eitaa logo
بینش مطهر استان مرکزی
261 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
699 ویدیو
62 فایل
📖شبکه ای با هدف تربیت مربیانی جهت ایجاد نظام فکری اسلام ناب محمدیﷺ 🌐آدرس: خیابان شهید رجایی،کوچه شهید موسوی(جنب پاساژ دیدار)،خانه جوان، بینش مطهر استان مرکزی ارتباط با ما: 📩 @Lindi935 پاسخ به سوالات: 🆔️ @bineshmarkazi سفارش کتاب: @Mali_binesh_markazi
مشاهده در ایتا
دانلود
Shab6Moharram1392[03].mp3
8.71M
سلام علی بن الحسن شده ماه من پاره پاره بدن گل لاله‌ام گشته نقش سلام علی قاسم بن الحسن گل من چه زیبا شکوفا شدی 🆔 @hekmatemotahar1
انقلابی که حسین در [برابر] این طفل ۱۳ ساله پیدا کرده در رفتن احدی پیدا نکرده.هرچه او می‌گفت عموجان اجازه بده،امام‌حسین سکوت می‌کرد و هی می گریست.قاسم دست بردار نیست.عمو جان اجازه بده! عمو جان اجازه بدهید من بروم و جانم را فدایت کنم. آخر هم ننوشته اند که حسین به زبان گفته باشد برو، به عمل گفت. چه کرد؟ دست هایش را باز کرد؛ یعنی بیا صورت را ببوسم. نوشته اند این عمو و برادرزاده دستها را به گردن یکدیگر انداختند و دونفر گریستند. آنقدر گریستند که بیحال شدند.این طفل اینجور از عمویش اجازه گرفت. وقتی که راه افتاد، چون بچه بود- بچه نه زره ای به تنش می‌خورد نه کلاه خودی نه چکمه‌ای، هیچی- با لباس عادی رفت.نوشته اند صورتش گلگون. اشک هایش هنوز می ریخت می آمد. فقط یک عمامه ای به سرش بسته بود..... ، ، ص۱۴۴ 🆔 @hekmatemotahar1
...آقا را دیدند،اسبش در دستش، آماده و مهیا، در خیمه ایستاده است. یک حالت انتظاری! لجام اسب روی گردن اسب افتاده است. یک مرتبه صدای "یا عماه"،عمو جان قاسم بلند شد. نوشته اند مثل باز شکاری حسین را دیدند که روی اسب پرید و در حدود ۲۰۰ نفر دور بدن قاسم را گرفته بودند. قاسم از اسب روی زمین افتاده بود،یک نفرشان پایین آمده بود که سر قاسم را از بدنش جدا کند تا دیدند که حسین می‌آید همه فرار کردند و رفتند. دیگر کسی نفهمید [چه شد]حسین در میان گرد و غبارها گم شد .کسی چیزی نفهمید. "فَلَمّا جَلَسَ الْغُبرَة" همین که غبار فرو نشست، یک وقت دیدند سر قاسم به دامان حسین است. این بچه دائم پایش را محکم به زمین میکوبد. حسین هم گفت:"عزیزٌ عَلی عَمِّکَ َان تَدعُوه فَلا یُجیبُکَ اَو یُجیبُک فَلا یَنفَعُک" وقتی که قاسم شهید شد،مثل اینکه خواست قدردانی از برادرش امام حسن کرده باشد؛خودش بدن قاسم را بغل گرفت.همه مترصد بودند که ببینند که آقا چه می کند.دیدند که آمد و آمد،رفت بدن قاسم را کنار بدن علی اکبر خواباند. ، ، ص ۱۴۵_۱۴۶ 🆔 @hekmatemotahar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
راز بقای امام حسین این است که نهضتش از طرفی منطقی است، بعد عقلی دارد و از ناحیه منطق حمایت می شود و از طرف دیگر در عمق احساسات و عواطف راه یافته است. ، ص ۱۷۱ 🆔️@hekmatemotahar1
1_436224765.mp3
5.17M
اشکاتو‌قوربون‌ لای‌لای‌علی‌جون...💔 حاج میثم‌ مطیعی 🆔 @hekmatemotahar1
