eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
570 عکس
154 ویدیو
28 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
مرحوم حکیم بی ادعا اقای محسن بیدار فر از جمله مصححان و محققان کتب علوم عقلی و عرفانی بودند. بسیار گشاده رو، خوش صحبت و متواضع بودند. رفت و آمدشان در قم با یک دو چرخه قدیمی بود. تصحیح و تحقیق منازل السائرین، المراقبات، جوهر النضید، شرح فصوص ابن ترکه، و... از جمله آثار ایشان بود. انتشارات بیدار از خدمات ماندگار ایشان است. شادی روح ایشان فاتحه و صلواتی تقدیم کنید.
بنیان و اساس امتداد حکمت، بازشناسی عقل و بازتولید عقلانیت اجتماعی است. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
بدایه الحکمه و نهایه الحکمه دو کتاب مهم و استاندارد فلسفه است که متن آموزشی حوزه علمیه است. اما نکته مهم این است که این دو کتاب آخرین نتایج فلسفه اسلامی است که توسط یک فیلسوف درجه یک نگاشته شده است. این دو کتاب علی رغم اهمیت، نتوانسته موجب جذابیت فلسفه اسلامی و گرایش بخش کثیری از طلاب و دانشجویان به فلسفه شود و در بسیاری از موارد دافعه نیز داشته است. بدایه و نهایه در مسیر امتداد اجتماعی حکمت نیازمند مکمل است که مهمترین آن سایر آثار علامه طباطبایی همچون رسائل توحیدی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، رساله اعتباریات و مجموعه آثار شهید مطهری است. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
⚫️لهفي على الحسن الزاكي وما فعلت به الأعادي وما لاقى من المحن⚫️ شهادت جانگداز دومین اختر هدایت و ولایت حضرت امام حسن مجتبی کریم اهلبیت علیهم السلام تسلیت باد🏴
فلسفه بیش از آنکه دانش باشد درد است دغدغه است تمنا است پیش از آنکه سیراب کند تشنه می کند تهی می سازد تخریب می کند به هم می ریزید و حیرت می آورد خواب و خوراک را به هم می ریزید و در درون آدمی "پرسش" را زنده می کند که با پرسش، بودن آدمی، تعين می یابد و معنا پیدا می کند نماد فلسفه، منطق و ریاضیات و نظم و حساب نیست میزان اطلاعات و حفظ قواعد نیست بلکه پرسش است سؤال داشتن اشت پرسش‌گری است زندگی را پرسیدن است و با پرسش و سؤال، زندگی کردن است سؤال یعنی درد، دغدغه و تمنای دانستن. "فلسفه دانش نیست، تمنای دانستن است" "فلسفه منطق و نظم محاسباتی نیست، دوست داشتن حقیقت و زندگی در افق متعالیه شدن است" ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌فکر، حیات قلب و کلید ابواب حکمت امام حسن مجتبی(ع) می فرمایند: 🔹عَلَیکم بِالفِکرِ، فَإنَّهُ حَیاةُ قَلبِ البَصیرِ و مَفاتیحُ أبوابِ الحِکمَة. 🔸بر شما باد به تفکّر، که تفکّر مایه حیات قلب شخص بصیر و کلید انواع درهای حکمت است. إعلام الدین، ص ۲۹۷ ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌ميرزاي شيرازي و نقش عقل در تأييد افراد ✔️فیلسوف انقلاب، استاد شهید مطهری: 🔹داستاني را من خيلي سابق از يکي از علماي قم شنيدم. در ميان علما و مراجع گذشته در اين صد سال اخير، مرحوم ميرزاي شيرازي (ميرزاي بزرگ، مرحوم حاج ميرزا محمدحسن، همان‌‌‌‌‌که تنباکو را تحريم کرد) از کساني است که در علم و در عقل و در تقوا تقريباً در طراز اول است، و مخصوصاً در صفا و معنويت شايد در طبقه مراجع کسي به حد او نرسيده يا کمتر رسيده است، و ظاهرش هم هيچ نشان نمي‌‌‌‌‌داد، خيلي مرد عجيبي بوده است. 