°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆 خاکریز خاطرات ۳۲ 🌸 شهیدی که گمنام بود و گمنام رفت و گمنام ماند... #کسب_روزی_حلال #کمک_به_فقرا
.
👆 خاکریز خاطرات ۳۲
🌸 شهیدی که گمنام بود و گمنام رفت و گمنام ماند...
#کسب_روزی_حلال #کمک_به_فقرا #تکلیف_گرایی #طلبه_شهید #حسین_سرمستی #کار #اخلاص #بی_تفاوت_نبودن
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆 خاکریز خاطرات ۳۲ 🌸 شهیدی که گمنام بود و گمنام رفت و گمنام ماند... #کسب_روزی_حلال #کمک_به_فقرا
📝 متن خاکریز خاطرات ۳۲
✍️ مردی که گمنام بود و گمنام رفت و گمنام موند
#متن_خاطره:
هر وقت از جبهه برمیگشت ، به حفرِ چاه مشغول میشد.دستمزدش رو هم میداد به همسرش تا در غیابش راحت باشه...
بعد از شهادتش افراد زیادی به خونهمون اومده و با گریه میگفتند که حسین شبها میرفته خونهشون ، مشکلاتشون رو حل میکرده و بـا رسیـدگی به خـانوادههای نیازمند ، باعثِ شادیِ قلبشون میشده...
🌷خاطرهای از طلبهٔ شهیدحسین سرمستی
📚منبع: کتاب بر خوشهی خاطرات ، صفحه 25
#کسب_روزی_حلال #کمک_به_فقرا #تکلیف_گرایی #طلبه_شهید #حسین_سرمستی #کار #اخلاص #بی_تفاوت_نبودن
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#خاطرات_شهدا #از_شهدا_الگو_بگیریم 3 🌷| مادرش با رفتنش به #سوریه مخالفت میکرد یک روز جنایات داعش ر
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم 4
🔹"نه اینکه #بابک پسرم باشد و این را بگویم نه✘. ولی بابک یکی از #فعالترین جوان های شهرمان بود👌. سرشار از زندگی بود و همیشه در برنامه های مختلف پیش قدم بود.
🔸اصلا هم تک بُعدی نبود🚫 و بواسطه سن و سالش جوانی می کرد و از همه #قشری هم دوست و رفیق داشت. یعنی هم ✓دوست باشگاهی داشت ✓هم دانشگاهی ✓هم مسجدی و ✓هیئتی.
🔹✓هم از فعالین هلال احمر بود و ✓هم در بسیج فعال بود، هم در کارهای خیر در ✓بهزیستی شرکت می کرد، حتی #بعدازشهادتش من فهمیدم که کارهای ساخت بنای یادبود شهدای گمنام🕊 در پارک ملت رشت را هم خودش انجام داده👌
🔸رئیس #بنیادشهید دیروز که به خانه ما آمده بود به من گفت که می دانستی پسرت چقدر برای اینکه اینجا ساخته شود زحمت کشید⁉️
🔹من اینجا تازه فهمیدم که زمان ساخت این بنا، بابک به مسئولان گفته بود که چه شما بودجه💰 بدهید چه ندهید روح این #شهیدان اینقدر بلند و پر خیر و برکت است که این بنای #یادبود ساخته می شود
🔸و بعدا شما حسرت خواهید خورد😞 که در این ثواب شرکت نکردید. بجز این فعالیت های فرهنگی، بابک یکی از دانشجوهای فعال #دانشگاه_تهران هم بود. ذاتش جوری بود که می خواست در همه ابعاد رشد داشته باشد😊 و تک بعدی نباشد."
#شهید_بابک_نوری_هریس
#راوی_پدر_شهید
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🙏تمثیل های خدایی🙏(3) 🤔✍مثل برف❗️ 🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨 🔹برف را ببین! اگر تند و شلاقی ببارد، نمی نشیند. ب
🙏تمثیل های خدایی 🙏(4)
😌✍ مثل مغز مداد❗️
✏️✏️✏️✏️✏️✏️
🔹یک مداد اگر مغز نداشته باشد، هیچ ارزشی ندارد؛ فقط چوب است.
🔹ارزش یک مداد به مغز آن است.
🔸ارزش ما آدم ها هم به مغز و عقل و خرد است.
🔸اگر این خرد و عقل را کنار بگذاریم، و اهل حساب و کتاب نباشیم؛ ارزشی نداریم، فایده ای نداریم.
