📌فلسفه جنگ در حکمت متعالیه
(بخش چهارم)
✍️حضرت امام خمینی(ره) درتفسير سوره حمد:
[جهاد با نفس] جهاد اكبر است، همه جهادهاى دنيا، تابع اين جهادند. اگر اين جهاد را موفق شديم، هر جهادى بكنيم جهاد [الهى] است، اگر اينجا موفق نشديم، همهاش شيطانى است، همه جهادها شيطانى است. در روايت است كسى كه «خَرَج»، خارج شود براى جهاد كه يك كنيزى پيدا بكند، يك مالى پيدا كند، اين اجرش همان است؛ و آن كسى كه [جهادش] «إلَى اللَّه» باشد، اجرش «عَلَى اللَّه» است.
#سنخ_فعلها فرق مىكند. سنخ فعلى كه از اوليا صادر مىشود، با فعلى كه از ماها صادر مىشود [فرق مىكند]؛ چون مبدأش فرق مىكند. بىجهت نيست كه
ضَرْبَةُ عَلِىٍّ يَوْمَ الْخَنْدَقِ أَفْضَلُ مِنْ عِبادَةِ الثَقَلَيْنِ.
خوب، يك دست فرود آوردن براى كشتن يك نفر آدم، البته يك جهتش آن است كه تمام اسلام با تمام كفر مواجه شده بود، كه اگر يوم الخندق شكست مىخوردند، اسلام از دست مىرفت. به اين معنا يك جهت [هست]، يك جهت هم، قضيه آن خلوص و آن الهيتى [است] كه در مطلب است. آن آدمى كه وقتى روى سينه آن شخص مىنشيند و او تف مىاندازد به او- به حسب نقل- بلند مىشود، مبادا يك وقتى- با اينكه نبوده، مع ذلك احتياط است- مبادا يك وقتى تأثيرى كرده باشد و اين [عمل] از الهيتش افتاده باشد و جهت نفسانيت پيدا بكند، آن [آدم]، يك ضربتش، روحش بيشتر از همه عبادات است، آن روحى كه عبادت را عبادت مىكند. مشرك و غير مشرك، آنكه بت مىپرستد و آنكه نمىپرستد، همه يك ظواهرى و يك ذكرى و آدابى دارند، ظواهرش كه مثل هم است؛ ابو سفيان هم نماز مىخواند، معاويه هم امام جماعت بود؛ ظواهر همين ظواهر است؛ آنچه اين نماز را بالا مىبرد، آن روحى است كه دميده مىشود به نماز، آن روح اگر باشد نماز بالا مىرود، نماز الهى مىشود؛ و تا عبادت براى خودش باشد [نماز الهى نيست]. همه ما اين طور هستيم. بازى ندهيم يكديگر را.( ص: 123)
ادامه دارد ....
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121