eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.5هزار دنبال‌کننده
650 عکس
171 ویدیو
30 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 بگذاریم حقیقت آشکار شود ... 🔸غایت نوشتن در شبکه‌های اجتماعی یا انتقال پیامی صریح و یا تلنگری تنبه‌بخش در قالب یادداشتی کوتاه و رسا است. مهمترین پیام در این فضا، یا و افق‌گشایی است یا از رویه‌های ناصحیح بهمراه نشان دادن بی‌پروای نتایج مخرب آن است. 🔹 رسیدن به این غایت، در گرو نهادینه شدن رواداری در برابر انتقاد و تأمل عمیق در نگاشته‌هاست، که یا صحیح است و نیازمند بازنگری در خود و یا غلط است و محتاج تذکر منصفانه و مؤدبانه به نویسنده. اگر این فرهنگ در فضای عمومی و بخصوص مدعیان فضل و علم و رسانه وجود نداشته باشد چندان نباید به واکنش‌های منطقی و اخلاقی و آشکار شدن حقیقت امیدوار بود. بلکه می‌بایست منتظر مستوری و به خفارفتن حقیقت بود و شاهد آشکار شدن نفاق و توهین و تخریب و تمسخر و تهدید بود. 🔸 متاسفانه از این بدتر اینکه کسانی که بیشتر از نسبيت‌گرایی در اندیشه و تفاهم و گفتگو و رواداری و فعالیت جمعی سخن می‌گویند بیشتر از دیگران به تضاد و تمسخر و برچسب‌زدن اشتغال دارند و باب مقابله و مجادله را می‌گشایند و البته وقتی که به هدف خود رسیدند چهره اخلاقی و موعظه‌گرانه به خود می‌گیرند و خود را بی‌طرف نشان می‌دهند. 🔹 اگر در فضای فکری و موضوعات علمی فرهنگ آزاداندیشی، انتقاد کردن منصفانه و نقد پذیری عاقلانه بر جامعه‌ای حکم‌فرما شود و نفاق و اغوا و لاپوشانی به اسم‌های واهی همچون وحدت و جبهه‌سازی و ... کنار گذاشته شود حقیقت آشکار می‌شود و ظرفیت‌های هر جریان فکری نشان داده می‌شود. 🔸 اما متاسفانه امروزه، اجازه‌ی نقد اندیشه‌ها و جریان شناسی فکری جریان‌های مدعی را نمی‌دهند و چراکه اگر باب‌دل برخی از رسانه‌‌به‌دست‌های اقلیت و یا ... نباشد با اغواگری و تهاجم چندسویه‌ی تخریبی، تهدیدی، تمسخری و ... ، صاحبان سخن و اندیشه را به سکوت و سکون وادار می‌کنند و آنها را متهم به وحدت شکنی، مخالفت با جبهه‌سازی و ضدیت با کار دبیرخانه‌ای می‌کنند. 🔹 عرصه‌ی فکر و اندیشه عرصه‌ی حقیقت است و واقعیت، دلیل است و برهان، نقد است و انتقاد، نوآوری است و خلاقیت، تبارشناسی است و جریان شناسی. نه عرصه‌ی قرارداد اجتماعی و تفاهم صوری، جبهه‌سازی تصنعی و دبیرخانه‌های نفتی، تقیه و لاپوشانی. وحدت و قرارداد و جبهه‌سازی و تفاهم متعلق به است که همگان باید تحت امامت الهی جامعه و در چارچوب اندیشه و دستگاه فکري او اقدام و عمل کنند. اما در و علم باید گذاشت آشکار شود، ظرفیت‌ها نشان داده شود، شباهت‌ها و تمایزها بر ملا گردد، بنیان‌های فلسفی و ریشه‌های تاریخی اندیشه‌ها و تبار فکرها مشخص شود. تا زمینه‌ی انتخاب و قدرت گزینش برای مخاطبان حقیقی و حقوقی فراهم شود. تا گفتگوی عقلانی و سنجش انتقادی و اصلاحی ممکن شود. اگر چنین نشود، حقیقت مستور می‌گردد و فضا غبارآلود می‌شود هر کس می‌تواند ادعایی کند بدون دلیل، همراهی کند بدون باور، همنشینی کند بدون ثمر. 