📖یکی از ناله های اهل جهنم این است:
«لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ »
آیه ۱۰ سوره ملک
💠اگر اهل تعقل و اندیشه بودیم، اگر اهل درک بودیم، امروز اینجا نبودیم.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
👌یک مثال، یک آیه، یک تلنگر؛ برای کسانی که می اندیشند و مدام خود را مراقبه، محاسبه و اصلاح می کنند.
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
➡️ در سایر گروهها انتشار دهید...ِ
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🙏تمثیل های خدایی 🙏(4) 😌✍ مثل مغز مداد❗️ ✏️✏️✏️✏️✏️✏️ 🔹یک مداد اگر مغز نداشته باشد، هیچ ارزشی ندارد؛
🙏 #تمثیل های خدایی 🙏 (۵)
🔶مثل نقره‼️
➖➖➖➖➖➖➖
💍نقره را دیدی! خیلی سفید و براق است؛ ولی به همین نقره اگر دست بزنی دستت سیاه می شود.
💠فریب ظاهرها را نخور! ای بسا ابلیس آدم روی هست! پس به هر دستی نشاید داد دست!
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
➡️✅مطلب را انتشار دهید...
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🙏 #تمثیل های خدایی 🙏 (۵) 🔶مثل نقره‼️ ➖➖➖➖➖➖➖ 💍نقره را دیدی! خیلی سفید و براق است؛ ولی به همین نقره
🙏 #تمثیل های خدایی 🙏 (۶)
✍✍مثل میخ کج ❗️
📌📌📌📌📌📌📌
🔹یک میخ اگر راست باشد هر چه هم ضربه بخورد پیش تر رفته و محکم تر و مقاوم تر خواهد شد.
📖 به همین خاطر هم قرآن به ما می گوید بیایید راستی و صداقت پیشه کنید، اینجا است که هیچ کس نمی تواند به شما آسیب بزند.
« وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا»
آیه ۱۲۰ آل عمران
💠اگر اهل شکیبایی باشید، اگر تقوا پیشه کنید و در یک سخن، اگر راستی و درستی پیشه کنید، هیچ کس نمی تواند به شما آسی بزند اما اگر صداقت را پیشه نکنید و کج بشوید و کج رفتار باشید مثل همان میخ کج می مانید، هر چه ضربه بخورید بیشتر کج می شوید.
🌹با ما همراه باشید
مطالب متنوع وکوتاه مذهبی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#خاطرات_شهدا #از_شهدا_الگو_بگیریم 4 🔹"نه اینکه #بابک پسرم باشد و این را بگویم نه✘. ولی بابک یکی
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم 5
گوشه حیاط #منزل سرم رو روی دیوار گذاشته بودم😓 حالم اصلا خوش نبود ضعف و #سرگیجه داشتم🤕
5_6 ماهی می شد که حاجی پرکشیده #بود🕊 و دیگه بین ما نبود
به یکباره حال عجیبی #پیدا کردم😥 درست نمی دونم خواب بودم یا بیدار ،💭 حاجی رو #دیدم که به طرفم می اومد ، عبای سبز رنگ روشنی که چشم نواز بود رو به #دوش داشت |🍃😌|
توی حاشیه #عبا آیات قرآن به زیبایی دوخته دوزی شده بود👌 هیبت عجیبی داشت
با اینکه خوشحالی #غیر قابل وصفی بهم دست داده بود اما دلهره هم داشتم😓
آروم آروم #اومد و در مقابلم ایستاد
سلام کردم، آروم و متین جوابمو داد
پرسید چرا #ناراحتی؟🙁
گفتم چیزی نیست فقط بچه ها در نبود شما اذیتم می کنن😢
گفت : ناراحت #نباش من یه جای مناسبی براتون اون دنیا #فراهم کردم❤️👌
نسیم #آرومی بال عبایش رو تکون می داد.نوشته ها و آیات #قرآن بر روی عبا برق می زدند✨
سرم پایین #اومد و محو تماشای اونها شدم در همین حال #پرسیدم : راستی مگه تو شهید نشدی؟🤔 پس چرا اینجایی؟😐
گفت :
_ چرا ولی #آقا اباعبدالله الحسین (سلام الله) بهم ماموریت #دادن بیام برای شهیدان رجایی و باهنر نوحه سرایی #کنم🎧
با این حرف شیر علی به #یکباره رفتم سراغ سال و ماه📆 و متوجه شدم در #هفته دولت قرار داریم✊
توی همین فکر بودم که اون #رویای شیرین و به یاد موندنی #تمام شد😒
وقتی به خودم اومدم #داشتم چشمامو می مالیدم
دیگه چیزی ندیدم #جای پای حاجی رو که ایستاده بود دست زدم و کشیدم روی صورتم و صلوات #فرستادم |😌🌹|
یه نسیم #خنکی اومد🍃 ، حیاط پر شده بود از بوی خوش عطر #شهید🌸🍃
#راوی_همسر_شهید
#شهید_شیر_علی_سلطانی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
📝 متن خاکریز خاطرات ۳۲ ✍️ مردی که گمنام بود و گمنام رفت و گمنام موند #متن_خاطره: هر وقت از جبهه بر
.
