eitaa logo
بینش مطهر استان مرکزی
261 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
699 ویدیو
62 فایل
📖شبکه ای با هدف تربیت مربیانی جهت ایجاد نظام فکری اسلام ناب محمدیﷺ 🌐آدرس: خیابان شهید رجایی،کوچه شهید موسوی(جنب پاساژ دیدار)،خانه جوان، بینش مطهر استان مرکزی ارتباط با ما: 📩 @Lindi935 پاسخ به سوالات: 🆔️ @bineshmarkazi سفارش کتاب: @Mali_binesh_markazi
مشاهده در ایتا
دانلود
💫بسم الله الرحمن الرحیم💫 ولادت حضرت 💖 و روز جوان مبارک🌺 نسل ما مزایایی دارد و عیب‌هایی. زیرا این نسل یك نوع ادراكات و احساساتی دارد كه در گذشته نبود و از این جهت باید به او حق داد. در عین حال یك انحرافات فكری و اخلاقی دارد و باید آنها را چاره كرد. چاره كردن این انحرافات بدون در نظر گرفتن مزایا یعنی ادراكات و احساسات میسر نیست. باید به این جهات احترام گذاشت. رودربایستی ندارد. در نسل گذشته فكرها به این اندازه باز نبود. این احساسات با این آرمان‌های عالی نبود. باید به این آرمان‌ها احترام گذاشت. به این امور احترام گذاشته است. اگر ما بخواهیم به این امور بی‌اعتنا باشیم محال است كه بتوانیم جلو انحراف‌های فكری و اخلاقی نسل آینده را بگیریم. 📝، و رشد اسلامی، 258 📚بینش مطهر استان مرکزی 🆔 @hekmatemotahar1
CQADBAADZwEAAntXgFCaRH3aDoZ6AQI(1).mp3
4.66M
🎼 مژده بدین ای عاشقا‌ شبه پیمبر‌ اومده... حضرت 📚بینش مطهر استان مرکزی 🆔 @hekmatemotahar1
بینش مطهر استان مرکزی
💐پدر 💖عشق 💐پسر نویسنده: سید مهدی شجاعی #کتاب_بخوانیم.
کتاب پدر، عشق و پسر اثری دیگر از سید مهدی شجاعی است که در آن فرازهایی از زندگی حضرت علی اکبر بن الحسین علیهما السلام به تصویر کشیده می شود. وقایع از زاویه ی اول شخص و از زبان اسب آن حضرت «عقاب» روایت می شود و مخاطب راوی در داستان، لیلی بنت ابی مرّه مادر گرامی حضرت (ع) است. فصول کتاب با عنوان «مجلس» نامگذاری شده و داستان متشکل از ده است که در هر مجلس، عقاب با زبانی عاطفی و دلنشین، صحنه ای از زندگی حضرت علی اکبر(ع) را روایت می کند و مجالس پایانی، به شهادت حضرتش در کربلا اختصاص دارد. گفتنی است که هر برش از زندگی حضرت که در مجالس ده گانه نمایانده می شود، در انتهای هر مجلس به گونه ای به واقعه ی کربلا مربوط و منتسب می شود و بدین ترتیب، تمام مجالس رنگ عاشورایی خود را حفظ می کند. داستان از چگونگی رسیدن عقاب به حضرت علی اکبر شروع می شود و مجلس دوم تصویری از ولادت آن حضرت ارائه می دهد. مجالس بعدی به ماجراهای پیشنهاد امان از سوی سپاه عمر سعد به حضرت، سقایت ایشان برای اهل خیام قبل از حضرت عباس، صحنه های پوشاندن لباس رزم و راهی کردنشان به میدان توسط امام و … در انتهای کتاب، منابعی که نکات تاریخی از آنها استخراج و در متن داستان پرورانده شده، آمده است. در این کتاب می خوانیم: عجیب بود رابطه میان این پدر و پسر. من گمان نمی کنم در تمام عالم، میان یک پدر و پسر، این همه تعلق، این همه عشق، این همه انس و این همه ارادت حاکم باشد. من همیشه مبهوت این رابطه ام. گاهی احساس می کردم که رابطه ی حسین با علی اکبر فقط رابطه ی یک پدر و پسر نیست؛ رابطه ی یک باغبان با زیباترین گل آفرینش است، رابطه ی عاشق و معشوق است، رابطه ی دو انیس و همدل جدایی ناپذیر است. احساس می کردم رابطه ی علی اکبر با حسین، فقط رابطه ی یک پسر با پدر نیست؛ رابطه ی مأموم و امام است، رابطه ی مردید و مراد است، رابطه ی عاشق و معشوق است، رابطه ی محبّ و محبوب است و اگر کفر نبود می گفتم رابطه ی عابد و معبود است.
