📌 ساختار اجتماعی و عاملیت انسانی
۱. هر جامعهای مبتنی بر شبکهی معانی مستقر در فرهنگ عمومی خود، دارای یک سلسله ساختارهای اجتماعی است که متناسب با آن شبکه معانی شکل گرفته است و عمل میکند. یعنی به مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی نظم میدهد. معانی ساخت حقیقی جامعه را تشکیل میدهند و ساختارهای هنجاری و حقوقی و سازمانی بنای جامعه را شکل می دهند.
۲. ساختارها از جنس اعتبارات انسانی است که به صورت جمعی و تدریجی ساخته میشود. اعتباری بودن منافاتی با موجود بودن و هستی داشتن نیست. هر اعتبار اجتماعی پس از شکلگیری و نظاممندی، وارد لایههای زیرین فرهنگ و بیناذهنیت افراد میشود و از هستی نفسالامری و وجود فرهنگی برخوردار میشود. ساختارها نیروهای علّی و نوظهوری هستند که به اجزاء تقلیل نمی¬یابند و آثار حقیقی و نفسالامری مستقلی را در پی دارند و اجزاء و عناصر را تحت تأثیر قرار می دهند.
۳. نقش ساختارهای در جامعه عبارت است از: ۱. هماهنگسازی نیروها و سرمایهها ۲. نظم بخشی به امکانات و کنشگران و ۳. ایجاد امکانهای جدید برای حرکت و فعالیت بهتر کنشگران در جهت رسیدن به آرمانها و اهداف جمعی.
۴. هر ساختار اجتماعی دارای توان و سازوکارهای علی است و در قلمرو تاثیرگذاری خود مجموعهای از امکانها و ظرفیتها را اشکار و ایجاب میکند و مجموعهی دیگری را مستور و مخفی میکند.
۵. ساختارها در آغاز منعطف هستند اما هرچقدر که جلو میآیند از انعطاف آنها کم میشود و متصلب میشوند و از اجزاء و افراد مستقلتر میشوند.
مهمترین عوامل موثر در متصلب شدن ساختارها عبارتند از:
الف: اختصاص یافتن منابع و سرمایه¬ها به آن به نفعی که ذی نفعان درآنها بیشتر شوند.
ب: اقبال عمومی و همراهی بیشتر افراد جامعه به آن به نحوی که هرکس خود را متعلق به این نظم ساختاری بداند. به تدریج اختلافات و تفسیرهای مختلفی به وجود میآید و نیاز به حل اختلاف و تمرکز بر یک رویه و تفسیر ایجاد میشود.
ج: شکل گیری قوانین و ضوابط مکتوب (قوانین حقوقی، سیاستگذاری ها، آیین نامه های اجرایی) هرچقدر این ضوابط و قوانین مکتوب بیشتر و تخصصی تر و ریزتر شود بر تصلب ساختارها و سلب پویایی آنها افزوده تر می شود.
۶. ساختارهای در مسیر توسعه عمقی و متصلب شدن سه مرحله را طی می کنند:
مرحله اول. قاعده مندی:
ابتدا به صورت یک توافق جمعی نانوشتهی منعطف میان جمعی از افراد جامعه شکل میگیرد که یک سلسه هنجارها و قواعد نانوشتهی ... دارد که افراد از روی رغبت و علاقه به آنها ملتزم میشوند. این یک الزام درونی و اخلاقی است.
مرحله دوم. قانون مندی:
پس از گسترش ساختارها و اضافه شدن افراد جدید، اختلافات میان اعضا زیاد میشود و به تدریج نیاز به ضوابط صریح و شفاف و مکتوب برای تقسیم کار، تعیین حقوق و تکالیف، برنامهها و ... احساس مشود که از الزامات بیرونی و قدرت مراقبت و کنترل برخوردار باشد. قوانین، اساسنامه، آیین نامه و ... نظام تشویق و تنبیه
مرحله سوم. مکانمندی:
با شکل گیری قوانین و تقسیم کار و بیان حقوق و تکالیف و ضرورت اداره و کنترل و مراقبت و تنبیه و تشویق، نیاز به مکان و ساختمان فیزیکی احساس میشود.
📌رابطه عامل و ساختار:
۱. هر کنشگری در درون یک سلسله از ساختارهای پیشینی به دنیا می آید و در درون آن ساختارها، کنش های او امکان فعلیت و تحقق دارد.
۲. افراد به تنهایی نمیتوانند ساختاری را ایجاد و یا ساختاری را حذف کنند بلکه می توانند با همکاری یکدیگر و بسیج دیگران نقشی فعال در اصلاح و یا تغییر ساختارها داشته باشند.
۳. انسانها میتوانند ساختارها را بازاندیشی کنند و با آنها نسبت همسو برقرار کنند و درآن کنشگری سازنده داشته باشند همچنين میتوانند آنها را قبول نکنند و از درون ساختاری خارج و به ساختار دیگری منتقل شود و یا اینکه در درون ساختار بماند و چوب لای چرخ ساختار بگذارد و آن را در مسیر تحقق اهداف مختل کند.
۴. انسان بواسطه عملهای مختلف (بینشی ، گرایشی و رفتاری) خود در سطوح مختلف فردی و اجتماعی در بازتولید ساختارها ، تحکیم و تقویت و یا تضعیف آنها موثر است. پس عمل آدمی در بازتولید ساختارهای اجتماعی بسیار مؤثر است.
۵. همه افراد یک نسبت واحد با ساختارها ندارند. هر فردی به میزان نیرو و قدرت بینشی و ارادی نسبتی با جامعه و ساختارهای آن برقرار میکند. به هر میزان که قدرت بینشی و ارادی انسان قوی تر و بیشتر باشد بر ساختارها تأثیر میگذارد و به هر میزان که قدرت اوضعیفتر باشد از ساختارها تأثیر میپذیرد.
۶. رسانهها با نقش موثر در ذهنیتسازی وذائقهسازی و روایتپردازی، پیشران تقویت و یا تضعیف همراهی عاملان وکنشگران با ساختارهای اجتماعی هستند.پس درهرساخت وتخریبی باید به عنصر رسانه توجه ویژه داشت.
✍سید مهدی موسوی
#حکمت_مدنی
#حکمت_عملی
#اعتباریات
#عقلا
#ساختار
#عامل
#عمل
#رسانه
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/993