🔸در يکي از شهرستانها يک ملايي بوده است، بعضي از دوستان ميرزا گفته بودند ما نامه‌‌‌‌‌اي خدمت ايشان نوشتيم و از ايشان تأييد خواستيم که اين آقا در اين شهرستان هست؛ مرتب نامه به ايشان نوشتيم که فلان شخص در اين شهر مردي است خيلي عالم، در اين حد عالم است، مجتهد است و خيلي هم باتقوا، شما ايشان را تأييد کنيد، مثلًا اجازه به ايشان بدهيد. مي‌‌‌‌‌گويد: ما نامه نوشتيم، ميرزا جواب نداد. بار ديگر نامه مي‌‌‌‌‌نويسد، باز تعريف مي‌‌‌‌‌کند که اين مردي است بسيار عالم و باتقوا، هم علمش را تأييد مي‌‌‌‌‌کند و هم تقوايش را. باز ميرزا جواب نداد. 🔹تا بالاخره آن کسي که اين‌‌‌‌‌همه او را تأييد مي‌‌‌‌‌کرده بلند مي‌‌‌‌‌شود مي‌‌‌‌‌رود سامره که چرا ميرزا جواب نداد، آيا به حرف ما اعتماد نکرد؟ رفت و گفت: آقا! چرا ما هر چه براي اين آقا تأييد خواستيم شما تأييد نکرديد، چرا نامه‌‌‌‌‌هاي ما را جواب نداديد، آيا حرف ما را قبول نداريد که او مرد عالم و باتقوايي است؟ فرمود: چرا، همه حرفهاي شما را قبول کردم. پس چرا شما تأييد نکرديد؟ 🔸فرمود: تو همواره در نامه‌‌‌‌‌هايت نوشتي که اين چقدر عالم است و چقدر باتقواست، در يک نامه‌‌‌‌‌ات ننوشتي که در چه حدي است؟ 🔹براي ملّا علم و تقوا کافي نيست، عقل و فکر و دورانديشي و هوشياري و ادراک شرايط زمانِ خودش و شناختن مردم، اينها خودش رکن اساسي است. خيلي هم عالم و باتقوا باشد اما يک آدم ساده‌‌‌‌‌دل، نتيجه چيست؟ ابزاردست شيادها مي‌‌‌‌‌شود، يعني ابزاري از اسلام در دست ضداسلامها، ابزاري از علم و تقوا در دست فاسق و فاجرها؛ فايده‌‌‌‌‌اش چيست؟ تو هيچ اسمي از آن مسأله عمده نبرده بودي. من نمي‌‌‌‌‌توانم کسي را فقط به دليل علم و تقوا تأييد کنم درصورتي‌‌‌‌‌که براي من محرز نيست که از نظر عقل و تدبير و هوشياري و درک شرايط زمان و درک و شناخت مردم در چه حدي است. 🔸بسيار خوب، آدم عالم و باتقوا براي خودش آدم خوبي است، اما من نمي‌‌‌‌‌توانم مقدّرات اسلامي مردم را در دست کسي بدهم که عقلش براي من محرز نيست. 🔹پيغمبر فرمود: «أحْسَنُ عَقْلًا»فهمشان، عقلشان [کاملتر باشد.] در حديثي هست که پيغمبر اکرم فرمود:  «إنّي ما أخافَ عَلي‌‌‌‌‌ امَّتِي الْفَقْرَ وَ لکنْ أَخافُ عَلَيهِمْ سوءَ التَّدْبيرِ» من از فقر بر امتم هراسان و نگران نيستم، يعني اگر امت من روزي دچار فقر اقتصادي شوند، اين امر خطر ايجاد نمي‌‌‌‌‌کند، ولي اگر دچار فقر تدبير و فکر و عقل بشوند، آن است که امت مرا به خطر خواهد انداخت. فرمود: يقولُ أَيکمْ أَحْسَنُ عَقْلًا. بعد فرمود: البته آن کسي که عقلش بيشتر باشد معرفتش بيشتر است. معرفتش که بيشتر شد خداترسي‌‌‌‌‌اش بيشتر است. خداترسي‌‌‌‌‌اش که بيشتر شد خلوص نيتش بيشتر است. پس همه اينها به همديگر مربوط است. بعد فرمود: «اتَمُّکمْ عَقْلًا وَ أَشَدُّکمْ للَّهِ خَوْفاً» أَحْسَنُ عَمَلًايعني کسي که عقلش کاملتر باشد، از خدا بيشتر بترسد «وَ أَحْسَنُکمْ في ما امَرَ اللَّهُ بِهِ وَ نَهي‌‌‌‌‌ عَنْهُ نَظَراً»در آنچه که خدا امر کرده و نهي کرده است، بهتر و نيکوتر دقت و فکر مي‌‌‌‌‌کند و شناسايي پيدا مي‌‌‌‌‌کند «وَ إنْ کانَ أَقَلُّکمْ تَطَوُّعاً»اگرچه کمتر عمل مي‌‌‌‌‌کند. ✔️آشنایی با قرآن ج۸ ص۱۴۸. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌خطر نفاق در جريانهاي فکري و انقلابها ✔️فیلسوف انقلاب، استاد شهید مطهری: 🔸در جريانهاي فکري، اعتقادي، ايماني و در انقلابهاي الهي و غير الهي که در دنيا به وجود مي‌‌‌‌‌آيد خطر بزرگ آن خطري است که قرآن از آن به نام نفاق ياد کرده است. 🔹آن جرياني که پيغمبر به وجود آورده است قهراً روحي و حقيقتي دارد و در عين اينکه روحي و حقيقتي و باطني دارد، ظاهري و شعارهايي و پوسته‌‌‌‌‌اي هم دارد؛ هم هسته دارد و هم پوسته. 🔸تاريخ و طبيعت بشري و تجربه‌‌‌‌‌ها و آزمايشهاي تاريخي نشان مي‌‌‌‌‌دهد که هرگاه يک جريان صحيح و مفيد و خدمتگزارانه‌‌‌‌‌اي براي بشر به وجود مي‌‌‌‌‌آيد دشمن وقتي که مي‌‌‌‌‌بيند از مواجهه و رو در روي آن قرار گرفتن نتيجه‌‌‌‌‌اي نمي‌‌‌‌‌برد به فکر اين مي‌‌‌‌‌افتد که به آن ملحق بشود و خودش را در همان جريان قرار بدهد. ولي در اين جريان، پوسته را حفظ مي‌‌‌‌‌کند هسته را که درون هست خالي مي‌‌‌‌‌کند و مي‌‌‌‌‌خورد؛ ظاهر را نگه مي‌‌‌‌‌دارد باطن را تغيير مي‌‌‌‌‌دهد به طوري که اکثريت قريب به اتفاق مردم احساس نمي‌‌‌‌‌کنند که آن حقيقت از دستشان رفته، چون پوسته و حجم و هيکل محفوظ است روح وجود ندارد. 🔹 با رنگ‌‌‌‌‌آميزي، يک مرده‌‌‌‌‌اي را به صورت يک زنده نشان مي‌‌‌‌‌دهند. آنچنان آن را از درون خالي مي‌‌‌‌‌کنند و از باطن مي‌‌‌‌‌پوسانند و از بين مي‌‌‌‌‌برند که مدتي همين‌‌‌‌‌جور به ظاهر دوام پيدا مي‌‌‌‌‌کند ولي مانند يک گردوي پوچ و بي‌‌‌‌‌مغز. 🔹وقتي که باطن رفت- چون پوست را هسته نگه مي‌‌‌‌‌دارد، حيات پوست به هسته آن است و ظاهر را باطن نگه مي‌‌‌‌‌دارد- بعد از مدتي ظاهر خود به خود از ميان مي‌‌‌‌‌رود. 🔸امام يعني آن چشم بسيار بينايي که در عمق حوادث نفوذ مي‌‌‌‌‌کند، به اصطلاح آنچه را که ديگران در آينه نمي‌‌‌‌‌توانند ببينند او در خشت خام مي‌‌‌‌‌بيند. او مي‌‌‌‌‌بيند که باطن هست يا نيست، حقيقت هست يا نيست. چقدر تظاهر به جاي حقيقت آمده‌‌‌‌‌ است، چقدر جوفروشي و گندم‌‌‌‌‌نمايي است، گندم مي‌‌‌‌‌نمايانند ولي جو به مردم مي‌‌‌‌‌فروشند. 🔸اين امر اختصاص به جريان ديني و انقلابهاي ديني ندارد. همه انقلابهاي دنيا همين‌‌‌‌‌جور است. 🔹انقلابهاي آزاديخواهي که در دنياي اروپا پيدا شده، انقلابهاي مشروطيت که در کشور ما و کشورهاي ديگر دنيا پيدا شده، انقلابهاي سوسياليستي و کمونيستي که در دنيا پيدا شده است، تمام اينها مصداق اين جريان است. خودشان قبول دارند منتها مدعي هستند که ما نمي‌‌‌‌‌گذاريم [اين آفت رخ بدهد.] مثلًا يک جريان [نهفته‌‌‌‌‌اي‌‌‌‌‌] در آزادي و در دموکراسي به وجود مي‌‌‌‌‌آيد، مردم هم راضي مي‌‌‌‌‌شوند. بعد اين انقلاب شکل خودش را حفظ مي‌‌‌‌‌کند و عده‌‌‌‌‌اي خيال مي‌‌‌‌‌کنند واقعاً حقيقت را دارند ولي توجه ندارند که ممکن است اين انقلاب از درون از بين رفته باشد. لهذا به اين فکر مي‌‌‌‌‌افتند که چه بکنيم که حالا که ظاهر را داريم باطن را هم داشته باشيم؟ 