eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.5هزار دنبال‌کننده
648 عکس
169 ویدیو
29 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 تآملی در نتایج الهیات تنزیهی (سلبی) 🔹 در همه ادیان ابراهیمی همواره دو جریان در مقابل هم ایستاده اند ۱. الهیات تشبیهی ۲. الهیات تنزیهی.البته در مقابل هر دوی آنها ، جریان اصیل انبیا الهی و حکمت اهلبیت (ع) و تاملات موشکافانه حکما و متکلمین الهی است که در مکتب اهلبیت (ع)، عقل خود را بارور کرده اند و عاقلانه و حکیمانه براساس اجتهاد به فهم و تفسیر نصوص و متون پرداخته اند. 🔸 الهیات تنزیهی که برآمده از خلوص گرایی و ایمان گرایی اهل دیانت است‌ همواره جریانی فعالی در یهودیت، مسیحیت و اسلام اعم از شیعه و سنی بوده است. اساس الهیات تنزیهی بر تعطیلی عقل در فهم اسما و صفات الهی و حقیقت امر غیبی است و شیعه تنزیهی معتقد است تنها راه ایمان به اخبار صادره از سوی پیامبران و امامان است که ما نمي توانيم عمق سخنان آنها را فهم کنیم فقط باید الفاظ آن اخبار و سخنان معتبر دانست (اصالت تسميه). لذا همه امور مربوط به خداوند متعال و شارع مقدس (مانند اسما و صفات، زبان و الفاظ، اعتبارات و ...) هم انحصاری و هم اختصاصی است و هیچ شباهتی به امور انسانی و بنا عقلا ندارد لذا انسان هم هیچ درک عقلی از آن امور ندارد مگر از طریق انس با اخبار (براساس سیری که آنها پیشنهاد می کنند) و اتصال قلبی و باطنی با امام معصوم(ع) و مشارکت در بلاها و ابتلائات آنها. 🔹 الهیات تنزیهی در نهایت به دو جریان به ظاهر متعارض اما با بنیان‌های مشترک می رسد: ۱. ظاهرگرایی و اخباریگری ۲. باطن گری و ایمان گرایی. 🔸نتیجه هر دو جریان، نفی استقلال کتاب مقدس و نفی حجیت عقل و مبارزه اشکار و پنهان با حکمت دینی و مابعدالطبیعه عقلانی بوده است. 🔴الهیات تنزیهی از ظاهرگرایی به باطنی گرایی، و از باطنی گرایی به انقلابی گری تضادگرا 🔹 در واقع مدعیان الهیات تنزیهی ابتدا با خلوص گرایی، اخباریگری و نص بسندگی و ظاهرگرایی آغاز می کنند و معنای هر آیه ای از کتاب مقدس و پاسخ هر پرسش نوپدیدی را صرفا از اخبار جستجو می کنند و بر ظواهر متون اخبار جمود می ورزند، اما به تدریج، معنای بسیاری از آیات قرآن کریم و جواب بسیاری از پرسش های نوپدید و جديد را به دلالت تطبیقی و التزامی (روش اجتهاد) نمی یابند در نتیجه برخی در این مرحله توقف می کنند و از توقف و سکوت در برابر معانی آیات و مسائل مستحدثه سخن می گويند. اما برخی به توقف و سکون قانع نمی شوند و به دنبال راه حلی هستند اینها به تدریج در حجیت روش اجتهاد علمای سلف در علوم اسلامی و منطق فقاهت تردید می کنند و با انتساب آنها به جریانهای سیاسی و فرهنگهای شیطانی، درصدد تاسیس منطق حجیت و اجتهاد نوینی بر می آيد و در مرحله بعد، عنصر باطنی گری، اتصال مستقیم قلبی با شارع و منبع الهام را مطرح می کند و به تدریج خواب، احادیث باطنیه و اهل غلو و ذوقیات منبری و استحسانی از وجاهت علمی برای آنها برخوردار می شود و تنها طریق کسب معرفت را در حب و بغضها (ولایت باطنی) و ... جستجو می کنند. برخی بر این مرحله اصرار می ورزند و در ترویج ابعاد باطنی و ملکوتی دین و ولایت می کوشند. 