💫ولادت حضرت و روز جوان مبارک💫 نسل ما مزایایی دارد و عیب‌هایی. زیرا این نسل یك نوع ادراكات و احساساتی دارد كه در گذشته نبود و از این جهت باید به او حق داد. در عین حال یك انحرافات فكری و اخلاقی دارد و باید آنها را چاره كرد. چاره كردن این انحرافات بدون در نظر گرفتن مزایا یعنی ادراكات و احساسات میسر نیست. باید به این جهات احترام گذاشت. رودربایستی ندارد. در نسل گذشته فكرها به این اندازه باز نبود. این احساسات با این آرمان‌های عالی نبود. باید به این آرمان‌ها احترام گذاشت. اسلام به این امور احترام گذاشته است. اگر ما بخواهیم به این امور بی‌اعتنا باشیم محال است كه بتوانیم جلو انحراف‌های فكری و اخلاقی نسل آینده را بگیریم. 📝استاد شهید مطهری، تربیت و رشد اسلامی، 258 📚بینش مطهر استان مرکزی 🆔 @hekmatemotahar1
از جوانان اهل بیت پیغمبر علیهم السلام اول کسی که موفق شد از اباعبدالله علیه السلام کسب اجازه کند، فرزند جوان و رشیدش علی اکبر بودکه خود اباعبدالله علیه السلام درباره اش شهادت داده است که از نظر اندام و شمایل، اخلاق، منطق و سخن گفتن ،شبیه ترین فرد به پیغمبر(ص) بوده است...خود ابا عبدالله علیه السلام فرمود: خدایا خودت میدانی که وقتی ما مشتاق دیدار پیغمبر(ص) میشدیم ،به این جوان نگاه میکردیم.این جوان آمد خدمت پدر، گفت: پدر جان !به من اجازه جهاد بده. درباره بسیاری از اصحاب، مخصوصاً جوانان، روایت شده که وقتی برای اجازه گرفتن نزدحضرت می آمدند، حضرت به نحوی تعلّل میکرد ولی وقتی که می آید و اجازه میدان میخواهد، حضرت فقط سرشان را پایین می‌اندازند.جوان روانه میدان شد. نوشته اند اباعبدالله علیه السلام چشمهایش حالت نیم خفته به خود گرفته بود؛ به او نظر کرد مانند نظر شخص ناامیدی که به جوان خودش نگاه می کند. ناامیدانه نگاهی به جوانش کرد،چند قدمی هم پشت سر او رفت. اینجا بود که گفت: خدایا!خودت گواه باش که جوانی به جنگ اینها میرود که از همه مردم به پیغمبر تو شبیه تر است.جمله‌ای هم به عمر سعد گفت،فریاد زد به طوری که عمر سعد فهمید:"یَابنَ سَعدٍ قَطَعَ اللّٰهُ رَحِمَکَ" خدا نسل تو را قطع کند که نسل مرا از این فرزند قطع کردی.اینطور بود که علی اکبر به میدان رفت...جناب علی اکبر با شهامت و از جان گذشتگی بی‌نظیری مبارزه کرد. ، ص ۷۲_۷۳ 🆔 @hekmatemotahar1