما بولدوزر توانسته بود آسفالت جاده را تراش دهد و با خاک زیر آن یک خاکریز هلالی احداث کند.
🔸️غروب فردا ما را حرکت دادند. نمیدانید چه شور و شعفی داشتم. بالاخره نوبت ما رسیده بود و خوشحال بهسمت خط مقدم رهسپار شدم.
بهعلت کوچک بودن خط، آتشِ شدیدِ دشمن و تلفات بیسابقهای که از ما میگرفت، در هر وهله بیش از یک دسته جلو نمیبردند.
قبل از سهراه شهادت، سنگرهایی قرار داشت که گروهان ما در آن مستقر شد تا بهتدریج نیروها به خط تزریق شوند.
🔸️ شهادت نامی بود که بهدلیل تعداد زیاد شهدای آن بر سهراه گذاشته بودند. از سهراهی، یک راه بهسمت کارخانۀ نمک میرفت و یک راه بهسمت امالقصر.
برای شهدای آن نیز راهی مستقیم به بهشت داشت که اهل لیاقت از آن طی طریق میکردند.
🔸️جایی که بودیم، خمپارهها میرسید و بیرون آمدن از سنگر خیلی خطرناک بود. تا طبق دستور حاجحسین، نیروها را در سنگر مستقر کنم ساعاتی از شب گذشته بود. نماز را قضا نشده، سنگربهسنگر یادآوری کردم.
حاجحسین گفت: «مقداری استراحت کنید تا وضعیت مشخص بشه.»
همۀ سنگرها پر بود. در سنگری یک جای خالی پیدا کردم. بدون اینکه از پتو خبری باشد، زیر پتوی رزمندۀ کناری خودم را جا کردم و شانهبهشانۀ او دراز کشیدم. گیج خواب بودم، اما مگر خوابم میبرد؟ صدای انفجار یکی پس از دیگری مثل پتکی به سرم میکوبید و زمین زیر پایم میلرزید.
🔸️با خودم گفتم: اگر یکی از این خمپاره به سنگر بخوره چه اتفاقی میافته؟ چند نفر باهم شهید میشن؟ چند نفر زندهزنده دفن می شن؟
🔸️همۀ این خیالات در حالی بود که بغلدستیام کلاه را روی سرش کشیده بود و چنان آسودهخاطر خوابیده بود که انگار در خانه، زیر کرسی گرمونرم خوابیده است. اینهمه آرامش عجیب بود. لحظهای گمان کردم ترکش خورده و شهید شده است، اما قبل از نماز صبح که برپا دادند، قبراق بلند شد، ایستاد.
وقتی کلاه را از روی صورتش برداشت، دیدم یکی از بچههای گردان است که به تخس بودن و خیرهسری شهره است.
🔸 متأسفانه نامش را فراموش کردهام، ولی از روستاهای اطراف همدان بود. هروقت میخواست میآمد، هروقت میخواست میرفت. فرماندهان از دستش عاصی بودند. نمازش را خودش دیر یا زود میخواند، اما اهل نمازجماعت نبود. نمازشب و شبزندهداری و سجده و عبادات دیگر که بماند.
بچهها بهخاطر این رویهاش با او صفا نمیکردند و او را از قماش خودشان نمیدانستند. وقتی دل صاف و ایمان قلبیاش را دیدم که چطور ذرهای ترس در آن راه ندارد، دفترچۀ شفاعتم را به او دادم و گفتم: «میشه بنویسی؟»
با تعجب گفت: «چی بنویسم؟»
گفتم: «بنویس اگر شهید شدم، شیراوند را شفاعت میکنم.»
گفت: «ما رو دست انداختی؟ منو چه به شهادت؟ همه از من فراریان.»
گفتم: «تا ننویسی نمیذارم بری... شهادت روی پیشونیت نوشته شده.»
بچهها با دیدن این صحنه شروع کردند به خندیدن و دست گرفتن که «همین کم مونده فلانی شهید بشه.» با اصرار من، بالاخره وعدۀ شفاعت را نوشت، امضا زد و رفت.