👆خاکریز خاطرات ۳۳
🌸هر کس با اموالِ بیت المال سر و کار دارد ، حتماً این خاطره را بخواند
#بیت_المال #تقوا #شهیدحسن_غازی #شهدای_اصفهان #جاویدالاثر
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆خاکریز خاطرات ۳۳ 🌸هر کس با اموالِ بیت المال سر و کار دارد ، حتماً این خاطره را بخواند #بیت_الما
.
👆خاکریز خاطرات ۳۳
🌸هر کس با اموالِ بیت المال سر و کار دارد ، حتماً این خاطره را بخواند
#بیت_المال #تقوا #شهیدحسن_غازی #شهدای_اصفهان #جاویدالاثر
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 👆خاکریز خاطرات ۳۳ 🌸هر کس با اموالِ بیت المال سر و کار دارد ، حتماً این خاطره را بخواند #بیت_الما
.
📝متن خاکریز خاطرات 33
✍️ هر کس با اموالِ بیت المال سر و کار دارد ، حتماً این خاطره را بخواند
#متن_خاطره :
نسبت به اموالِ بیت المال خیلی دقیق بود. حتی حاضر نبود با تلفنِ پادگان به خونه زنگ بزنه. وقتی علت رو ازش پرسیدند ، گفته بود: شما حاضر میشی به خاطر یک تلفن ، آتش جهنم رو بخرم؟!!!
🌷خاطره ای از سردار شهید حسن غازی
📚 منبع: کتاب ستاره های آسمانی ، صفحه 37
#بیت_المال #تقوا #شهیدحسن_غازی #شهدای_اصفهان #جاویدالاثر
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
#همیشه_سیمش_وصل_بود
از جیبش کاغذی📃 در آورد و داد به دستم و گفت: «بیا این زیارت عاشورا رو بخون🌱» گفتم: « #حاجی بیا خودت بخون و گریه کن💔. من هزار تا کار دارم.» وقتی بلند شدم بروم. حال عجیبی داشت. زیارت را می خواند و اشک می ریخت.😢🙂
#فرمانده_دلها
#شهید_محمد_ابراهیم_همت🌹
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#خاطرات_شهدا #از_شهدا_الگو_بگیریم 5 گوشه حیاط #منزل سرم رو روی دیوار گذاشته بودم😓 حالم اصلا خوش ن
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم 6
روزی که خواهــر آقا مهدی از من پرسید :
«اگر همسر آینده ات ماموریت زیاد برود چه کار میکنی؟»🙄
بدون معطلی گفتم :
«آن موقع دیگه همسرم هستن☺️ و هر امری کنند بر من واجبه که اطاعت کنم.»😉
حرفی که کار خودش را کرد ...😄
و آقا مهــدی و خواهرش را روز شهادت امام هادی(ع) به در خانه ما کشاند .👌
رفتیم که با هم صحبت کنیم و آشنا شویم💓،
آقا مهدی به من گفت :
« من سیستان و بلوچستان خدمت کردم به امید شهادت الان هم قوه قضائیه هستم انشا الله تا شهادت.»❣
همانجا فهمیدم چه روزهایی در پیش دارم😢
ولی خودم را آماده بیش تر از اینها کردم💪،
این گونه شد که برای بله برون💍 به منزل ما آمدند
و تمام مدتی که عاقد صیغه عقد محرمیت را می خواند،
تربت📿 سید الشهدا(ع)💚 را در دستش میدیدم،
آن شب حجب و حیا را در چشمان مهدی میدیدم.😌
اولین باری بود که یک دل سیر نگاهش کردم،😉
من هروز بیشتر عاشقش💕 میشدم و برای اولین بار احساس میکردم تکیه گاه بزرگی در زندگی پیدا کردم. تمام دنیایم آقا مهدی شده بود،💘
وقتی خوشحالی اش را میدیدم گذر زمان را فراموش میکردم و تمام دنیا را در خنده هایش میدیدم ...😇
#راوی_همسر_شهید
#شهید_مهدی_نوروزی
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f