eitaa logo
حلیة المتقین
273 دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
6.5هزار ویدیو
67 فایل
اينستاگرام پيج: Instagram.com/helyat_almotaghin این کانال دارای احادیث و پیام های قرآنی و مطالب اسلامی هست: https://eitaa.com/joinchat/2353397780C983ce3a0dd جهت تبادل https://eitaa.com/fatemehfatem
مشاهده در ایتا
دانلود
گوشوارم را بگیر انگشترش را پس بده آه ، تنها دلخوشی دخترش را پس بده موی بابا را رها کن ، گیسوی من را بکش هر چه میخواهی بزن اما سرش را پس بده چشمهایش پر ز خاکستر شده ، نشناختم لطف کن مژگان چشمان ترش را پس بده معجرم آتش گرفت و گیسوانم سوخته جای آن ، کهنه لباس مادرش را پس بده لااقل قبل از رسیدن تا سر بازار شام تکه ای از روسری خواهرش را پس بده عاقبت جان میدهد از این پریشانی رباب جای این طعنه زدن ها اصغرش را پس بده کودکی از بام سنگی را به سویم پرت کرد داد زد خلخال پای لاغرش را پس (نده) روضه خوان مبهوت مانده در ردیف روضه ها گوشوارش را نگیر ، انگشترش را پس بده احمد ایرانی نسب
از درد بی حساب سرم را گرفته ام با اشک، زخم بال و پرم را گرفته ام از صبح تا غروب نشسته ام یکی یکی این خارهای موی سرم را گرفته ام دردم زیاد بود طبیبم جواب کرد یعنی اجازه سفرم را گرفته ام مانند من ز ناقه نیفتاده هیچکس اینجا فقط منم کمرم را گرفته ام آیینه نیست تا که ببینم جمال خویش در چشمهای تو خبرم را گرفته ام تصمیم من گرفته شده پس مرا ببر امروز از خودم نظرم را گرفته ام خوشحال بودنم ز سر اتفاق نیست از دست این و آن پدرم را گرفته ام امشب به رسم ام ابیهایی ای پدر از دست گرگها پسرم را گرفته ام خیلی تلاش کرده ام از دست بچه ها این چند موی مختصرم را گرفته ام این شهر را به پای تو ویرانه میکنم مثل خلیل ها تبرم را گرفته ام علی اکبر لطیفیان 🏴🏴🏴
4.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
╭─━─━─• · · · | 📱 . . ٺـو رفــتــۍ و مــن تــنــهــا مــونــدم :)💔 | ﴿؏﴾ ﴿س﴾ .
من کیستم سلاله‌ی دامان کوثرم من زینب سه ساله ی زهرای اطهرم باب الحسین فاطمه، باب الحوائجم بر سه امام، عمّه و فرزند و خواهرم از جانب امام زمانم سفیر شام تنها نه یک سفیر که پیغام آورم از کودکی مجاهد راه خدا شدم گویی برای کرب و بلا زاد مادرم تا بنگرید فاتح پیروز شام کیست یک لحظه رو کنید به قبر مطهّرم هم سنگر سه ساله ی زینب پس از حسین کرب و بلا و کوفه و شام است سنگرم گر رو به سوی حشر نیارند اهل بیت من یک تنه شفیعه ی فردای محشرم جای کفن به پیکر رنجور، وقت دفن پیراهن اسیری من بود در برم سنّم کم است و کوچکم امّا به اقتدار آیینه دار قاسم و عبّاس و اکبرم رخسار زرد، سرخ ز خون سرم شده لب های خشک، تر شده از دیدهء ترم آن شب به یاد فاطمه تا صبح گریه کرد زینب چو خاک ریخت بر اندام لاغرم... استاد حاج غلامرضا سازگار
