eitaa logo
حکمت
146 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
11 فایل
حکمت های قرآنی و حکایات و احادیث حکمت آمیز ائمه اطهار (علیهم السلام) و اطلاعات مفید روز
مشاهده در ایتا
دانلود
💥چه چیزی از دعا برای فرج امام زمان مهمتر است؟! 🔸️مهم‌تر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی (عج)، دعا برای بقای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار آن حضرت تا ظهور او می‌باشد؛ زیرا مردن، تنها قطع حیاتِ دنیای چند روزه فانی است، اما بیرون رفتن از عقیده صحیح، موجب هلاکت ابدی از حیات جاوید آخرت و خلود در جهنم است؛ لذا حضرت امیر(ع) در لیلةُالمَبیت از رسول اکرم(ع) می‌پرسد: «أَفِی سَلامَةٍ مِنْ دِینِی؟؛ آیا دین من سالم خواهد بود؟». 🔸️یعنی از استقامت در دین و ثبات ایمان و عقیده تا مرز شهادت را ـ که از خود شهادت بالاتر است ـ از آن حضرت سؤال می‌کند 🔸️این دعا خیلی عالی است که دستور داده شده است در زمان غیبت خوانده شود، که: «یا أَللهُ یا رَحْمانُ یا رَحِیمُ! یا مُقَلبَ الْقُلُوبِ، ثَبتْ قَلْبِی عَلی دِینِک؛ ای خدا، ای رحمت‌گستر، ای مهربان، ای گرداننده دل‌ها، دل مرا بر دینت ثابت و استوار بدار.۱ ------------------- ۱-ازکتاب محضر بهجت، ج۲، ص۱۰۱ 💐⚘💐
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 داستان زیبای یارگیری امام_زمان ارواحنا فداه توسط خود حضرت ع 💥بیان از جناب استاد_عالی @ahadithenabe 💐⚘💐
💥عطر_ یار: ⚘خوشا وقت کسان عهد مهدی(عج) خوشا آن کودکان مهد مهدی(عج) 💥که هر علمی که باشد زیرکان را الف با تا بود آن کودکان را ⚘ز علمش خلق عالم علم گیرند ز دینش مشرکان هم دین پذیرند 💥همه یک طبع گردد خلق عالم نماند کفر در اولاد آدم! ⚘ز مشرق تا به مغرب نور ایمان فرو گیرد نماند کفر و عصیان 💥بتابد نور علم من لدنی همه یکسان شود شیعی و سنی ⚘هر آن سری که هست امروز پنهان ز علم خویشتن پیدا کند آن 💥چو مهدی باشد آنجا عدل گستر براندازد ز عالم جور یکسر! ⚘یکایک صورتش پیداست بر جای از آن میماند او آن روز بر پای 💥بیان صورتش گویند تفضیل رموز حکمتش گویندتأویل ⚘نماند در میانه هیچ دعوی! که صورتها یکی گردد بهمعنی 💥نمیرد هیچکس در جهل آن روز که باشد علمشان بر جهل فیروز ⚘تمنا باشد آنجا مردگان را که یک بار دگر یابند جان را 💥که تا از جهل کلی دور گردند ز نور علم او پرنور گردند! ⚘ره عرفان نفس خود بیابند بدان عرفان به سوی حق شتابند 💥بر آید آفتاب از کوی مغرب بتابد نور خود را سوی مغرب ⚘شود آنگه در توبه به زنجیر نیابد هیچ توبه کودک و پیر 💥شود این حال نزدیک قیامت زهی دولت اگر بینی تمامت۱ -------------------- ۱-بیان از عارف الهی مرحوم شیخ محمود شبستری ره 🔰http://Eitaa.com/ofogh_howzah 🌾🌺🌾🌺