🔹يا در همين جريانهاي کمونيستي و اشتراکي که لااقل براساس مساوات است آيا عملًا آن حقيقت هست يا نيست و بدون اينکه مردم بفهمند دومرتبه راهش را عوض مي‌‌‌‌‌کنند، باز مي‌‌‌‌‌شود همان استبداد؛ روحش همان روح است و شکل، شکل خودش. 🔹چيني‌‌‌‌‌ها که هر چند وقت يک بار مي‌‌‌‌‌گويند ما داريم انقلاب را تجديد مي‌‌‌‌‌کنيم و ادامه مي‌‌‌‌‌دهيم حرفشان اين است که ما اين آفت طبيعي که در هر انقلابي رخ مي‌‌‌‌‌دهد- و مدعي هستند که انقلاب کمونيستي شوروي خودش يک تجربه است- و به موجب آن انقلاب خود به خود مسيرش را عوض مي‌‌‌‌‌کند در حالي که ظاهرش محفوظ مانده و باطنش از بين رفته است، [اين آفت را از بين مي‌‌‌‌‌بريم.] مدعي هستند که ما مي‌‌‌‌‌خواهيم اين باطن را همين‌‌‌‌‌طور که هست نگاه داريم نه تنها پوسته و قشر را. منبع: پانزده گفتار ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
1_1102197059.apk
27.74M
نرم افزار حکیم مجموعه آثار آیت الله جوادی آملی @usul121
📌عدالت و عقلانیت 🔹عدالت هنگامی بستر ظهور می یابد که عقلانیت حاکم باشد و بر این اساس در جامعه ای که عقلانیت و حکمت حاکم باشد عدالت محقق خواهد شد. 🔸در جامعه احساسی که عقلانیت به خفا رفته و جای خود را به احساسات داده است نباید انتظار عدالت و نباید داعیه حق‌طلبی داشت. عدالت خواهی در این جامعه نیز یک امر احساسی و خارج از دایره منطق، عقلانیت و حکمت است. 🔹جامعه احساسی بستر ظهور نفاق و ظاهرسازی فریبکارانه است. در چنین جامعه ای، شعار انسان دوستی و مهمان نوازی هست اما در بحران اقتصادی به هم رحم نمی کنند. شعار عدالت هست اما ناعادلانه در کف خیابان و شبکه های اجتماعی حکم صادر می کنند و آبروی افراد را می برند. ظواهر فریبنده و تعارفات دروغین همچون نقل و نبات در مناسبات انسانی جاری است و به آن می بالند و آن را نماد انسان دوستی و مهمان نوازی و هنر بی بدلیل می شمارند و سایر جوامع را غیر انسانی و بی هنر می نامند. 🔸در چنین جامعه ای اگر از عدالت راستین سخن بگویی و یا حق خود را مطالبه کنی و یا به کم و کسری ها اعتراض کنی، محکوم هستی و چاره ای جز زندان اوهام و خیالات نداری. 🔹برخی از رفتارهای جامعه احساسی از این قرار است: ✔️ مغازه دار اجازه نمی دهد رمز عابربانک را خودت بزنی، اگر هم مطالبه کنی توهین می کند. ✔️ وقت در این جامعه بی ارزش است برای ویزیت پزشک گاه باید ۵ ساعت پشت در اتاق پزشک باشی. ✔️ اگر کالایی در بازار کم شد، مردم به بازار هجوم می آورند. ✔️ بازار قاچاق داغ است. ✔️ واژه "وظیفه" منفورترین واژه است. ✔️"مسولیت" یعنی ریاست و اربابی، هر طور که دلش بخواهد با مردم برخورد می کنند. ✔️اگر چراغ راهنما بزنی، ماشین ها نه تنها سرعتشان را کم نمی کنند بلکه بیشتر می کنند که مبادا از تقاطع یا دور برگردن رد شوی. ✔️ ده بیست سال رفاقت و دوستی را به یکباره برای یک دقیقه مشاجره قطع می کنند. ✔️نظارت و کنترل امر تزئینی و تشریفاتی است. ✔️ نق زدن جایگزین نقد است. ✔️انتقاد را تخریب معنا می کنند. و .... 