دستۀ اول حرکت کرد. من که دیر به گروهان آمده بودم و دستهای نداشتم با همانها همراه شدم. سه-چهار کیلومتری که تا خط مقدم مانده بود را با دویدن طی کردیم و نماز صبح را در همین حالت، نفسزنان خواندیم. رسیدن ما به خط همزمان بود با رسیدن گارد ریاستجمهوری صدام. آمده بودند تا کار را تمام کنند. با تجهیزات تمام پیش میآمدند و رزمندگان ما مردانه آنان را عقب میزدند. دشمن هرچه توپخانه داشت بر روی خط کوچک ما متمرکز کرده بود و هرچه خمپاره داشت روی سر ما میریخت. دیگر زحمت گرا گرفتن هم به خودشان نمیدادند. یک نقطه را دهها بار میزدند و هر بار با لگد خمپارهانداز، خطای طبیعی ایجاد میشد و یک متر اینطرف و آنطرف میخورد.
ادامه دارد.........
⚘بیاد_شهدا
⚘دفاع_مقدس
💔جنگ_تحمیلی
@mahale114
💐⚘💐⚘
🌿🍀🌿
💥قالَ الصّادِقُ عليه السلام
🔸️ اِذَا انْصَرَفَ الرَّجُلُ مِنْ اِخْوانِكُمْ
مِنْ زِيارَتِنا اَوْ زِيارَةِ قُبُورِنا فَاسْتَـقْبِلُوهُ
🔸️ وَ سَلِّمُوا عَلَيْهِ وَ هَنِّئُوهُ بِما وَهَبَ اللّهُ
لَهُ فَاِنَّ لَكُمْ مِثْلَ ثَوابِهِ.
💥امام صادق عليه السلام فرمود
🔸️ هرگاه يكى از برادران دينى شما
از ديدار ما يا زيارت قبر ما بازگشت،
🔸️ پس به استقبال او برويد و به او سلام و تبريك و تهنيت بگوييد، به
خاطر موهبتى كه خداوند به او
بخشيده است،
🔸️ همانا در اين صورت، شما هم
پاداشى مثل او خواهيد داشت.۱
---------------------------
۱-بحارالأنوار، ج 99، ص 302.
💐⚘💐
10.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 رهبرمعظم انقلاب:
بدانید خدا با ماست. هرکس باور ندارد نگاه کند به این ۴۰ سال که تمام قدرتهای دنیا با همه وجود به انقلاب ضربه زدند،
اما ما امروز قویتر شدهایم
🔸️خیلی این انقلاب چیز عجیبی است
و حالا حالاها برای اربابان دنیا دردسرها خواهد داشت.
@Farsna
💐⚘💐⚘
🌿🍀🌿
💥بیان داستانی ازمرحوم علامه آیت الله محمد حسین طهرانی ره
غفلت از دشمنی شیطان:
...ولا تتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین ۱
.. و از گامهای شیطان پیروی ننمایید، که او دشمن آشکار شماست!)
🔸️حاج امام قلی نخجوانی استاد معارف مرحوم آقاسید حسن آقا قاضی والد مرحوم آقا حاج میرزا علی آقا قاضی بود
و در نزد مرحو م آقا سیّد قریش
قزوینی در اخلاقیّات و معارف الهیه مراتب استکمال را طیّ می نمود
گوید :
پس از آنکه به سنّ پیری و کهولت رسیدم شیطان را دیدم .
که هر دوی ما در بالای کوهی ایستاده ایم ،
من دست خود را بر محاسن خود گذارده و به او گفتم مرا سنّ پیری و کهولت فراگرفته، اگر ممکن است از من درگذر ، 🔥شیطان گفت:
این طرف را نگاه کن وقتی نظر کردم درّه ای را بسیار عمیق دیدم که از شدّت خوف و هراس عقل انسان ،مبهوت می ماند.
🔥شیطان گفت:
در دل من رحم و مروت و مهر قرار نگرفته ،اگر چنگال من بر تو بند گردد جای تو در ته این درّه خواهد بود. که تماشا می کنی ،۲
( تحصیل اخلاص چقدر مهمّ است؟ )
🔸️شاعری می گوید:
💥کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
کی روی ره زکه پرسی چکنی چون باشی
💥نقطه ی عشق نمودم به تو هان سهو مکن
ورنه چون بنگری از دائره بیرون باشی
💥ساغری نوش کن وجرعه بر افلاک نشان
تا به چند ازغم ایّام جگر خون باشی؟۳
-----------------------------------------
۱-سوره انعام قسمت آخر آیه ۱۴۲
------------------
۲- بیان از کتاب رساله لب اللُباب
علامه محمد حسین طهرانی ص۷۲
۳-ایضاً ص۶۶
@hekmaat
💐🍀💐