زهرا که رفت دلخوشی از خانه رفته بود تو آمدی و این همه شور آفرین شدی بی شک برای مادری زینب و حسین شایسته‌ای که فاطمه‌ی دومین شدی در سیره‌ات شکوه نجابت چه دیدنی‌ست آوازه‌ی خضوع و خشوعت شنیدنی‌ست آن روز که خدا به تو هم داد نور عین او را طواف داده‌ای دور سر حسین یعنی حسینِ فاطمه! جانم فدای توست عباسِ من، فداییِ کرب و بلای توست 🏴وفات حضرت ام‌البنین (س) تسلیت باد 🆔 @chasbonak 💐⚘💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿🍀🌿 💥قال علی(علیه السلام): 🔸️ قَرَأتُ التَّورَاةَ وَ الإنجِیلَ وَ الزَّبُرَ وَ الفُرقَانَ و اختَرَتُ مِن کُلَّ کِتَابٍ کَلِمَةً، 🔸️فمن التوراة : من صَمَتَ نجا، 🔸️وَ مِنَ الإنجِیلِ مَن قَنِعَ شَبِعَ، 🔸️وَ مِنَ الزّبُورِ مَن تَرَکَ الشَّهَوَاتِ سَلِمَ من الافَاتِ، 🔸️ وَ مِنَ الفُرقَانِ مَن یَتَوَکَّل عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسبُه 💥حضرت علی(علیه السلام فرمودند: 🔸️ تورات و انجیل و زبور و فرقان را خواندم و از هر کتابی کلمه ای را انتخاب کردم 🔸️از تورات؛ هر کس سکوت کرد، (از بلاها و مهلکه ها) نجات یابد 🔸️و از انجیل؛ هر کس قانع باشد، سیر گردد 🔸️و از زبور ؛ هر کس هواهای نفسانی را ترک کند، از آفات در امان خواد بود. 🔸️و از قرآن: هر کس بر خدا توکل کند، خداوند او را کفایت می کند۱ --------------- ۱-تحریر المواعظ العددیه، ص343 💐⚘💐
🌿🍀🌿 💥مواعظ: ورنه موش دزد در اَنبان ماست گنـدم اعمـال چهـل ساله کجـاست؟ اول ای جـان دفـع شرّ مـوش کـن بعد از آن، در جمع گندم کوش کن 🔸️باید اخلاق رذیله برود. قدیم گندم را در انبار مےریختند، موش هم بود. موش ها گندم را می خورند. هرچه این شخص گندم مےریخت، از آن طرف موش ها این گندم را مۍخوردند. 🔸️ شاعر خوب شعری می گوید. می گوید : ورنه موش دزد در اَنبان ماست، قدیم به کیسه اَنبان می گفتند. گنـدم اعمـال چهـل ساله کجـاست؟ ما موش دزد داریم. باید یک فکری به حال این موش دزد بکنیم. باید ردش کنیم برود. 🔸️این موش دزد همان اخلاق رذیله است. تکبر است. محبت دنیاست. اینها را باید ردش کنیم، تا ردش نکنیم، این نمازها ولو اسقاط تکلیف هم بکند، اما ما را به معراج نمی برد. 🔸️شصت و پنج سال پیش، شخصی به مرحوم استاد ما شیخ علی اکبر برهان می گفت: در مفاتیح نوشته که فلان عبادت این همه ثواب دارد، این دعا را بخوانی اینقدر ثواب دارد، مگر می شود این همه ثواب! تعجب کرده بود. استاد ما می فرمودند: «دعا کنید که ثوابدون ما سوراخ نباشد». ما ثوابدان هایمان سوراخ است. این همه ثواب است، ولی ثوابدون سوراخ است. به همین خاطر ثواب ها می رود. 🔸️شما مرتب شیر توی ظرف می ریزی ، اما ظرف سوراخ است و شیر ها می رود، فایده ندارد. ایشات فرموند: «دعا کنید که ثوابدان سوراخ نباشد تا این ثواب ها جمع شود.»۱ ------------------- 💥۱-از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانۍ(ره) 📚منبع: ڪتاب بدیع الحکمة حکمت ۳۶ 💐⚘💐
recording-۲۰۲۲۱۲۲۲-۱۲۳۶۴۷.mp3