🔸 در چنین جامعه ای نباید انتظار عدالت و قرار گرفتن امور در جای خود داشت بلکه احساسات جایگزین عدالت است. گاه آنقدر آتش محبت افراطی می شود که با ساده لوحی همه چیز گل و بلبل نشان داده می شود و گاه آنچنان بر طبل بی اعتمادی و نفرت می کوبند که به حذف و تخریب یک دیگر می انجامد. 🔹 اگر به دنبال عدالت هستیم، چاره نداریم جز اینکه حکمت و عقلانیت را در جامعه گسترش دهیم و قدر و اندازه هر چیز را بدانیم و هر چیز را سر جای خودش قرار دهیم. "گفتمان حکمت و عقلانیت ضرورت جامعه ایرانی ماست." ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌استعاره سرایت کرونا و الگوی انتقال تمدن 🔹بلای بزرگ کرونا علی رغم همه سختی ها و صعوبت های آن و از دست دادن عزیزان، همچون هر پدیده طبیعی دیگر درس آموز است و می تواند ای برای فهم حرکت انسانی باشد. در واقع کرونا نمونه ای از قدرت انتقال و سرایت طبیعی و انسانی را نشان می دهد. 🔷 اندر ویژگی های سرایت کرونایی 🔸 کرونا یک بیماری واگیردار است که در زمانی کوتاه توانست کل کره خاکی را در نوردد و جهان را با خود درگیر کند. ویژگی دیگر کرونا، جهش های متعدد بومی آن است که در کشورهای مختلف به وجود آمد و پس از مدتی نسخه های جدید آن با آثار و قدرت بیشتری انتشار جهانی یافت و جلوی کهنه شدن و تکراری شدن آن را گرفت. 🔹 کرونا خود بخود گسترش و انتقال نیافت بلکه گسترش کرونا و درگیری جهانیان با آن نتیجه هم جواری و رفت و آمد انسانها و تعاملات انسانی است. انسان حامل کرونا است و بواسطه سفر، مهاجرت، مهمانی و جلسه و هر رابطه فیزیکی انسان منتقل می شود و سرایت پیدا می کند. 🔷 اندر شباهت انتقال تمدنی با سرایت کرونایی 🔸 تمدن نیز محصول مجاورت و تعاملات انسانی و انتقال اجتماعی است و از مردمی به مردم دیگر و از جامعه ای به جامعه دیگر منتقل می شود. 🔹 تمدن خودبخود منتقل نمی شود بلکه توسط انسان انتقال می یابد و به سایرین سرایت می کند، اندیشه تمدنی از ذهنی به ذهن دیگر و از فرهنگی به فرهنگ دیگر از طریق ارتباطات انسانی و تعاملات اجتماعی منتقل می شود. بدون عامل انسانی و بدون ارتباطات و تعاملات فیزیکی و معنوی، نمی توان از شکل گیری اندیشه تمدنی و گسترش آن سخن گفت. 🔸 اندیشه تمدنی آن زمان گسترش می یابد که با جهش های نو به نو همراه باشد و نسخه های جدید بومی و جهانی نوینی عرضه کند تا جلوی تکراری شدن و کهنه شدن آن اندیشه را بگيرد و همواره ذهن و عمل مخاطبان جهانی را با خود درگیر کند. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
امتداد سیاسی اجتماعی حکمت متعالیه جلسه اول.mp3
34.05M
✅امتداد سیاسی اجتماعی حکمت متعالیه ⬅️جلسه اول: روش فهم طرح حکمت متعالیه به مثابه یک طرح تمدنی 👤ارائه دهنده: استاد نجف لک زایی ⬅️مکان: مرکز تخصصی فلسفه 📅زمان:چهارشنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۰ ⬅️مخاطبان: طلاب و دانشجویان رشته فلسفه