تو را آورده ام اینجا که مهمان خودم باشی شب آخر روي زلف پریشان خودم باشی من ازتاریکی شب هاي این ویرانه می ترسم تو را آورده ام خورشید تابان خودم باشی فراقت گرچه نابینام کرده بازمی ارزد که یوسف باشی و در راه کنعان خودم باشی پدرنزدیک بود امشب کنیزخانه اي باشم به توحق می دهم پاره گریبان خودم باشی اگرچه عمه دلتنگ است اما عمه هم راضی ست که تو این چند ساعت را به دامان خودم باشی ازاین پنجاه سال تو سه سالش قسمت ما شد یک امشب را نمیخواهی پدرجانِ خودم باشی سرت افتاد و دستی از محاسن ها بلندت کرد بیا خب میهمان کنج ویران خودم باشی سرت را وقت قرآن خواندنت برطشت کوبیدند تو باید بعد از این قاري قرآن خودم باشی کنار تو که از انگشتر و خلخال صحبت کرد فقط می خواستم امشب پریشان خودم باشی اگرچه این لبی که ریخته بوسیدنش سخت است تقلامی کنم یک بوسه مهمان خودم باشی  علی اکبر لطیفیان
امشب خرابه را چه صفا دادی ای پدر بر زخم روی سینه دوا دادی ای پدر با سر به دیدن گل خود آمدی بیا شور دوباره ای تو به ما دادی ای پدر آتش گرفته موی سرت نور عین من مهمان بگو که سر به کجا دادی ای پدر چشمم تمام ره به سر انور تو بود از روی نی به ما تو بها دادی ای پدر با خود نگفته ای که گلم غصه می خورد تنها مرا به شام چرا دادی ای پدر بابا دلم هوای وصال تو کرده بود ممنون که تو جواب مرا دادی ای پدر وحید زحمت کش شهری آجرک الله یا صاحب الزمان (عج)
باید که شرح داد خرابات طور را پای تو ریخت زمزم اشک طهور را باید که شست زلف تو را با گلاب ناب چون راهبی که درک نموده حضور را از بس که باد پنجه زده بین زلف تو باید که باز کرد گره های کور را پاهایم آبله زده بابا، عمو کجاست؟ باید عمو ادب بکند راه دور را انبان به دوش خانه ی ما هم سری زدی سهم خرابه کرده ای آیات نور را همراه اشک، سوره ی کوثر بخوان پدر بابا بخوان برای همه، این سطور را حوریه را کنیزی منزل نمی برند در بین طشت زمزمه کن "یا غیور" را از روی نیزه زمزمه کن "ان یکاد" را دیدی به دور قافله چشمان شور را؟ بخشیده ام به یمن حضور تو زجر را اما نخواه تا که ببخشم تنور را اما نخواه تا که ببخشم شراب را طشت طلا و بوسه ی چوب جسور را جان می دهم بیا و مرا تا نجف ببر تا که دوباره حس بکنم آن غرور را ... محسن حنیفی @helyat_almotaghin
5.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
" من از این شهر و این ویران، زیارتگاه می‌سازم... " 👤 زیبای " طوفان سه‌ساله " با نوای تقدیم نگاهتان @helyat_almotaghin
3.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 مجموعه | داستان دست‌ها 🔻مجلس سوم: ◾️ریحانه‌الحسین علیه‌السلام، حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها 🏷 | https://eitaa.com/joinchat/2353397780C983ce3a0dd
روزی رسان زندگی ما رقیه خاتون (س)است... ❤️ (س) https://eitaa.com/joinchat/2353397780C983ce3a0dd
🖤 ◾من آن شمعم كه آتش بس كه آبم كرده، خاموشم ◽همه كردند غير از چند پروانه، فراموشم ◾اگر بيمار شد كس، گل برايش می‌برند و من ◽به جای دسته گل باشد سر بابا در آغوشم . . . شهادت غریبانه حضرت رقیه سلام الله علیها تسلیت باد.. 🏴 https://eitaa.com/joinchat/2353397780C983ce3a0dd