16.74M
💥 سخنان جذاب و کاربردی حاج حسین یکتا در جمع طلاب و روحانیون مدرسه علمیه معصومیه قم .👆 💥تحلیلی متفاوت از مسائل جنگ ترکیبی از نگاه مکتبی👆 💐⚘💐⚘
🌿🍀🌿 💥«در کجای جبهه‌ایم؟ در کدام جبهه‌ایم؟» 🔸️گاهی «حقیقت»، پشت پردۂ «دروغ» می ماند. گاهی «واقعیت»، قربانی «کتمان» می شود. گاهی «تزویر»، نقاب چهرۂ «نفاق» می گردد. گاهی «عنوان»، شخص را مغرور می کند و اشخاص دیگر را فریب می دهد. 🔸️گاهی «شهرت»، دام ابلیس و چاه سقوط می شود. گاهی «القاب» و «عناوین»، غرور و غفلت می آورد. گاهی «ایمان»، هدف تیرهای «شبهه» قرار می گیرد و زخمی می شود. گاهی «مال»، «وبال» می شود. و ... گاهی «علم»، ابزار «تحریف» می گردد. 🔸️اینجاست که «تبیین»، وظیفه می شود و «افشاگری»، تکلیف آگاهان می گردد و «سکوت»، گناه به شمار می آید و توبه ی مناسب می طلبد. 🔸️باید با «تیغ بیان»، پردۂ «کتمان» را درید و با «شمشیر زبان»، نقاب «تزویر» را کنار زد و با «چراغ هدایت»، ظلمت «جهالت و ضلالت» را از افق ذهن ها زدود. باید با دفاع صریح از حق، «مؤمنان مظلوم» را از محاصرۂ «احزاب منافق» نجات داد. 🔸️باید میان حق و باطل، ظالم و مظلوم، راست و دروغ، خودی و بیگانه و خط علوی و اموی و جبهه حسینی و یزیدی، خطی کشید و خندقی کَند تا احزاب به «مدینه ایمان» نفوذ نکنند و باور مردم را به تاراج نبرند و «اعتماد عمومی» را غارت نکنند. 🔸️تکلیف به تناسب طاقت و موقعیت است؛ هرکه آگاهتر، مسئولیتش سنگین تر و هر که محبوب تر، تکلیفش حساس تر و هر که مشهورتر، انتظار از او افزون تر. در جبهه صفّین امروز، کجایند عمارها؟! ✍️ یادداشت | در کجای جبهه‌ایم؟ در کدام جبهه‌ایم؟۱ ------------------ 💥۱-بیان ازحجت الاسلام والمسلمین، استاد، جواد محدثی ofoghhawzah.ir 💐⚘💐
🌿🍀🌿 💥فصل هفتم : صفحه هجدهم : نماز ناتمام 💥خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) .................... ربع ساعتی بی‌اختیار پای پیکرش نشستم و با او نجوا کردم. یک دور رفاقتمان را مرور کردم، تک‌تک حرف‌ها و وعده‌هایش را یادآوری کردم و پای همۀ آن‌ها اشک ریختم. دیگر حسن رفته بود و با حرف‌هایم قرار برگشتن نداشت. دیدم دارم روحیۀ نیروها را خراب می‌کنم، خودم را جمع‌وجور کردم، با حسن وداع کردم و به آن‌سوی خاکریز برگشتم. 🔸️نیروها به‌خوبی پیشروی کرده بودند و فقط پاک‌سازی سنگرها مانده بود. دشمن گمانش را هم نمی‌کرد ما در این پهنۀ سفید و بدون پستی و بلندی، نیرو جلو بیاوریم. برای همین از دیدنمان جا خورده بود. 🔸️تفنگ را مسلح کردم، نارنجک‌ها را برداشتم و مشغول پاک‌سازی سنگرها شدم. اگر کسی تسلیم می‌شد، او را به‌عنوان اسیر به نیروهای دیگر می‌سپردم و خودم جلو می‌رفتم. در یکی از سنگرها که وارد شدم، ناگهان از پشت‌سر یکی روی سرم اسلحه گذاشت و تهدید به شلیک کرد. او مثل من برای پاک‌سازی آمده بود و وقتی دید در سنگر بعثی‌ها هستم گمان کرد دشمنم. گفت: «یالا! اسلحه‌ رو بنداز.» صدای پیرمردی با لهجۀ غلیظ ترکی داشت. گفتم: «حاجی، من خودی‌ام. ببین فارسی حرف می‌زنم.» گفت: «ساکت شو. منافقین هم فارسی حرف می‌زنن.» 