🔹اما از آنجا که جامعه متشرع و برآمده از حکمت و فقاهت با کلیت فکر و اندیشه این جریانات همراهی ندارند آنها را طرد و حتی از مجامع علمی و جرگه مدرسین حذف می کنند، از اینجا به بعد برخی پروژه نفوذ، جریان سازی و تفاهم اجتماعي را در پیش می گیرند و با مخفی کردن برخی از بنیانها و مدعاهای اخباریگری و باطنی گری، از فرصت های فراهم آمده استفاده می کنند و انچنان خود را با رنگ و لعاب جدیدی تزئین می کنند که به محل رجوع فکری مبدل می شوند بخصوص در جوامع نوپا و انقلابی برای این جریانهای انقلابی و پر تحرک استقبال خوب معنوی و مالی می شود تا بر آتش تمایزات و تضادهای گروهای سیاسی و بازیگران آن بدمند. به تعبیر دیگر باطنی گرایی و غلو نظری به کنشگری اجتماعی رادیکال و ضربتی می انجامد. لذا عموم جریانهای باطنی نوعی انقلابی گری اجتماعی تند و ضربتی (انقلابی گری تضادگرا) را نتیجه می دهد. 🔸 البته این به معنای انحصار انقلابی گری در باطنی گری و جریان غلو نیست. بلکه از صور دیگر انقلابی حکمت محور و یا منفعت محور هم می توان بحث کرد که خارج از محل بحث است. ❇️ کانال https://eitaa.com/hekmat121
📌مبارزات امام صادق علیه‌السلام با جریان غلو «اُحْذُرُوا عَلَی شَبَابِکُمْ الْغُلَاةَ لَایُفْسِدُوهُمُ الْغُلَاةُ شَرُّ خَلْقِ اللهِ، یُصَغِّرُونَ عَظَمَةَ اللهِ وَ یُدَعُّونَ الرُّبُوبِیَّةَ لِعِبَادِ اللهِ» درباره جوانان خویش از این که غلاة آنان را فاسد کنند بترسید، غلاة بدترین دشمنان خدا هستند، عظمت خدا را کوچک کرده و برای بندگان خداوند ادعای ربوبیت می کنند. ان‌شاءالله در سلسله یادداشت‌هایی جریان غلو (که مورد لعن اهلبیت علیهم السلام بوده‌اند) تحلیل و‌ بررسی خواهد شد. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2471
📌 پرهیز از اهل بدعت و تحول بی‌اساس در سنت امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «وَ احْذَرْ مُجَالَسَةَ أَهْلِ الْبِدَعِ فَإِنَّهَا تُنْبِتُ فِی الْقَلْبِ کُفْراً وَ ضَلَالاً مُبِیناً» از همنشینی با اهل بدعت پرهیز کن؛ زیرا باعث رشد و نموّ کفر و گمراهی آشکار در قلب می شود. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2472
