°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 خاطرات سردار خیبر شهید محمد ابراهیم همت قسمت اول:محمد ابراهیم بخش دوم 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
خاطرات سردار خیبر شهید محمد
ابراهیم همت
قسمت اول:محمد ابراهیم
بخش سوم
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
من آن بچه را توی چادرم پنهان کردم و آمدم.همان موقع از خواب پریدم.گریه امانم را بریده بود.از شدت خوشحالی زار می زدم .خواب را که برای مادر علی اکبر تعریف کردم،گفت:"این خواب یه نشونست."😭😔
بعد گفت :"خیالتون راحت باشه که بچه سالمه .فقط نیت کن که اگه پسر بود ،اسمشو بذاری محمد ابراهیم."☺️
از روز بعد دیگر اصلا درد و ناراحتی نداشتم.هیچ کس باور نمیکرد.همان روز دوباره پیش دکتر رفتیم.دکتر پس از معاینه با تعجب تمام گفت:"امکان نداره ،حتما معجزه ای شده!"😔😳
ما عربی بلد نبودیم و حرف های دکتر را یکی از دوستان مان برایمان ترجمه می کرد.دکتر پرسید:"شما کجا رفتین و دوا و درمون کردین؟این کار کدوم طبیبه؟الان باید مادر و بچه،هر دو از بین رفته باشن،یا حداقل بچه تلف شده باشه!شما چی کار کردین؟"😔😳😭
علی اکبر گفت:"ما رفتیم پیش دکتر اصلی."😭😔😊😳
ادامه دارد......
با ما همراه باشید😊
@hemmat_channel
4⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
برای دیدن کرامت #شهدا فقط کافی است کمی دل بدهیم و غبار ها را کنار بزنیم. مطلب زیر روایت مادری است که با تدفین #شهدای_گمنام در تیر ماه ۱۳۸۶ در همسایگی اش مخالفت میکرد اما کرامت #شهید_گمنام شامل حالش شد :
🌹▫️🌹▫️🌹
من یکی از کسانی بودم که مخالف آوردن #شهدای_گمنام به این نقطه از شهرک واوان در اسلام شهر تهران بودم . با اینکه به شهدا ارادت داشتم اما اعتقاد داشتم با آمدن شهدا به این نزدیکی منزل ما ، اینجا قبرستان میشود و قیمت خانه ها پایین می آید ؛ در همان ایام پسر ۱۲ ساله من نیز مبتلا به بیماری شدید پا درد بود. به نحوی که قادر به راه رفتن نبود و این موضوع فشار روانی زیادی بر من وارد می آورد . لذا پیگیری کردم که شهدا در جایی دیگر دفن شونداما پیگیری من عملی نشد ! پنج #شهید_گمنام در کنار منزل ما به خاک سپرده شدند.
تا اینکه یک شب در عالم خواب دیدم جوانی خوش سیما نزدیک من آمد .
چهره بسیجیان زمان جنگ را داشت. ایشان جلو آمد.سلام کرد. و گفت :
🌹▫️🌹▫️🌹
ما حق همسایگی را خوب ادا میکنیم!
اگرچه نمیخواستی ما در کنار منزل شما دفن شویم اما حالا که همسایه شدیم حق گردن ما دارید!
بعد درمورد فرزند مریضم صحبت کرد و گفت :برای شفای پسرت روبه قبله بایست و سه مرتبه باتوجه بگو #الحمدالله...!!
🌸✨🌸
در همین حال من درحالی که بشدت هیجان زده شده و گریه میکردم از خواب پریدم و کاری را که شهید گفته بود ، انجام دادم و بعد نماز خواندم و خوابیدم. صبح پسرم مرا از خواب بیدار کرد ! به راحتی راه میرفت ! انگار تاکنون هیچ مشکلی نداشته ، و این عنایت خدای متعال بود که پسرم را بواسطه شفاعت این #شهید_گمنام ، شفا داد و مرا تا ابد شرمنده #شهدای_گمنام کرد.
🍃🌹🍃🌹
@hemmat_channel
1_19813605.mp3
6.86M
از شهدا جاموندم😭
مادر برام دعاکن😔
منم مثه حسینت
شهید کربلا کن😭
تو دنیا تنها موندم
رو دست آقاموندم😭
#جانبازحبیب_عبداللهے🎤
#التماس_دعای_فرج_وشهادت
🍃🌹🍃🌹
@hemmat_channel
طلاییه😔
صدای حاج ابراهیم همت درون گوشم میپیچد !😞😞
مهدی باکری دارد از آخرین دیدار با برادرش میگذرد و میگوید همه شهدا برادرهای من هستند اگر همه را میتوانید بیاورید حمید را هم بیاورید!😔😒
.
هنوز ابراهیم همت تاکید میکند که ما همچون حسین وارد شدیم و همچون حسین هم باید به شهادت برسیم...😞😞😞
به شهادت برسیم ...😭😭
به شهادت برسیم...😭
.
حسین خرازی وسط عملیات دستش قطع میشود و با یک دست تا آخر عملیات میجنگد...😭😔
حس میکنم خنکای خاک طلائیه را زیر پاهایم !😔😒
باید خاک معطرش را در مشت هایم پنهان کنم و ب سر و صورت بریزم!!😭😔
.
ن اصلا باید سجده ای طولانی بروم روی خاک پاکش تا عجین بشود با روح و پوست و استخوانم ...!😭😔
.
صدای خمپاره و ترکش! 😞
گویی که عملیات آغاز شده است!😭
شوق وصال معبود در وجودم طنین انداز میشود...😭😔
ناگهان؛
رشته افکارم را در هم می ریزند بوق ماشین ها!!😒😒😖
صدا!😖😖
صدای خمپاره و گلوله نبود...😢😢
.
صدای آهنگ لس آنجلسی ماشین مدل بالایی بود ک دلش میخواست تمام من را به انضمام افکارم زیر بگیرد!!😖😖😢
هندزفری و مداحی بعدی...😭😔
چ به موقع پلی میشود!😭😭
.
مداح میخواند:😭😔
یه شهید،یه پرچم عشق،توی شهر ما غریبه
نه فقط نام و نشونش...خودشم خیلی غریبه!😭😭
.
و اینجا بود ک فهمیدم وسط دورترین نقطه به طلائیه هستم !😭😔
وسط هوای دود آلود شهر که آدمهایش از هوایش دود آلوده تر اند!!😭😔😭😭
اینجا عده زیادی رنگ بوی خدایی ندارند...😭😭
اینجا برای خیلی ها افتخار است که راه شهدا را برعکس بروند!!😔😭😒
اینجا عده ای همه قرار هایمان را با شهدا فراموش کرده اند!😞
عده ای دیگر که دم از خدا و امام و شهدا میزنند!😭😭
فقط شده اند ظاهر و در باطن...😭😔😭
.
اینجا بی منت ببخشید و از هیچکس هیچ نخواهید!😭😭😭
اینجا دیگر منش و رفتار شهدایی نیست...😭😭
اینجا فقط نام شهدا را یدک میکشیم!!😭😔😭😔😭
باز هم بگویم!😭😔😔
ریا😢😢
تظاهر😢
حسادت😢
تهمت😢😢😔
بی اخلاقی!!😞😞
دلم پر است آی آدم ها...😭😭
.
خوش ب حال آنهایی ک در این حال و هوای آلوده حال هوای دلشان آفتابی و بدون ابر است...😭
.
دل من انقدر بهانه نگیر!😭😭
اینجا که طلائیه نیست...😭😭
اینجا آسمان شهر است،شهر!!😔😒
.
😔😔😔😔
#یازهرا(س)
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج😭😔
👇👇👇👇👇
@hemmat_channel
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
3⃣1⃣به یاد #شهید_حمزه_خسروی شادی روحش صلوات 🍃🌹🍃🌹 @hemmat_channel
5⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
خواب امام علی (ع)
فرمانده عملیات یکی از گروهان های لشگر المهدی بود
روزی پس از ادای نماز صبح
رو به یکی از برادران روحانی میکنه و میگه:
آقا ! اگه کسی خواب امام علی (ع) رو ببیند،
چه تعبیری دارد؟
روحانی در پاسخ می گوید :
باید دید چه خوابی دیده و ماجرا چگونه بوده است!
حمزه دیگر چیزی نمی گوید ؛
اما دوساعت بعد در یکی از محور های عملیاتی
درحالی که فرق سرش شکافته شده بود ، به شهادت می رسد
شادی روح #شهدا صلوات
🌹شهید حمزه خسروی🌹
@hemmat_channel
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 خاطرات سردار خیبر شهید محمد ابراهیم همت قسمت اول:محمد ابراهیم بخش سوم 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
خاطرات سردار خیبر شهید محمد
ابراهیم همت
قسمت اول:محمد ابراهیم
بخش چهارم
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸?
دکتر وقتی شنید که این عنایت آقا امام حسین(ع)است،تمام پولی را که بابت ویزیت و نسخه به او داده بودیم ،به ما بازگرداند و مقداری هم داروی تقویتی برایم نوشت و گفت:"خیلی مواظب خودتون باشین"😔😭☺️😢
وقتی مطمئن شدم که بچه سالم است ،از علی اکبر خواستم که در کربلا بمانیم.رفتن و دل کندن از آن جا با توجه به مسائلی که پیش آمده بود ،خیلی سخت بود.😔😭
چند بار جوازمان را تمدید کردیم و بعد از چهارماه به ایران برگشتیم.نیمه ی بهمن بود که سرخوش از سفر کربلا ،رسیدیم شهرضا😭😔
دوازدهم فروردین۱۳۳۴پسرمان به دنیا آمد.آن هم چه پسری!هرچند که اولاد با اولاد فرقی ندارد،اما این یکی با بقیه فرق داشت😔😢
پسری زیبا،آرام،دوست داشتنی و از همه مهم تر ،نظرکرده ی آقا امام حسین (ع).وقتی به دنیا آمد،به خاطر خوابی که دیده بودم،اسمش را گذاشتیم "محمدابراهیم"😊😊😍
🌹🌹مادرشهید🌹🌹
🌹🌹پایان قسمت اول🌹🌹
با ما همراه باشید😊
@hemmat_channel