🔸جبهه‌سازی در مقام فکر و وحدت حقیقی در میدان اندیشه بر کشف واقعیت و شناخت حقیقت استوار است. چرا که ذهن‌ها و قلب‌ها فقط بر مدار حق و حقیقت به هم متصل می‌شوند و اگر چنین اتصال و همبستگی‌ای بوجود آید، مستحکم، پایدار و پویا خواهد بود. لکن با قرارداد اجتماعی و تفاهم صوری و مستوری حقیقت نمی‌توان فکرها و دلها را به هم نزدیک کرد. اگر جبهه‌ای هم با قرارداد و تفاهم صوری ساخته شود بسیار شکننده، لرزان و ناپایدار خواهد بود و پس از دفع خصم و به قدرت‌رسیدن در اجتماع، زمینه‌ی سهم‌خواهی‌ها فراهم و اختلافات فکری و فلسفی، آرمانی و ارزشی آشکار می‌شود. 🔹هیچ اندیشه‌ای و هیچ جریانی بی‌نیاز از بحث و گفتگو، نقد و مباحثه نیست اما داشتن و برهان و سنجش درونی اندیشه‌ها از حیث استقامت دلیل و انسجام سخن پیش‌نیاز آزاداندیشی و تفکر انتقادی است، اما علاوه بر آن، اتخاذ نگرش تاریخی به فکر، تبارشناسی اندیشه و فکری (بر بنیادهای صحیح) یکی از لوازم فهم و تفکر انتقادی است. چرا که هیچ فکری در خلأ به وجود نمی‌آید و هر فکر و اندیشه‌ای ریشه در تاریخ و فرهنگ داخلی و خارجی دارد. هیچ کس نمی‌تواند ادعای تأسیس و خلق از عدم داشته باشد. از این رو، تاریخ و تبارشناسی اندیشه‌ها امری لازم و ضروری است تا هم ریشه‌ها شناخته شود و هم به آثار و نتایج ممکن آنها پی‌برده شود. چرا که تاریخ آزمایشگاه علوم انسانی است. رد هر اندیشه و جریانی را می‌توان در تاریخ پیدا کرد و از امکان‌ها و ظرفیت، نتایج و آثار فکری و فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مطلع شد و وضعیت امروز را به تحلیل نشست و پیامدهای آینده را پیش‌بینی کرد. 🔸 بگذاریم و بگذارید و بگذارند در میدان فکر و علم، آشکار شود ... ✍ سید مهدی موسوی https://eitaa.com/hekmat121/1104
📌 ضرورت جریان شناسی انتقادی برای کنش‌گران انقلابی ⏹ بخش دوم: امام علی(ع) فرمود: اِضرِبُوا بعضَ الرأيِ ببعضٍ يَتَوَلَّدْ مِنهُ الصَّوابُ. [غرر الحكم 2567] نظرات گوناگون را در برابر هم قرار دهید، تا آنچه صواب است به دست آید. و فرمود: وامخضوا الرأی مخض السقاء ینتجّ سدید الاراء؛ (غرر الحكم:۲۵۶۸) اندیشه‌ها را همانند به هم زدن مشک دوغ برای گرفتن کره به هم زنید تا آرای صحیح و استوار حاصل آید.» ❇️ توضیح: 🔸 در آیات و روایات متعددی بر این نکته مهم عقلانی و روش‌شناسی تأکید شده است که هر انسانی برای حرکت صحیح و درست نیاز به شناخت مکاتب فکری و جریان‌های اجتماعی و سیاسی دارد تا بتواند حقیقت را بشناسد و از انحراف و التقاط در امان بداند. این شناخت باید عمیق، دقیق و انتقادی باشد تا حقایق آشکار شود، حق از باطل شناخته شود و صراط مستقیم از راه‌های غلط و انحرافی تشخیص داده شود. 🔹 این مهم در عصر ما، بسیار مهم‌تر و ضروری‌تر است چرا که زمانه ما زمانه‌ی ظهور مکتب‌ها و جریان‌های فکری و معرفتی متنوع و متکثری است که علی‌رغم شباهت بسیار در روبناها و رفتارها، اختلافات مبنایی و زیربنایی بسیاری با هم دارند که می‌تواند در بلندمدت موجب اختلاف انگیزی و تقابل‌های اجتماعی شده است و در آینده هم خواهد شد. 