🔸️مدام با اسلحه توی کمرم می‌زد و به جلو هل می‌داد. اگر کمی دست از پا خطا می‌کردم شلیک کرده بود. سلاحم را انداختم و به تمام اوامرش گوش کردم، گفتم: «والا بالله من بسیجی‌ام، آخوندم. توی گردان نهاوندم.» اما هرچه گفتم، حرف به گوشش نرفت. از بد حادثه عمامه‌ام نیز افتاده بود و چیزی برای اثبات حرفم نداشتم. گفتم: خدایا، به‌دست خودی‌ها کشته نشیم! 🔸️وقتی دیدم حرف زدن فایده ندارد سریع چرخیدم، با یک حرکت زیر سلاحش زدم و سلاح را به‌سمت خودش نشانه رفتم. گفتم: «حالا بزنم شما رو بکشم؟» وقتی قیافه و ریشم را دید معذرت‌خواهی کرد و گفت: «آقا، به ما گفته بودن حرف کسی رو قبول نکنیم.» گفتم: «نه دیگه این‌جوری. اگه من‌و کشته بودی چی می‌شد؟ اسلحه‌ش رو دستش دادم و از سنگر بیرون اومدم.» 🔸️اسرای زیادی از دشمن جمع شده بود. دست همه را بستیم و آن‌ها را در یک کانال نفررو که آنجا بود نشاندیم. محمود شیراوند که می‌دانست آرپی‌جی می‌زنم به‌سمتم آمد و گفت: «تانک‌های دشمن توی دشت پراکنده هستن؛ بیا جلوتر بریم و تانک‌ها رو بزنیم.» 🔸️همه‌فن‌حریف بود و با شجاعت مثال‌زدنی که داشت مثل همان دوران مدرسه، الگو، قهرمان و در یک کلام، «آقامعلم» ما بود. هیچ‌وقت بدون وضو دست به اسلحه نمی‌برد و اگر وضو می‌گرفت دیگر ترسی نداشت. در تمرینات پادگان مدنی بالای سر نیروها به‌صورت تیرتراش، رگبار می‌زد؛ طوری که سرشان را نمی‌توانستند بلند کنند. گفتم: «آقامحمود، آخر یه بلایی سر این نیروها می‌آری؛ این‌قدر نزدیک نزن.» گفت: «من اعتقاد دارم این تیر به نیرو نمی‌خوره، مگه اینکه من کثیف باشم و طهارت نداشته باشم.» 🔸️به‌همراه شیخ رحمت موسیوند، ولی کهریزی و چند نفر دیگر جمع شدیم و برای زدن تانک‌ها جلو رفتیم. تانک‌ها تخت‌گاز در حال فرار بودند و فاصله‌شان زیاد بود. سیصد متری به دل دشمن رفتیم، تعدادی آرپی‌جی هم شلیک کردیم، اما دیگر از آنجا جلوتر نرفتیم؛ چراکه می‌دانستیم هم‌زمان با ما، لشکر عاشورا از جبهۀ شمالی حمله کرده و ممکن است در تیررس آن‌ها قرار بگیریم. 🔸️ اتفاقاً فردا دیدیم تمام نیروهایی که در حال عقب‌نشینی بودند در دام آن‌ها افتاده‌اند و از جنازه‌شان دشت پر شده است. وقتی دستمان به تانک‌ها نرسید، به عقب برگشتیم و هرکس مشغول کاری شد. من دوباره خودم را به سنگرها مشغول کردم و این بار جنازه‌های بعثی را قبل از اینکه متعفن شود از سنگر خارج کردم. در همین اثنا، آقا محمود، من و شیخ رحمت را صدا زد و گفت: «بیاید اینجا کارتون دارم.» «مشغول سنگرها هستم.» ادامه دارد...... ⚘بیاد_شهدا ⚘دفاع_مقدس 💔جنگ_تحمیلی @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا