eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
560 عکس
153 ویدیو
27 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌امتداد حکمت و فلسفه در تبیین فلسفی مهدویت ❇️معرفی کتاب 📌قیام و انقلاب مهدی (ع) از دیدگاه فلسفه تاریخ 📍فیلسوف انقلاب اسلامی ، استاد شهید مطهری 🔹این کتاب علی‌رغم اختصار، عمق تفکر مهدویت و ضرورت قیام جهانی مهدی (امام دوازدهم شیعیان) را از جهت عقل و فلسفی به بررسی می‌کند و ثابت می‌کند انسان و جامعه انسانی برای رسیدن به کمال خویش به حکومت مهدوی محتاج اند. 🔸این کتاب به نقد دیدگاه های فلسفه های هگل و مارکسیست و منطق دیالکنیک و فلسفه شدن در باب حرکت و تکامل بشر براساس می پردازد. 🔸کتاب قیام و انقلاب مهدی (عج) از دیدگاه فلسفه تاریخ بیان می‌کند که انتظار فرج باید به نحوی سازنده باشد. نه اینکه انتظار فرج ویرانگر و اسارت بخش باشد. بدین ترتیب در می‌یابیم که انتظار فرج نشستن و دست روی دست گذاشتن نبوده، بلکه باید انسان ذهن و روح خود را آماده نماید. انسان باید زندگی خود را به گونه ای پیش ببرد که اگر امام زمان نیز در کنار او باشد، خجالت زده نشود. کسی که زندگی خود را این گونه پیش می‌برد، توانسته انتظار فرج را به درستی درک نماید. 🔹مشخصات انتظار بزرگ: 1. خوشبینی به آینده بشریت; 2. پیروزی نهایی صلاح و تقوا و صلح و عدالت و آزادی و صداقت بر زور و استکبار و استعباد و ظلم و اختناق; 3. حکومت واحد جهانی; 4. عمران تمام زمین در حدی که نقطه خراب و آباد ناشده باقی نماند; 5. بلوغ بشریت به خردمندی کامل و پیروی از فکر و ایدئولوژی و آزادی از اسارت شرایط طبیعی و اجتماعی و غرایز حیوانی; 6. حداکثر بهره گیری از مواهب زمین; 7. برقراری مساوات کامل میان انسانها در امر ثروت; 8. منتفی شدن کامل مفاسد اخلاقی از قبیل دزدی، ربا، شراب خواری، خیانت، آدمکشی و غیره و خالی شدن روانها از عقده ها و کینه ها; 9. منتفی شدن جنگ و برقراری صلح و صفا و محبت و تعاون; 10. سازگاری انسان و طبیعت. ❇️استاد مطهری در بخشی از مقدمه کتاب خود چنین می‌نویسد: 🔹آنچه در بخش یکم آمده‌است فلسفه تاریخ نیست، بلکه بررسی یک ایده اسلامی از دیدگاه است و ضمناً اشاره‌ای به فلسفه تاریخ از دیدگاه قرآن و معارف اسلامی هست. این بخش اشتیاق فراوانی در خوانندگان برانگیخته است که مفصلاً بحث را از دیدگاه معارف اسلامی به صورت همه‌جانبه مطرح کنیم. این بنده در حدود سه سال است که درسی را به این مبحث و اختصاص داده‌ام و از نظر خودم به رسیده‌ام. قسمتی از مبحث در کتابی که هم‌اکنون به نام " مقدمه‌ای بر جهان بینی اسلامی " در دست تألیف دارم تحت عنوان " جامعه و تاریخ " آورده شد. امیدوارم توفیق حاصل کنم همه را یک جا به دوستان عزیز اهدا نمایم. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌چه باید کرد؟ 🔸در فرهنگ قرآنی و اسلامی، ذیل اندیشه توحید، شبکه مفهومی چند لایه ای شکل گرفته است که از مهمترین و بنیادی ترین لایه آن، سه مفهوم ۱. حقوقی و اخلاقی، ۲. تعهد و انتخاب و عمل و پذیرش مسولیت نتایج و پیامدهای انتخابها و اعمال، ۳. بصیرت و و عبرت گیری از حوادث وپیامدها. 🔹این سه مفهوم در شبکه مفهومی توحید، زیر بنای ، ریشه باور به نقش مردم در سرنوشت خویش و بنیان فعال شدن و در تحقق عدالت و تعالی و پیشرفت جامعه است. اراده ملی و عزم جمعی در پرتو ۱. قانون و اخلاق، ۲.تعهد و مسولیت و ۳. بصیریت و فهم عمیق تاریخی، می تواند فهم و باور شود، شکوفا گردد و در عرصه عینیت جامعه و مناسبات و معادلات اجتماعی و حرکت تکاملی تاریخ نقش آفرین باشد. 🔸سه مقوله اساسی که آن در فرهنگ عمومی و گفتمان مستقر جامعه احساس می شود عبارتند از: ۱. التزام قلبی و باور به قانون و اصول ضابطه مند اخلاق؛ ۲. پذیرش مسولیت نتایج و پیامدهای انتخابها و کنشها؛ ۳. حافظه تاریخی و عبرت گیری صحیح از حوادث و پدیده ها. 🔹امروز جامعه ما و بخصوص گفتمان خواص و تریبون داران و اهالی منبر، فرهنگ، رسانه و سیاست از این محورها تهی است و کمتر کسی را می توان یافت که به گفتمان سازی و فرهنگ سازی ، و توجه داشته باشد و جامعه را به این اصول اساسی جامعه دعوت کند. بلکه بالعکس، خلاف این مسیر را ترویج می کنند و با جایگزین کردن مفاهیم متفاوت، روکشی مقدس بر فرصت طلبی گروهی و منفعت طلبی شخصی فراهم کرده اند. 🔸تا این سه مولفه در فرهنگ عمومی مستقر نشود و به گفتمان و مطالبه واقعی مبدل نگردد، ادامه وضع موجود امری طبیعی است و با هم نمی توان از پیشرفت کیفی و تعالی و تکامل جامعه سخن گفت. 🔹امروز چاره ای جز یک برای تربیت و تعالی جامعه از سوی نخبگان و خواص (حوزه و دانشگاه) مبتنی بر مکتب فکری و حکمی انقلاب اسلامی وجود ندارد. البته گام اول، باور و التزام خواص علمی، فرهنگی و سیاسی به این مدعا و تقریر مشترک از این اصول سه گانه در مکتب فکری و حکمی انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره) و امام خامنه ای است. این تنها و تنها و تنها برنامه راهبردی و طرح عملیاتی کوتاه مدت و بلندمدت است که بوسیله آن امکان جبران عقب ماندگی چهل ساله در این زمینه فراهم بشود 🔸امروز دست جبهه انقلاب و نهادهای انقلابی در این زمینه کاملا خالی است که از انفعال انها و رهاشدگی کامل جامعه به خوبی مشهود است. و توجیه تفصیرها و کم کاری ها و به گردن دولت و مجلس انداختن آنها، خود دلیل محکمی بر فاصله داشتن با فرهنگ توحیدی و انقلابی است. متاسفانه طرح های جایگزین با عناوین مختلف و مبتنی بر مکاتب فکری دیگر و یا مدعی تاسیس و تغییر منطق مکتب انقلاب اسلامی با تقطیع بنیان های فکری و حکمی انقلاب اسلامی و تحریف بیانات رهبران انقلاب، بر مبهم سازی فضای فکری و تشتت جبهه انقلاب افزوده اند. برخی بر طبل این ادعا می کوبند که "انقلاب اسلامی، عقلانیت لازم و فلسفه حرکت روشنی نداشته است و ماییم که می خواهیم عقلانیت را به انقلاب هدیه بدهیم و برای آن میخواهیم حرکت و حکمرانی تولید کنیم" غافل از این که متفکران انقلاب اسلامی بیش از ۷٠ سال در این مسیر کوشیده اند امام خمینی حداقل از سال ۱۳۲۳ به بعد مسیر ، ، انقلاب را پایه گذاری کردند و توسط ایشان و بسیاری از دوستان و شاگردان واقعی همچون استاد علامه ، آیت الله ، آیت الله و... امتداد یافت و به پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی انجامید و براساس همان تفکر و فلسفه الهی، ۴۲ سال پیش آمده است. مبانی و مسیر آینده نیز همان مبانی و فلسفه تاسیس و پیروزی است. 🔹 همه مراکز و عناصر انقلابی می توانند و می بایست مسولیت این رسالت بزرگ را بر عهده گیرند و شانه خود را زیر بار بخشی از این کار اساسی ببرند و ظرفیت بالقوه و استعداد غیرفعال نهادهای انقلابی و مجامع مذهبی را در این زمینه فعال کنند. https://eitaa.com/hekmat121/125
📌نقش در انتقال معاني فلسفی : 🔹يك قاضى علمى كه در يك مسئله علمى و خصوصاً يك مسئله قضاوت مى‌كند كارش بسيار دشوار و مصيبتش بسيار گران است، زيرا از يك طرف ، او را به سوى امور جزيى مى‌كشاند و نمى‌گذارد متوجه ، مجردات و مسائل ماوراى طبيعت بشود كه ديگر معيارهاى مادى در آنها به كار نمى‌آيد. 🔸و حتى تعبيرها و كه بيانگر مطلب و مقصود است در آن جا به كار نمى‌رود، 🔹زيرا اين واژه‌ها نيازهاى مادى و بيانگر خواست‌هاى مادى است. 🔸 و تنها در صورتى مى‌توانيم آنها را در فلسفه به كار ببريم كه آنها را از حجاب‌هاى مادى كنيم و تعينات و تشخصات را كه ملازم با جزئيت است از آنها سلب كنيم. 🔸روى اين بيان، اين واژه‌ها در هر مسئله فلسفى به كار رود انسان را در سقوط و گمراهى قرار مى‌دهد و تمام نتايج و معارفى كه بر اين الفاظ بار مى‌شود احتمال اشتباه و لغزش را به همراه دارد. ✔️منبع: علی (عليه السّلام ) و فلسفه الهی مجموعه رسائل علامه طباطبائى، ج‌1، ص: 195 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121