🔸 فعالان اجتماعی و سیاسی در داخل جامعه ما هم طبیعتا متأثر از آن مکتب‌ها و جریان‌ها هستند و براساس یک سلسله مبادی تصوری و تصدیقی با مسائل جامعه و نظام مواجه می‌شوند و دریافت‌های خود را در قالب یک نظام معرفتی و شبکه‌ی مفهومی صورت‌بندی می‌کنند و از همان پایگاه فکری و مفهومی، به تحلیل پدیده‌ها، تجویز رفتارها می‌پردازند که علی رغم شباهت در ظواهر و روبناها، می‌تواند از مبانی معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، نظام ارزشی و رفتاری متفاوتی برخوردار باشد. 🔹بر این اساس، شناخت عمیق مکتب‌ها و جریان‌ها و فهم دقیق نظام دانایی و شبکه‌ی مفهومی آنها براساس استفاده از تجارب مختلف تاریخی و اجتماعی می‌تواند هر کنشگر اجتماعی را از تحیّر و تردید خارج کند و نسبت آن را با اسلام، انقلاب، ایران و نظام اسلامی را بشناسد و از این طریق جایگاه هرکدام را تشخیص و به همان اندازه نقد عالمانه و حکیمانه داشته باشد. 🔸اظهارنظر سلبی یا ایجابی درباره هر جریان و فردی نیازمند مطالعه مستقیم آثار آن جریان و فرد و تعمّق در اندیشه‌ها و طبقه‌بندی جریان‌شناسانه انها دارد و همچنین مشروط به داشتن یک دستگاه محاسباتی دقیق برای سنجش و ارزیابی آنها است. بر این اساس است که می‌توان دیگران را به مطالعه یا عدم مطالعه آنها سفارش کرد و یا کسی حمایت کرد و یا به تضعیف او پرداخت. 🔹 برای این مهم نیاز به مطالعات گسترده عمیق و علمی است تا بر اساس مطالعات زیاد و تعمّق در اندیشه‌ها و رفتارهای افراد و جریانها، به یک دستگاه محاسباتی دقیق و بصیرت اجتماعی جامع رسید و بر همین اساس به پرداخت و الا تلاش‌های کنش‌گران فکری و فرهنگی نتیجه عکس خواهد داشت و جای متفکر و متوهم عوض می‌شود و به تغییر مرجعیت علمی و فرهنگی و اجتماعی می‌انجامد. به تعبیر امیر المومنین (علیه السلام) «أعيتهُ الحيلُ؛ با حیله‌ها کور مى‌شود» یعنی افراد منافق و افراد منحرف و فاسد العقیده می‌توانند با ظاهر زیبا و پنهان کردن اندیشه‌ها به بهانه‌ی مختلف و حتی با مقاصد خیرخواهانه، اهل جامعه را منحرف کنند و مسیر صحیح مسلمین و انقلاب را تغییر دهند و جریان اصیل را از مرجعیت اجتناعی کنار بزنند و خود را جایگزین آنها بلکه انقلابی‌تر و کارآمدتر و تندتر نشان دهند. البته به جهت قدرت رسانه‌ای و بهره‌مندی از منبر و خطابه، عموم افراد هم متوجه این انحراف و تغییر نمی‌شوند. 🔸 به همین جهت است که در جامعه همواره باید حکیمان و عالمانی باشند که همچون ستارگان مسیر درست و صراط مستقیم را نشان دهند و راه را از بی‌راهه مشخص کنند. الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام فرمودند: «هَلَكَ مَن لَيسَ لَهُ حكيمٌ يُرشِدُهُ .[بحار الأنوار: 78/159/10] هر كس خردمندى نداشته باشد كه ارشادش كند، تباه می‌شود.» لذا عموم مردم برای آنکه در این مسیر حرکت کنند باید از تلقی‌های اولیه و استبداد رأی دست بردارند و با مردان دارای علم و عقل مشورت کنند و با شراکت در عقل آنها، بر عقل خود بیافزایند: امام على (عليه السلام) فرمودند: «مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ وَمَنْ شاوَرَ الرَّجالَ شارَكَها فى عُقولِها؛ [نهج البلاغه، حکمت 161.] هر كس خود رأى شد هلاك مى شود و هر كس با افراد صاحب نظر مشورت كند در عقل آنان شريك مى شود.» 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2215