#طفلان_حضرت_زینب
تا صوت قرآن از لب آن ها می آید
كفر تمام نیزه ها بالا می آید
دجال های ڪوفه در فكر فرارند
دارد سپاه زیـ❤️ـنب ڪبری می آید
سد سپاه كفر را در هم شكستند
تكبیرهای حضرت سـ💚ـقا می آید
انگار كه زخم فدك 😭 سر باز كرده
از هر طرف فریاد یا زهـ💔ـرا می آید
خون علـ💛ـے گویان عالم را بریزید
ای دشنه ها، تازه ترین فتوا می آید
آداب جنگ كربلا مثل مدینه است
چون ضربه هاشان سمت پهلوها 😭 می آید
ای نیزه داران، نیزه هاتان را مكوبید
روز مبادا،عصر عاشورا می آید
خون گلوشان خاك را بے آبرو كرد
آسیمه سر با طشت خود یحیےٰ می آید
ای تیغ های كند،با تقسیم سرها
چیزی از آنها گیرتان آیا می آید!؟
این اولین باریست كه از پشت خیمه
دارد صدای گریه ی آقـ💔ـا می آید
زینـ❤️ـب بیا از خیمه ها بیرون، كه تنها
با دیدن تو حال آقا جا می آید ...
https://t.me/helyatolmotaghin
#طفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
تا ناله ات زبانه میانِ حرم کِشَد
آهِ توشعله بر همهی پیکرم کِشَد
آخر غمِ غریبی تو می کُشد مرا
بارِ غریبی تو دو چشمِ ترم کِشَد
لازم نکرده رو بزنی بر حرامیان
شمشیر بهرِ یاری تو لشگرم کِشد
دارو ندارِ خواهرِ خود را قبول کن
مگذار ،کار، بر قسمِ مادرم کشد
این دو زنسلِ حیدر واز خونِ جعفرند
خیلِ سپاهِ مِنّت تو دلبرم کشد
وقتی صدا زدند که«ابناءِ زینبیم»
دستِ غرور شانه به بال وپرم کشد
من فاطمه نژادم و ناموسِ حیدرم
ای وای اگر که کار ،به مویِ سرم کشد
مثلِ مدینه کرببلا ،زیر ورو کنم
دستم اگر گِرِه ز نخِ معجرم کشد
یک چشمه ای زغیرت حق را ببین حسین
صوتِ علی حجاب بر این حنجرم کشد
بیرون نیامدم که مبادا به یک نگاه
خجلت ز اشک دیدة من دلبرم کشد
بی کس شدی ولی تو بزرگِ قبیله ای
جانم فدایِ تو ،تو عزیزِ عقیله ای
حالا که مادرِ دوشهید است خواهرت
گردیده رو سپید دگر پیش مادرت
رخصت اگر دهی نگذارم در این دیار
کم گردد ای عزیز دلم موئی از سرت
با نجمه یادِ ناله ی لیلا کنیم ما
فرزندهایِ ماهمه قربانِ اکبرت
اذنِ جهاد گر بدهی ای امیرِ عشق
طوفان به بپا کنم چو علمدارِ لشگرت
با گوشه ای زچادرِ خود پاک می کنم
هر قطره ای که می چکد از دیده ی ترت
کمتر نیَم به جان تو از مادرِ وهب
شمشیر می کشم دمِ خیمه برابرت
پروانه زاده ترس ندارد ز سوختن
جاری بُود میانِ رگم خون مادرت
امروز من به روی تو این غم نیاورم
فردا توهم سراغ نگیری زدخترت
قاسم نعمتی
#طفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
باید که راه بر دل تو واکنم حسین
تا کِی به غربت تو مُدارا کنم حسین
یک گوشه مینشینم و هِی گریه میکنم
شاید میان قلب تو غوغا کنم حسین
حالا که از غم علی اکبر تو تا شدی
باید به محضر تو کمر تا کنم حسین
موی سفید بعد علی در سرت نماند
هر غصّه تو را به دلم جا کنم حسین
پیش زنان و اهل حرم خجلتم نده
پیش تو من چقدر تقلّا کنم حسین
من حاضرم به جای تلافی خنده ها
با خون دوای غربتت امضا کنم حسین
طفلان خانه زاد مرا هم قبول کن
خواهم که سر به پیش تو بالا کنم حسین
*" وقتی قسم به معجر زینب قبول نیست"
مجبورم اینکه صحبت زهرا کنم حسین
راضی مشو که همره طفلان بیایم و
در زیر سنگ جسم تو پیدا کنم حسین
راضی مشو که ببینند بر سرت
با قاتلان مست تو دعوا کنم حسین
راضی به مو کشیدن من پیش شان مشو
دیگر چگونه درد خود افشا کنم حسین
پیش پسر کشیده به مادر زدن رواست؟
آیا دوباره فاشِ مُعمّا کنم حسین
مجتبی صمدی شهاب
🏴🏴🏴
آجرک الله یا صاحب الزمان
29.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روز چهارم
جز این دو میوھ قلبم ثمر نداشته ام
ببخش اگر کھ پسر بیشتر نداشته ام
#طفلان_حضرت_زینب 🥀
@helyat_almotaghin