📌 ریشه‌هایی نظری غلو 🔸 جریان «غلو» یکی از انحرافات بزرگ در جامعه دینی است و متأسفانه بعد از رشد اجتماعی و سیاسی تشیع، یکدفعه ظاهر می‌شود و همه تلاش‌ها و زحمات معقول و حساب شده‌ی امامان معصوم (علیهم السلام) و عالمان و حکیمان و فقیهان (رحمة الله علیهم) را تضعیف و تخریب می‌کند و موجبات افراط و تفریط، تندروی و کندروی، تشتت و اختلاف را در جامعه اسلامی به وجود می‌آورد. 🔹 جریان «غلو» نزد مردم عادی از جذابیت و گیرایی فراوانی برخوردار است و بسیاری از مردمان ساده‌لوح و کم عمق به سرعت به آن می‌پیوندند و از این طریق طلب معنویت و ایمان می‌کنند. 🔸 محور اساسی و ریشه «غلو» فاصله گرفتن از علم و تضعیف عقل، تدبیر و محاسبات دقیق عقلانی و در عوض برجسته سازی عواطف، احساسات و پناه بردن به ذوقیات، استحساتات و تفسیرهای گزینشی به بهانه‌های مختلف است. 🔹 براین اساس (تضعیف علم و گریز از عقل و تدبیر) جریان «غلو» از سه طریق پشتبانی معرفتی و نظری می‌شود که در ظاهر با هم اختلاف هم دارند اما محصولات واحدی نتیجه می‌دهند: ۱. اخباری گری و ظاهر گرایی اخباریان با اکتفا به ظاهر اولیه متون و حوادث، استنباط‌های ظاهرگرایانه و سطحی، احساسی و عاطفی از متون و حوادث تاریخی می‌کنند و جلوی هرگونه تحلیلی عقلی و اجتهادی را سد می‌کنند. ۲. صوفی‌گری و باطنی‌گرایی صوفیان و باطنی مشربان نیز با تعطیلی عقل حقیقی و ترویج رابطه مرید و مرادبازی و ادعای انسان کاملی و تفسیرهای ذوقی و سلیقه‌ای از ادله و وقایع، خود را محور حق و باطل و انسان کامل معرفی می‌کنند و از این طریق بر آتش «غلو» می‌دمند. ۳. تضاد اندیشی و جدال‌‌گرایی تضاد اندیشان مبارزه‌جو نیز با استفاده از جریان غلو و سیاه و سفید نشان دادن تاریخ و اجتماع، بر شور و اشتیاق نسبت به جدال و مبارزه می‌افزایند و با تفسیر باطنی و غالیانه از متون مقدس و حوادث تاریخ، به تزیین جنگ و جدال و تحریک مردمان جامعه برای ستیز و تقابل با دیگران می‌پردازند. ✍ سید مهدی موسوی ۱ بامداد شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2474
📌 چرا جریان غلو خطرناک است؟ 🔹با مطالعه سیره معصومین (علیهم‌السلام) روشن می‌شود که یکی جریانات بسیار خطرناک در جامعه اسلامی جریان غلو و افراط در محبت و باطنی‌گرایی بدون عقلانیت است و ایشان مبارزه‌ای بی‌امان را با این جریان داشته‌اند و عموم مردم را از نزدیک شدن به آنها انذار داده‌اند. 🔸امام صادق (علیه‌السلام) تلاش گسترده‌ای داشتند تا مردم را از خطر غالیان آگاه سازد و هر گونه ارتباط فکری و فرهنگی با آنان باز دارد. در روایتی امام صادق خطاب به شیعیان می‌فرماید: «یا مفضّل لا تقاعدوهم و لا تواکلوهم و لا تشاربوهم و لا تصافحوهم و لا تواثروهم» «با غلات، نشست و برخاست نداشته باشید و با آنان هم غذا نشوید و دست دوستی به سوی آنها دراز نکنید و به مبادله فرهنگی و علمی با آنان نپردازید.» 