طفل شیرخوار را به دست ایشان می دهند. این طفل در بغل عمه اش زینب،خواهر مقدس اباعبدالله علیه السلام است. حضرت این طفل را در بغل می گیرد. اباعبدالله علیه السلام نفرمود خواهر جان!چرا در میان این بلوا،در فضایی که هیچ امنیتی نداردو از آن طرف تیر پرتاب می شود و دشمن کمین کرده،این طفل را آوردی،بلکه او را در بغل گرفت و در همین حال تیری از سوی دشمن می آید و به گلوی طفل مقدس اصابت می کند. اباعبدالله علیه السلام چه می کند؟ببینید رنگ آمیزی چگونه است؟تا این طفل اینچنین شهید می شود،دست می برد و یک مشت خون پر می کند و به طرف آسمان می پاشد که ای آسمان،ببین و شاهد باش! ، ص 98 🆔 @hekmatemotahar1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ملتی شخصیت دارد که حس استغنا داشته باشد! جنبه‌های مثبت قیام اباعبدالله در کلام "" 🆔 @hekmatemotahar1
بینش مطهر استان مرکزی
#کتاب_بخوانیم کتابهایی که مطالعشون به شدت در این ایام پیشنهاد میشه⬇️ 📔نهضت حسینی، شهید مطهری 📓حس
📚آفتاب در حجاب ◾️...خواهرم! دلم برای علی کوچکم می‌تپد، کاش بیاوریش تا یکبار دیگر ببینمش و... هم با این کوچکترین علقه هم وداع کنم. با شنیدن این کلام، در درونت با همه وجود فریاد می‌کشی که: نه! اما به چشم‌های شیرین برادر نگاه می کنی و میگوی: چشم! کودک شش ماهه را گرم در آغوشت می‌فشری. سر و صورت و چشم و دهان و گردن او را غرق بوسه می‌کنی و او را چون قلب از درون سینه در می‌آوری و به دست‌های امام می سپاری. امام او را تا مقابل صورت خویش بالا می‌آورد، چشم در چشم‌های بی‌رمق او می‌دوزد و بر لبهای به خشکی نشسته‌اش بوسه می‌زند. پیش از آنکه او را به دست‌های بی تاب تو پس دهد، دوباره نگاهش می گ‌کند، جلو می‌آورد، عقب می‌برد و ملکوت چهره اش را سیاحت می‌کند. اکنون باید او را به دست تو بسپارد و تو او را به سرعت به خیمه برگردانی که مبادا آفتاب سوزنده نیم‌روز، گونه‌های لطیفش را بیازارد. 🌹اما ناگهان میان دستهای تو و بازوان حسین، میان دو دهلیز قلب هستی، میان سر و بدن لطیف علی اصغر تیری سه شعبه فاصله می‌اندازد و خون کودک شش ماهه را به صورت آفرینش می‌پاشد. نه فقط حرمله بن کاهل اسدی که تیر را رها کرده است، بلکه تمام لشکر دشمن، چشم انتظار ایستاده است تا شکستن تو و برادرت را تماشا کند و ضعف و سستی و تسلیم را در چهره‌تان ببیند. امام با صلابت و شکوهی بی‌نظیر، دست به زیر خون علی اصغر می‌برد، خون‌ها را در مشت می‌گیرد و به آسمان می‌پاشد. کلام امام انگار آرامشی آسمانی را بر زمین نازل می‌کند: نگاه خدا، چقدر تحمل این ماجرا را آسان می‌کند. این دشمن است که در هم می‌شکند و این تویی که جان دوباره می‌گیری و این ملائکه‌اند که فوج فوج از آسمان فرود می‌آیند و بال‌هایشان را به تقدس این خون زینت می‌بخشند، آنچنان که وقتی نگاه می‌کنی یک قطره از خون را بر زمین، چکیده نمیبینی. 🆔 @hekmatemotahar1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌امام حسین پیام خونین خودش را روی صفحه ی لرزان هوا ثبت کرد، ولی چون توام با خون و رنگ قرمز بود، در دل ها حک شد. 📌امروز شما میلیون ها افراد از عرب و عجم را میبینید که پیام امام حسین را میدانند: 《انی لا اری الموت الا سعاده و لاالحیوه مع الظالمین الا برما》؛ آنجا که انسان می خواهد ننگین زندگی کند، آنجا که می خواهد زندگی کند با ظالم و ستمگر، آنجا که می خواهد زندگی فقط برایش نان خوردن و آب نوشیدن و خوابیدن و زیر بار ذلت رفتن باشد،مرگ،هزاران بار بر این زندگی ترجیح دارد،این،پیام شهید است. 🆔️@hekmatemotahar1