🔹همچنین نسبت به ارتباطات نسل جوان با جریان غلو و افراط بیم دارند و دستور می دهند که: «اُحْذُرُوا عَلَی شَبَابِکُمْ الْغُلَاةَ لَایُفْسِدُوهُمُ الْغُلَاةُ شَرُّ خَلْقِ اللهِ، یُصَغِّرُونَ عَظَمَةَ اللهِ وَ یُدَعُّونَ الرُّبُوبِیَّةَ لِعِبَادِ اللهِ» «درباره جوانان خویش از این که غلاة آنان را فاسد کنند بترسید، غلاة بدترین دشمنان خدا هستند، عظمت خدا را کوچک کرده و برای بندگان خداوند ادعای ربوبیت می کنند.» 🔸چرا امامان معصوم (علیهم السلام) تا این حد یا جریان غلو دشمن بودند و در روایات متعددی آنها را لعن کرده و حتی از ضرورت اعدام و قتل آنها سخن گفته‌اند؟ 🔹در پاسخ باید گفت که جریان غلو و افراط در محبت با توجیهات باطنی و ذوقی، موجب فساد در عقیده و ضعف در ایمان و ترویج شرک می‌شود و معصومین (علیهم‌السلام) تا مرتبه ربوبیت و نبوت بالاتر می‌برند و موجبات تضعیف شریعت و اختلاف در جامعه اسلامی را فراهم می‌کنند. 🔸با مطالعه تاریخ این نکته آشکار می‌شود که هیچ جریانی برای دین و دینداری و جامعه دینی خطرناک‌تر از غلو و باطنی‌گرایی نیست. 🔹جریان غلو و باطنی‌گرایی همه‌ی ادیان ابراهیمی را تحریف و جامعه بشری را از صراط مستقیم توحید منحرف کردند و اصول اخلاق و شریعت را تضعیف کردند و تقابل و جدال در جوامع دینی را گسترش دادند. ✔️جریان غلو در دین یهود، حضرت عزیر را «فرزند خداوند» خواندند. ✔️ سامری با تفسیرهای ذوقی و باطنی مردم را به «گوساله پرستی» کشاند. ✔️جریان غلو در دین مسیحیت، حضرت مسیح را «خدای پسر» معرفی کردند و شریعت را سبک شمردند. ✔️جریان غلو در اسلام هم فاجعه‌های بزرگ آفرید و به بهانه محبت، زحمات بسیار زیادی برای معصومین (علیهم‌السلام) به وجود آورد و در نهایت همین افراط در محبت و فساد عقیده، به تقابل با جریان اصیل و مکتب اهل‌البیت (علیهم‌السلام) روی آورند و از جامعه اسلامی و خط صحیح خارج شدند. ✍ سید مهدی موسوی شنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2475
📌 ضعف عقل عملی و گسترش جریان غلو 🔹مهمترین عاملی که موجب گسترش و تقویت جریان غلو و افراط در محبت و ارادت می‌شود ضعف عقل عملی و قوه تدبیر و دور اندیشی در انسان و خالی شدن جامعه از حکیمان و فقیهان واقعی است که بتوانند عقلانیت صحیح را در جامعه تبیین و ترویج کنند. 🔹عقلانیتی که به سازمان دادن زندگى، به وسیله تقسیم و همسازى فعّالیتهاى گوناگون، بر پایه شناخت دقیق ساحت‌های مختلف حیات انسانی و مناسبات میان انسانها با ابزارها و محیطشان، به منظور تحصیل کارآیى و بازدهى بیشتر در مسیر تعالی و پیشرفت معطوف باشد. 🔸 آنچه از مجموع معارف اسلامی به دست می‌آید این است که قوام انسان و جامعه به رشد و گسترش عقل عملی و عقلانیت اجتماعی است، چرا که اگر عقل عملی، تدبیر و دوراندیشی بر فرد و جامعه حاکم شود، جریان‌های انحرافی و افراطی نمی‌توانند با تقلیل‌گرایی معرفتی و بیان ذوقیات و استحسانات باطنی، جامعه را از تعادل و توازن خارج کنند و به افراط و تفریط بکشانند. 🔹از این رو امام صادق علیه‌السلام مفضل را که خود روزی گرفتار جریان غلو بود، توصیه به عقل و علم می‌کند و ابعادی از حقیقت عقل و دانش را برای او آشکار می‌کند:    يَا مُفَضَّلُ لاَ يُفْلِحُ مَنْ لاَ يَعْقِلُ وَ لاَ يَعْقِلُ مَنْ لاَ يَعْلَمُ وَ سَوْفَ يَنْجُبُ مَنْ يَفْهَمُ وَ يَظْفَرُ مَنْ يَحْلُمُ وَ اَلْعِلْمُ جُنَّةٌ وَ اَلصِّدْقُ عِزٌّ وَ اَلْجَهْلُ ذُلٌّ وَ اَلْفَهْمُ مَجْدٌ وَ اَلْجُودُ نُجْحٌ وَ حُسْنُ اَلْخُلُقِ مَجْلَبَةٌ لِلْمَوَدَّةِ وَ اَلْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لاَ تَهْجُمُ عَلَيْهِ اَللَّوَابِسُ وَ اَلْحَزْمُ مَسَاءَةُ اَلظَّنِّ وَ بَيْنَ اَلْمَرْءِ وَ اَلْحِكْمَةِ نِعْمَةُ اَلْعَالِمِ وَ اَلْجَاهِلُ شَقِيٌّ بَيْنَهُمَا وَ اَللَّهُ وَلِيُّ مَنْ عَرَفَهُ وَ عَدُوُّ مَنْ تَكَلَّفَهُ وَ اَلْعَاقِلُ غَفُورٌ وَ اَلْجَاهِلُ خَتُورٌ وَ إِنْ شِئْتَ أَنْ تُكْرَمَ فَلِنْ وَ إِنْ شِئْتَ أَنْ تُهَانَ فَاخْشُنْ وَ مَنْ كَرُمَ أَصْلُهُ لاَنَ قَلْبُهُ وَ مَنْ خَشُنَ عُنْصُرُهُ غَلُظَ كَبِدُهُ وَ مَنْ فَرَّطَ تَوَرَّطَ وَ مَنْ خَافَ اَلْعَاقِبَةَ تَثَبَّتَ عَنِ اَلتَّوَغُّلِ فِيمَا لاَ يَعْلَمُ وَ مَنْ هَجَمَ عَلَى أَمْرٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ جَدَعَ أَنْفَ نَفْسِهِ وَ مَنْ لَمْ يَعْلَمْ لَمْ يَفْهَمْ وَ مَنْ لَمْ يَفْهَمْ لَمْ يَسْلَمْ وَ مَنْ لَمْ يَسْلَمْ لَمْ يُكْرَمْ وَ مَنْ لَمْ يُكْرَمْ يُهْضَمْ وَ مَنْ يُهْضَمْ كَانَ أَلْوَمَ وَ مَنْ كَانَ كَذَلِكَ كَانَ أَحْرَى أَنْ يَنْدَمَ . (الکافي (الإسلامیة)، ج 1، ص 26) 🔸ترجمه: اى مفضل كسى كه تعقل نكند رستگار نگردد و تعقل نكند كسى كه نداند، كسى كه بفهمد نجيب مى‌شود، كسى كه صبر كند پيروز شود، دانش سپر بدبختى است و راستى عزت است و نادانى ذلت، فهميدن بزرگوارى و سخاوت كاميابى و خوش خلقى دوستى آورنده است، كسى كه باوضاع زمانش آگاه باشد اشتباهات بر او هجوم نيارد، دورانديشى همان بدبينى است واسطه بين انسان و رسيدن بحقيقت نعمت وجود عالم است و نادان در اين ميان بدبخت است، خدا دوست كسى است كه او را شناخت و دشمن آنكه خود سرانه خويش را در زحمت شناسائيش انداخت خردمند عيب‌پوش است و نادان فريبنده اگر خواهى بزرگوار شوى ملايم باش و اگر خواهى خوار شوى درشتى كن. شريف طينت نرم دل است بد اصل سخت دل كسى كه كوتاهى كند بپرتگاه افتد و كسى كه از عاقبت بيم كند از نسنجيده كارى سالم ماند، كسى كه ندانسته و ناگاه بكارى در آيد بينى خود را بريده است (خود را بنهايت خوارى و مذلت انداخته است). هر كه نداند نفهمد و هر كه نفهمد سالم نماند و آنكه سالم نماند عزيز نگردد و هر كه عزيز نگردد خرد شود و آنكه خرد شود سرزنش شود و هر كس چنين باشد سزاوار است كه پشيمان شود. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2476